علیرضا کاظمی سلامت معنوی را محصول نظام تربیتی پیوسته دانسته و اظهار امیدواری کرده است با تشکیل سازمان ملی تعلیم و تربیت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، تمام کودکان پیش از دبستان زیر پوشش تربیتی لازم قرار گیرند.
چهار سال از تصویب اساسنامه «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک» و بیش از سه سال از آغاز فعالیت این سازمان در ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ میگذرد.
مجتبی همتیفر، رئیس وقت سازمان ملی تعلیم و تربیت در نخستین روزهای آغاز فعالیت این مجموعه با اشاره به اینکه دوره پیش از دبستان اجباری نیست اما ضروری است، گفته بود: دوره پیش از دبستان، جزئی از حوزه دبستان نیست، بلکه خود یک دوره تربیتی مستقل است و خدمت به کودکان پیش از ورود به دبستان جدا از مأموریت و رسالت این سازمان، یک وظیفه شرعی محسوب میشود. بنابراین همه ما در کنار وظایف اداری خود باید برای کودکان برنامه داشته باشیم.
امروز همتیفر در گفتوگو با ما از چالشها و آسیبهایی میگوید که کودکان نیز از آن بینصیب نماندهاند؛ از چالشهای پیش روی والدین آنها تا آموزشهای بازاری که با هدف توانمند کردن کودکان تبلیغ میشوند و... .
کارهای عقبمانده زیادی داریم
رئیس پیشین سازمان ملی تعلیم و تربیت کشور در گفتوگو با قدس درباره آسیبهای دوره پیشدبستانی میگوید: براساس یافتههای علمی و همچنین آموزههای دینی ما، تعلیم و تربیت در دوره کودکی و نوجوانی شاکله و شخصیت فرد را در دورههای بعدی میسازد.
همتیفر ادامه میدهد: بنابراین خانواده به عنوان کانون اصلی تربیت، هر قدر قویتر و سالمتر باشد به کمک فرایندهای مکملی مانند کودکستان، مدرسه و دیگر نهادهای تربیتی، سبب تضمین سلامت افراد جامعه ازجمله پدران و مادران آینده میشود.
اما هرچه این فرایند دچار اختلال باشد با آسیبهای گوناگون مواجه خواهیم شد، بنابراین مهمترین دورهای که باید به آن توجه شود دوره کودکی است.
یکی از اتفاقات خوب در سالهای اخیر این بود که نظام جمهوری اسلامی نشان داد دوره تعلیم و تربیت پیش از مدرسه یعنی زیر هفت سال برایش بسیار مهم است و به آن نگاه راهبردی دارد. همچنانکه در سیاستهای کلی تحول در نظام آموزش و پرورش نیز به آن اشاره شده است.
بنابراین سازمانی تخصصی ذیل نهاد تعلیم و تربیت کشور شکل گرفت تا امور مرتبط با این حوزه را تنظیمگری، راهبری، تسهیل و حمایت کند.
رئیس پیشین سازمان ملی تعلیم و تربیت این سازمان را نوپا میداند و میافزاید: این سازمان نوپاست و کارهای عقبمانده زیادی داریم.
مادران و پدران حمایت نمیشوند
ما با چالشها و آسیبهایی مواجه هستیم که بخشی از آنها به خود خانوادهها برمیگردد. مادران و پدران امروز تحت تأثیر فضای اقتصادی و فرهنگی کنونی برای پدری کردن، مادری کردن و والدگری مورد حمایت لازم قرار نمیگیرند.مادران و پدران نیاز به فراغت، توانمند شدن، آگاهی و حمایتهای اجتماعی دارند. در حقیقت باید مراکز معینی کنار آنها قرار گیرد تا تجربیات نسلهای پیشین را به آنها منتقل کرده، پدر و مادر را با آموزههای تربیتی آشنا و تربیت فرزند را برای آنها تسهیل کند.این در حالی است که در شرایط کنونی دغدغههای اقتصادی، مشکلات معیشتی و تغییر فرهنگ ارزیابی آدمها در پیشرفتی که دارند، سبب شده پدران و مادران آنچنان که باید و شاید برای فرزندان وقت کیفی لازم را نگذارند و طبیعتاً در این زمینه آسیبهایی را هم در دوره کودکی و هم در سنین بالاتر خواهیم داشت، چراکه چنین کودکانی در روزهایی که نیاز داشتهاند بهره لازم را از محبت و گرمی خانواده نبردهاند.
از طرفی والدینی هم هستند که دغدغه قرار گرفتن کودکشان در مسیر رشد را داشتهاند اما کودک آنها با آموزشهای زودهنگام یا نابجا دچار بدآموزی شده است. آموزشهایی که تناسبی با سن کودکان ندارد یا اساساً بیارزش است سبب میشود دوره کودکی بچهها آنگونه که باید گذرانده نشود.
وی توضیح میدهد: یک سرمایه به نام سرمایه دوره اوان کودکی داریم که ما آن را صرف آموزشهای بازاری میکنیم. همان آموزشهایی که با تبلیغات مختلف به والدین تأکید میکند برای مثال اگر بچهات را دوست داری و به فکر آینده او هستی بیا آموزش زبانهای خارجه را انتخاب و خریداری کن. یا تبلیغ انواع بستههای تجاری که برای جهتدهی رغبت والدین طراحی شده و به فروش میرسد.
بنابراین والدینی که پول دارند به جای اینکه خودشان وقت بگذارند و اجازه دهند کودک بازی کند و در فرایند رشد طبیعی قرار گیرد او را در یک فضای آسیبزا قرار میدهند.
