شناسهٔ خبر: 71798394 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

رمضان باید کانون ملی و مذهبی ایران باشد

مناسک رمضان باید جلوه‌ای اجتماعی داشته باشد، نه صرفاً خانوادگی. برخلاف محرم، نمود جمعی ندارد. پس از نهادینه‌شدن این مناسک، می‌توان برای افراد بی‌توجه به حرمت رمضان تدبیری اندیشید.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «جوان» در گزارشی درباره نگهداشتن حرمت رمضان و شیوه مواجهه با روزه خواری در ملأ عام نوشت: رمضان ماهی است که در آن درهای آسمان و بهشت گشوده شده و درهای جهنم بسته می‌شود؛ شاید برای همین است که این ماه را رمضان المبارک نامیده‌اند. با وجود فضائل بسیاری که برای این ماه گفته شده و مؤمنان برای ورود به آن لحظه شماری می‌کنند، ولی همواره اینگونه نبوده که همه بتوانند از این فضائل استفاده کامل ببرند. در گفت‌وگوی «جوان» با یک روانشناس و یک جامعه‌شناس تأثیراتی را که این ماه بر افراد و جامعه دارد، بررسی کرده‌ایم. همچنین به این مسئله پرداخته‌ایم که چرا برخی از افراد نمی‌توانند از این ماه پربرکت استفاده کنند و البته پرسیده‌ایم که باید در خصوص این افراد چگونه رفتار کرد. در ادامه گفت‌وگوی «جوان» با سیدمحسن میرطالبی، روانشناس و استاد دانشگاه سوره و میثم مهدیار جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی آمده‌است. در بخش اول این گفت‌وگو «جوان»، با سیدمحسن میرطالبی، روانشناس و استاد دانشگاه سوره گفت‌وگو کرده‌است.

مسئله مهمی که تصور می‌کنید امروزه در خصوص روزه داری مورد بی توجهی قرار گرفته، چیست؟

یکی از مسائل بسیار مهم که در رابطه با ماه رمضان و روزه‌داری وجود دارد، این است که بسیاری از ما فلسفه و هدف روزه داری و اینکه خداوند به چه علت این فریضه را برای ما قرار داده است، نمی‌دانیم. بعضاً تصورمان این است که خداوند در سال چنین ایامی را قرار داده که فقط نخوریم، نیاشامیم و به قول معروف روزه داری کنیم. وقتی که ما چنین نگاه منفی‌ای داشته‌باشیم، نسبت به مسئله روزه داری به نوعی گارد می‌گیریم و به نوعی در برابر روزه گرفتن و روزه داری مقاومت می‌کنیم.

خداوند در قرآن می‌فرماید «ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر شما روزه را واجب کردیم، همچنان که بر پیشینیان واجب کرده‌بودیم، باشد که پرهیزکار شوید.» وقتی که ما به این مسئله نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که هدفی پشت این فریضه الهی وجود دارد. توصیه من این است که جریان روزه و روزه داری از دوران کودکی توسط والدین و سیستم آموزشی به زبان خیلی ساده به بچه‌ها آموزش داده شود که هدف از روزه گرفتن و فلسفه روزه گرفتن چیست تا این فریضه الهی را با خرد و آگاهی انجام دهیم. وقتی که ما فلسفه روزه را بدانیم، قطعاً نگاهمان به روزه داری خیلی تغییر می‌کند، در برابر فرمان و امر خداوند مقاومت و ایستادگی نمی‌کنیم، چراکه هر کاری که انجام می‌شود خداوند برای ما مقدر کرده و قطعاً نتیجه آن برای خود ما و جامعه ماست.

این فلسفه روزه که می‌فرمایید، چیست؟

مهم‌ترین فلسفه روزه، رسیدن به تقوای الهی است. تقوا نیز به معنای دوری از گناه است، پس به واسطه روزه گرفتن انسان از گناه دور می‌شود. بحث روزه داری فقط مخصوص اسلام نیست، شما وقتی مسیحیت یا یهودیت را مطالعه کنید، می‌بینید در همه ادیان چه الهی و چه فلسفی بحث روزه و روز ه داری به شیوه‌های مختلف و متفاوت وجود دارد. اشاره کردم که خداوند نیز در قرآن تأکید می‌کند ما روزه را برای شما واجب کردیم همانگونه که بر پیشینیان واجب کرده‌بودیم.

