ابوالقاسم قاسم زاده - روزنامه اطلاعات: «سیاست» در شاکله تعاریف آن از سوی دولتهای مستقر گوناگون است که لاجرم ساختارهای متفاوت پیدا میکند. آنچه که با گزاره روابط دولتها با یکدیگر چه در مراکز علمی و دانشگاهی یا شرح و بسط روابط دوجانبه و چندجانبه دولتها دیده میشود به طور پایهای و عمومی بر محوریت پذیرش قوانین و اصولی مدون است که اساس آن، «تدبیر» و پذیرش قانون و قانونمداری در روابط دو و چندجانبه دولتها استوار است. اگر چه هر دولت مستقر مسئولیت و وظیفه ملی خود را حفظ و حراست از حدود مرزی و منافع کشورش میداند.
در تاریخ و سیر دولتمداری در روابط دو و چندجانبه حاکمیتها همواره اختلاف و تضادها ظهور و بروز داشته و دارد. جهان بعد از عبور از دو جنگ ویرانگر جهانی به «جهان دوقطبی»، «چپ» سوسیالیسم و «راست» سرمایهداری تفکیک شد. سقوط اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی دیوار تفکیکی برلین «شرقی و غربی» همچنین تعاریف جدید از دولتمداری در چین بعد از مرگ مائو، اساسیترین تحول در روابط بینالمللی است که مدتی واژگان «جهانی شدن» هم در مجامع سیاسی ـ علمی و هم در تعریف سنتی «سوسیالیسم» در برابر «سرمایهداری» دگرگونی بنیادین ایجاد کرد.
این سیر روابط دو و چندجانبه دولتها چه در سطح منطقهای یا بینالمللی با مرکزیت و پذیرش سازمان ملل به مرور تحول وسیع و بنیادین یافت.
در دور اول ریاست جمهوری ترامپ، یکباره طوفان حذف و دگرگونیها متحدان آمریکا در اروپا و سه کشور اصلی آن یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس را از نگاه به آینده نگران کرد. ماجرای دولتمداری ترامپ در دور اول ریاست جمهوریاش با هجوم هوادارانش به اشغال ساختمان کنگره آمریکا انجامید که از آن «شوک بزرگ» در تاریخ آمریکا و بنیادهای دمکراسی یاد شد. «ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری شکست تاریخی خورد و از او در جامعه آمریکا به «دیکتاتور» یاد شد.
اکنون و بار دیگر ترامپ رئیس جمهوری آمریکا شده و قرار است تا چهار سال آینده سکاندار مرکزیت «سیاست» و «قدرت» در کاخ سفید باشد!
ترامپ در آغاز دور جدید و در اولین سخنرانیهایش، دوره ریاست جمهوری «بایدن» از حزب دمکرات را فاجعه تاریخی برای آمریکا نامید و او را «فرتوت» و «ابله» خواند که دوره چهار ساله ریاست جمهوریاش برای آمریکا، «فاجعه آمیز» بوده است. او گفت:«دوره چهار ساله بایدن در کاخ سفید فاجعه بزرگ در کارنامه ریاست جمهوری در آمریکا بوده است!» اندکی بعد، مالکیت آمریکا بر گذرگاه آبی بینالمللی «پاناما» و حذف روال کنونی مدیریت آن از سوی «دولت پاناما» را مطرح کرد که این گفته ترامپ در صحنه بینالمللی موجب تعجب و تعبیر به «باجخواهی» او شد. اندکی بعد گفت: «مرزهای کشور(آمریکا) با کانادا غیرقانونی است و باید دگرگون شود!» این گفته ترامپ هم شوک خبری دیگر شد که یکباره در داخل کانادا و آمریکا تعجب همگان را برانگیخت.
شوک خبری بعدی او دعوت یکباره از «نتانیاهو» به عنوان اولین رئیس دولتی بود که به کاخ سفید دعوت رسمی شد و این مسأله بازتابی خاص در اغلب مجامع خبری و سیاسی در داخل آمریکا و در سراسر جهان داشت.
ترامپ در دیدار با نتانیاهو در کاخ سفید بدون کمترین اشارهای به قتل عام فلسطینیان از جمله زنان و کودکان و مردم عادی فلسطینی، به رئیس دولت صهیونیستی گفت:« من کلید اداره و مدیریت غزه را به شما سپردهام و ساکنین فلسطینی در غزه باید به کرانه باختری اردن یا در حد فاصل صحرای سینا و مصر، کوچ داده شوند!» در همین سخنرانی ترامپ گفت:«... من خواستار کنترل و مدیریت «نتانیاهو» نه فقط بر غزه که بر سراسر خاورمیانهام.»
