شناسهٔ خبر: 71781656 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

ترامپ برای فشار به ایران به سلاح قدیمی روی آورد!

دولت ترامپ قصد دارد با اعمال تحریم‌های بی‌سابقه و محدودیت‌های اقتصادی شدیدتر، ایران را به نقطه‌ای برساند که ادامه وضعیت موجود برایش غیرممکن شود.

صاحب‌خبر -

شرق نوشت: در حالی که از عصر جمعه و با مطرح شدن نامه ادعایی ترامپ به رهبر انقلاب، توجهات به سمت اصرار دوباره رئیس جمهور ایالات متحده برای مذاکره با تهران رفته است، این سوال بیش از پیش خود نمایی می کند که رئیس دستگاه اجرایی آمریکا روی چه نوع مذاکره و توافقی مانور می دهد. برای یافتن پاسخ دقیق تر این سوال کافی است که به محتوای یادداشت اجرایی ترامپ باز گردیم که شامگاه ۱۶ بهمن/ ۲۸ ژانویه با هدف بازگرداندن سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران امضا کرد که نشان می دهد کلیددار کاخ سفید از اصرار و تاکید بر مذاکره با ایران چه در سر دارد.

گفتنی است که رئیس‌جمهور آمریکا برای الزام نهادها و دستگاه‌های اجرایی به اجرای دستورات خود، می‌تواند سه نوع سند را امضا کند: فرمان اجرایی، اعلامیه و یادداشت اجرایی؛ حدود یک ماه پیش، دونالد ترامپ با امضای یک یادداشت اجرایی علیه ایران، سیاست‌های جدیدی را در قبال این کشور اتخاذ کرد. در مقایسه با فرمان اجرایی، یادداشت اجرایی از نظر حقوقی جایگاه پایین‌تری دارد و از نظر قدرت اجرایی ضعیف‌تر محسوب می‌شود. همچنین برخلاف فرمان اجرایی که باید در فدرال رجیستر، نشریه رسمی دولت آمریکا، منتشر شود، یادداشت اجرایی نیازی به انتشار رسمی ندارد. بااین‌حال، کاخ سفید خلاصه‌ای از یادداشت اجرایی جدید ترامپ را در قالب گزاره‌برگ (Fact Sheet) منتشر کرده است. محتوای این یادداشت امنیت ملی ریاست‌جمهوری (NSPM) شامل سه محور اصلی ناظر بر «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما»، «خنثی‌سازی شبکه‌های تروریستی مرتبط با ایران»، «مقابله با توسعه موشکی و سایر توانمندی‌های نظامی ایران» است.

علاوه بر این، سند مذکور کلیه مقامات آمریکایی را به انجام اقدامات زیر ملزم می‌کند:

وزیر خزانه‌داری موظف است فشار اقتصادی حداکثری را از طریق تحریم و اعمال مکانیزم‌های اجرایی بر دولت ایران و ناقضان تحریم‌ها اعمال کند. وزیر خزانه‌داری همچنین باید برای بخش‌های تجاری مرتبط با ایران، ازجمله کشتیرانی، بیمه و بنادر، هشدارهایی درباره خطرات نقض تحریم‌ها صادر کند. وزیر امور خارجه مأمور اصلاح یا لغو معافیت‌های تحریمی و همکاری با وزیر خزانه‌داری برای اجرای برنامه به صفر رساندن صادرات نفتی ایران است. نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل نیز موظف است با همکاری متحدان واشنگتن، تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند (مکانیسم ماشه).

از سوی دیگر، این یادداشت بر افزایش اقدامات قضایی علیه ایران تأکید دارد و در همین راستا، دادستانی کل آمریکا موظف است تمام اقدامات قانونی ممکن را برای تحقیق، شناسایی و پیگرد شبکه‌های مالی و لجستیکی مرتبط با ایران در خاک آمریکا انجام دهد. همچنین، رهبران و اعضای گروه‌های تحت حمایت ایران که شهروندان آمریکایی را بازداشت، زخمی یا کشته‌اند، تحت پیگرد قرار خواهند گرفت. در نهایت، این سند تأکید می‌کند که برنامه هسته‌ای ایران باید متوقف شود.

