همین ناترازیها سبب شده در سال جاری با خاموشیها و تعطیلیهای فراوان در بخش آموزش و بخشهای اداری- دولتی مواجه شویم. روزگاری ما در همین کشور با بارشهای چند متری برف مواجه بودیم، اما مسئولان حتی یک روز را هم تعطیلی نمیکردند و هیچگاه حرفی از ناترازی هم بهمیان نمیآمد؛ اما امروز با بارش میلیمتری برف، تمام ادارهها و مراکز آموزشیمان تعطیل میشوند. این اتفاق زنگ خطری جدی برای مردم و متولیان بخش انرژی کشور است؛ زنگ خطری که چنانچه فکری بهحال آن نشود روزی را بهچشم خواهیم دید که ایران بهعنوان دومین تولیدکننده گاز جهان، تبدیل به بزرگترین واردکننده شده است!
در این مدت بسیار شنیدهایم که مسئولان از مردم تقاضای کاهش مصرف گاز را داشتهاند و کمپینهایی هم در این زمینه ایجاد شده و حتی در سال جاری «جدول خاموشیها» به یکی از خبرهای روزانه رسانهها تبدیل شده است. نکتهای که وجود دارد این است که نشانه رفتن انگشت اتهام بهسمت مردم یکی از آسانترین راههایی است که همیشه مسئولان دنبال کردهاند بدون اینکه به سهم خود از بخش ناترازی اشاره و فکری بهحال این سهم کنند، البته منکر این نیستیم که مصرف گاز در بخش خانگی به دلایل متفاوت(که البته برخی از این دلایل هم بهعملکرد مسئولان در حوزه قوانین فنی ساختوساز و تولید وسایل گرمایشی برمیگردد) بسیار بالاتر از متوسط جهانی است.
یکی از بخشهایی که با هدررفت بالای گاز مواجه است و اتفاقاً رهبرمعظم انقلاب هم در این سالها بسیار بر آن تأکید داشتهاند؛ «فلرسوزی» گاز است. بهگفته سورنا ستاری، مشاور مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس؛ ایران بزرگترین فلرسوزی در دنیا را دارد.
براساس آنچه ستاری بهتازگی اعلام کرده مطابق آمارهای جهانی، بیشترین میزان فلرسوزی در ایران انجام میشود. برای مثال ۶۰ سال است که در میدان فروزان بزرگترین مشعل فلر در حال سوختن است و برای آن کاری نشده است. نمودارها نشاندهنده این موضوع است که میزان فلرسوزی در ایران رابطه مستقیمی با میزان تولید دارد و هر زمان که فلرسوزی کاهش یافته، بهدلیل کاهش تولید بوده است نه کاهش در میزان خودِ پدیده فلرسوزی.
کارشناسان بخش انرژی اعلام کردهاند سال گذشته بیش از ۶۰ میلیون مترمکعب گاز غنی سوزاندیم که این میزان به اندازه بیش از دو فاز پارس جنوبی است!
بیتوجهی مسئولان بهمسئله فلرسوزی موجب شده با فرض صادرات گاز طبیعی، امکان کسب درآمد حدود 6/4میلیارد دلاری سالانه و 33/79میلیارد دلار در دهه گذشته از کشور سلب شود. بهاین معنا که طی یک دهه گذشته ایران بابت سوزاندن گاز خسارت حدود ۳۴میلیارد دلاری دیده است.
متأسفانه آمارها گویای این واقعیت است که در صنعت نفت، گازهای مشعل یا همان فلر به صورت گازهای همراه تولیدی با نفت یا حین عملیات در تأسیسات نفت و گاز تولید میشوند. در سال ۱۴۰۰، میزان فلرینگ شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز بهترتیب معادل روزانه 41/7 و ۸/۸ میلیون مترمکعب بوده است. مجموع این میزان فلرینگ تقریباً برابر با میزان صادرات گاز کشور یا معادل ظرفیت تولید گاز از حدود دو فاز پارس جنوبی است.
پیشرفت در اتلاف بیشتر انرژی!
آمارها میگویند ایران جزو کشورهایی با بالاترین حجم فلرسوزی در دنیا محسوب میشود. بهعبارتی در این کشور به ازای تولید هر بشکه نفت خام، حدود 18/03 مترمکعب گاز برای سوزاندن به سمت مشعل هدایت میشود. با در نظر گرفتن متوسط این مقدار در دنیا که حدود 5/11 مترمکعب گاز مشعل به ازای تولید هر بشکه نفت است، ما بیش از سه برابر متوسط جهانی در کشور گاز مشعل میسوزانیم. همین امر سبب شده با سوزاندن حدود 18/437میلیارد مترمکعب گاز مشعل در سال۲۰۲۱، پس از روسیه، دومین کشور دنیا از این حیث باشیم.
