شناسهٔ خبر: 71814051 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

فهرست بلند قلدری‌های آمریکا

یکی از ترجیع‌بندهای بسیاری از مسائل بین‌المللی و سیاست خارجی ایران در طی سالیان پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، قلدری آمریکایی و بدعهدی و در عین حال بی‌خاصیتی اروپا بالاخص سه کشور شاخص اروپای غربی در قبال ایران بود. این قلدری آمریکایی و بدعهدی اروپایی یکی از محورهای مهم سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر ایشان با کارگزاران نظام بود که نگاهی به سابقه آن می‌تواند از سو‌ءتفسیر‌ها و ساده‌اندیشی‌ها در مسائل سیاست خارجی جلوگیری کند.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نیوز به نقل از کیهان، یکی از ترجیع‌بندهای بسیاری از مسائل بین‌المللی و سیاست خارجی ایران در طی سالیان پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، قلدری آمریکایی و بدعهدی و در عین حال بی‌خاصیتی اروپا بالاخص سه کشور شاخص اروپای غربی در قبال ایران بود. این قلدری آمریکایی و بدعهدی اروپایی یکی از محورهای مهم سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر ایشان با کارگزاران نظام بود که نگاهی به سابقه آن می‌تواند از سو‌ءتفسیر‌ها و ساده‌اندیشی‌ها در مسائل سیاست خارجی جلوگیری کند.
 
سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان، به پایانی بر مسیر فریب‌انگیز ترامپ و دولتمردان جدید آمریکا و همچنین مواضع وقیحانه اروپایی‌ها و به خصوص سه کشور تروئیکای اروپایی(انگلیس،آلمان و فرانسه) بدل گشت.
 
در شرایطی که وقاحت اروپایی‌ها در ماه‌های اخیر مسیری رو به رشد به خود گرفته بود و این دسته از کشورها بدون در نظر گرفتن بی‌تفاوتی خود نسبت به تعهداتشان در برجام، ایران را هدف هجمه‌های خود قرار می‌دادند و در موقعیتی که در سایه برخی از موضع‌گیری‌های اشتباه و ارسال سیگنال‌های مثبت در دولت، دولتمردان آمریکا چه در ماه‌های پایانی بایدن و چه در زمان دولت ترامپ اقدام به وضع تحریم‌های بیشتر و افزایش فشار بر کشورمان کرده‌اند، این سخنان رهبری به نوبه خود توانست مهر پایانی بر آمال واهی غربی‌ها در تسلیم ایران در برابر زیاده‌خواهی‌های آنان و همچنین رویکردی در داخل کشور باشد که به شکل خودآگاه و ناخودآگاه به ضلعی دیگر از تاثیرگذاری آمریکا و اروپا بدل گشته‌اند.
 
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، با ابراز خرسندی از فعال بودن وزارت امور خارجه و تأکید بر گسترش تعامل با همسایگان و دیگر کشورها، گفتند:«بعضی دولت‌ها و شخصیت‌های قلدر خارجی اصرار به مذاکره می‌کنند در حالی که هدف آنها از مذاکره حل مسائل نیست بلکه از مذاکره به دنبال تحکّم و تحمیل مسائل مورد نظرشان هستند که اگر طرف مقابل قبول کرد چه بهتر، اما اگر قبول نکرد، جنجال راه بیندازند و او را به ترک مذاکره متهم کنند.»
 
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: «مسئله آنها فقط مسئله هسته‌ای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و توانایی‌های بین‌المللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمی‌شود.»
 
ایشان هدف طرف مقابل از تکرار مذاکره را ایجاد فشار در افکار عمومی دانستند و گفتند: «می‌خواهند در افکار عمومی تردید ایجاد کنند که چرا با وجود اعلام آمادگی آنها برای مذاکره، ما حاضر به مذاکره نیستیم در حالی که هدف آنها مذاکره نیست بلکه تحکّم و تحمیل است.»
 
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای با اشاره به اعلامیه سه کشور اروپایی مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات هسته‌ای خود در برجام، خاطرنشان کردند: «باید از آنها سؤال شود مگر شما به تعهدات خود در برجام عمل کردید؟ آنها از روز اول به تعهد خود عمل نکردند و پس از خروج آمریکا از برجام نیز با وجود قول‌هایی که برای جبران آن دادند، دو بار زیر قول خود زدند.»
 
قلدری آمریکایی
 
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ تاکنون، آمریکا بارها و بارها سیاست‌های خصمانه، فشارهای اقتصادی، تهدیدهای نظامی و اقدامات مداخله‌جویانه علیه ایران اتخاذ کرده است. این سیاست‌ها که به وضوح نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای ضربه زدن به استقلال و پیشرفت ایران است، شامل موارد متعددی است که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:
 
حمایت از کودتا و تجزیه‌طلبان: آمریکا از همان ابتدای انقلاب، به حمایت از گروه‌های معاند و تجزیه‌طلب پرداخت و با تأمین مالی و تسلیحاتی این گروه‌ها، تلاش کرد ثبات ایران را به خطر بیندازد. نمونه بارز این اقدامات، حمایت از گروهک‌های تروریستی نظیر منافقین بود که با انجام عملیات‌های تروریستی، جان هزاران ایرانی را گرفتند. همچنین، آمریکا از شورش‌های قومیتی در استان‌های مرزی ایران حمایت کرد تا کشور را به سوی ناآرامی و تجزیه سوق دهد.
 