دونالد ترامپ پیش‌تر در سال ۲۰۲۰ اعلام کرده بود: «تا زمانی که من رئیس‌جمهور باشم، ایران هرگز اجازه دستیابی به سلاح هسته‌ای را نخواهد داشت. » یادداشت اجرایی جدید، تعهد دولت آمریکا را برای مقابله با نفوذ ایران در سراسر جهان تثبیت و تقویت می‌کند. این در حالی است که از سال ۱۹۷۹، رفتارهای بی‌ثبات‌کننده و مخرب ایران همواره یکی از چالش‌های اصلی در خاورمیانه و فراتر از آن بوده است. واشنگتن تأکید دارد که حمایت ایران از گروه‌های تروریستی و تلاش این کشور برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای، امنیت جهان را تهدید می‌کند و آمریکا اجازه نخواهد داد این تهدید عملی شود.

ترامپ چه در سر دارد؟

با توجه به متن و محتوای یادداشت اجرایی ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ که بخشی از راهبرد جدید کاخ سفید برای وادار کردن ایران به یک توافق همه‌جانبه است، باید اذعان داشت که دولت ترامپ، با اعمال فشار اقتصادی و دیپلماتیک بی‌سابقه، تلاش می‌کند ایران را به مذاکره‌ای وادار کند که نه‌تنها شامل برنامه هسته‌ای، بلکه شامل مسائل موشکی، منطقه‌ای و حتی داخلی نیز باشد.بااین‌حال، موفقیت این راهبرد هنوز قطعی نیست. ایران نشان داده که حاضر نیست تحت فشار تسلیم شود و ممکن است با تشدید مقاومت خود، این سیاست را به چالش بکشد. در نتیجه، باید دید که آیا ترامپ می‌تواند در دوره دوم خود، به توافقی که در دور اول نتوانست به دست بیاورد، دست یابد یا نه؟

افزایش فشار اقتصادی برای تحمیل شروط جدید

ترامپ همچنان بر این باور است که «مذاکره از موضع قدرت» تنها راه به نتیجه رساندن توافق با ایران است. دولت او قصد دارد با اعمال تحریم‌های بی‌سابقه و محدودیت‌های اقتصادی شدیدتر، ایران را به نقطه‌ای برساند که ادامه وضعیت موجود برایش غیرممکن شود و همزان با آن دم از مذاکره، توافق و گفت وگو هم می زند. با اینحال تحریم‌های گسترده‌تر از دوره اول طی یادداشت اجرایی جدید، وزارت خزانه‌داری را موظف کرده است که تمامی بخش‌های اقتصادی ایران، از جمله نفت، بانکداری، پتروشیمی و فناوری را تحت فشار قرار دهد. این تحریم‌ها، بیش از گذشته، همکاری اقتصادی با ایران را برای شرکت‌های خارجی پرهزینه و خطرناک می‌کند.

از سوی دیگر باید در نظر داشت که ترامپ سعی در ایجاد تهدید برای کشورهای همکار ایران هم دارد. چرا که در  این یادداشت اجرایی ترامپ، به‌طور خاص، تمامی شرکت‌ها و کشورهایی که با ایران تجارت دارند را تهدید می‌کند که در صورت ادامه همکاری، از بازار مالی آمریکا محروم خواهند شد. این سیاست، باعث می‌شود که حتی کشورهایی مانند چین و هند نیز در روابط اقتصادی خود با ایران دچار تردید شوند. اینها علاوه بر آن است که یادداشت اجرایی ترامپ نیم نگاه جدی هم بستن راه‌های دور زدن تحریم‌های ایران دارد و برخلاف دوره اول که ایران توانسته بود از طریق برخی کانال‌های مالی و تجارت غیررسمی، تحریم‌ها را دور بزند، این بار واشنگتن با همکاری متحدانش، نظارت شدیدتری بر مبادلات مالی ایران اعمال کرده است. هدف این است که هرگونه راه جایگزین برای تأمین منابع ارزی ایران مسدود شود. لذا کاخ سفید قصد دارد ایران را به نقطه‌ای برساند که تنها گزینه باقی‌مانده برایش، بازگشت به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا باشد.

مذاکرات جدید؛ فراتر از برجام و با مطالبات گسترده‌تر

ترامپ و تیم او کاملاً روشن ساخته‌اند که هدف از اعمال فشار جدید، وادار کردن ایران به پذیرش یک توافق جامع است که سه محور اصلی را شامل می‌شود: نخست، محدودیت‌های دائمی بر برنامه هسته‌ای؛ در پیوست این نکته و برخلاف برجام که دارای تاریخ انقضا بود، واشنگتن تأکید دارد که هرگونه توافق جدید باید شامل محدودیت‌های دائمی بر غنی‌سازی اورانیوم و فعالیت‌های هسته‌ای ایران باشد. دومین مورد به توقف برنامه موشکی ایران باز می گردد. چرا که دولت ترامپ معتقد است که توانایی ایران در توسعه موشک‌های بالستیک، یک تهدید مستقیم برای آمریکا و متحدانش محسوب می‌شود. بنابراین، هرگونه توافق جدید باید شامل محدودیت‌های سختگیرانه بر موشک‌های بالستیک ایران باشد.