بخش دیگر آسیبها نیز به مناطقی برمیگردد که خدمات تربیتی در آنجا وجود ندارد یا کمتر از مناطق دیگر است. بنابراین وظیفه دولت، پوشش خدمات تربیتی در این مناطق است، چراکه عدالت اجتماعی اقتضا میکند همه بچهها، رشد و تربیت دوره کودکی و نوجوانی را به شکل مناسبی طی کنند.
همتیفر وظیفه دولت را برقراری عدالت میداند و ادامه میدهد: نقش دولت این است که عدالت را در همه مناطق و برای همه اقشار جامعه برقرار کند، چراکه عدالت اجتماعی و عدالت تربیتی- آموزشی مقدمه عدالتهای بعدی است و از برخی چرخهها مانند چرخه فقر، تبعیض و بیعدالتی پیشگیری خواهد کرد.
در حقیقت هنگامی که ما عدالت آموزشی و تربیتی را برای کودکان بهدرستی برقرار کنیم از بسیاری از آسیبهای دورههای بعدی پیشگیری میکنیم.
یکی از مثالهای دقیق و فنی آن که در یافتههای پژوهشی نیز خود را نشان داده دسترسی و بهرهمندی از یک دوره پیشدبستانی باکیفیت است.
برقراری عدالت وظیفه حاکمیت است
رئیس پیشین سازمان ملی تعلیم و تربیت تصریح میکند: حاکمیت وظیفه دارد خدمات با کیفیت و اصولی بهویژه برای اقشار و کودکانی که بضاعت کافی ندارند فراهم کند و آنها را مورد حمایت قرار دهد.
هنگامی که این خدمات فراهم شود از منظر آموزشی نیز خود به خود از بروز برخی آسیبها جلوگیری میشود.
او میافزاید: شواهد نشان داده کودکی که به دلیل زندگی در منطقهای خاص برای مثال دو زبانگی یا برخی محرومیتهای فرهنگی اقتصادی را تجربه میکند اگر مورد مداخله حمایتی تربیتی قرار نگیرد ممکن است بیشتر از دیگران درگیر آسیبها شود.
یکی از آسیبهای آموزشی بچههایی که پیشدبستانی را با کیفیت مطلوب نگذراندهاند این است که در کلاس اول با چالش مواجه شده و با افت پیشرفت تحصیلی و نرسیدن به اهدافی که باید در کلاس اول محقق شود روبهرو میشوند و چه بسا مردودی را تجربه میکنند.
براساس آمارهای موجود، سالیانه دستکم 4درصد بچههای کلاس اولی مردود میشوند و تکرار پایه دارند. یکی از علتهای اصلی چنین اتفاقی این است که بچههای پیشدبستانی در حاشیه شهرها و مناطق محروم با شکاف طبقاتی مواجه هستند.
آثار سوء شکستهای تحصیلی
همتیفر معتقد است: وقتی بچهها چند بار تجربه شکست دارند، امید و انگیزهشان برای ادامه تحصیل و آموزش کمتر و کمتر میشود و این برای ما نیز شکست است. به عبارتی ما میخواهیم برای نسل آینده و نیروی فعال جامعه سرمایهگذاری کنیم اما مسیر پیشرفت متوقف میشود.
این آسیب تنها آسیب آموزشی نیست بلکه به آسیب تربیتی نیز کشیده میشود و نکته مهم اینکه در آسیبهای تربیتی و اجتماعی که سرفصلی مهم است، متأسفانه تحت فضای تهاجمی که کشور در آن رار دارد آسیبهای نسل جدید بیشتر شده است.
کودکان و نوجوانانی که شکستهای تحصیلی را تجربه میکنند و به نحوی اتصالشان با مدرسه قطع میشود بیشتر در معرض آسیبها هستند.
یعنی کودکی که میتواند در آینده نیروی سالم و فعال جامعه باشد چنانچه خوب به او نپردازیم و حمایت تربیتی آموزشی لازم از او نشود، احتمال دارد درگیر آسیبها شده و چه بسا خود او تبدیل به یکی از کانونهای آسیب شده و دچار بزهکاری شود و حالا مجبور باشیم هزینه بیشتری برای او بپردازیم.
دوره پیشدبستانی یک دوره کلیدی و راهبردی است
رئیس پیشین سازمان ملی تعلیم و تربیت، دوره پیشدبستانی را یک دوره کلیدی و راهبردی میداند و میگوید: با این توضیحات چنانچه بخواهیم آموزش را از نگاه اقتصادی ببینیم مردودی کلاس اول هزینه مضاعفی را به اعتبارات و بودجه آموزش و پرورش تحمیل میکند و از طرفی بچههایی که با شکست مواجه میشوند احتمال درگیریشان با آسیبهای اجتماعی بیشتر است، یعنی هم هزینه مادی و هم معنوی به خانواده، جامعه و نظام تعلیم و تربیت تحمیل میشود.
برای ورود پیشگیرانه به موضوع آسیبها، ضروری است کشور ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی حمایتهای مادی و معنوی لازم را از خانوادهها و کودکان زیر هفت سال داشته باشد و اعتباری ویژه برای پوشش پیشدبستانی در مناطق مختلف و خانوادههایی که بهطور متعارف امکان بهرهمندی از خدمات را ندارند در نظر بگیرد.
همچنین از مراکزی که به این خدمترسانی به عنوان یک مسئولیت اجتماعی یا کسبوکار فرهنگی کمک میکنند حمایت شود، بهگونهای که همه کودکان از خدمات آموزشی تربیتی بهطور یکسان بهرهمند باشند، چراکه طبیعتاً نخستین نتیجه مثبت این اقدام علاوه بر فرد، برای خانواده و جامعه نیز خواهد بود.
خبرنگار: عفت زارع