شناسهٔ خبر: 71761893 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

باب دوم حکایت هشتم

با سعدی در گلستان : طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق / تحسین کنند و او خجل از پای زشتِ خویش (+صدا)

یکی را از بزرگان به محفلی‌اندر همی‌ستودند و در اوصافِ جمیلش مبالغه می‌کردند. سر بر آورد و گفت: من آنم که من دانم.

صاحب‌خبر -

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر این‌جا بشنوید

عصر ایران ــ یکی را از بزرگان به محفلی‌اندر همی‌ستودند و در اوصافِ جمیلش مبالغه می‌کردند. سر بر آورد و گفت: من آنم که من دانم.


کَفَیْتَ اَذَیً یا مَنْ یَعُدُّ مَحاسِنی
عَلانِیَتی هَذٰاٰ وَلَمْ تَدْرِ ما بَطَنْ

شخصم به چشمِ عالمیان خوب‌منظر است
وز خُبْثِ باطنم سرِ خجلت فتاده پیش

طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق
تحسین کنند و او خجل از پای زشتِ خویش