من بارها و به بهانههای مختلفی درباره جواد ظریف نوشتهام و به گمانم هر چه در این خصوص نوشته شود باز حق مطلب شاید ادا نشود. چرایی پرداخت به این شخصیت بی شخصیت از آن رو مهم است که من مقصر وضعیت فعلی ایران امروز را نه اصول گرایان و پاسداران و شبه نظامیان بسیجی بلکه تکنوکراتهایی امثال ظریف میدانم که با آگاهی و دانش کافی و بعضا دقیق از سیاست داخلی و خارجی ایران، برای بودن در «قدرت» به شکلی ذلیلانه دست و پا زدند و همت خود را مصروف تطهیر چهره کریه استبداد دینی متجلی در نظام ولایت فقیه کردند و به کار پردازی در چنین سیستم بی رحم و بی اصولی با بالاترین آمار اعدام در جهان افتخار کردند. با بزک کردن چهره منفور نظام ولایی در غرب و تاکید بر قابیلت نداشته «خود ترمیمی» آن، هزینههای حیات آن را در نظام بین الملل کاهش دادند وازسوی دیگر با سخنان فضایی در ضرورت اصلاح سیستم و توانایی تکنوکراتهایی مانند خودش در محقق کردن آن، با سوء استفاده از استیصال و نا آگاهی بخش هایی از مردم و تشویق آنان به مشارکت در تائید جمهوری اسلامی پای صندوقهای رای، در براندازی سیستم مستقر اختلال فرصت ایجاد کردند.
من واققم که براندازی جمهوری اسلامی پیچیدگیهای زیادی دارد و بقای نظام به تنهایی مدیون مشارکت و هم دستی تکنوکراتهایی امثال جواد ظریف نیست اما لابی امثال وی در نظام بین الملل به نفع جمهوری اسلامی نقش قابل توجهی در مانایی نظام سیاسی مستقر تا به امروز ایفا کرده است. مفهوم تکنوکراسی در سطحی بالاتر وعمیقتر در مفهوم «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد. بنابراین درباره اهداف به لحاظ ارزشی واخلاقی داوری ندارد واساسا برایش موضوعیت ندارد وفقط تحقق هدف مهم است. «بقای نظام» که در گفتمان آیت ا... خمینی اوجب واجبات است ومیتوان برای نیل به آن مسلمات اسلام را نیز تعطیل کرد وزیر پا گذاشت اتفاقا به دست کسانی چون محمد جواد ظریف میسر است نه مثلا سعید جلیلی. سواد تکنیکی امثال ظریف که معرفت انسانی درآن نیست خیلی بیش از بیسوادی از بیخ و بن بچه پروهایی مثل امیر حسین ثابتی به منافع ملی ما آسیب وارد کرده است.
مزیت جواد ظریف بر دیگر کارپردازان ولایی در وزرات خارجه این است که مثل آب خوردن علاوه بر دروغ گویی به زبان فارسی به انگلیسی فصیح نیز رطب و یابس به هم میبافند و از آنجایی که عموم کارگزاران نظام ولایی فاقد سواد آکادمیک مناسب برای تجزیه و تحلیل حتی به زبان مادری هستند جواد ظریف مهره درخشندهای است. اگر انگلیسی صحبت کردم مرحوم امیر عبدالهیان را به خاطر بیاورید این سخن بیشتر قابل درک و لمس است. به صحبتهای جواد ظریف درباره محور مقاومت و ضرورت دخالتهای جمهوری اسلامی در سوریه و ودود شدن میلیاردها دلار پول ملت مظلوم و دردمند ما نگاه کنید. این بی شخصیت حتی بعد از سقوط اسد هم حاضر نشد ذرهای درباره سیساتهای غلط ما در سوریه صحبت کند الا اینکه در صحبت با فرید زکریا تاریخ مقاومت گفت و تاکید کرد مقاومت با جمهوری اسلامی شروع نشده است. گفت از حکایات شیخ ما این است که عسل خورد و گفت شیرین است. بدیهاتی که بر همه روشن است را مرور کرد تا به اصل مساله نپردازد.
من باورندارم که ریاست جمهوری جلیلی خواست خامنهای بوده است و این رای مردم بوده که پزشکیان را رئیس جمهور کرده است و در یاداشتی پیش از انتخابات نوشتم «آی مردم دردمند، پزشکیان مرهم درد شما نیست» و تاکیدکردم با طناب عباس عبدی، جواد ظریف و احمد زید آبادی که برای توجیه تحلیلهای غلطشان هر روز حرف جدیدی میزنند پای صندوقهای مشروعیت بخش به جمهوری اسلامی نروید. آنان که به سخن بنده و امثالهم گوش کردند خوشا به حالشان، آنهایی هم که به حرف روزنه گشایانی مانند عباس عبدی و جواد ظریف و سایرکارپردازان نظام ولایی گوش دادند به جای اینکه فحش خودشان یا پزشکیان یا نظام و... بدهند تلاش کنند از یک سوراخ برای چندمین بار گزیده نشوند. کناره گیری وی از معاونت راهبردی پزشکیان را چه برکناری ظریفی ببینیم چه استعفای سخیفی قلمداد کنیم از طنز تلخ جماعتی که به وی و اربابش علی خامنهای لبیک گفتند برای بهبود اوضاع، چیزی کم نمیکند. جواد ظریف به دانشگاه باز میگردد و ریش پروفسوری میگذارد در انتظار روزی که با ریش کامل به دولت باز گردد. حامد اسماعیلیون زیبا گفت خطاب به ظریف چه بگوئیم به تو که اندازه تو کوچک نشویم...
حامد آئینهوند
@ainehvand2023
*