شفقنا – دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان را در زیر می خوانیم:
دعای روز دوازدهم ماه رمضان
اللّٰهُمَّ زَيِّنِّى فِيهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنِى فِيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْكَفافِ، وَاحْمِلْنِى فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالْإِنْصافِ، وَآمِنِّى فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخافُ، بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخائِفِينَ.
خدایا، مرا در این ماه به پوشش و پاکدامنی بیارای و لباس قناعت و اندازه نگهداشتن را در زندگی به من بپوشان و بر عدالت و انصاف وادارم کن و مرا در این ماه از هرچه میترسم ایمنی ده، به نگهداریات ای نگهدارنده هراسندگان.
تفسیر:
در فراز آغازین دعای نورانی روز دوازدهم ماه رمضان می خوانیم:«اللهُمَّ زَیِّنّى فیهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ؛ خدایا در این ماه مرا با پوشش و عفّت زینت ده».
چیستی مفهوم «ستر» و «عفاف»
«ستر» به معناى پرده، یا چیزهایى است که اشیاى مختلف را با آن مى پوشند، لذا «مهتوکٍ سِترُه » به معناى انسان بى شرمى است که پرده هاى حیاى او دریده است، و از ریشه «هتک» به معناى پاره کردن و دریدن گرفته شده است.
«عفاف » تنها به معناى خویشتن دارى در برابر آلودگى هاى جنسى نیست آن گونه که در فارسى معنا مى شود، بلکه از نظر واژه عربى، هرگونه خویشتن دارى در مقابل گناه و کار خلاف را فرا مى گیرد.
بنابراین «عفت» به معناى خوددارى کردن از حرام و هرگونه کار خلاف است؛ خواه در مسائل جنسى باشد یا غیر آن.
پس عفّت فضیلت و حدّ اعتدال قوّه شهویّه است آن هم به معناى عام کلمه که هر جاذبه اى را نسبت به چیزى قوّه شهویّه مى گویند مانند جاذبه مال، مقام، شهوت جنسى و غیره که اگر از حد بگذرد، حرص است و اگر به حدّ اعتدال نرسد، تنبلى و رکورد است و اگر حدّ اعتدال باشد عفاف است.
لزوم پرده پوشی عیوب دیگران از نگاه دین اسلام
غالب مردم داراى نقاط ضعف و عیوبى هستند، لذا همان گونه که خداوند «ستّار العیوب» است، دوست ندارد که افراد بشر پرده درى کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروى آنها را ببرند.
لیکن بسیارى از مردم سعى مى کنند به اسرار زندگى و عیوب پنهانى دیگران پى ببرند و بر ملا سازند؛ در حالی که چنانچه عیوب مستور بماند مى توانند با هم زندگى کنند، ولى بر ملاشدن عیوب پنهانى سبب بدبینى و بى اعتمادى نسبت به هر کس خواهد شد، و همین امر شیرازه امور اجتماعى را ازهم مى پاشد.
هم چنین تفتیش درباره عقائد و اسرار و عیوب دیگران سبب کینه توزى و عداوت در صحنه اجتماع و گاه منجر به درگیرى هاى شدید مى شود.اگر سلامت جامعه و امنیت و آرامش را طالب باشیم، باید از این امر به شدت بپرهیزیم.
از سوی دیگر پرده درى ها از یک سو، احترام شخصیت افراد را در هم مى شکند و از سوى دیگر، آنها را در ارتکاب گناه جسور مى کند، زیرا در پرده بودن عیب همواره سبب احتیاط افراد است، امّا اگر کار به رسوایى کشید دیگر کسى ملاحظه نمى کند و از همه اینها گذشته پرده درى باعث اشاعه فحشاء در جامعه و آلوده شدن دیگران به گناه مى گردد.
