شناسهٔ خبر: 71648693 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: افکارنیوز | لینک خبر

نسخه بدون روتوش استکبار

«آنهایی که در خواب هستند، آنهایی که باز هم خواب می‌بینند، آنهایی که خواب آمریکا را می‌بینند خدا بیدارشان کند.» این کلمات معمار کبیر انقلاب است؛ امام خمینی (ره) از روز اول خطر غرب‌زدگان بیچاره را گوشزد می‌کردند و کماکان هم این خطر وجود دارد و باید برایش چاره‌اندیشی کرد.

صاحب‌خبر -

«آنهایی که در خواب هستند، آنهایی که باز هم خواب می‌بینند، آنهایی که خواب آمریکا را می‌بینند خدا بیدارشان کند.» این کلمات معمار کبیر انقلاب است؛ امام خمینی (ره) از روز اول خطر غرب‌زدگان بیچاره را گوشزد می‌کردند و کماکان هم این خطر وجود دارد و باید برایش چاره‌اندیشی کرد.

اتفاقات دیدار زلنسکی و ترامپ و بازتاب رسانه‌ای آن، جای تأمل و تدبر جدی دارد.

خبر اول، استقبال ترامپ جلوی خودروی زلنسکی بود؛ این خبر برای برخی خیلی جذاب بود؛ قهرمان‌شان به کشور آرزوهایشان رفته و رئیس‌جمهور کشور آرزوهایشان تا کنار ماشین آمده و استقبال کرده؛ گویی در پوست خود نمی‌گنجند و تیتر این خبر را در همه رسانه‌هایشان منتشر می‌کنند؛ دقایقی بعد صحبت سر پایی ترامپ که البته کنایه‌آمیز و تمسخرگونه بود خطاب به زلنسکی قدری خاطرشان را مکدر کرد ولی به روی خود نیاوردند و گفتند ان‌شاءالله خواسته یخ فضا بشکند و شوخی کرده باشد. اما سکانس بعدی یک ترکیب نامتوازن و ناهمگون را نشان می‌دهد که زلنسکی در آن یا باید تسلیم شود یا تحقیر؛ از تمسخر نوع لباس پوشیدن تا الزام به تشکر و ناسپاس نامیدن و تحمل تهدیدها  و تحقیرهای گوناگون، همه و همه برای سنگ اولی است که معمار کج گذاشته است. دیگر جای توجیهی نیست؛ هر چه زلنسکی می‌گفت بارها و بارها از شما تشکر کردم پذیرفته نمی‌شد؛ هر چه می‌گفت تنها به من یک تضمین بدهید که امنیت کشور و مردمم حفظ می‌شود جوابی نمی‌گرفت. زلنسکی فهمید که سوخته و قرار نیست به این سادگی معامله کند. آنها که گمان می‌کردند با ترامپ تاجر می‌شود بست، باید مذاکرات این دیدار را بارها ببینند و بخوانند.

زلنسکی و ترامپ یک وجه اشتراک بزرگ دارند و آن بدون قصد تخفیف و تحقیر آنان و صرفا به‌واسطه سابقه واقعی‌شان، شومن و دلقک بودن است. برای همین با هم در یک سطح، بحث و جدل کردند.

 زلنسکی هر چند می‌ترسید و با احتیاط حرف می‌زد اما لااقل در آن جلسه، ظاهر کار را حفظ کرد و علنا تسلیم نشد و کاخ سفید را خیلی زودتر از موعد ترک کرد و چه‌بسا از آنجا بیرون شد ولی چیزی هم امضا نشد.

امضای هیچ آمریکایی برای هیچ شخص یا کشوری تضمین نیست؛ خون‌آشامی که دستش به خون میلیون‌ها انسان بی‌گناه آغشته است و از وحشی‌ترین موجودات عالم، بدون کوچکترین عذاب وجدان یا ابایی حمایت می‌کند، چه شرافت و وجاهتی دارد که بخواهد حرفش تضمین باشد؟ زلنسکی آمده بود معادن کشورش را حراج کند تا یک تضمین ساده امنیتی بگیرد؛ اما همین را هم ندادند.

بسیاری از خواب‌ها هم با دیدن این صحنه‌ها بیدار شدند و این اتفاق را نادر قلمداد کردند؛ کاری نداریم که این نادر نبود بلکه رویه آمریکایی‌ها در چند صد سال اخیر همین بوده است ولی بالاخره خوب بود. اما آنها که خودشان را به خواب زده‌اند یا خوابشان خیلی عمیق است کماکان کابوس آمریکا را رویا می‌پندارند و تجربه‌ها و عبرت‌ها تکانشان نمی‌دهد.

آنها هنوز با «عوضش امنیت داریم» جوک می‌گویند. آنها دشمن کسی هستند که اجازه تحقیر ایران و ایرانی را نداد و نمی‌دهد. شخصی که حکیم است؛ می‌داند چه زمانی، با چه شخصی و در چه موقعیتی مذاکره کند یا نکند.

استقلال این کشور، مرهون امام و شهداست؛ مرهون رهبری کسی است که از ایران‌دوست‌ترین و اسلام‌دوست‌ترین افراد است؛ مرهون مردم پای کار است که علی‌رغم فشارهای سنگین اقتصادی در صحنه هستند و عزت و غیرتشان اجازه هرگونه معامله نابرابری را سلب می‌کند. این استقلال، بی‌نظیرترین دارایی کشور است.

نویسنده : مسعود پیرهادی