شناسهٔ خبر: 71671389 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

کابوس وابستگی؛ عبرت‌های اوکراین

این تحول در سیاست خارجی آمریکا، که کشورهایی چون اوکراین را به‌واسطه وابستگی به واشنگتن به وضعیت اسفبار کنونی کشانده است، باید زنگ خطری برای همه کشورهایی باشد که خود را به قدرت‌های غربی به‌ویژه ایالات‌متحده وابسته کرده‌اند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، فرهاد پاشاوند در یادداشتی نوشت: دیدار اخیر ترامپ و زلنسکی در کاخ سفید، نه تنها نمادی از تغییرات عمیق در سیاست خارجی آمریکا، بلکه یک هشدار جدی برای کشورهای وابسته به واشنگتن به شمار می‌رود. در این دیدار، ترامپ با بی‌پروایی زلنسکی را به عدم قدردانی از حمایت‌های آمریکا متهم کرد و این پیام را به‌وضوح منتقل ساخت که ایالات‌متحده دیگر حاضر نیست بدون دریافت امتیازات ملموس از متحدانش، حمایت‌های خود را ادامه دهد. این اتفاق، که بی‌تردید جایگاه متزلزل زلنسکی را آشکار ساخت، پرده از یک واقعیت جدید در نظم بین‌المللی برداشت: آمریکا دیگر هیچ‌گونه تعهد اخلاقی به ارزش‌های دموکراتیک ندارد و به‌جای آن سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه و معامله‌گرایانه را در پیش گرفته است.

به عبارت دیگر، دیگر نمی‌توان بر حمایت‌های آمریکا در عرصه جهانی به‌ویژه در مواقع بحرانی تکیه کرد، زیرا منافع ملی این کشور به‌طور کامل بر تعهدات سیاسی و انسانی‌اش اولویت دارد. در این فضا، کسانی که همچنان وابستگی به آمریکا را به‌عنوان یک سیاست خارجی اساسی می‌دانند، باید از خود بپرسند که چه‌قدر می‌توانند به این قدرت جهانی برای تأمین امنیت و منافع خود امید داشته باشند.

این تغییرات در رویکرد آمریکا، فراتر از اوکراین، پیامدهای گسترده‌ای برای کشورهای وابسته به ایالات‌متحده خواهد داشت. کشورهایی که تا دیروز بر حمایت‌های آمریکا در عرصه‌های مختلف تکیه داشتند، امروز باید نگران آن باشند که ایالات‌متحده به‌جای حفظ روابط مبتنی بر اصول هم‌پیمانی و اعتماد، به رویکردی صرفاً مبتنی بر منافع ملموس خود روی آورده است. این تحول به‌ویژه برای ایران، که به‌طور تاریخی در مسیر تقابل با آمریکا قرار داشته، یک درس بزرگ به شمار می‌آید. 

زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، به‌طور کامل تمام امید خود را به حمایت‌های آمریکا بست، و گمان می‌کرد که این حمایت‌ها برای اوکراین در برابر تهدیدهای خارجی کافی است. اما در نهایت، آنچه به‌عنوان وعده‌های حمایتی از سوی واشنگتن دریافت کرد، تنها به شکستی دردناک تبدیل شد که اثرات آن در سطح بین‌المللی و حتی در درون اوکراین هنوز ادامه دارد. در حقیقت، اوکراین امروز در موقعیتی قرار دارد که نه تنها از حمایت‌های قوی نظامی و اقتصادی آمریکا بی‌بهره است، بلکه برای خود جایگاهی در معادلات جهانی ندارد. 

این تحول در سیاست خارجی آمریکا، که کشورهایی چون اوکراین را به‌واسطه وابستگی به واشنگتن به وضعیت اسفبار کنونی کشانده است، باید زنگ خطری برای همه کشورهایی باشد که خود را به قدرت‌های غربی به‌ویژه ایالات‌متحده وابسته کرده‌اند. 