تحریم‌های اقتصادی و فشار حداکثری: آمریکا با وضع تحریم‌های گسترده و یکجانبه علیه ایران، تلاش کرد اقتصاد کشور را تحت فشار قرار داده و مردم را با مشکلات معیشتی روبه‌رو کند. این تحریم‌ها بخش‌های مختلفی چون نفت، بانکداری، تجارت، پزشکی و فناوری را هدف قرار داد. حتی در اوج بحران‌های انسانی همچون همه‌گیری ویروس کرونا، آمریکا با تحریم دارو و تجهیزات پزشکی، سلامت مردم را به خطر انداخت و از هیچ تلاشی برای افزایش فشار بر مردم ایران دریغ نکرد.
 
حمایت از صدام در جنگ تحمیلی: در طول هشت سال دفاع مقدس، آمریکا به‌صورت آشکار و پنهان از رژیم بعث عراق حمایت کرد و با ارائه اطلاعات جاسوسی، تجهیزات نظامی و کمک‌های مالی، به دشمن ایران قدرت بخشید. آمریکا اطلاعات دقیق ماهواره‌ای از مواضع نیروهای ایرانی را در اختیار صدام قرار داد و با تأمین سلاح‌های شیمیایی، زمینه ارتکاب جنایت‌های جنگی علیه مردم ایران را فراهم کرد. حتی پس از پایان جنگ، آمریکا با حمایت از عراق در مجامع بین‌المللی، مانع از محاکمه صدام به‌خاطر جنایاتش شد.
 
حمله به هواپیمای مسافربری ایران: در سال ۱۳۶۷، ناو جنگی وینسنس آمریکا هواپیمای مسافربری ایران را در خلیج‌فارس هدف قرار داد که منجر به شهادت ۲۹۰ مسافر بی‌گناه شد. این اقدام که در آب‌های بین‌المللی صورت گرفت، یک جنایت آشکار و نقض حقوق بشر بود. با این حال، آمریکا نه‌تنها عذرخواهی نکرد، بلکه فرمانده ناو وینسنس را مورد تقدیر قرار داد و این جنایت را توجیه کرد.
 
فشارهای دیپلماتیک و رسانه‌ای: آمریکا با استفاده از نفوذ خود در سازمان‌های بین‌المللی و رسانه‌های جهانی، همواره سعی کرده چهره ایران را مخدوش کند و ایران را به‌عنوان یک کشور حامی تروریسم معرفی نماید. در این راستا، با تبلیغات گسترده و اطلاعات نادرست، افکار عمومی جهان را علیه ایران تحریک کرده و تلاش کرده ایران را منزوی سازد.
 
ترور دانشمندان هسته‌ای: طی سال‌های اخیر، آمریکا با همکاری رژیم صهیونیستی، دست به ترور دانشمندان هسته‌ای ایران زد تا پیشرفت‌های علمی کشور را متوقف کند. شهیدانی چون دکتر مجید شهریاری، دکتر مصطفی احمدی‌روشن و دکتر محسن فخری‌زاده، قربانی این توطئه‌های ناجوانمردانه شدند. این ترورها که نقض آشکار قوانین بین‌المللی است، نشان از عزم دشمنان ایران برای جلوگیری از توسعه علمی و فناوری کشور دارد.
 
نقش در اغتشاشات داخلی: آمریکا بارها از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی، به تحریک و حمایت از ناآرامی‌های داخلی پرداخته و تلاش کرده فضای کشور را ناامن و ناآرام نشان دهد. این حمایت‌ها شامل تأمین مالی گروه‌های مخالف، آموزش‌های خرابکارانه و جنگ روانی رسانه‌ای است که هدف آن ایجاد تفرقه و آشوب در جامعه ایران است.
 
خرابکاری‌های سایبری: حملات سایبری نظیر ویروس استاکس‌نت که تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار داد، نمونه‌ای از جنگ‌های نوین آمریکا علیه ایران است. این ویروس که با همکاری رژیم صهیونیستی طراحی شده بود، باعث خسارت به تجهیزات صنعتی ایران شد و نشان‌دهنده استفاده آمریکا از ابزارهای دیجیتال برای تخریب زیرساخت‌های حیاتی کشور است.
 
ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: در سال ۱۳۹۸، آمریکا با اقدامی جنایتکارانه، سردار پرافتخار ایران، حاج قاسم سلیمانی را در خاک عراق ترور کرد، که این اقدام نقض آشکار قوانین بین‌المللی بود. سردار سلیمانی که نقش بی‌بدیلی در مبارزه با گروه‌های تروریستی نظیر داعش داشت، به‌عنوان نماد مقاومت در منطقه شناخته می‌شد و ترور او واکنش‌های گسترده جهانی را برانگیخت.
 
تهدیدها و تحریم‌های مداوم: حتی پس از توافق برجام، آمریکا با خروج یکجانبه از این توافق بین‌المللی، نشان داد که هیچ‌گاه به تعهدات خود پایبند نیست و همچنان به سیاست فشار حداکثری ادامه می‌دهد. این خروج، منجر به بازگشت تحریم‌های شدیدتر شد و تلاش‌های دیپلماتیک برای حل‌وفصل مسائل را به شکست کشاند. سیاست‌های خصمانه آمریکا پس از برجام، نشان‌دهنده بی‌اعتنایی این کشور به توافقات بین‌المللی و حقوق ملت‌ها است.
 
این‌ها تنها بخشی از سیاست‌های خصمانه و قلدری‌های آمریکا علیه ایران است که نشان‌دهنده دشمنی دیرینه و آشکار آن با استقلال، پیشرفت و عزت مردم ایران است. آمریکا همچنان با ادامه این سیاست‌ها، تلاش می‌کند ایران را تحت فشار قرار داده و مانع از رشد و توسعه این کشور شود.