محور سوم این توافق مدنظر ترامپ بر کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران استوار است. چون کاخ سفید بر این باور است که حضور ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن، تهدیدی جدی برای منافع آمریکا و متحدانش در خاورمیانه است. به همین دلیل، هرگونه توافق جدید باید شامل تعهد ایران به خروج از درگیری‌های منطقه‌ای و قطع حمایت از گروه‌هایی مانند حزب‌الله و حوثی‌ها باشد. به بیان دیگر و در مجموع، ترامپ و تیمش با این سیاست، قصد دارند توافقی را به ایران تحمیل کنند که عملاً تمام مؤلفه‌های قدرت آن را تضعیف کند.

تقویت فشارهای دیپلماتیک و امنیتی

با توجه به همه آنچه گفته شد به نظر می رسد که واشنگتن چند مسیر موازی با احیای کمپین فشار حداکثری را هم مدنظر دارد که جدی ترین مورد آن همان تلاش برای احیای مکانیسم ماشه است؛ کما اینکه در یادداشت احرایی ترامپ قید شده که  نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل نیز موظف است با همکاری متحدان واشنگتن، تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند (مکانیسم ماشه). به بیان دیگر آمریکا، با فشار بر سه عضو اروپایی برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان) و نیز شورای امنیت سازمان ملل، در تلاش است که تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند.

در سوی دیگر ترامپ قصد افزایش همکاری با اسرائیل و کشورهای عربی در جهت محدودسازی نفوذ تهران دارد. یعنی واشنگتن در صدد است که با تقویت ائتلاف خود با اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس، فشارهای امنیتی و نظامی علیه ایران را افزایش دهد. در کنار این موارد بی شک باید به افزایش عملیات‌های روانی در حوزه افکار عمومی، فشار روانی بر بازارهای مالی ایران، دامن زدن بر انتظارات تورمی و تشدید نگرانی و بیم از احتمال وقوع جنگ، ذیل حملات به تأسیسات هسته‌ای اشاره داشت که این اقدامات، بخشی از فشارهای غیرمستقیم برای وادار کردن ایران به مذاکره است.

شرق نوشت: در حالی که از عصر جمعه و با مطرح شدن نامه ادعایی ترامپ به رهبر انقلاب، توجهات به سمت اصرار دوباره رئیس جمهور ایالات متحده برای مذاکره با تهران رفته است، این سوال بیش از پیش خود نمایی می کند که رئیس دستگاه اجرایی آمریکا روی چه نوع مذاکره و توافقی مانور می دهد. برای یافتن پاسخ دقیق تر این سوال کافی است که به محتوای یادداشت اجرایی ترامپ باز گردیم که شامگاه ۱۶ بهمن/ ۲۸ ژانویه با هدف بازگرداندن سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران امضا کرد که نشان می دهد کلیددار کاخ سفید از اصرار و تاکید بر مذاکره با ایران چه در سر دارد.

گفتنی است که رئیس‌جمهور آمریکا برای الزام نهادها و دستگاه‌های اجرایی به اجرای دستورات خود، می‌تواند سه نوع سند را امضا کند: فرمان اجرایی، اعلامیه و یادداشت اجرایی؛ حدود یک ماه پیش، دونالد ترامپ با امضای یک یادداشت اجرایی علیه ایران، سیاست‌های جدیدی را در قبال این کشور اتخاذ کرد. در مقایسه با فرمان اجرایی، یادداشت اجرایی از نظر حقوقی جایگاه پایین‌تری دارد و از نظر قدرت اجرایی ضعیف‌تر محسوب می‌شود. همچنین برخلاف فرمان اجرایی که باید در فدرال رجیستر، نشریه رسمی دولت آمریکا، منتشر شود، یادداشت اجرایی نیازی به انتشار رسمی ندارد. بااین‌حال، کاخ سفید خلاصه‌ای از یادداشت اجرایی جدید ترامپ را در قالب گزاره‌برگ (Fact Sheet) منتشر کرده است. محتوای این یادداشت امنیت ملی ریاست‌جمهوری (NSPM) شامل سه محور اصلی ناظر بر «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما»، «خنثی‌سازی شبکه‌های تروریستی مرتبط با ایران»، «مقابله با توسعه موشکی و سایر توانمندی‌های نظامی ایران» است.