در این راستا، بیانات رهبر انقلاب اسلامی در اسفند ماه 1400 تحلیل عمیق و قابل تأملی را ارائه می‌دهد. ایشان در این بیانات به صراحت تأکید کردند که اوکراین امروز، قربانی سیاست بحران‌سازی آمریکا است و این کشور تحت تأثیر مداخله آمریکا به این وضعیت بحرانی رسیده است. رهبر انقلاب، به‌ویژه از دخالت آمریکا در مسائل داخلی اوکراین، راه‌اندازی اجتماعات، ایجاد کودتای مخملی و رنگی، و حضور سناتورهای آمریکایی در حمایت از معارضان و جابجایی دولت‌ها به‌عنوان عواملی که این بحران را به وجود آورده‌اند، یاد کردند. خود واین واقعیت به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه کشورهای مستقل به‌واسطه نفوذ و مداخلات آمریکا به بحران‌های داخلی و جنگ‌های غیرضروری کشیده می‌شوند.

 

این پیام، نه تنها به‌طور مستقیم به اوکراین، بلکه به همه دولت‌هایی که در دام وابستگی به قدرت‌های بزرگ افتاده‌اند، هشدار می‌دهد. رهبر انقلاب به‌طور صریح اشاره کردند که پشتیبانی غربی‌ها از دولت‌های دست‌نشانده و وابسته، همیشه یک سراب است و در نهایت به نتیجه‌ای نخواهد رسید. اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز، دو شاهد زنده از این سراب هستند. ایشان اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز را دو شاهد زنده برای دولت‌های متکی به آمریکا و اروپا خواندند و به‌درستی تأکید کردند که «هم رئیس‌جمهور اوکراین و هم رئیس‌جمهور فراری افغانستان گفتند که ما به آمریکا و دولت‌های غربی اعتماد کردیم، اما آنها ما را تنها گذاشتند». این جملات، علاوه بر آنکه واقعیت‌های تلخ سیاست خارجی آمریکا را آشکار می‌سازد، یادآور این است که کشورهای وابسته به واشنگتن حتی در بدترین شرایط، از حمایت این کشور به دور خواهند ماند.

همچنانکه تجربه‌های تلخ کشورهای اوکراین و افغانستان ایران را به این نتیجه برساند که تنها از طریق تقویت توان داخلی و ایجاد یک زیرساخت مستقل و مقاوم، می‌تواند در برابر تهدیدات و بحران‌های جهانی ایستادگی کند. ایران سیاست‌های خود را بر مبنای واقع‌بینی و منافع ملی خود تنظیم کرده و از وابستگی به قدرت‌های خارجی به‌ویژه ایالات‌متحده پرهیز کرده است.

حفظ استقلال ملی و تقویت توان داخلی برای ایران نه‌تنها یک ضرورت امنیتی است بلکه برای ایفای نقشی مؤثرتر در سیاست جهانی نیز حیاتی است. ایران باید به‌جای اعتماد به وعده‌های بی‌پایه قدرت‌های خارجی، به‌ویژه آمریکا، به تقویت توانمندی‌های خود در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی بپردازد تا بتواند به‌عنوان یک قدرت مستقل و تأثیرگذار در معادلات جهانی حضور پررنگی داشته باشد.

ایران باید به‌طور مستقل از تمام ظرفیت‌های داخلی خود استفاده کند و در برابر فشارهای خارجی با سیاست‌های مقاومتی و واقع‌بینانه ایستادگی کند. تجربه‌های کشورهای مانند اوکراین و افغانستان به‌روشنی نشان می‌دهند که وابستگی به قدرت‌های خارجی می‌تواند کشورها را به سرنوشتی ناخوشایند برساند؛ از این‌رو ایران به‌جای اتکا به وعده‌های بی‌اساس، با تقویت استقلال خود و پیگیری سیاست‌های مقاومتی در برابر چالش‌های جهانی مقاومت کند.

منبع: صبح نو

انتهای پیام/