روزه یک فریضه و موهبت الهی است که خداوند بر انسان منت نهاده و بر آن فرض کرده‌است. روزه عامل بازدارنده از گناهان است، روزه کنترل‌کننده نفس اماره انسان است، آن نفسی که انسان را به کارهای بد سوق می‌دهد. فرآیند رشد معنوی انسان به وسیله امساک کردن و غذا نخوردن در او ایجاد می‌شود.

پس اصلاً بحث نخوردن و نیاشامیدن مطرح نیست؟

فلسفه وجودی روزه فقط بحث نخوردن نیست، بلکه شروع آن با نخوردن و امساک است. انسان در روزه داری به مرور بر نفسانیات خود مسلط می‌شود، هدف مهم در روزه داری نیز همین مسلط‌شدن انسان بر نفسانیات است، بحث بحث شکنجه‌شدن، گرسنگی کشیدن و تشنگی کشیدن نیست، بلکه بحث این است که در پس جریان گرسنگی و تشنگی یک موهبت‌هایی برای انسان حادث می‌شود که به شدت بر انسان تأثیر می‌گذارد و موجب رشد معنوی انسان می‌شود. انسان آرام آرام بر نفس خودش غالب و بر گناهان خود مسلط می‌شود، تقوا پیشه می‌شود. بر اعضا و جوارح خودش تسلط پیدا می‌کند، برچشم و زبان خودش مسلط می‌شود و حتی آرام آرام بر گوش خودش مسلط می‌شود.

مدتی پیش مطلبی از قول مرحوم آیت الله فاطمی نیا می‌خواندم که فرموده‌بودند انسان اگر بتواند یک نور از ماه رمضان را تا ماه رمضان دیگر در خود حفظ کند، به هدف روزه از نگاه قرآن رسیده‌است؛ مثلاً از این ماه رمضان تا ماه رمضان بعدی زبان خود را از غیبت حفظ کند، چشم و گوش خودش را کنترل کند. اگر ما بتوانیم این نور را در جسم خودمان ثبت و نهادینه کنیم، مهربان‌تر باشیم، با اعضا خانواده صمیمی‌تر باشیم، صبر و حوصله را در وجود خودمان نهادینه کنیم، این نور در وجود ما قرار می‌گیرد، یعنی اگر تلاش کنیم از این ماه رمضان تا ماه رمضان دیگر این نور را در وجود خودمان نگهش داریم، آنگاه می‌بینیم که چقدر این روزه داری آثار بزرگی در وجود ما ایجاد کرده‌است.

با این فلسفه‌ای که ذکر کردید، هدف از روزه‌داری چیست؟

هدف از روزه داری کنترل و تربیت نفس است، کنترل هوای نفسانی است، کنترل غرایز حیوانی است. نکته مهم دیگر بعد جسمانی و روحانی اثر متقابل این دو است، وقتی انسان سعی می‌کند بر بعد جسمانی خودش مسلط شود، آرام آرام روی بعد روحانی او هم تأثیر می‌گذارد. انسانی که روزه می‌گیرد و دائم در ذهن خود تکرار می‌کند که این گرسنگی و تشنگی را به فرمان خداوند اجرا می‌کند، آرام آرام متواضع می‌گردد، آرام آرام صبور می‌شود، آرام آرام به سجایای اخلاقی می‌رسد و سجایای اخلاقی در او رشد می‌کند، آرام آرام از گناه فاصله می‌گیرد و در انتهای ماه رمضان وقتی خود را وارسی می‌کنیم، حس می‌کنیم واقعاً تغییر کرده‌ایم. صبورتر، متواضع‌تر و مهربان‌تر شده‌ایم، پرهیزکارتر شده‌ایم و همه اینها از اثرات معنوی روزه داری است، بنابراین روزه عامل مؤثری در پرورش روح تقوا و پرهیزکاری در انسان و همه ابعاد زندگی انسان می‌شود.

