به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، هرچند با روی کارآمدن دولت سیزدهم، روابط اقتصادی ایران و چین تقویت شد؛ اما همچنان نمیتوان این دو کشور را شریک راهبردی یکدیگر دانست. در سه سال گذشته، روند صادرات نفت ایران به چین صعودی شده و طبق آخرین آمار مؤسسه کپلر، ایران با صادرات روزانه 1.5 میلیون بشکه نفت، به بزرگترین تأمینکننده دریایی بازار نفت چین تبدیل شد.
در دولت قبل تلاشهایی شد تا با اهرم کردن صادرات نفت، فاینانس پروژههای زیرساختی ایران توسط چین بهصورت یکبهیک آغاز شود اما این تلاشها به دلیل هرجومرج مدیریتی در دولت و انتخاب غلط پروژهها به نتیجه نرسید و روابط دو کشور را وارد فاز استراتژیک نکرد.
حال سؤال اساسی اینجاست که نقطه آغاز در همکاری راهبردی ایران و چین کدام طرح یا پروژه است؟ برخی کارشناسان معتقدند ایران میتواند ذیل طرح کریدوری CPEC در پاکستان، روابط راهبردی خود با چینیها را ساماندهی کند. در ادامه به بررسی جزئیات این طرح کریدوری و نقش ایران پرداخته میشود.
چین و پاکستان شریک راهبردی با یک دشمن مشترک
پاکستان ازجمله کشورهایی است که توانسته روابط راهبردی خود را با چینیها ساماندهی و ایجاد کند. البته مهمترین عامل همگرایی این دو کشور به وجود یک رقیب و دشمن مشترک به نام «هند» برمیگردد که روابط چین و پاکستان را روی ریل شراکت راهبردی قرار داده است.
همچنین در شرایطی که گروههای جداییطلب چین مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی، کنگره جوانان اویغور و سایرین به یک معضل امنیتی برای کشور چین تبدیل شده و ثبات، انسجام سرزمینی و یکپارچگی این کشور را به خطر انداختهاند، روابط با پاکستان که مرکز تربیت نیروهای اسلامگرای جهادی است میتواند فرصت مدیریت بحران را برای تأمین امنیت چین فراهم کند.
بدین ترتیب در اوایل دهه 2000 پکن و اسلام آباد با توافق بر سر توسعه بندر گوادر پاکستان و امضای توافقنامه تجارت آزاد در سال 2006 روابط خود را گسترش دادند. راهاندازی کریدور اقتصادی چین و پاکستان CPEC در سال 2015 تحت ابتکار کمربند و جاده BRI، روابط اقتصادی این دو کشور را تقویت کرد و حجم تجارت دوجانبه پاکستان و چین پس از امضای CPEC بهسرعت افزایش یافت.
سرمایهگذاری بیش از 25 میلیارد دلاری چینیها در CPEC
در تصویر 1، کریدور اقتصادی CPEC یا همان دالان اقتصادی چین-پاکستان نمایش داده شده که از شهر کاشغر چین آغاز شده و تا بندر گوادر پاکستان ادامه مییابد. ذیل این کریدور، طرحهای زیرساختی متعددی در حوزه انرژی، راهآهن و بزرگراهها تعریف و تکمیل شده است.
پس از راهاندازی کریدور CPEC، چین ملزم به سرمایهگذاری 62 میلیارد دلاری در پاکستان شد و طبق گزارش خبرگزاری آناتولی، طی 10 سال از موعد راهاندازی، 25.4 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم در این طرح جذب شده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین درباره این طرح کریدوری میگوید: «پروژههای تعریفشده در طرح CPEC حدود 192 هزار شغل ایجاد میکنند، 6 هزار مگاوات نیرو تولید میکنند، 510 کیلومتر بزرگراه میسازند و شبکه انتقال ملی را به میزان 886 کیلومتر توسعه میدهند.»
