به گزارش جهان نیوز، در روزهایی که دوباره بحث مذاکره با آمریکا و شایعاتی درباره ارسال نامه از سوی دونالد ترامپ مطرح شده است، برخی جریانهای غربگرا که همواره به سیاست مماشات و امتیازدهی به آمریکا گرایش دارند، با نادیده گرفتن سوابق تاریخی، از ضرورت تعامل با آمریکا سخن میگویند. این در حالی است که تجربه جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مختلف با آمریکا نشان داده که دولتهای این کشور، صرفنظر از اینکه چه کسی در رأس آنها قرار دارد، به تعهدات خود پایبند نیستند.
رهبر انقلاب اسلامی در خردادماه ۱۳۹۷ به صراحت این واقعیت را بیان کرده و فرمودند: «دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پایبند به تعهدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه، دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجهاش ده روز، پانزده روز در اروپا پایبند جلسات بود، آنها هم تقریباً همینجور [بودند]؛ حالا به شکل دیگری عمل کردند ولی نقض کردند؛ آنها هم تحریم کردند، آنها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند. دولت آمریکا برخلاف تعهدات خودش عمل میکند؛ این بار اول هم نیست؛ قضایای گوناگون قبلی هم همین را تأیید میکند» (۱۳۹۷/۰۳/۰۲)
یکی از این نمونههای بدعهدی آمریکا، ماجرای توافقنامه الجزایر است که رهبر انقلاب در آذرماه ۱۴۰۱ به آن اشاره کرده و تأکید کردند: «مشکل با آمریکا چه جوری حل میشود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهد گرفتن مشکل حل میشود؟ در قضیهی بیانیهی الجزایر، سر قضیهی آزادی گروگانها در سال ۶۰، شما نشستید با آمریکا صحبت کردید... قرارداد گذاشتند، تعهدهای متعددی گرفتند که ثروتهای ما را آزاد کنید، تحریمهای ما را بردارید... گروگانها را آزاد کردیم، آیا آمریکا به آن تعهدات عمل کرد؟ آیا آمریکا تحریم را برداشت؟ آیا آمریکا ثروتهای مسدودشدهی ما را به ما پس داد؟» (۱۴۰۱/۰۹/۰۵).
اما ماجرای الجزایر از چه قرار بود؟
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر، در گفتوگو با فارس در خصوص جزئیات این توافق که به نوعی اولین توافق رسمی میان ایران و آمریکا بود، گفت: پس از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان و بررسی اسناد بهدستآمده، مشخص شد که اعضای سفارت در امور داخلی ایران دخالت داشتهاند و حتی عملیاتی علیه حاکمیت ایران در داخل سفارت انجام میشده است. با انتشار این اسناد، در میان مردم و گروههای مختلف سیاسی ایران، از جمله نهضت آزادی، درخواستهایی برای محاکمه اعضای سفارت مطرح شد. این درخواستها مبتنی بر سوابق تاریخی آمریکا در ایران بود؛ از جمله حمایت از کودتا، تحمیل کاپیتولاسیون، غارت منابع نفتی، تأسیس ساواک و ارتکاب جنایات متعدد علیه ملت ایران.
وی ادامه داد: «با این حال، در نهایت، دانشجویان تصمیمگیری درباره سرنوشت گروگانها را به مجلس واگذار کردند. مجلس تصمیم گرفت که مذاکراتی با آمریکاییها انجام شود و گروگانها آزاد شوند. این مذاکرات با میانجیگری الجزایر صورت گرفت و توافقی رسمی و مکتوب میان ایران و آمریکا شکل گرفت. اما علیرغم آزادی گروگانها از سوی ایران، آمریکا به هیچیک از تعهدات خود عمل نکرد. از جمله این تعهدات، آزادسازی اموال ملت ایران و توقف دخالت در امور داخلی ایران بود که هیچکدام محقق نشد.»
سلیمی نمین در نهایت مطرح کرد: «پس از آزادی گروگانها، آمریکا نهتنها به توافقات پایبند نماند، بلکه شکایاتی را علیه ایران مطرح کرد. این در حالی بود که شواهد نشان میداد گروگانها در طول دوران اسارت، تحت هیچگونه آزار و اذیتی قرار نگرفته بودند. یکی از مفاد توافق این بود که پس از آزادی گروگانها، هیچ شکایتی در این زمینه طرح نشود، اما آمریکا برخلاف این تعهد، پروندههایی را علیه ایران تشکیل داد و حتی بخشی از اموال ایران را مصادره کرد.»