شناسهٔ خبر: 71828888 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

شوهرم بعد از فوت والدینش عیاش شد، طلاق می‌خواهم

زهره زنی 40 ساله است که برای جدایی از شوهرش اقدام کرده و می‌گوید حاضر به مصالحه نیست. زهره دلایل این جدایی را برای اعتمادآنلاین شرح می‌دهد.

صاحب‌خبر -
شوهرم بعد از فوت والدینش عیاش شد، طلاق می‌خواهم
کد خبر: 703781
|
۱۴۰۳/۱۲/۲۱ ۱۷:۳۰:۲۶

زهره زنی ۴۰ ساله است که برای جدایی از شوهرش اقدام کرده و می‌گوید حاضر به مصالحه نیست. زهره دلایل این جدایی را برای اعتمادآنلاین شرح می‌دهد.

*چند سال است با همسرت زندگی می‌کنی؟

وقتی ۱۸ ساله بودم با او ازدواج کردم. درست یک هفته بعد از اینکه دیپلم گرفتم، از آن‌موقع در خانه کیوان زندگی می‌کنم.

*چطور با هم آشنا شدید؟

خواهر کیوان آرایشگر بود. من از ۱۶ سالگی پیش او شاگردی می‌کردم تا کار یاد بگیرم و بتوانم روی پای خودم باشم. در آن مدت با کیوان آشنا شدم و بعد هم ازدواج کردیم.

*فکر نمی‌کنی خیلی زود ازدواج کردید؟

من پدر نداشتم. برادرم خرجی زندگی ما را می‌داد. جو خانه طوری بود که انگار هرچه زودتر ازدواج کنیم و برویم بار بزرگی از روی دوش برادرم برداشته‌ایم. برای همین هم با اولین خواستگار ازدواج کردم.

*زندگی مشترک چطور بود؟

من با خانواده کیوان زندگی می‌کردم. کار شوهرم و پدرش یکی بود و با هم پول درمی‌آوردند و خرج می‌کردند. برای همین هم من در خانه مادر او زندگی می‌کردم. خیلی زود بچه‌دار شدم. با اینکه دو سال بود آرایشگری کار می‌کردم و یاد گرفته بودم اما چون حامله شدم دیگر کار نکردم. البته در این مدت بیکار نماندم، دوره‌های آرایشگری را در آموزشگاه گذراندم اما کار نمی‌کردم.

*چند فرزند داری؟

سه فرزند دارم. دو پسر و یک دختر که بزرگ شده‌اند.

*چرا می‌خواهی از همسرت جدا شوی؟

بعد از اینکه پدرشوهر و مادرشوهرم فوت کردند، کیوان دیگر مثل سابق نبود. ضربه روحی بزرگی خورده بود. او کارهایی می‌کرد که من اصلاً باورم نمی‌شد. او به من خیانت می‌کرد و پول‌هایش را صرف قمار و عیاشی می‌کرد. وقتی متوجه این رفتارها شدم دیگر حاضر نشدم با او زندگی کنم، حتی خرجی خانه را هم جدا کردم.

*چطور خرج خانه را تامین می‌کردی؟

در یک آرایشگاه مشغول به کار شدم و مشتری شخصی هم می‌گرفتم. کار می‌کردم و در حدی که نان حلال به بچه‌هایم بدهم پول درمی‌آوردم.

*حالا چرا می‌خواهی جدا شوی؟

می‌ترسم پسرانم راه پدرشان را بروند. برای همین هم دادخواست طلاق دادم. حالا خودم کار می‌کنم. چون کارم خوب است مشتری هم زیاد دارم و می‌توانم خرج خانه را بدهم. از شوهرم هم هیچ چیز نمی‌خواهم، فقط اینکه نزدیک بچه‌های من نشود.

*خودت فکر می‌کنی شوهرت قبول کند؟

بچه‌ها بزرگ هستند. خودشان می‌توانند تصمیم بگیرند چطور زندگی کنند و با چه کسی باشند. از آنها قول گرفتم با من باشند. برای همین هم اگر شوهرم هم بخواهد، بچه‌ها با او در ارتباط نخواهند بود.

 

 

برچسب‌ها: