در این میان، خطبههای اشکبار امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه، پلی است میان دیروز و امروز؛ پلی که از شهدای صفین تا سرداران مقاومت امروز را به هم پیوند میدهد. به همین بهانه، سراغ آیتالله سیدابوالفضل طباطبایی اشکذری، استاد برجسته نهجالبلاغهپژوه رفتیم تا از زبان ایشان، پاسخ این پرسش را بشنویم: «امام علی(ع) درباره شهدا چه گفتند و چرا اشک ریختند؟» آنچه میخوانید، گزیدهای از این گفتوگوی خواندنی است که همچون مشعلی، راه امروز ما را با نور شهدا روشن میکند و از پیوند ناگسستنی راهیان نور با مکتب شهیدان نهجالبلاغه میگوید.
گریههای امام علی(ع) بر شهدای صفین؛ درس دلتنگی ابدی برای امت
آیت الله طباطبایی اشکذری با بیان اینکه جامعه انسانی برای یافتن مسیر صحیح، تداوم بخشیدن به آن و اعلام حضور مستمر در این راه، نیازمند الگوها و اسوههای عملی است، میگوید: این الگوها باید در هر دورهای نماد عینی انسان موفق باشند تا افراد بتوانند با آنان ارتباط برقرار کنند. ازاینرو، وجود اسوههای زنده و همیشه پویا در هر عصر، ضرورتی اجتنابناپذیر برای بشریت است؛ الگوهایی که نه تنها متعلق به گذشته، بلکه همواره در حیات و تأثیرگذاری باشند. قرآن کریم با معرفی پیامبر اکرم(ص) و حضرت ابراهیم(ع) به عنوان الگوهای برتر، بر این مفهوم تأکید دارد: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» و در جای دیگر، ابراهیم(ع) را به عنوان نمونه نیکو یاد میکند. این انتخاب، گواهی بر زنده و جاوید بودن چنین شخصیتهایی در طول تاریخ است. الگوها باید «زنده» باشند، چراکه مردگان را نمیتوان مبنای عمل قرار داد. پیامبران، امامان و شهدا، بهویژه با تأکید قرآن بر حیات جاودانهشان، مصداق این اسوههای همیشه زندهاند. قرآن کریم بهصراحت میفرماید: شهدا هرگز مرده نیستند، بلکه زندهاند و جامعه انسانی باید همواره با الگوگیری از آنان، مسیر رشد را طی کند. شهدا به عنوان نمادهای ماندگار حیات و ایثار، برای همیشه در زندگی فردی و اجتماعی انسانها الهامبخش و راهگشا خواهند بود.
وی اضافه میکند: در کتاب شریف نهجالبلاغه، گردآوری شده توسط سید رضی(رضوانالله علیه) که بخشی از خطبهها، حکمتها و نامههای امیرالمؤمنین علی(ع) را دربرمیگیرد، بسیاری از مطالب مرتبط با دوران حکومت و تأسیس دولت علوی در جامعه است. در بیانات امام علی(ع) در این کتاب، تأکید فراوانی بر زندهنگهداشتن یاد، سیره و رفتار الگوهای عملی جامعه، بهویژه شهیدان مشاهده میشود. ایشان با ذکر نام شهدا در مناسبتهای مختلف، بیان سیره آنان و تبیین جایگاهشان، بر اهمیت الگوبرداری از این چهرههای جاویدان تأکید میکنند.