علاوه بر این، سند مذکور کلیه مقامات آمریکایی را به انجام اقدامات زیر ملزم می‌کند:

وزیر خزانه‌داری موظف است فشار اقتصادی حداکثری را از طریق تحریم و اعمال مکانیزم‌های اجرایی بر دولت ایران و ناقضان تحریم‌ها اعمال کند. وزیر خزانه‌داری همچنین باید برای بخش‌های تجاری مرتبط با ایران، ازجمله کشتیرانی، بیمه و بنادر، هشدارهایی درباره خطرات نقض تحریم‌ها صادر کند. وزیر امور خارجه مأمور اصلاح یا لغو معافیت‌های تحریمی و همکاری با وزیر خزانه‌داری برای اجرای برنامه به صفر رساندن صادرات نفتی ایران است. نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل نیز موظف است با همکاری متحدان واشنگتن، تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند (مکانیسم ماشه).

از سوی دیگر، این یادداشت بر افزایش اقدامات قضایی علیه ایران تأکید دارد و در همین راستا، دادستانی کل آمریکا موظف است تمام اقدامات قانونی ممکن را برای تحقیق، شناسایی و پیگرد شبکه‌های مالی و لجستیکی مرتبط با ایران در خاک آمریکا انجام دهد. همچنین، رهبران و اعضای گروه‌های تحت حمایت ایران که شهروندان آمریکایی را بازداشت، زخمی یا کشته‌اند، تحت پیگرد قرار خواهند گرفت. در نهایت، این سند تأکید می‌کند که برنامه هسته‌ای ایران باید متوقف شود.

دونالد ترامپ پیش‌تر در سال ۲۰۲۰ اعلام کرده بود: «تا زمانی که من رئیس‌جمهور باشم، ایران هرگز اجازه دستیابی به سلاح هسته‌ای را نخواهد داشت. » یادداشت اجرایی جدید، تعهد دولت آمریکا را برای مقابله با نفوذ ایران در سراسر جهان تثبیت و تقویت می‌کند. این در حالی است که از سال ۱۹۷۹، رفتارهای بی‌ثبات‌کننده و مخرب ایران همواره یکی از چالش‌های اصلی در خاورمیانه و فراتر از آن بوده است. واشنگتن تأکید دارد که حمایت ایران از گروه‌های تروریستی و تلاش این کشور برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای، امنیت جهان را تهدید می‌کند و آمریکا اجازه نخواهد داد این تهدید عملی شود.

ترامپ چه در سر دارد؟

با توجه به متن و محتوای یادداشت اجرایی ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ که بخشی از راهبرد جدید کاخ سفید برای وادار کردن ایران به یک توافق همه‌جانبه است، باید اذعان داشت که دولت ترامپ، با اعمال فشار اقتصادی و دیپلماتیک بی‌سابقه، تلاش می‌کند ایران را به مذاکره‌ای وادار کند که نه‌تنها شامل برنامه هسته‌ای، بلکه شامل مسائل موشکی، منطقه‌ای و حتی داخلی نیز باشد.بااین‌حال، موفقیت این راهبرد هنوز قطعی نیست. ایران نشان داده که حاضر نیست تحت فشار تسلیم شود و ممکن است با تشدید مقاومت خود، این سیاست را به چالش بکشد. در نتیجه، باید دید که آیا ترامپ می‌تواند در دوره دوم خود، به توافقی که در دور اول نتوانست به دست بیاورد، دست یابد یا نه؟

افزایش فشار اقتصادی برای تحمیل شروط جدید

ترامپ همچنان بر این باور است که «مذاکره از موضع قدرت» تنها راه به نتیجه رساندن توافق با ایران است. دولت او قصد دارد با اعمال تحریم‌های بی‌سابقه و محدودیت‌های اقتصادی شدیدتر، ایران را به نقطه‌ای برساند که ادامه وضعیت موجود برایش غیرممکن شود و همزان با آن دم از مذاکره، توافق و گفت وگو هم می زند. با اینحال تحریم‌های گسترده‌تر از دوره اول طی یادداشت اجرایی جدید، وزارت خزانه‌داری را موظف کرده است که تمامی بخش‌های اقتصادی ایران، از جمله نفت، بانکداری، پتروشیمی و فناوری را تحت فشار قرار دهد. این تحریم‌ها، بیش از گذشته، همکاری اقتصادی با ایران را برای شرکت‌های خارجی پرهزینه و خطرناک می‌کند.