این آمار آنجا دردناکتر میشود که بدانیم تا سال ۲۰۱۸، با سوزاندن ۱۷/۴ میلیارد مترمکعب گاز، رتبه سوم جهان پس از سوریه و عراق را کسب کرده بودیم که طی چند سال اخیر خود را از این حیث به رتبه دوم رساندیم!
سال گذشته شرکت بریتیش پترولیوم در هفتاد و دومین گزارش خود با عنوان «مرور آماری انرژی جهان۲۰۲۳» میزان فلرینگ گاز در کشورهای مختلف را اعلام کرد که بر پایه این گزارش پنج کشور روسیه، ایران، عراق، ونزوئلا و آمریکا؛ بیشترین هدررفت گاز مشعل را داشتند که بهترتیب سالانه ۲۶، 18/4، 17/8، 9/8و ۸/۸ میلیارد مترمکعب گاز میسوزانند؛ این آمار یعنی چنانچه فکری بهحال این موضوع نکنیم و همینگونه میزان فلرسوزی افزایش یابد چه بسا طی چند سال آینده، با عبور از روسیه (که درحال حاضر رتبه نخست فلرسوزی جهان را دارد) ما این جایگاه اولی را از آنِ خود کنیم.
مسئولان میگویند این میزان تولید گاز مشعل در ایران به اندازه صادرات گاز کشور است. یعنی ما سالانه بیش از ۵میلیارد دلار گاز را به صورت مشعل هدر میدهیم که بیش از مصرف گاز در صنعت فولادمان است.
چرا مسئولان در مقابل جمعآوری فلرسوزی مقاومت میکنند؟
اما چرا مسئولان در مقابل جمعآوری گازهای مشعل مقاومت میکنند که در پاسخ به این پرسش باید گفت علت اصلی به قیمت یارانهای و پایین گاز در کشور بازمیگردد. این اتفاق موجب شده جمعآوری گازهای مشعل برای شرکتهای تابعه وزارت نفت جذاب نباشد و از طرف دیگر این شرکتها برای جمعآوری نکردن هیچ هزینهای را تحمل نکنند.
کارشناسان حوزه اقتصاد انرژی معتقدند در بیشتر کشورهای دنیا که تجربه موفقی در جمعآوری گازهای مشعل داشتهاند دو اقدام را مد نظر قرار دادند؛ نخست اینکه در پروژههای توسعه میدانهای جدید اجازه تولید هیچ گاز مشعلی را ندارند و دوم اینکه در مورد گازهای مشعل قبلی با اعمال جریمه به تولیدکنندگان، آنها را به سمت جمعآوری این گازها سوق میدهند.
البته اردیبهشت سال جاری معاون وزیر نفت وقت اعلام کرد: «از سال ۱۴۰۰ تاکنون روزانه حدود ۲۵ میلیون مترمکعب گاز همراه نفت جمعآوری شده که این عدد تا پایان سال۱۴۰۴ به ۴۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید و تا پایان امسال نیز این میزان ۱۵میلیون مترمکعب بیشتر خواهد شد. هرچند در گذشته عقبماندگی داشتیم، اما هدفگذاری این است که تا پایان ۱۴۰۴ عمده این گازها را جمعآوری کنیم». حالا باید دید آیا مسئولان عزم لازم برای جمعآوری این گازها که درنهایت منجر به اضافه شدن معادل ۱/۵ فاز پارس جنوبی به تولید گاز کشور میشود را دارند یا خیر؟
نقرهداغ شدن شرکت نفت
هرچند بهتازگی رئیس کمیسیون اصل90 مجلس در انتقاد از وضعیت فلرسوزی در کشور گفته است: «باوجود تلاشها و شتاب مناسب شرکت ملی نفت و گاز، اما از برنامه هفتم عقب هستیم».بر پایه آنچه در برنامه هفتم، دولت نسبت به آن مکلف شده است باید ۹۰درصد از فلرها را کاهش دهد، اما بر اساس آنچه پژمانفر اعلام کرده روند جمعآوری این گازها به علل مختلف کُند و غیرقابل دفاع بوده که موجب تحمیل مشکلات محیط زیستی بر کشور شده است، کشور با این روند، سالانه مبلغ 6 میلیارد دلار متضرر شده و آسیبهایی نیز در این موضوع به وجود آمده است.
بهگفته وی «وزارت نفت به دلیل جمع نکردن فلرها و سوزاندن گاز همراه نفت ۸هزار میلیارد تومان جریمه شده است». حال باید دید آیا این جریمه میتواند ضمانت اجرایی برای جمعآوری این گازها ایجاد کند یا خیر؟
خبرنگار: فرزانه زراعتی