همچنین جنگ روسیه و اوکراین و فراخواندن زلنسکی به کاخ سفید که به گفته برخی خبرگزاریهای آمریکایی پس از درخواست، رئیس جمهوری فرانسه از ترامپ انجام گرفت، موضوع دیگری است که به دنبال آن رئیس جمهوری آمریکا «زلنسکی» را یک شارلاتان که چند میلیون دلار از «بایدن احمق» گرفته است مورد خطاب قرار داد.
ترامپ همچنان توهین به اغلب سران کشورها را ادامه میدهد. او همچنین علناً اعلام کرد: «من شخصاً میخواهم غزه را بعد از پایان فروپاشی آن در اختیار بگیرم و از غزه «قمارخانه» تفریحی بینالمللی بسازم! را بیان کرد! و در ادامه «نتانیاهو را در حالی که در داخل اسرائیل براساس آمار و نظر سنجی از شهروندان اسرائیلی منفور و طرد شده است، «حاکم بلامنازع» بر اسرائیل خواند! اغلب رسانهها در داخل اسرائیل و آمریکا و اروپا، براین باورند که ترامپ جنون زده قدرت است و شاکله بنیادین سیاستمداری او را نه تدبیر که «قلدری» است. روال قلدری ترامپ، نه تنها در داخل اسرائیل از سوی شهروندان آن طرد شده است که جنون زدگی او درباره کانادا و اشغال آن در همه مجامع خبری و مطبوعاتی حتی در آمریکا به سخره گرفته شده است.
ترامپ میگوید:«زلنسکی از بایدن احمق میلیاردها دلار آمریکایی را چپاول کرد و باید برود. کانادا باید بخشی از خاکش را به آمریکا بازپس دهد» در مورد خاورمیانه تا اینجای کار حتی یک جمله از قتل عام فلسطینیان از سوی نتانیاهو نگفته است. برای سراسر خاورمیانه «هویتی» مستقل از اسرائیل را متصور نیست. میگوید: سراسر خاورمیانه باید با مدیریت و مرکزیت دولتمداری نتانیاهو اداره شود؛ آن هم در حالی که پروندههای جنایات جنگی «نخست وزیر رژیم صهیونیستی» در دیوان بینالمللی «لاهه» تصویب و اعلان علنی شده است. باتوجه به آنچه گفته شد نتیجه گرفته میشود که مردم جهان از ترامپ انتظار تدبیر براساس «صلح و عدالت» ندارند و در یک جمله، ترامپ را قلدری میدانند که نه تنها آمریکا و اروپا که سراسر جهان را به سوی فاجعه بزرگ هدایت میکند.
ابوالقاسم قاسم زاده - روزنامه اطلاعات: «سیاست» در شاکله تعاریف آن از سوی دولتهای مستقر گوناگون است که لاجرم ساختارهای متفاوت پیدا میکند. آنچه که با گزاره روابط دولتها با یکدیگر چه در مراکز علمی و دانشگاهی یا شرح و بسط روابط دوجانبه و چندجانبه دولتها دیده میشود به طور پایهای و عمومی بر محوریت پذیرش قوانین و اصولی مدون است که اساس آن، «تدبیر» و پذیرش قانون و قانونمداری در روابط دو و چندجانبه دولتها استوار است. اگر چه هر دولت مستقر مسئولیت و وظیفه ملی خود را حفظ و حراست از حدود مرزی و منافع کشورش میداند.
در تاریخ و سیر دولتمداری در روابط دو و چندجانبه حاکمیتها همواره اختلاف و تضادها ظهور و بروز داشته و دارد. جهان بعد از عبور از دو جنگ ویرانگر جهانی به «جهان دوقطبی»، «چپ» سوسیالیسم و «راست» سرمایهداری تفکیک شد. سقوط اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی دیوار تفکیکی برلین «شرقی و غربی» همچنین تعاریف جدید از دولتمداری در چین بعد از مرگ مائو، اساسیترین تحول در روابط بینالمللی است که مدتی واژگان «جهانی شدن» هم در مجامع سیاسی ـ علمی و هم در تعریف سنتی «سوسیالیسم» در برابر «سرمایهداری» دگرگونی بنیادین ایجاد کرد.
این سیر روابط دو و چندجانبه دولتها چه در سطح منطقهای یا بینالمللی با مرکزیت و پذیرش سازمان ملل به مرور تحول وسیع و بنیادین یافت.
در دور اول ریاست جمهوری ترامپ، یکباره طوفان حذف و دگرگونیها متحدان آمریکا در اروپا و سه کشور اصلی آن یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس را از نگاه به آینده نگران کرد. ماجرای دولتمداری ترامپ در دور اول ریاست جمهوریاش با هجوم هوادارانش به اشغال ساختمان کنگره آمریکا انجامید که از آن «شوک بزرگ» در تاریخ آمریکا و بنیادهای دمکراسی یاد شد. «ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری شکست تاریخی خورد و از او در جامعه آمریکا به «دیکتاتور» یاد شد.