خطبهای که شهدا را جاودانه کرد
این استاد اخلاق یادآور میشود: نمونه برجسته این رویکرد، خطبه 182 نهجالبلاغه است که بهعنوان آخرین خطبه امام علی(ع) پیش از شهادت ایشان نقل شده است. براساس منابع تاریخی، این خطبه یک هفته پیش از واقعه شهادت امام(ع) در کوفه ایراد شد و از طریق نوف بکالی، راوی حدیث نقل شده است. امام(ع) در این خطبه برخلاف معمول نه بر منبر، بلکه روی سنگی ایستادند که جعده بن هبیره مخزومی، خواهرزاده امام علی(ع) برای ایشان آماده کرده بود. ایشان با پوشش ویژهای، در حالی که ایستاده بودند، خطبه را آغاز کردند. این خطبه طولانی، با وجود تنوع موضوعی و پرداختن به مسائلی مانند فراخوان نیروها برای آمادهسازی لشکر، موعظههای اخلاقی و بیان مباحث اعتقادی، در بخشی مهم به احیای نام و یاد شهدا میپردازد. آیت الله طباطبایی اشکذری ادامه میدهد: هنگامی که امام(ع) به موضوع شهدا میرسند، لحن و حال ایشان بهگونهای تغییر میکند که گویای دلتنگی عمیق برای یاران شهیدش است. حضرت(ع) با عباراتی تأثربرانگیز خطاب به مردم میفرمایند: «مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِينَ سُفِكَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّينَ أَلا يَكُونُوا الْيَوْمَ أَحْيَاءً يُسِيغُونَ الْغُصَصَ وَ يَشْرَبُونَ الرَّنْقَ قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ، فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ؟» ایشان با اشاره به شهدای صفین، از مجاهدانی یاد میکنند که خون خود را در راه خدا و احیای دین او ریختند. بر پایه نقل برخی از مورخان، حتی منابع اهل سنت نیز شمار شهدای صحابه پیامبر(ص) در این نبرد را تا ۶۳ تن ثبت کردهاند. امیرالمؤمنین(ع) در این بخش از خطبه، با تغییری محسوس در لحن و حتی زبان بدن، جایگاه خالی این شهیدان را به تصویر میکشند و با بیانی سرشار از عاطفه، پاداش الهی برای آنان را یادآور میشوند. این تغییر ناگهانی از بیان جهادی و موعظههای عمومی به بیانی غمانگیز و شخصی، نشاندهنده عمق ارتباط امام(ع) با شهدا و نقش بیبدیل آنان در تداوم مسیر حق است.
دلتنگی امام علی(ع) در فراق یاران شهید
وی در ادامه به فرمایشات امیرمؤمنان(ع) اشاره و اظهار میکند: امام علی(ع) با لحنی آمیخته به اشتیاق و حسرت میفرمایند: «ای کاش امروز آنان حضور داشتند و این صحنهها را نظاره میکردند...». سپس با غم فراقی که گویا معشوقی را از دست داده، به ذکر نام یاران شهیدشان میپردازند. این بیان، حکایت از رابطهای دو سویه و عشق متقابل میان امیرمؤمنان(ع) و شهدا دارد؛ عشقی که شهدا را به فداکاری در راه امامشان واداشت و امام را به شیوه جانسوزی در فراق آنان. امام(ع) خطاب به حاضران میپرسند: «أَیْنَ إِخْوَانِیَ الَّذِینَ رَکِبُوا الطَّرِیقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ أَیْنَ عَمَّارٌ وَ أَیْنَ ابْنُ التَّیِّهَانِ وَ أَیْنَ ذُوالشَّهَادَتَیْنِ وَ أَیْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِیَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَى الْفَجَرَةِ». کجاست عمار و کجاست پسر تیهان و کجاست ذوالشهادتین و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازى بستند و سرهایشان را براى ستمگران فرستادند و با تأکید میفرمایند:«کجایند آنان که با خون خویش، پیمان خود را امضا کردند؟». این فراخوان جانگداز، تنها یک هفته پیش از شهادت امام(ع) و در جمعی انبوه ایراد شد، اما لحن ایشان چنان است که گویی در غم فقدان یاران، احساس تنهایی میکنند.
اشکهای امام علی(ع) و الگوهای جاودان
این نهجالبلاغهپژوه با اشاره به هدف امام علی(ع) از یادآوری شهدا در خطبه تاریخی نهجالبلاغه، توضیح میدهد: امام(ع) در پی زنده نگه داشتن نام و سیره شهدا بهعنوان اسوههای همیشه جاویدان برای جامعه بودند. ایشان در اوج خطبه، با چنان شور عاطفی سخن گفتند که دست به محاسن شریفشان گرفتند، گریهای جانسوز سر داده و اشکهایشان بر گونههای مبارکشان جاری شد. سپس با استناد به قرآن، 6ویژگی بنیادین شهیدان را ترسیم کردند. تلاوت قرآن و پایبندی به آن، تدبر در آیات الهی و عمل به واجبات، احیای سنت پیامبر(ص) و پاسداری از مستحبات، مبارزه با بدعتها و پاکسازی جامعه از آن، پاسخ فوری و بیدرنگ به فراخوان جهاد و همچنین اعتماد کامل به امام و رهبری جامعه همراه با حرکتی خالصانه در مسیر اطاعت. این ویژگیها، از دیدگاه امام(ع)، شهیدان را به مصلحان راستینی تبدیل میکند که با ریختن خون خویش، آیات قرآن را نه در لفاظی نظی، بلکه در عرصه عمل و جهاد تجسم بخشیدند. این توصیفات صرفاً روایت تاریخی نیست، بلکه هدف، ترسیم الگوهای رفتاری و عملی برای جامعه است. برای نمونه، عمار یاسر که کنیهاش نشاندهنده پایمردی او در مکه و تحمل شکنجههاست نمادی از مجاهد نستوه است؛ کسی که پیامبر(ص) دربارهاش فرمودند: «عمار را ایمان از فرق سر تا قدمهایش پر کرده است». او در صفین، پرچمدار جهاد تبیین بود و با حرکت در میان صفوف لشکر، حقایق را آشکار و توطئههای دشمن را افشا میکرد. همچنین، ابنتیهان از انصار پیامبر(ص) که در بیعت عقبه، جنگ بدر و صفین حاضر بود، یا خزیمة بن ثابت انصاری (ذوالشهادتین) که از یاران وفادار رسولالله(ص) و امیرمؤمنان(ع) محسوب میشد، از جمله شهدایی هستند که امام(ع) نام آنان را با حسرت و عطوفت بر زبان میآورد. اینان، پیشگامان جهاد و مدافعان همیشگی دین بودند و امام با یادآوری آنان، الگوسازی برای نسلهای آینده را دنبال میکنند.