سه هدف از ایجاد دالان اقتصادی چین- پاکستان چیست؟
به طور کلی چینیها سه هدف راهبردی را در احداث کریدور CPEC در پاکستان دنبال میکنند که عبارتند از:
کاهش وابستگی به تنگه مالاکا: این تنگه یکی از مهمترین آبراهههای دنیاست که دریای آندامان در اقیانوس هند را به دریای چین جنوبی در اقیانوس آرام متصل میکند و طبق تصویر 2، کوتاهترین مسیر برای انتقال نفت از کشورهای خاورمیانه به بازارهای آسیایی مانند چین، ژاپن و کرهجنوبی است.
درواقع وابستگی چین به تنگه مالاکا که دومین گلوگاه نفتی مهم جهان است، معنایی جز انزوای ژئوپلیتیک این کشور و محاصره اقتصادی چین توسط هند، آمریکا و متحدانش ندارد، بنابراین ایجاد کریدور CPEC میتواند بهعنوان یک مسیر جایگزین برای جریان تجاری چین خارج از تیررس آمریکا ایفای نقش کند.
تقویت اتحاد راهبردی با پاکستان: همانطور که پیشتر گفته شد، یکی از دلایل چین برای ایجاد این دالان اقتصادی، تقویت روابط با پاکستان در واکنش به اتحاد هند و آمریکا بوده است.
تأمین امنیت سینکیانگ: دغدغه دیگر چین که به ایجاد کریدور CPEC منجر شد ناظر به تأمین امنیت استان سینکیانگ چین به وسیله توسعه است. در چنین پازلی از ابتدای دهه 2000 معامله سرمایهگذاری در برابر امنیت میان چین و پاکستان برقرار شد. در این معامله چین در ازای اشراف بر مسیرهای تأمین مالی تروریسم در پاکستان، کمربند اقتصادی چین- پاکستان را تأمین مالی میکند.
13 پروژه راهبردی انرژی در کریدور CPEC
سرمایهگذاری چین در کریدور CPEC، در چهار حوزه زیرساختی شامل 13 پروژه حوزه انرژی، 10 پروژه حوزه حملونقل، چهار پروژه در حوزه صنعتی و 6 پروژه در حوزه گوادر تعریف میشود. البته درکنار این پروژههای بزرگ، طرحهای متعدد دیگری نیز تعریف شده است. در تصویر 3، سرمایهگذاری چین در زیرساخت انرژی کریدور CPEC را مشاهده میکنید که نیروگاههای زغالسنگ، بادی، خورشیدی و آبی را دربرگرفته است.
طبق گزارش مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل، درکنار پروژههای زیرساختی، چین موفق به انعقاد معاملات کلان با دستگاههای نظامی و امنیتی پاکستان نیز شده است. در این راستا همکاریهای جامع اطلاعاتی و امنیتی میان دوطرف در جریان است. دو نمود از این همکاری اطلاعاتی عبارتند از توسعه کریدور دیجیتال PEACE و توسعه شبکه ماهوارهای نظامی لینک 12 برای ارتش پاکستان توسط چین.
بدینترتیب همکاری دو کشور چین و پاکستان با نفوذ در پروژههای متعدد به صورتی راهبردی قوام یافته است، بهطوریکه تغییر معادلات قدرت در دو کشور بهخصوص پاکستان، تغییری در سطح همکاریهای استراتژیک دو کشور ایجاد نمیکند.
ایران گزینه ناامن کردن کریدور CPEC را انتخاب کرد!
حال سؤال اینجاست که با توجه به اهمیت کریدور CPEC برای چین، ایران تاکنون چه نقشی در نسبت به این طرح کریدوری برای خود تعریف کرده است؟ پاسخ به این پرسش را باید در قرارداد واگذاری مدیریت بندر چابهار به یک شرکت هندی جستوجو کرد که 24 اردیبهشت سال 1403 و در جریان سفر وزیر بنادر و کشتیرانی هند به ایران به امضا رسید.