اکنون و بار دیگر ترامپ رئیس جمهوری آمریکا شده و قرار است تا چهار سال آینده سکاندار مرکزیت «سیاست» و «قدرت» در کاخ سفید باشد!
ترامپ در آغاز دور جدید و در اولین سخنرانیهایش، دوره ریاست جمهوری «بایدن» از حزب دمکرات را فاجعه تاریخی برای آمریکا نامید و او را «فرتوت» و «ابله» خواند که دوره چهار ساله ریاست جمهوریاش برای آمریکا، «فاجعه آمیز» بوده است. او گفت:«دوره چهار ساله بایدن در کاخ سفید فاجعه بزرگ در کارنامه ریاست جمهوری در آمریکا بوده است!» اندکی بعد، مالکیت آمریکا بر گذرگاه آبی بینالمللی «پاناما» و حذف روال کنونی مدیریت آن از سوی «دولت پاناما» را مطرح کرد که این گفته ترامپ در صحنه بینالمللی موجب تعجب و تعبیر به «باجخواهی» او شد. اندکی بعد گفت: «مرزهای کشور(آمریکا) با کانادا غیرقانونی است و باید دگرگون شود!» این گفته ترامپ هم شوک خبری دیگر شد که یکباره در داخل کانادا و آمریکا تعجب همگان را برانگیخت.
شوک خبری بعدی او دعوت یکباره از «نتانیاهو» به عنوان اولین رئیس دولتی بود که به کاخ سفید دعوت رسمی شد و این مسأله بازتابی خاص در اغلب مجامع خبری و سیاسی در داخل آمریکا و در سراسر جهان داشت.
ترامپ در دیدار با نتانیاهو در کاخ سفید بدون کمترین اشارهای به قتل عام فلسطینیان از جمله زنان و کودکان و مردم عادی فلسطینی، به رئیس دولت صهیونیستی گفت:« من کلید اداره و مدیریت غزه را به شما سپردهام و ساکنین فلسطینی در غزه باید به کرانه باختری اردن یا در حد فاصل صحرای سینا و مصر، کوچ داده شوند!» در همین سخنرانی ترامپ گفت:«... من خواستار کنترل و مدیریت «نتانیاهو» نه فقط بر غزه که بر سراسر خاورمیانهام.»
همچنین جنگ روسیه و اوکراین و فراخواندن زلنسکی به کاخ سفید که به گفته برخی خبرگزاریهای آمریکایی پس از درخواست، رئیس جمهوری فرانسه از ترامپ انجام گرفت، موضوع دیگری است که به دنبال آن رئیس جمهوری آمریکا «زلنسکی» را یک شارلاتان که چند میلیون دلار از «بایدن احمق» گرفته است مورد خطاب قرار داد.
ترامپ همچنان توهین به اغلب سران کشورها را ادامه میدهد. او همچنین علناً اعلام کرد: «من شخصاً میخواهم غزه را بعد از پایان فروپاشی آن در اختیار بگیرم و از غزه «قمارخانه» تفریحی بینالمللی بسازم! را بیان کرد! و در ادامه «نتانیاهو را در حالی که در داخل اسرائیل براساس آمار و نظر سنجی از شهروندان اسرائیلی منفور و طرد شده است، «حاکم بلامنازع» بر اسرائیل خواند! اغلب رسانهها در داخل اسرائیل و آمریکا و اروپا، براین باورند که ترامپ جنون زده قدرت است و شاکله بنیادین سیاستمداری او را نه تدبیر که «قلدری» است. روال قلدری ترامپ، نه تنها در داخل اسرائیل از سوی شهروندان آن طرد شده است که جنون زدگی او درباره کانادا و اشغال آن در همه مجامع خبری و مطبوعاتی حتی در آمریکا به سخره گرفته شده است.
ترامپ میگوید:«زلنسکی از بایدن احمق میلیاردها دلار آمریکایی را چپاول کرد و باید برود. کانادا باید بخشی از خاکش را به آمریکا بازپس دهد» در مورد خاورمیانه تا اینجای کار حتی یک جمله از قتل عام فلسطینیان از سوی نتانیاهو نگفته است. برای سراسر خاورمیانه «هویتی» مستقل از اسرائیل را متصور نیست. میگوید: سراسر خاورمیانه باید با مدیریت و مرکزیت دولتمداری نتانیاهو اداره شود؛ آن هم در حالی که پروندههای جنایات جنگی «نخست وزیر رژیم صهیونیستی» در دیوان بینالمللی «لاهه» تصویب و اعلان علنی شده است. باتوجه به آنچه گفته شد نتیجه گرفته میشود که مردم جهان از ترامپ انتظار تدبیر براساس «صلح و عدالت» ندارند و در یک جمله، ترامپ را قلدری میدانند که نه تنها آمریکا و اروپا که سراسر جهان را به سوی فاجعه بزرگ هدایت میکند.