شناسهٔ خبر: 71774414 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

مجیزگویی ترامپ دیوانه پس از تحقیر شدن توسط اوباما

معاون دفتر تحقیر شده روحانی در دوران اوباما با عبرت نگرفتن از گذشته، در نقش تبلیغاتچی دولت ترامپ ظاهر شد.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نیوز به نقل از کیهان، حمید ابوطالبی در شبکه ایکس نوشت: «دونالد ترامپ اظهار می‌دارد که با ارسال نامه‌ای برای مقام رهبری، درخصوص موضوع هسته‌ای ایران، به صراحت از تمایل خویش برای مذاکره مستقیم برای رسیدن به یک توافق در این زمینه یاد کرده است. 
 
ترامپ در مصاحبه با فاکس‌نیوز گفته است: در این خصوص دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا «مذاکره مستقیم و‌ تفاهم»، و یا «راه‌حل نظامی». ترامپ در سخنان خویش، از مردم ایران به نیکی یاد کرده و آنان را مردمی بزرگ می‌خواند؛ و...
 
رئیس‌جمهور آمریکا با نامه‌ خود نشان می‌دهد: ۱) در مذاکره مستقیم و بی‌واسطه با ایران و رسیدن به یک تفاهم، بسیار جدی است؛ ۲) تمایل ندارد در مذاکره با پوتین، کارت ایران را هم بر روی میز مذاکره و در دستان پوتین مشاهده نماید، چراکه در آن صورت باید بر سر اوکراین امتیازات بیشتری به روسیه داده و بر اختلافات خود با اروپا بیفزاید؛ ۳) تاکید می‌کند که صرفاً بر جنبه نظامی موضوع هسته‌ای ایران تمرکز داشته، و دیگر‌ مسائل از اهمیت چندانی برخوردار نیست؛ 
 
۴) تمایل دارد روابط ایران و آمریکا، و تبادلات مردم آمریکا با مردمِ نیکِ ایران برقرار گردد؛ ۵) مایل نیست با به‌کارگیری اهرم نظامی به ایران خسارت وارد نماید؛ و برگزیدن مذاکره را به نفع ایران قلمداد می‌کند؛
 
اکنون و به دنبال سخنان رئیس‌جمهور پزشکیان در مجلس، و بیان جمله‌ «تمام شد رفت» از سوی ایشان، نامه‌ ترامپ نشان می‌دهد که ایران نمی‌تواند مسائل حساس جهانی را یک‌طرفه دیده و با عبارتی ساده از آنها عبور نماید. چراکه اینک و با این نامه، ایران در شرایط یک «انتخاب بزرگ» قرار دارد: الف) مذاکره مستقیم با آمریکا، بر سر اطمینان بخشی نسبت به عدم انحراف برنامه هسته‌ای خود به سمت و سوی جنبه‌های نظامی؛ ب) افتادن در دام مخاطرات نظامی، و تهاجمات مشترک آمریکا و اسرائیل؛
 
آنچه که جناب ‎پزشکیان درخصوص انتخاب آن مسئولیتی بسیار سنگین دارد؛ به عنوان رئیس‌جمهور نمی‌تواند آن را «تمام شد رفت» تلقی نماید؛ نباید اجازه دهد تندروهای داخلی و جناح پایداری برای سرنوشت ایران تصمیم بگیرند؛ و یا سخنان افراطی و ماجراجویانه مجلسیان و... کشور را دچار بحران نماید. این برترین وفاق دولت با ملّت است.
کشور بر سر یک دو راهی است؛ و همه مسئولیت دارند در انتخاب «مذاکره مستقیم با آمریکا» به جای «تهاجم نظامی» تردید ننمایند. این یک انتخاب ملّی برای سرنوشت ایران است».
 
گفتنی است ابوطالبی در دولت روحانی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور بود و در دوران ماه عسل برجام، به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل معرفی شد اما دولت اوباما با زدن برچسب تروریستی، از صدور ویزا برای ابوطالبی خودداری کرد.
 
ابوطالبی با وجود قبول این توهین و تحقیر بزرگ و با وجود کلاهبرداری و عهدشکنی سه دولت آمریکا بر سر برجام، از مجیزگویی طرف آمریکایی و توجیه سازش به هر قیمت دست نکشیده است.
 
نوشته اخیر او نشان می‌دهد که برای عناصر غربگرا، نه حقوق پایمال شده ملت ایران و عهدنشناسی و یاغیگری دولت آمریکا (ترامپ) مهم است، و نه عزت و اعتبار ملی. عجیب اینکه ابوطالبی حتی به اندازه زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین هم غیرت به خرج نمی‌دهد بلکه ترجیح می‌دهد برخورد موهن ترامپ با طرف اوکراینی را نادیده بگیرد و به بزک مذاکره با ترامپ بپردازد. 
 
نکته عجیب‌تر اینکه ابوطالبی مانند یک گروگان، منویات ترامپ را بازگو و حتی بزک می‌کند: اینکه برای تفاهم(!؟) بسیار جدی است، صرفاً با جنبه نظامی برنامه هسته‌ای ایران(!؟) تمرکز دارد، تمایل دارد رابطه آمریکا با مردم نیک ایران برقرار گردد، و...
 
متقابلاً هم به پزشکیان حمله می‌کند که چرا در مقابل ادبیات تهدید‌آمیز بی‌سر و پایی به نام ترامپ، دست رد به سینه وی زده است!
 
برخلاف روایت وارونه ابوطالبی، مقامات دولت ترامپ خواستار تعطیلی برنامه هسته‌ای ایران هستند و البته همان‌گونه که در دولت «اوبامای مودب»! (تعبیر روحانی) معلوم شد مقامات آمریکایی به همین میزان هم قانع نیستند و توقعات زیاده‌خواهانه‌شان حد یقفی ندارد. در‌باره ادعای «اطمینان بخشی» هم دو تجربه مذاکرات روحانی در دولت خاتمی و دولت خودش نشان داد که با وجود بازرسی‌های گسترده و بی‌سابقه در تاریخ آژانس، آمریکا در پی بهانه‌جویی است. این همان آمریکایی است که هم تسلیحات اتمی دارد و هم رژیم صهیونیستی را در ارتکاب جنایت جنگی و نسل‌کشی در غزه کاملاً حمایت کرد.
 
ابوطالبی اتفاق نظر دولت و نظام درباره عهدنشناسی و باج‌خواهی و تعامل‌ناپذیری ترامپ را (که در رفتار موهن او با اوکراین و کانادا و دانمارک و اروپا هم آشکار است) عمداً به عنوانی مجعول به نام «تندروهای داخلی و جناح پایداری» فرو می‌کاهد.
 
ادبیات ذلیلانه و عبیدگونه ابوطالبی در بزک عملیات فریب ترامپ این احتمال را که آتویی دست آمریکایی‌ها دارد و ناچار است از موضع گروگان بی‌اراده سخن بگوید، تقویت می‌کند. وگرنه لااقل باید اندازه زلنسکی، به خباثت ترامپ واکنش نشان می‌داد.