به همین دلیل در احادیث اسلامى تأکید فراوانى بر این مطلب شده است، در حدیثى مى خوانیم:«و اکتم سرّه و عیبه و اظهر منه الحسن؛ یکى از حقوق مؤمنان، بر یکدیگر این است که اسرار و عیوب یکدیگر را بپوشانند و خوبی ها را آشکار سازند».
در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) مى خوانیم: «من ستر على مؤمن عوره یخافها ستر اللّه علیه سبعین عوره من عورات الدّنیا و الآخره؛ کسى که عیب مؤمنى را که از آشکار شدنش بیمناک است بپوشاند، خداوند هفتاد عیب او را در دنیا و آخرت مى پوشاند». امام (ع) در این فراز نورانی اشاره پر معنایى به این دستور اسلامى کرده و پایبندى خود را نسبت به آن آشکار ساخته، البته این در موردى است که عیوب پنهانى سرچشمه مشکلات اجتماعى نگردد که در آنجا وظیفه افشاگرى به میان مى آید. ولى نباید به بهانه این استثنا اسرار و عیوب مردم را فاش کرد، بلکه باید به راستى محلّ روشنى براى این استثنا پیدا شود.
کفاف و عفاف؛ بهترین پوشش و زینت در سبک زندگی اسلامی
در فراز دوم از دعای روز دوازدهم ماه رمضان می خوانیم:« وَاسْتُرْنى فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفافِ؛ خدایا در این ماه مرا با لباس قناعت و کفاف بپوشان».
بی شک کفاف و عفاف در جنبه هاى مختلف زندگى دنیا برتر از هر چیز است ؛ زیرا عفاف به معنى اقتصار و قناعت کردن بر تناول شى ء قلیل و مختصر است، که باقیمانده از چیزى است. سپس معنى از این فراتر رفته و به حالت کنترل در مقابل شهوات به معنى عام اطلاق شده است، شهوت مال، جاه، خوردن، تکلم کردن، شهوت جنسى و غیره، عفّت و عفاف در همه اینها کنترل کننده است.
لذا در روایتی از امام علی(ع) می خوانیم:«حلّوا أنفسکم بالعفاف و تجنّبوا التبذیر و الإسراف :«خودتان را با عفاف و قناعت زینت دهید و از تبذیر و اسراف بپرهیزید».
در روایت آمده است: «عفاف زینت فقر و تنگدستى است» که نشان می دهد اصولاً کسى که به حدّ لازم زندگى قانع باشد به پرهیزگارى و عفاف و پاکى از گناه آراسته خواهد شد، در غیر این صورت غالباً آلوده گناه مى شود، على علیه السّلام مى فرماید:«من اقتنع بالکفاف ادّاه الى العفاف؛کسى که به مقدار کفایت قانع شود او را به سوى عفّت و پاکى هدایت مى کند!»اضافه بر این قناعت به مقدار لازم براى زندگى علاوه بر جنبه هاى معنوى و اخلاقى، سبب آرامش روح و جان آدمى در همین دنیاست.
نسبت عدالت و امنیت در جامعۀ اسلامی
در فراز دیگر از این دعای نورانی می خوانیم:«وَاحْمِلْنى فیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالْإِنْصافِ، وَ امِنّى فیهِ مِنْ کُلِّ ما اخافُ؛ مرا در این ماه بر رعایت عدالت و انصاف وادار کن و از هر چه مى ترسم ایمن گردان ».
در عصری به سر می بریم که گذشت زمان و شکست قوانین مادّى و پدید آمدن بن بست هاى جهانى و کشیده شدن بشریّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را خسته کرده است و آنان را به این حقیقت واقف ساخته که اصول قوانین مادّى و سازمان هاى به اصطلاح بین المللى، نمى توانند مشکلات زندگى را حل کنند و عدالت را در جهان حکمفرما سازند، بلکه تمام نظامات مادّى و سازمان هاى بشرى در اجراى اصول عدالت و احقاق حق و برقرارى امنیّت و آرامش، عاجز و ناتوان مى باشند. لذا تلاش برای تحقق عدالت در جامعه اسلامى و اصلاح بلاد و آسایش عباد و امنیّت مظلومان و ستمدیدگان امری غیر قابل انکار است.