روزه مرحله تخلیه نفس انسان از گناه است، شروعی برای کنترل و مهار گناهان است. اسلام پرخوری را مذمت می‌کند، انسان را توصیه به کم‌خوری می‌کند. انسان پرخور حال دعا و نیایش ندارد. باید دقت کنیم آثار روزه برای خود انسان و جامعه انسانی است. وقتی هم این مسائل را بررسی می‌کنیم، می‌فهمیم آثار همه این مسائل شامل روزه داری، گرسنگی کشیدن و تشنگی کشیدن برای خود انسان و جامعه است. خداوند نیازی به اینها ندارد، خداوند غنی است و این انسان است که فقیر و نیازمند محسوب می‌شود.

ما نگاه می‌کنیم در پایان ماه رمضان ناخودآگاه احساس می‌کنیم صبورتر شده‌ایم، سطح تحمل‌مان بالاتر رفته است، احساس می‌کنیم مهربان‌تر شده‌ایم، احساس می‌کنیم با اعضای خانواده، با بچه‌ها، دوستان و همکارانمان مهربان‌تر هستیم؛ یعنی فضیلت‌های اخلاقی در ما نهادینه‌تر شده‌است.

این تأثیرات فردی روزه به اجتماع هم سرایت پیدا می‌کند.

همین تأثیرهای فردی را می‌توانیم در جامعه هم ببینیم. یعتی شاهد باشیم بسیاری از انسان‌ها نسبت به یکدیگر مهربان‌تر شده‌اند و بسیاری از انسان‌ها نسبت به دیگران صبورتر و متواضع‌تر هستند، پس روزه به غیر از تأثیرات فردی تأثیرات اجتماعی بسیار زیادی هم دارد. پژوهش‌های زیادی نشان می‌دهد که در ماه رمضان میزان جرم و جنایت به شدت در جوامع مسلمان کاهش پیدا می‌کند.

از دیدگاه اجتماعی یکی از تأثیرات روزه‌داری بحث مساوات و درک حال گرسنگان و مستمندان است. انسان روزه دار از نظر ظاهری حس یک انسان گرسنه را درک می‌کند، بنابراین در این ماه میزان کمک به مستمندان افزایش پیدا می‌کند. چقدر در اسلام بر افطاری دادن و میهمان کردن افراد تأکید شده‌است. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید روزه به این دلیل بر انسان واجب‌شده که میان فقیر و غنی مساوات برقرار شود. تأکید شده که با حداقل‌هایی این فرمان الهی را اجرا کنید با یک عدد خرما، با یک لیوان چای، با یک لقمه نان و پنیر و سبزی دیگران را به افطاری و میهمانی دادن دعوت کنیم. همه اینها موجب افزایش روحیه تعاون، مساوات، مشارکت، مهربانی، همدلی و همدردی و بسیاری از فضائل و سجایای اخلاقی در انسان می‌شود و همه اینها تأثیراتی است که روزه روی انسان دارد و وقتی که روی انسان این‌چنین تأثیری داشته‌باشد، روی جامعه نیز این تأثیرات را خواهد داشت.

دیگر اینکه روزه دار از نظر جسمانی به صحت و سلامت می‌رسد، حالا خیلی بعد جسمی آن برای ما مهم نیست، بلکه بیشتر بعد معنوی و روحانی آن برای ما مهم است، ولی از نظر پزشکی اثبات‌شده که یکی از روش‌های پالایش جسم از بیماری‌ها، ویروس‌ها و میکروب‌ها راه حل امساک و روزه داری است. پرخوری موجب افزایش بیماری‌ها می‌شود، فرآیند روزه زباله‌ها، مواد اضافی، چربی‌ها و موادی را که قابل‌جذب‌شدن نیستند، از بدن تخلیه می‌کند و یک استراحت به سیستم گوارشی انسان می‌دهد. در حالی که این روزها افراد هزینه‌های بسیاری بابت رژیم درمانی می‌کنند، خداوند در سال از ۱۲ ماه، یک ماه را موهبتی قرار داده تا ما هم امساک کنیم و به بدن خودمان استراحت بدهیم و به شکلی این سلامتی را به جسم خودمان بازگردانیم.