در ظاهر قرار است طبق این قرارداد 10 ساله، هندیها بندر چابهار را به یک مرکز ترانزیتی بزرگ ذیل کریدور شمال-جنوب تبدیل کنند و برای این کار از وزارت خزانهداری آمریکا، معافیت تحریمی دریافت کردهاند. بندر چابهار، یک بندر تجاری است که درکنار بندر گوادر واقع شده است و دولت سیزدهم بین دو گزینه هند و چین، هندیها را برای همکاری با خود در این بندر برگزید. بدینترتیب، ایران با انتخاب هند در بندر چابهار رسماً اعلام کرد که بهدنبال رقابت (و نه همکاری) با چین در کریدور CPEC بوده و گزینه ناامن کردن کمربند اقتصادی چین-پاکستان را دنبال میکند. (اهمیت این کریدور در رفع وابستگی چین به تنگه مالاکا را به خاطر داشته باشید.)
البته برخی کارشناسان بر این باورند که تهران درقبال موافقت دهلی برای عضویت ایران در بریکس بندر چابهار را به هند واگذار کرده است که البته الان و پس از عضویت ایران در بریکس میتواند آن را از شرکت هندی پس بگیرد. بههرصورت تداوم حضور شرکت هندی در بندر چابهار معنایی جز بازی ایران در پازل آمریکا برای مهار چین ندارد.
معافیت آمریکا به هند با هدف توقف توسعه بندر چابهار
اما دستاورد ایران از تقابل با کریدور CPEC و همکاری با هند چیست و آیا منجر به توسعه بندر چابهار خواهد شد؟ علی فکری، رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی ایران در این باره گفت: «هندیها برای مشارکت در کریدور شمال- جنوب انگیزه بالایی دارند. اما من مخالف حضور شرکت IPGL هند در چابهارم، زیرا صرفاً عملیات بهرهبرداری از یک اسکله به این شرکت واگذار شده، درحالیکه بندر چابهار یک دروازه توسعه در کریدور شمال-جنوب و کریدور شرق به غرب است.»
وی افزود: «اگر هند میخواهد به بندر چابهار بیاید باید خارج از معافیتهای آمریکا باشد. توسعه ایران به نفع آمریکا نیست و اگر معافیتی میدهد به دنبال این است که جلوی توسعه ایران را بگیرد، درنتیجه مدل همکاری با هند باید جذب سرمایهگذاری، خارج از معافیت باشد. نمیشود هند بگوید فقط بهرهبرداری از یک اسکله را انجام میدهد و برای مابقی کار تحریم مانع است.»
فکری اظهار داشت: «قطعاً ما باید شرکت IPGL هند را کنار بگذاریم، زیرا اپراتوری اسکله برای کمک صرف به افغانستان، به درد ایران نمیخورد و معافیت آمریکا نیز صرفاً به شرط کمک به افغانستان ارائه شده است. ما باید با کشوری کار کنیم که چابهار را حلقهای در زنجیره کریدوری میبیند.»
فرصت همکاری سهجانبه ایران، چین و پاکستان در دو بندر گوادر و چابهار
رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی ایران گفت: «اصلاً دوگانه بین چین و هند غلط است و چینیها هم با مدل همکاری سهجانبه با پاکستان انگیزه کار دارند. چینیها اکنون بندر گوادر را برای توسعه انتخاب کردهاند اما بسیاری از بنادر توسعهیافته دنیا درکنار یکدیگر قرار گرفتهاند. اینکه چینیها بندر گوادر را انتخاب کردهاند، بدین معنا نیست که همه بنادر دیگر ازجمله بندر چابهار را کنار میگذارند.»
وی ادامه داد: «زمانی شنژن یک دهکده در جنوب شرقی چین بود، ولی در 30 سال اخیر توسعه یافته است. این نقطه با هنگکنگ 70 کیلومتر فاصله دارد و آن زمانی که شنژن کار توسعه را آغاز کرد، هنگکنگ توسعه یافته بود ولی آیا توسعه شنژن به کاهش رونق هنگکنگ انجامید یا نه، کیک اقتصاد بزرگتر شد؟ میبینیم که کیک بزرگتر شد.»
