شفقنا- تحلیل جدید هاآرتص که روز سهشنبه منتشر شد، نشان میدهد که ارتش اسرائیل در واکنش به عملیات «طوفان الاقصی» که توسط مقاومت فلسطین در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ انجام شد، متحمل شکستهای فاجعهباری شده است.
به گزارش شفقنا به نقل از الجزیره، این تحلیل که توسط آموس هرئیل، تحلیلگر نظامی روزنامه نوشته شده است، بر اساس تحقیقات انجام شده توسط افسران عادی و ذخیره با درجه های مختلف از سرهنگ تا سرهنگ دوم در ارتش رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.
او از این تحقیقات نتیجه گرفته است، در هفت اکتبر مجموعه ای از اشتباهات راهبردی و تاکتیکی صورت گرفتکه منجر به یکی از بدترین شکست های نظامی در تاریخ اسرائیل شد و تصویری تیره از کاهش استانداردهای امنیتی و اقدامات دفاعی در امتداد مرز غزه ترسیم میکند.
فروپاشی سریع خطوط مقدم
هرئیل معتقد است که حملات انجام شده توسط گردان های قسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی (حماس)، به کیبوتص کفار غزه و نحال عوز، که منجر به کشته و زخمی شدن صدها اسرائیلی شد، علاوه بر عملیات دستگیری گسترده، «نشان می دهد که این شکست ها نه تنها ناشی از ناتوانی نظامی بوده است، بلکه در نتیجه یک عامل اساسی یعنی فروپاشی خطوط دفاعی اسرائیل بوده است.
این تحلیلگر نظامی فاش می کند که حماس از آمادگی نظامی ضعیف ارتش اسرائیل در مرزها استفاده کرد. حملات همزمان توانایی یگان های مدافع را در همان ساعات اولیه فلج کرد، و شهرک ها و سایت های نظامی از کمبود نیروهای آموزش دیده برای پاسخگویی به هجوم رنج می بردند.
به عنوان مثال، در کیبوتص کفار غزه، 14 سرباز از نیروی واکنش اضطراری با حمله شدید 250 مبارز فلسطینی مواجه شدند که در همان ساعات اولیه نیمی از مدافعان کشته شدند. در زمان حمله، هیچ سرباز اسرائیلی به جز سرتیپ یسرائیل شومر در داخل کیبوتص حضور نداشت. او نیز بدون سلاح در خانه خود بود و مجبور شد با چاقوی آشپزخانه بجنگد و بعداً سلاح از یکی از افراد کشته شده را برداشت.
این تحلیلگر نظامی می گوید: در اردوگاه نظامی نحال عوز، علیرغم حضور حدود 90 سرباز مسلح که بیشتر آنها از گردان 13 گولانی بودند، وضعیت بسیار بدتر بوده است.
تحقیقات انجام شده توسط ارتش اسرائیل حاکی از آن است که «حماس متوجه شد که این اردوگاه یک مرکز ثقل حیاتی در تشکیلات ارتش اسرائیل است و به همین دلیل طراحان شاخه نظامی حماس 15 دقیقه بین عبور از مانع در حصار و رسیدن به دیوارهای بلند اطراف اردوگاه اختصاص دادند و کاملاً به نقشههای خود عمل کردند.»
وی میگوید: «تدارک دفاعی در برابر حماس که سالها برای به دست گرفتن کنترل اردوگاه آموزش دیده بود، ضعیف بود و حماس موفق شد با سهولت نسبی به لایه های دفاعی نفوذ کند و در اولین دقایق حمله صدها راکت و خمپاره شلیک کرد که وضعیت فلج شدن نیروهای اسرائیلی را تشدید کرد.»
برتری تاکتیکی حماس
هرئیل تاکید می کند که بررسی ها نشان می دهد که حماس نه تنها به غافلگیری نظامی دست یافته است، بلکه با هماهنگی شدید بین یگان های خود در تحمیل برتری تاکتیکی موفق بوده است، زیرا توانسته از نقاط ضعف در ساختار دفاعی اسرائیل بهره برداری کند.
به عنوان مثال، در اردوگاه نحال عوز که حدود 90 سرباز از گردان 13 گولانی را در خود جای داده بود، مقاومت توانست به لایههای دفاعی نفوذ کند زیرا طراحی دیوارها دارای نقاط ضعف آشکار بود.