با توجه به این مواردی که در خصوص مزایای روزه گفتید، به نظر شما چرا برخی از افراد بدون هیچ عذری روزه نمی‌گیرند؟

خیلی از افرادی که روزه نمی‌گیرند، با فلسفه روزه آشنا نیستند و لازم است این مسئله از طریق والدین، خانواده، مدارس، صداوسیما و فضاهای مجازی اطلاع رسانی شود. آرام آرام به بچه‌های خودمان آموزش دهیم که اگر ما این کار را انجام می‌دهیم و خداوند این عمل را برای ما قرار داده، این لطف خداوند محسوب می‌شود. لطفی است که خداوند برای ما قرار داده و تأثیرات آن نیز به خود ما و اجتماع ما باز می‌گردد. چطور می‌شود که در جوامع روزه داری را به عنوان یک سنت الهی انجام می‌دهند، میزان جرم و جنایت کاهش پیدا می‌کند، پس بر جامعه تأثیر دارد، همچنان که روی افراد نیز این تأثیرات وجود دارد.

همانطور که اشاره کردم، در پایان ماه رمضان وقتی نسبت به بسیاری از مسائلی که مربوط به ماست، نگاه می‌کنیم، می‌بینیم چقدر اثر گذاشته و چقدر حال ما را بهتر کرده‌است، چقدر شرایط برای ما بهتر شده‌است، آدم صبوری بودیم و اکنون صبورتر شده‌ایم یا آدم متواضعی بودیم و متواضع‌تر شده‌ایم. نگاه می‌کنیم نسبت به مسائلی که در رابطه با واجبات دینی ما بود دقتمان بیشتر شده‌است، به موقع نمازمان را می‌خوانیم، سعی می‌کنیم مقداری مهربان‌تر باشیم، صبر و تحمل و آستانه تحمل‌مان بیشتر شده‌است. همه اینها آثار روزه‌داری است و به تناسب وقتی که افراد اینها را درک کنند، دیگران گارد نمی‌گیرند و مقابله و مقاومت نمی‌کنند و این مسئله را نعوذ بالله به عنوان یک شکنجه در نظر نمی‌گیرند، بلکه روزه داری را به عنوان یک فرمان الهی می‌پذیرند و فرمان الهی برای سعادت خود انسان است و تأثیر آن نیز برای انسان است که به تناسب خودش این اثرات را به جامعه خودمان باز می‌گردد.

در گذشته افراد خیلی در زمینه روزه گرفتن به یکدیگر کمک می‌کردند، اگر افطاری درست می‌کردند، به خانه‌های یکدیگر منتقل می‌کردند، همدیگر را برای سحر بیدار می‌کردند، با تلفن زدن یا در زدن همدیگر سحر را به یکدیگر خبر می‌دادند و روحیه بسیار لطیف و زیبایی در جامعه وجود داشت. باید سعی کنیم که ان‌شاءالله این روحیه و تعاون در جامعه ما باز هم بیشتر و بیشتر افزایش پیدا کند، البته مثلاً در این چند سال اخیر شهرداری مراکزی را ایجاد کرده و در بعضی از جاها بعد از اذان مغرب شروع می‌کنند با همان لقمه‌های کوچک به افطاری دادن که همه اینها به نوعی تشویق برای امر روزه‌داری و روزه گرفتن است.

در بخش دوم این گفت‌وگو «جوان»، با «میثم مهدیار»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت‌وگو کرده‌است.

نظر شما در مورد ناهنجاری‌هایی که در سطح شهر در ایام ماه مبارک رمضان دیده می‌شود، چیست و چه برخوردی باید با این نوع از رفتار انجام شود؟

باید به این نکته توجه کرد که صرف برخوردهای انتظامی، حقوقی و غیرفرهنگی کفایت نمی‌کند و حتی ممکن است نتیجه عکس بدهد. گام اولی که باید اتفاق بیفتد، این است که ابتدا ماه رمضان به مثابه یک کانون ملی و مذهبی شناخته شود و قاطبه مردم حس مثبت، احترام و ارزشی برای این ماه قائل شوند و عرف اجتماعی حول حفظ حریم ماه رمضان شکل بگیرد، بعد با کسانی که خارج از عرف رفتار می‌کنند برخورد شود. اگر این اتفاق نیفتد رفتارهای انتظامی یا حقوقی کردن واکنش‌ها نسبت به این حریم شکنی‌ها نتیجه مثبتی در بر نخواهد داشت و حتی ممکن است به ضد خودش تبدیل شود.