فکری عنوان کرد: «ما میتوانیم مدلی از همکاری اقتصادی با پاکستان را تعریف کنیم که هم بندر چابهار و سواحل مکران و هم جنوب پاکستان توسعه یابند و مدل سرمایهگذاری مشترک داشته باشند. این کار را ما در سفری انجام دادیم که بههمراه امیرعبداللهیان به پاکستان رفته بودیم و صورتجلسهای امضا شد که مربوط به مدل همکاری سهجانبه بین ایران، چین و پاکستان بود.»
رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی ایران گفت: «اگر قرار است در سواحل مکران با هند همکاری کنیم باید یک سر دیگر توافق روسیه باشد و ذیل کریدور شمال-جنوب تعریف شود. در این صورت ما بندر چابهار را تبدیل به مدخل توسعه میکنیم که هند و چین به جای رقابت منفی بهدنبال پیشنهاد بهتر و سهیم شدن بیشتر در پروژه توسعه ایران خواهند بود.»
وی تأکید کرد: «معافیت آمریکا جز محدود کردن ایران نتیجهای ندارد و وقتی ایران خارج از این چهارچوب وارد عمل شود، کشورهای دیگر ازجمله چین و هند و روسیه نیز متوجه میشوند که ایران فهم راهبردی نسبت به مسائل دارد و در توسعه سواحل مکران جدی است و بدینصورت رقابت مثبت در بندر چابهار شکل میگیرد و این منطقه تبدیل به دروازه توسعه ایران میشود، نه اینکه صرفاً خودش توسعه پیدا کند.»
به گزارش «فرهیختگان»، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در یادداشت «فشار حداکثری علیه ایران در 4 فوریه»، وزیر امور خارجه آمریکا را مکلف به تعدیل یا لغو معافیتهای تحریمی، بهویژه معافیتهایی که هر درجه از تسهیلات اقتصادی یا مالی را برای ایران فراهم میکنند، ازجمله موارد مربوط به پروژه بندر چابهار کرده است.
3 اهرم انرژی ایران برای نقشآفرینی در کریدور CPEC
به نظر میرسد با توجه به اصرار هند برای فعالیت در چهارچوب معافیت تحریمی آمریکا، انتخاب چین در بندر چابهار و همکاری ایران ذیل طرح کریدوری CPEC گزینه معقولتری باشد. اما ایران چه ابزارهایی برای همکاری سهجانبه با چین و پاکستان دارد؟ مزیت ایران در تولید انرژی است و میتواند در سه حوزه تأمین نفت، گاز و فرآوردههای نفتی ذیل این دالان اقتصادی ایفای نقش کند و با اتکای به آن تأمین مالی بندر چابهار و توسعه سواحل مکران را کلید بزند.
تجارت نفت: طبق گزارش سایت چاینا پروجکت، هماکنون مطالعات احداث یک پالایشگاه و خط لوله انتقال نفت از پاکستان به چین در دالان اقتصادی چین- پاکستان انجام شده است. طبق این گزارش، گروه ESGL چین که در پالایشگاههای نفت، تجارت، ترانزیت و ذخیرهسازی نفت و فرآوردههای نفتی فعالیت میکند، متعهد به ساخت یک پالایشگاه نفت 4.5 میلیارد دلاری در گوادر با ظرفیت سالانه پنج میلیون تن شده است. (روزانه 108هزار بشکه نفت)
طبق اعلام گروه ESGL چین، پس از تکمیل پروژه، ظرفیت این پالایشگاه به هشتمیلیون تن افزایش خواهد یافت. احداث این پالایشگاه، فرصت مناسبی برای ایران است که با تأمین نفت آن معادل 100 تا 170 هزار بشکه در روز، منابع مالی لازم برای توسعه بندر چابهار را فراهم کند و وارد همکاری راهبردی ذیل کریدور CPEC شود.
