فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ؛ علی نجومی ــ در اواسط سال ۱۳۵۳، یک خلبان انگلیسی با رعایت تمامی موازین امنیتی و اطلاعاتی وارد ایران شد و با سرلشکر منوچهر آذربرزین، که بعدها با درجه سپهبدی جانشین سپهبد امیرحسین ربیعی در فرماندهی نیروی هوایی شد، دیدار کرد. این خلبان با هماهنگی آذربرزین، در زمینی نزدیک کهریزک در جاده تهران-قم، با یک هواپیمای دو موتوره چندین پرواز شبانه را در بدترین شرایط جوی (بارانی، ابری و با دید کم) انجام داد. در این عملیات، از چند چراغ نفتی برای مشخص کردن حدود باند فرود استفاده شد. این پروازها بخشی از طرح محرمانه سازمان فوقامنیتی "بیسیم" بود که هدف آن، انتقال محمدرضاشاه با هلیکوپتر به این منطقه در صورت اضطرار و خطر جانی برای او یا سقوط احتمالی تهران، و سپس پرواز به مقصدی از پیش تعیینشده بود.
سازمان بیسیم چیست و چگونه شکل گرفت؟
بر اساس اسناد تاریخی، ایده تشکیل سازمان بیسیم به سال ۱۳۴۵ بازمیگردد. محمدرضاشاه در دیدارهای روز جمعه خود با ارتشبد حسین فردوست اعلام کرد که شبکهای مخفی در ستاد ارتش وجود دارد و از او خواست مدیریت آن را بر عهده بگیرد. شاه همچنین دستور داد تا اتاقی در ساختمان دفتر ویژه اطلاعات به این شبکه اختصاص یابد و امکانات مالی و کاری برای آن فراهم شود. یک هفته پس از این دستور، سه افسر به نامهای سرهنگ مقصودی، سرهنگ نورانیان و سرهنگ فروزین خود را به فردوست معرفی کردند.
سرهنگ مقصودی در اولین جلسه کاری به فردوست توضیح داد که الگوی این سازمان از تجربه ارتش فرانسه در جنگ جهانی دوم الهام گرفته شده است. در آن زمان، با تهدید اشغال فرانسه توسط آلمان، ارتش این کشور شبکهای مخفی بیسیم در سراسر فرانسه ایجاد کرد که پس از اشغال نیز فعال ماند. این شبکه با همکاری واحدهای ارتش آزادیبخش و هدایت شارل دوگل از لندن، عملیات مقاومت علیه آلمان نازی را هماهنگ کرد. بعدها انگلیسیها با تکیه بر این تجربه، آییننامهای تدوین کردند و در یکی از سفرهای محمدرضاشاه به لندن، با میانجیگری شاپور جی ریپورتر، موافقت او را برای تأسیس سازمان بیسیم در ایران جلب نمودند.
هدف و ساختار سازمان بیسیم
انگلیسیها هدف این طرح را مقابله با حمله احتمالی ارتش شوروی و اشغال شمال ایران عنوان کردند. سازمان بیسیم با ستاد مرکزی در تهران و تحت نظارت MI6 بریتانیا فعالیت میکرد. پایگاههای مخفی بیسیم در شهرهایی چون مشهد، گنبد، گرگان، ساری، رشت، تبریز و اصفهان ایجاد شد که از طریق بیسیمهای قدرتمند با ایستگاه MI6 در قبرس در ارتباط دائم بودند.
دفینهگذاری؛ ابتکاری برای زمان جنگ
یکی از جنبههای جالب این طرح، موضوع "دفینهگذاری" بود. بر اساس این برنامه، در زمان صلح، مقادیر کافی سلاح، مهمات و سکههای طلا (به دلیل بیاعتبار شدن احتمالی پول رایج در زمان جنگ) در زیر زمین مخفی میشد تا در صورت اشغال کشور، مراکز بیسیم با استفاده از این ذخایر، چریکها را استخدام و تسلیح کنند. در سالهای ابتدایی، دکتر مهیمن، رابط انگلیسیها، با جدیت این پروژه را دنبال کرد. او نقاطی را در کوههای اطراف کرج شناسایی و نقشه دقیقی از محل دفینهها تهیه کرد که نسخهای از آن به لندن ارسال و نسخهای دیگر در اختیار مراکز بیسیم قرار میگرفت. هر دفینه شامل حدود ۵۰۰ هزار تومان سکه طلا، ۵۰ قبضه سلاح انفرادی و مهمات مربوطه بود که در ساکهای مخصوص دفن شده بودند.
پایان کار سازمان بیسیماین سازمان تا اواخر دوران پهلوی به فعالیت خود ادامه داد. در آذر ۱۳۵۷، سرهنگ فروزین به دفتر فردوست مراجعه کرد و به درخواست انگلیسیها خواستار تحویل تمامی مدارک مرتبط با سازمان بیسیم، از جمله نتایج مخابرات با قبرس، شد. فردوست نیز این مدارک را تحویل داد. در روزهای منتهی به انقلاب، دکتر مهیمن و سرهنگ فروزین با فروش ساختمان ستاد مرکزی سازمان و برداشت مبالغ کلانی از وجوه آن به انگلستان گریختند. پس از پیروزی انقلاب، بقایای این سازمان بهتدریج توسط نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی کشف و خنثی شد.
این رویداد، گوشهای از طرحهای محرمانه دوران پهلوی را آشکار میکند که با همکاری قدرتهای خارجی و در سایه تهدیدات منطقهای شکل گرفته بود.