چرا تصور می‌کنید ممکن است به ضدخودش تبدیل شود؟

چون الان احترام به ماه رمضان یک گزاره عام نیست. براساس نظرسنجی‌هایی که نهادهای مختلف انجام داده‌اند، بخش قابل‌توجهی روزه نمی‌گیرند. خب در چنین حالتی خیلی نمی‌شود احترام گذاشتن به روزه دار و خود ماه رمضان را به مثابه یک عمل ضروری و لازم جا انداخت. در مورد برخورد انتظامی وقتی با چنین کثرتی در میان روزه نگیران روبه‌رو می‌شویم، چون حجم برخورد بالا می‌شود، کم‌کم همه را درگیر می‌کند. بالاخره هر برخورد انتظامی یک نارضایتی ایجاد می‌کند و اینگونه نیست که صرفاً شما یک کار تنبیهی کنید و افراد بدون ناراحتی به آن تن بدهند. وقتی که شما تنبیه می‌کنید، قطعاً یک ناراحتی و نارضایتی برای افراد به ارمغان می‌آورد. وقتی که بخش عمده‌ای از جامعه درگیر ماه رمضان نیستند، این برخوردها ممکن است حتی نسبت به اصل ماه رمضان واکنش‌های شدیدتری را رقم بزند.

در این شرایطی که توصیف کردید، بهترین برخورد با کسانی که روزه نمی‌گیرند، چیست؟

شاید بهترین کار این باشد که ما ابتداً بتوانیم در قالب طراحی مناسک‌های اجتماعی، ارزش و حرمت ماه رمضان را برگردانیم و مردم به ماه رمضان به مثابه یک پدیده ویژه و یک رویداد ویژه‌ای نگاه کنند و به این باور داشته‌باشند حتی اگر به هر دلیلی روزه نمی‌گیرند، اما حرمت این ماه را حفظ کنند. مثلاً این اتفاق در خیلی از حوزه‌های زندگی ما می‌افتد که نتوانیم در عرصه اجتماعی کاری را انجام دهیم؛ مثلاً نمی‌توانیم به یک عده‌ای حتی از نظر مالی کمک کنیم، ولی به شکلی رفتار می‌کنیم که شأن، اعتبار و حرمت آنها حفظ شود؛ برای ماه رمضان هم باید چنین عملیاتی اتفاق بیفتد. یعنی در ابتدا باید شأنیت و حرمت ماه رمضان در یک زمینه اجتماعی و عام بازگردد و مردم به شکل عمومی چنین حرمتی را قبول داشته باشند و بعد بتوانیم برای رفتارهای خلاف سیاست‌گذاری کنیم. بخش عمده این مسئله ناظر به طراحی‌های اجتماعی است و باید مناسک اجتماعی حول ماه رمضان برای مردم عینی باشد.

منظور از مناسک چیست؟

الان مناسکی در جریان است؛ مثلاً مناسک خانوادگی داریم که خانواده‌ها افطاری می‌دهند. منتها این به یک امر اجتماعی تبدیل نشده؛ یعنی اینگونه نیست که ما مانند محرم کارهایی انجام دهیم که ظهور اجتماعی داشته‌باشد یا برای این ماه ظهور اجتماعی داشته باشد. در ابتدا باید این اتفاق برای ماه رمضان بیفتد و یک جنب و جوش، نشاط و حرمت عمومی برای ماه رمضان ایجاد شود. به این معنا که این ماه، ماه قرآن، عبادت، دعا و ماه کمک به یکدیگر است و ماه توجه به فقراست. چنین اتفاقاتی باید در ابتدا به صورت اجتماعی بیفتد و بعد روابط تنظیم شود.