بدیهی است« امنیت» اعم امنیت از مجازات پروردگار و یا امنیت از حوادث دردناک اجتماعى،هم چون جنگها، تجاوزها، مفاسد، جنایات، و حتى امنیت و آرامش روحى تنها موقعى به دست مى آید که در جوامع انسانى دو اصل حکومت کند، ایمان و عدالت اجتماعى، اگر پایه هاى ایمان به خدا متزلزل گردد و احساس مسئولیت در برابر پروردگار از میان برود و عدالت اجتماعى جاى خود را به ظلم و ستم بسپارد، امنیت در چنان جامعه اى وجود نخواهد داشت، و به همین دلیل با تمام تلاش و کوششى که جمعى از اندیشمندان جهان براى برچیدن بساط ناامنى هاى مختلف در دنیا مى کنند روز به روز فاصله مردم جهان از آرامش و امنیت واقعى بیشتر مى گردد، زیرا پایه هاى ایمان لرزان شده و ظلم جاى عدالت را گرفته است.
به عنوان نمونه نسبت عدالت و امنیت در امر اقتصاد را می توان در مولفۀ توزیع درآمدها جستجو نمود که اسلام اصالتاً «کارِ مستقیم» را ملاک توزیع قرار داده و براى هر یک از عوامل تولید از سرمایه و ابزار نیز حقوق و مقرراتى وضع کرده است. به نحوی که رسیدن به عدالت اجتماعى اقتصادى، تأمین نیازهاى حیاتى فرد و جامعه، و دست یابى به امنیت سیاسى اقتصادى از اهداف نظام توزیعى اسلام است.
از این رو عمران و آبادانى، فراوانى امکانات، ارتقاى سطح زندگى مردم، رشد علمى، گسترش امنیت و عدالت همراه با معنویت است .
ایجاد جامعۀ توحیدی بستر ساز تحقق عدالت و امنیت
هم چنین در تبیین پیوند عمیق و ناگسستنی عدالت و امنیت در ابعاد کلان، باید به راهبرد ایجاد جامعۀ توحیدی اشاره کرد، در این زمینه پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «تَقُولُونَ لا اله الّا اللَّهُ وَتَخْلَعُونَ الانْدادَ مِنْ دُونِه ؛به ریسمان توحید چنگ زنید و از شرک و بت پرستى دست بردارید؛ یعنى زیر چتر توحید درآیید تا قدرتمند گردید. »
این جمله پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هنوز هم براى جهانیان که از جنگ ها و اختلافات خسته شده اند راهگشاست؛ زیرا تنها راه براى ختم این مسائل و دستیابى به قدرت و عزّت توأم با امنیّت و آسایش و گسترش عدالت حقیقى، بازگشتن به سوى شجره طیّبه توحید است.
سخن آخر
از دیدگاه قرآن برقرارى و سر بلندى ملتها در صورتى است که خود را به بزرگترین نیروها و قدرتها متکى سازند، و در همه حال از او مدد بگیرند- به قدرتى تکیه کنند که فنا و زوال در او راه ندارد، و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آورند، که اگر چنین کنند از هیچکس ترس و وحشتى نخواهد داشت و پیدا است که چنین مبدئى جز آفریدگار بزرگ نمى تواند باشد، آرى این تکیه گاه خداوند است ؛«لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ»
لذا در فرازپایانی دعا می خوانیم:«بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَهَ الْخآئِفینَ؛ به نگهداریت اى نگهدارنده ترسیدگان» زیرا پرهیزکاران وقتى به آیات مشتمل بر خوف و ترس و عذاب برخورد مى کنند به خدا پناه مى برند.