البته این طرح کریدوری میتواند به مسیری برای صادرات نفت ایران به چین نیز تبدیل شود. انتقال نفت خاورمیانه با کشتی از دبی به شانگهای 28 روز طول میکشد. طبق برآوردها، انتقال همان نفت از طریق خط لوله و از طریق گوادر به شانگهای تقریباً 19 روز طول میکشد، درنتیجه از نظر اقتصادی و امنیتی مزیتهای جدی برای انتقال نفت ایران به چین از دالان اقتصادی پاکستان-چین وجود دارد.
تجارت گاز: ایران و پاکستان 15 خرداد سال 1388 قرارداد گازی خود را به مدت 25 سال امضا کردند که طبق آن، از 10 دی سال 1393 صادرات گاز ایران به پاکستان به حجم هشتمیلیارد مترمکعب در سال آغاز میشود که البته بهدلیل کارشکنی دولت یازدهم انجام نشد و متأسفانه عملیات احداث خط لوله این قرارداد در ایران با سرمایهگذاری بیش از دومیلیارد دلار از سال 92 تا ابتدای دولت سیزدهم متوقف شده بود.
در این مدت، LNG قطر جای گاز ایران را در بازار پاکستان گرفت و بزرگترین قرارداد LNG بین پاکستان و قطر به حجم 3.75 میلیون تن به مدت 15 سال به امضا رسید. البته اخیراً وزیر نفت پاکستان اعلام کرده که توافق قطر پرهزینه است و ما در سال آینده درباره شرایط بهتری مذاکره خواهیم کرد. طبق مفاد قرارداد، این امکان وجود دارد که طرف پاکستانی، اجرای آن را از سال آینده میلادی ملغی کند.
از طرفی در دولت سیزدهم نیز مذاکرات فشردهای با پاکستان برای احیای این قرارداد صادراتی آغاز شد و اسلامآباد ساخت بخش 80 کیلومتری پروژه خط لوله گاز از مرز ایران تا گوادر را با هزینه 158 میلیون دلاری آغاز کرد؛ در غیر این صورت با ارجاع پرونده به داوری، پاکستان به جریمه 18 میلیارد دلار محکوم خواهد شد.
اگر دیپلماسی انرژی دولت چهاردهم مثل سابق فعالانه عمل کند، میتواند با اهرم جریمه، جریان صادرات گاز ایران را به پاکستان برقرار کند و به تقویت پروژههای تعریف شده ذیل کریدور CPEC کمک کرده و همبستگی اقتصادی با پاکستان را افزایش دهد.
تجارت فرآوردههای نفتی: ایران میتواند با صادرات فرآوردههای نفتی به پاکستان و تأمین سوخت این کشور، نقش خود در کریدور CPEC را تقویت کرده و ابزار چانهزنی پیدا کند. طبق گزارش آژانس اطلاعات داخلی پاکستان، سالانه 2.8 میلیارد لیتر سوخت از ایران به پاکستان قاچاق میشود و 995 پمپبنزین پاکستانی سوخت قاچاقشده ایران را میفروشند. ارزش سوخت قاچاقشده از ایران به پاکستان 201 میلیون دلار برآورد شده است.
انجمن فروشندگان نفت پاکستان میگوید تا 35 درصد از گازوئیل فروخته شده در این کشور بهطور غیرقانونی از ایران وارد میشود. هر لیتر سوخت ایران حدود 53 روپیه ارزانتر از قیمت رسمی خردهفروشی است. در این شرایط، دولت ایران میتواند با صادرات سوخت به پاکستان و توقف قاچاق، خودش بهجای دلالان در تجارت با پاکستان بازیگری کرده و آن را تبدیل به ورقی برای بازی در کریدور CPEC تبدیل کند.
درمجموع امیدواریم دولت چهاردهم با دیپلماسی فعالانه همسایهمحور و استفاده مناسب از اهرمهای انرژی کشور و البته انتخاب درست شرکای راهبردی خود در بندر چابهار، بتواند با کمک چینیها برای توسعه سواحل مکران اقدام کند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
∎