4 درس کلیدی از خطبه ۱۸۲ نهجالبلاغه برای جامعه امروز
این کارشناس دینی به درسهای ارزشمند از این خطبه نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: یکی از این درسها زندهنگهداشتن یاد شهیدان بهمثابه الگوهای جاویدان است. همانگونه که امام علی(ع) یک هفته پیش از شهادت خویش بر این امر تأکید داشتند، امروز نیز رهبران جامعه از امام خمینی(ره) تا رهبر معظم انقلاب در مناسبتهای مختلف، با ذکر خاطرات شهیدان و توجه به خانوادههای آنان، این میراث را تداوم بخشیدهاند. حتی زبان بدن رهبر معظم انقلاب در مواجهه با شهدا، از اشکهای تأثرانگیز در بیان خاطره حاج قاسم سلیمانی تا تجلیل از سید حسن نصرالله برگرفته از همان سیره علوی در ابراز دلتنگی برای یاران است. دیگری القای حس دلتنگی جامعه برای شهیدان است. شهیدان با شهادت به اوج قرب الهی میرسند، اما جامعه با فقدان آنان، همواره باید احساس نیاز به الگوهای زنده را حفظ کند. امام(ع) با بیان غم فراق شهدا، این حس را در امت نهادینه میکنند تا پیوند نسلها با آرمانهای شهیدان گسسته نشود. نکته مهم دیگر ترسیم مکتب شهیدان بهعنوان سند هویتساز است. امام(ع) با برشمردن ویژگیهایی مانند تلاوت قرآن، مبارزه با بدعت، پاسخ فوری به فراخوان جهاد و اطاعت از رهبری، مکتبی را پایهریزی میکنند که امروز در قالب مکتب شهید سلیمانی یا مکتب مقاومت تجلی مییابد. این مکتب، پاسخگوی نیازهای عملی جامعه در هر عصر است. جهاد تبیین از طریق الگوسازی شهیدان دیگر درس مهم است. معرفی شهیدان، سلاحی دووجهی در برابر توطئههای دشمن است: روی نخست آن افشای جنایات دشمن و نقش آنان در شهادت این الگوهاست و روی دوم، تبیین فضائل شهیدان بهمنظور بیمهسازی جامعه در برابر شبهات. بر این اساس حرکت راهیان نور، بهعنوان برکتی از انقلاب و دفاع مقدس نمونه عینی این جهاد تبیین است؛ مشروط بر آنکه کار فرهنگی هدفمند بر جنبههای زیارتی غلبه و مزار شهدا را به مدرسهای برای الهامگیری تبدیل کند. آیتالله طباطبایی اشکذری در پایان یادآور میشود: امام علی(ع) حتی هنگام عبور از قبر خباب بن ارت، از پیشگامان اسلام که زندگیاش سراسر جهاد بود، او را با پنج ویژگی برجسته میستایند: اسلام آوردن از روی آگاهی، هجرت، قناعت، جهاد و شهادت. امروز، شهیدانی چون حاج قاسم سلیمانی، سیدحسن نصرالله، سید هاشم صفیالدین، عماد مغنیه و... ادامهدهندگان همین مسیرند؛ الگوهایی که تمام عمر خویش را در میدان جهاد سپری کردند. این الگوسازی، نه یک انتخاب که ضرورتی اجتنابناپذیر برای پاسداری از هویت دینی و انقلابی جامعه است.
خبرنگار: مریم احمدی شیروان