او همچنین معتقد است که «آموزش طولانی مدت حماس در کنترل اردوگاههای نظامی عامل تعیینکنندهای بود، زیرا یک مدل کوچک از اردوگاه نحال عوز برای آموزش جنگجویان خود برای حمله ایجاد کرد که به آنها کمک کرد تا با شروع حمله، صدها موشک و گلوله خمپاره شلیک کردند، و بسیاری از قابلیتهای دفاعی ارتش را از حمله به سمت غرب فلج کردند.»
هرئیل فاش میکند که حماس از قبل برنامهریزی کرده بود تا با ایجاد کمین در جادههای منتهی به شهرکهای هدف، مانع هرگونه تقویت نظامی اسرائیل شود، که سرعت ورود نیروهای اسرائیلی به مناطق درگیری را کاهش داد.
در زمانی که این نیروها توانستند مداخله کنند، «مقاومت فلسطین به اکثر اهداف خود، اعم از کشتار، تصرف یا تخریب اماکن نظامی دست یافته بود.»
این تحلیلگر نظامی بر این باور است که «حماس توانایی خود را در انجام عملیات های پیچیده و چندوجهی ثابت کرده است که نشان دهنده پیشرفت کیفی در توان نظامی و برنامه ریزی آن است».
شکست اطلاعاتی
بررسی ها حاکی از آن است که ارتش اسرائیل قبل از حمله از برخی علائم هشدار دهنده آگاه بوده، اما این علایم را جدی نگرفته است. گزارشهای اطلاعاتی مبنی بر فعالیت غیرعادی در مرز غزه وجود داشت، اما رهبری نظامی به آنها توجه کافی نداشت و به واحدهای مستقر در میدان انتقال داده نشد.
تجزیه و تحلیل هاآرتص نشان می دهد که سیستم های فرماندهی و کنترل در لحظات حساس کاملاً فرو ریخته و هماهنگی بین یگان ها را تقریباً غیرممکن کرده بود. این تحلیل همچنین تأیید می کند که لشکر غزه در دو ساعت اول حمله عملاً از کار افتاد و نیروهای میدانی از نظر توانایی سازماندهی و پاسخگویی در موقعیت بسیار سختی قرار گرفتند.
از سویی تجزیه و تحلیل عملکرد ارتش اسرائیل در طول حمله نشان می دهد که این شکست به میدان نبرد محدود نمی شد، بلکه نتیجه انباشت طولانی مدت غفلت در آمادگی های دفاعی بود.
کمبودهای عمدهای در تجهیزات نظامی وجود داشته است. از سویی یگانهای درگیر فاقد مهمات کافی شامل نارنجکهای دستی، موشکهای ضد تانک و مسلسلهای مورد نیاز برای دفع یک حمله در مقیاس بزرگ بوده اند.
این تحلیلگر نظامی معتقد است که این تحقیقات یکی از صریح ترین گزارش های نظامی اسرائیل در اعتراف به گستره ناکامی هایی است که ارتش اسرائیل در 7 اکتبر 2023 با آن مواجه شد. به گفته او «نتایج تحقیقات نشان میدهد که ارتش برای این نوع حمله هماهنگ آماده نبود و فرهنگ سهل انگاری و بی توجهی در پایبندی به رویه های نظامی یکی از عوامل اصلی این فاجعه بوده است».
هرئیل با استناد به شهادت یکی از بازرسان تصریح میکند: «ما در ارتش اسرائیل فراموش کردهایم که چگونه از خود دفاع کنیم، کاهش قابل توجهی در تواناییهای ارتش اسرائیل رخ داده است.
او افزود: بررسی ها همچنین نشان داد که نیروها برای یک سناریوی افراطی که در آن بیش از 5000 شبه نظامی به بیش از صد نقطه اسرائیل در مرز غزه یورش بردند، آمادگی نداشتند.
به گفته این تحلیلگر نظامی: «حتی زمانی که فاجعه در مقابل چشمان ارتش آشکار شد، فرماندهان در تصور بدترین چیزی که در پیش بود مشکل داشتند.»
این تحلیل با تاکید بر این که فرماندهی نظامی اسرائیل اکنون با چالش بزرگی در بازسازی اعتماد در ارتش و در میان مردم اسرائیل مواجه است، با بررسی های مداوم جزئیات تکان دهنده بیشتری را در مورد شکنندگی ساختار دفاعی اسرائیل در مرز غزه را نشان میدهد.