به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، فیلمی که اخیراً در فضای مجازی منتشر شده، مشاجرهای تلخ میان پدری مستأصل و مدیر یک مدرسه دولتی را به تصویر میکشد. این مشاجره بر سر درخواست کمک مالی اجباری از سوی مدرسه رخ میدهد.
در این فیلم، پدر دانشآموز با اشاره به مشکلات مالی خود میگوید: من 5 فرزند دارم و نمیتوانم هزینههای آنها را تأمین کنم!
مدیر مدرسه در پاسخ میگوید: «نباید 5 فرزند میآوردی!» پدر نیز با عصبانیت پاسخ میدهد: «نمیتوانم پول مدرسه را بدهم، بنویس و فرزندم را اخراج کن!» در این لحظه، مدیر با نشان دادن نمرات ضعیف دانشآموز، سعی در توجیه تصمیم خود میکند و پس از آن تهدید میکند که برای اخراج دانشآموز مورد انضباطی ثبت خواهد کرد و میگوید: «من از هیچکس نمیترسم!»
این فیلم تنها یکی از نمونههای متعددی است که نشان میدهد چگونه برخی مدیران و معاونان مدارس دولتی از ابزارهایی مانند نمره انضباط یا شرایط ثبتنام برای تحت فشار قرار دادن والدین و دانشآموزان استفاده میکنند.
در تابستان امسال، گزارشهای متعددی درباره رفتارهای غیرقانونی برخی مدارس دولتی عادی تهران منتشر کردیم که از جمله آنها میتوان به ثبتنام نکردن دانشآموزان با نمرات ضعیف یا دریافت کمکهای مالی اجباری اشاره کرد در این گزارشها، هشدارهایی جدی در خصوص عدم ثبتنام دانشآموزان با نمرات ضعیف در مدارس دولتی و استفاده ابزاری از نمره انضباط برای تحت فشار قرار دادن والدین را گوشزد کردیم اما متأسفانه، این مشکلات بدون هیچ واکنش جدی از سوی مدیران آموزش و پرورش شهر تهران و وزارت آموزش و پرورش باقی ماند.
تجربه تلخ از مهاجرت اجباری به مدارس غیردولتی
یکی از والدین در اینباره میگوید: «تابستان امسال، به دلیل اینکه معاون مدرسه با فرزندم که در یکی از مدارس دولتی عادی شهر تهران در دوره ابتدایی تحصیل میکند، دچار مشکل شد و نمره انضباطی او را در حد قابل قبول ثبت کرد، برای ثبتنام او در مدرسه جدید با مشکل مواجه شدم. به هر مدرسه دولتی در اطراف محل سکونتمان مراجعه کردم، هیچکدام حاضر به ثبتنام فرزندم نشدند. حتی در یکی از مدارس، مدیر با مدرسه قبلی تماس گرفت و پس از صحبت با آنها، به او گفتند که فرزندم را ثبتنام نکند بنابراین از ثبتنام پسرم منصرف شد. در نهایت، مدیر مدرسه به راحتی اسم و آدرس یک مدرسه غیردولتی را به ما داد و گفت: "فرزندت را در مدرسه غیردولتی ثبتنام کن." در حالی که این کار طبق قانون تخلف است.»
آرامش فرزندم بیشتر شد!
او ادامه میدهد: «ناچار شدیم با وجود شهریههای سنگین مدارس غیردولتی، فرزندم را در آنجا ثبتنام کنیم، چون هیچ مدرسه دولتی حاضر به پذیرش او نشد. از امسال که فرزندم به مدرسه غیردولتی میرود، تازه متوجه آرامش روانی، توجه به حقوق دانشآموز و احترام به والدین شدهایم. حتی علاقه فرزندم به مدرسه رفتن و درس خواندن هم دوچندان شده است!»
نقض حقوق اولیه دانشآموزان
وضعیت حاکم در برخی مدارس دولتی عادی نه تنها حقوق اولیه دانشآموزان و خانوادهها را نقض میکند، بلکه تبعات اجتماعی و آموزشی خطرناکی به همراه دارد. محرومیت دانشآموزان از تحصیل در مدارس دولتی، تحمیل اجبار به خانوادهها برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیردولتی به ویژه برای خانوادههای کمدرآمد، میتواند منجر به افزایش نرخ ترک تحصیل، کاهش سطح سواد و گسترش نابرابریهای اجتماعی شود.
