شناسهٔ خبر: 71812818 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رویدادایران | لینک خبر

بررسی دوباره ادعای دفاع مشروع در پرونده مردی که برادرزنش را کشت

مردی میانسال که به جرم قتل برادرزنش به قصاص محکوم شده بود، با نظر دیوان عالی کشور فرصتی دوباره برای دفاع از خودش به دست آورد. به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که مصطفی نام دارد یک سال پیش برادرزنش به نام یوسف را در خانه‌اش با چاقو زد و مرد ۳۰ ساله تسلیم مرگ شد. متهم که مردی ۵۷ ساله است، بعد از این قتل

صاحب‌خبر -

مردی میانسال که به جرم قتل برادرزنش به قصاص محکوم شده بود، با نظر دیوان عالی کشور فرصتی دوباره برای دفاع از خودش به دست آورد.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که مصطفی نام دارد یک سال پیش برادرزنش به نام یوسف را در خانه‌اش با چاقو زد و مرد ۳۰ ساله تسلیم مرگ شد.

متهم که مردی ۵۷ ساله است، بعد از این قتل که در ورامین به وقوع پیوست بازداشت شد و در بازجویی‌ها ادعا کرد در دفاع از خودش مجبور شد چاقو بکشد.

مصطفی در نهایت با کیفرخواست صادره به اتهام قتل عمدی به دادگاه کیفری استان تهران معرفی شد تا به پرونده‌اش رسیدگی شود.

برادر مقتول در جلسه دادگاه خطاب به قضات گفت: پدرمان  یک هفته بعد از کشته شدن یوسف از غصه دق کرد و جانش را از دست داد. مصطفی دو نفر از اعضای خانواده ما را کشت و به همین خاطر ما حاضر به گذشت نیستیم. او باید اعدام شود.

در ادامه همسر متهم به عنوان یکی دیگر از اولیای دم گفت: من از خون برادرم گذشت می‌کنم و شوهرم را می‌بخشم.

سپس قضات از پسر، دختر و برادر متهم که شاهد قتل بودند، خواستند تا مشاهدات خود را بیان کنند.

پسر متهم گفت: شب قبل از این ماجرا من و دایی یوسف در خانه مادربزرگم ماندیم. صبح یکی از دایی‌هایم تماس گرفت و گفت پدرم و مادرم با هم دعوا کرده‌اند. او گفت می‌خواهد به خانه ‌ما برود. از او خواستم با ماشین دنبالم بیایند تا من هم به خانه بروم. دایی یوسف هم همراه ما آمد. آنها چوب و لوله با خود برداشتند و من که ترسیده بودم با پلیس۱۱۰ تماس گرفتم و کمک خواستم اما هیچ ماموری مقابل خانه ما نیامد. به محض اینکه مقابل خانه رسیدیم، دایی یوسف از ماشین پیاده شد و با چوب، شیشه را شکست و در را باز کرد. من وقتی پشت سر او وارد خانه شدم، پدرم را دیدم که روی زمین افتاده بود. دایی‌هایم به پدرم فحش دادند و با چوب به صورت و بینی پدرم زدند. همان موقع پدرم که مقابل آشپزخانه ایستاده بود از داخل کابینت چاقو برداشت و ضربه‌ای به دایی‌ام زد.

در ادامه جلسه دادگاه، برادر متهم روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: آن روز صبح دختر برادرم با من تماس گرفت و گفت دعوا میان پدر و مادرش شدید شده است. من به خانه برادرم رفتم تا با آنها صحبت کنم اما همان موقع برادران همسر مصطفی سر رسیدند و مرا هل دادند و به طبقه بالا رفتند. یوسف با برادرم درگیر شد و او را زد. برادرم هم با چاقوی آشپزخانه یک ضربه به او زد.

دختر متهم نیز اظهاراتی مشابه را مطرح کرد. سپس نوبت به مصطفی رسید تا از خودش دفاع کند. او گفت: قبول دارم برادرزنم را کشتم اما این کار را در دفاع از خودم انجام دادم. آنها به خانه‌ام حمله کردند و مرا کتک زدند. با چوب به صورتم زدند و هرچه التماس کردم دست از سرم برنداشتند. برای دفاع از خودم از کشوی کابینت چاقو برداشتم. هدفم این بود که آنها را بترسانم تا رهایم کنند اما نمی‌دانم چطور شد که چاقو به سینه یوسف خورد. من حتی فکر کردم تیغه چاقو به دست او خورده است. به همین خاطر به پسرم گفتم دایی‌اش را به بیمارستان برساند.

متهم در ادامه در پاسخ به سوال قاضی درباره دلیل اختلاف با همسرش توضیح داد و گفت: خانه ما دو طبقه بود. من صبح جمعه در طبقه بالا بودم و وقتی به طبقه پایین رفتم دیدم زنم گریه می‌کند. دلیل گریه او مخالفتم با رفتن او به یک مهمانی بود. به او گفتم وقتی بستگانش مرا به میهمانی دعوت نکرده‌اند، او هم نباید به میهمانی می‌رفت و در واقع با این کار مرا تحقیر و خودش را کوچک کرد. ما مشغول بحث بودیم که دخترم وارد اتاق شد و به من سلام نکرد. از دست او عصبانی شدم اما او پشت مادرش پنهان شد. می‌خواستم به صورت دخترم سیلی بزنم اما سیلی ناخواسته با صورت همسرم برخورد کرد. من که خودم از این رفتار ناراحت بودم به طبقه بالا رفتم و سیگار روشن کردم. همان موقع دخترم با برادرم و دایی‌هایش تماس گرفت و آنها را به خانه ما کشاند.

در ادامه قاضی پرسید: لحظه‌ای که چاقو کشیدی برادرزنت به سمت تو حمله کرد؟

متهم پاسخ داد: نه. او با چوب ضربه سنگینی به صورتم زده بود که صورتم متلاشی شد. باور کنید من قصد کشتن یوسف را نداشتم.

در ادامه جلسه، علیرضا دلیر، وکیل متهم، گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد مقتول و برادرش در را شکسته و به زور وارد خانه متهم شده‌اند. متهم و مقتول هیچ خصومت قبلی‌ای با هم نداشتند و متهم ۲۹ سال داماد این خانواده بود. اظهارات شاهدان نشان می‌دهد متهم با خواهش و تمنا و فریاد و همچنین تماس با پلیس ۱۱۰ از برادرهای همسرش خواسته به دعوا پایان دهند و از خانه‌اش بروند اما چون آنها به او حمله کردند و کتکش زدند، ناچار به دفاع شد. متهم هیچ سابقه کیفری ندارد و کاسب بود. از طرفی، قصد داشت با چاقو به بازوی برادرزنش ضربه بزند و ضربه ناخواسته با سینه مقتول برخورد کرد. متهم بلافاصله از پسرش خواست تا او را به بیمارستان برساند. عمل او دفاع مشروع بوده است.

قضات‌ در پایان جلسه وارد شور شدند و با رد ادعای دفاع مشروع متهم، او را به قصاص محکوم کردند. با اعتراض متهم به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت و قضات، حکم قصاص را نقض کردند تا تحقیقات درباره ادعای متهم مبنی بر دفاع مشروع کامل شود.

 

 

منبع: etemadonline-703584