از سوی دیگر باید در نظر داشت که ترامپ سعی در ایجاد تهدید برای کشورهای همکار ایران هم دارد. چرا که در  این یادداشت اجرایی ترامپ، به‌طور خاص، تمامی شرکت‌ها و کشورهایی که با ایران تجارت دارند را تهدید می‌کند که در صورت ادامه همکاری، از بازار مالی آمریکا محروم خواهند شد. این سیاست، باعث می‌شود که حتی کشورهایی مانند چین و هند نیز در روابط اقتصادی خود با ایران دچار تردید شوند. اینها علاوه بر آن است که یادداشت اجرایی ترامپ نیم نگاه جدی هم بستن راه‌های دور زدن تحریم‌های ایران دارد و برخلاف دوره اول که ایران توانسته بود از طریق برخی کانال‌های مالی و تجارت غیررسمی، تحریم‌ها را دور بزند، این بار واشنگتن با همکاری متحدانش، نظارت شدیدتری بر مبادلات مالی ایران اعمال کرده است. هدف این است که هرگونه راه جایگزین برای تأمین منابع ارزی ایران مسدود شود. لذا کاخ سفید قصد دارد ایران را به نقطه‌ای برساند که تنها گزینه باقی‌مانده برایش، بازگشت به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا باشد.

مذاکرات جدید؛ فراتر از برجام و با مطالبات گسترده‌تر

ترامپ و تیم او کاملاً روشن ساخته‌اند که هدف از اعمال فشار جدید، وادار کردن ایران به پذیرش یک توافق جامع است که سه محور اصلی را شامل می‌شود: نخست، محدودیت‌های دائمی بر برنامه هسته‌ای؛ در پیوست این نکته و برخلاف برجام که دارای تاریخ انقضا بود، واشنگتن تأکید دارد که هرگونه توافق جدید باید شامل محدودیت‌های دائمی بر غنی‌سازی اورانیوم و فعالیت‌های هسته‌ای ایران باشد. دومین مورد به توقف برنامه موشکی ایران باز می گردد. چرا که دولت ترامپ معتقد است که توانایی ایران در توسعه موشک‌های بالستیک، یک تهدید مستقیم برای آمریکا و متحدانش محسوب می‌شود. بنابراین، هرگونه توافق جدید باید شامل محدودیت‌های سختگیرانه بر موشک‌های بالستیک ایران باشد.

محور سوم این توافق مدنظر ترامپ بر کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران استوار است. چون کاخ سفید بر این باور است که حضور ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن، تهدیدی جدی برای منافع آمریکا و متحدانش در خاورمیانه است. به همین دلیل، هرگونه توافق جدید باید شامل تعهد ایران به خروج از درگیری‌های منطقه‌ای و قطع حمایت از گروه‌هایی مانند حزب‌الله و حوثی‌ها باشد. به بیان دیگر و در مجموع، ترامپ و تیمش با این سیاست، قصد دارند توافقی را به ایران تحمیل کنند که عملاً تمام مؤلفه‌های قدرت آن را تضعیف کند.

تقویت فشارهای دیپلماتیک و امنیتی

با توجه به همه آنچه گفته شد به نظر می رسد که واشنگتن چند مسیر موازی با احیای کمپین فشار حداکثری را هم مدنظر دارد که جدی ترین مورد آن همان تلاش برای احیای مکانیسم ماشه است؛ کما اینکه در یادداشت احرایی ترامپ قید شده که  نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل نیز موظف است با همکاری متحدان واشنگتن، تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند (مکانیسم ماشه). به بیان دیگر آمریکا، با فشار بر سه عضو اروپایی برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان) و نیز شورای امنیت سازمان ملل، در تلاش است که تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند.

در سوی دیگر ترامپ قصد افزایش همکاری با اسرائیل و کشورهای عربی در جهت محدودسازی نفوذ تهران دارد. یعنی واشنگتن در صدد است که با تقویت ائتلاف خود با اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس، فشارهای امنیتی و نظامی علیه ایران را افزایش دهد. در کنار این موارد بی شک باید به افزایش عملیات‌های روانی در حوزه افکار عمومی، فشار روانی بر بازارهای مالی ایران، دامن زدن بر انتظارات تورمی و تشدید نگرانی و بیم از احتمال وقوع جنگ، ذیل حملات به تأسیسات هسته‌ای اشاره داشت که این اقدامات، بخشی از فشارهای غیرمستقیم برای وادار کردن ایران به مذاکره است.