همچنین، استفاده ابزاری از نمره انضباط و تهدید به اخراج دانشآموزان، باعث ایجاد فضایی ناامن و استرسزا برای دانشآموزان و خانوادهها میشود که تأثیرات منفی بلندمدتی بر روحیه و انگیزه تحصیلی آنها خواهد داشت.
والدین حتی حق مطالبه هم ندارند
برخی کارشناسان آموزشی معتقدند که ذینفعان مدرسه یعنی والدین و دانشآموزان در فرایند تربیتی، آموزشی و مدیریتی بسیاری از مدارس تقریبا هیچ نقشی ندارند و به دلیل آنکه والدین در فرآیند انتصاب مدیر مدرسه و تداوم مدیریت او هیچ نقشی ندارند، مدیر خود را در برابر آنها پاسخگو نمیداند و صرفاً خود را در برابر منطقه آموزش و پرورش که او را منصوب کرده است، پاسخگو میداند! این شرایط باعث میشود تا والدین حتی نتوانند از مدیر مدرسه مطالبه کنند.
نادر برزگر کارشناس آموزشی در همین رابطه میگوید: اکنون مردم در مدارس با مسائل مختلفی از جمله ثبتنام، مدیریت مدرسه، عملکرد معلمان و ... مواجه هستند و تحصیلات، نگرش خانوادهها و مهارت آنها از آموزش و پرورش جلوتر است و اکنون وزارت آموزش و پرورش به جای استفاده از ظرفیت خانوادهها در برنامهریزی و مدیرت مدرسه با تفکری انحصاری، مدعی است که فقط آموزش و پرورش را خودش بلد است اداره کند! در حالیکه دولت باید وظیفه تنظیمگری را عهدهدار شود نه تصدیگری.
به گفته برزگر «هماکنون خانوادهها چالشهای بسیاری در مدارس دولتی دارند از نحوه رفتار مدیران و معلمان این مدارس و نبود امکان مطالبهگری تا کیفیت پایین آموزش یا ساختمانهای فرسوده و نبود تجهیزات؛ در کنار آن هم شاهد اختصاص امکانات بیشتر و ساختمانهای مناسبتر به مدارس دولتی خاص هستیم.»
چشمهای بسته بر روی تخلفات
یکی از چالشهای اصلی در این زمینه، نپذیرفتن خطاهای مدارس توسط مدیران مناطق آموزش و پرورش است. تا زمانی که آموزش و پرورش حاضر به پذیرفتن خطای مدیران مدارس نباشد قطعاً خبری از نظارت دقیق و منصفانه هم نیست و در اینجا حقوق عامه مردم پایمال میشود.
این رویکرد نه تنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه به تداوم و تشدید آنها دامن میزند.
آقای رئیس جهور این دغدغه را دریابید
رئیسجمهور محترم، که دغدغه توسعه عدالت آموزشی را دارد، باید قبل از هر اقدامی، به حل این مسائل بپردازند تا والدین و دانشآموزان بتوانند از حقوق اولیه خود، از جمله حق تحصیل در مدارس دولتی، بهرهمند شوند. بدون حل این مسائل، تحقق عدالت آموزشی تنها در حد شعار باقی خواهد ماند.
سؤال اساسی اینجاست که چرا پدری برای حل مشکل فرزندش مجبور به فیلمبرداری از مدیر مدرسه میشود؟ آیا اگر این فیلم وجود نداشت، آموزش و پرورش به طور دقیق به مشکل او رسیدگی و از حقوق دانشآموز دفاع میکرد؟ این موضوع، پرسشهای مهمی را در مورد شفافیت و پاسخگویی نظام آموزشی مطرح میکند.
اگر مسئولان آموزش و پرورش به این مشکلات توجه نکنند و راهحلی اساسی برای آنها ارائه ندهند، شاهد افزایش نارضایتی خانوادهها، کاهش کیفیت آموزش و گسترش نابرابریهای آموزشی خواهیم بود. این وضعیت نه تنها آینده دانشآموزان را به خطر میاندازد، بلکه میتواند به بحرانی اجتماعی تبدیل شود که نارضایتی مردم از نظام جمهوری اسلامی و بدبینی آنها به عملکرد مسئولان کشور و از دست دادن سرمایه اجتماعی را رقم بزند.
انتهای پیام/
∎