شناسهٔ خبر: 71648078 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

محمود احمدی‌نژاد چگونه با تحریم‌های آمریکا همراهی کرد؟

ریچارد نفیو معتقد است دولت احمدی‌نژاد به‌رغم درآمد‌های سرشار نفتی، تصمیم به واردات کالا‌های تجملی و پایین نگه داشتن تصنعی قیمت ارز گرفته بود، که این دقیقاً به معنای این بود که ایران با خط‌مشی مورد نظر امریکا حرکت می‌کرده است.

صاحب‌خبر -

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «وزیر برود، ترامپ می‌برد» طرح و اجرایی کردن استیضاح زودهنگام در دولت چهاردهم را نزیک به اهداف ترامپ ارزیابی کرده است.

این روزنامه در این زمینه نوشت: استیضاح همتی، اعتراف مجلس به تاثیر سیاست‌های ضدایرانی ترامپ خواهد بود؛ هدف امریکا بی‌ثبات کردن اقتصاد ایران است که با استیضاح وزیر اقتصاد، ترامپ به مقصود خود نزدیک می‌شود و در شرایطی که جامعه درگیر افزایش قیمت دلار ناشی از تهدیدات رییس‌جمهوری امریکاست، تغییر سکانداران اقتصادی تنها این معنی را دارد که امریکا تعیین‌کننده بوده و توانسته به‌طور غیرمستقیم صحنه‌گردان اقتصاد ایران باشد.

راهبرد ترامپ اعمال فشار بر اقتصاد ایران است و اتاق فکر‌های امریکایی با پیش‌بینی دقیق رفتار جریان‌های داخلی باقی سناریوی تنش‌آفرینی در مسیر اجرای برنامه‌های اقتصادی را به اختلافات نیرو‌های سیاسی در داخل سپرده‌اند تا آنها با استیضاح وزرا پروژه افزایش رنج اقتصادی را به سرانجام برسانند؛ در این سناریو اگر دلار افزایش قیمت پیدا کند، تحریم‌ها موثر بوده و مردم تحت فشار قرار خواهند گرفت و اگر به دلیل افزایش قیمت ارز، وزرا و مدیران اقتصادی کنار گذاشته شوند، باز هم برنده ایده تحریم‎ خواهد بود، چراکه هدف تحریم، ایجاد بی‌ثباتی اقتصادی و نارضایتی است و واکنش قابل پیش‌بینی مخالفان دولت در داخل کشور محقق می‌شود.

در شرایط کاهش منابع ارزی، دولت و سیاستمداران اقتصادی باید دست به انتخاب بزنند و تصمیم‌گیری کنند که اندک منابع ارزی صرف توسعه و حفظ زیرساخت‌ها یا با پول‌پاشی و شو‌های تبلیغاتی قیمت دلار را پایین نگه داشته و مجوز صدور کالا‌های تجملی مورد علاقه طبقات مرفه صادر شود. بر اساس سند‌هایی که تفکرات طراحان تحریم علیه ایران نشان می‌دهد آنها به دنبال آن هستند تا دولت ایران را به ارزپاشی و واردات کالا‌های تجملی وادار کنند تا زیرساخت‌‎ها مستهلک و فرسوده شوند و با شکننده کردن اقتصاد و صنایع ایران، کشور در برابر خواست امریکا تسلیم شود.

ریچارد نفیو، معمار تحریم‌ها علیه ایران در کتاب خود «هنر تحریم‌ها؛ نگاهی از درون میدان» درباره زمانی که دولت احمدی‌نژاد به‌رغم درآمد‌های سرشار نفتی تصمیم به واردات کالا‌های تجملی و پایین نگه داشتن تصنعی قیمت ارز گرفته بود، این‌طور می‌نویسد که ایران دقیقا با خط‌مشی مورد نظر امریکا حرکت می‌کرده است.

نفیو در این رابطه می‌‎نویسد: «امریکا تلاش می‌کرد رسیدن به این اصلاحات اقتصادی [توسعه زیرساخت‌ها]را تا آنجایی که می‌تواند به تعویق بیندازد و دشوار کند و این مساله در همان آغاز تحریم‌ها اتفاق بیفتد. از آنجا که عملا مردم ایران می‌توانستند چنین کالا‌هایی را خریداری کنند و واردات نیز جریان داشت پایین آمدن ارزش پولی ملی و بالا رفتن ارز‌های خارجی عملا امکان خرید این کالا‌ها را از بسیاری از ایرانی‌ها گرفت و تنها افراد ثروتمند و کسانی که در موضع قدرت بودند، می‌توانستند همچنان از منافع سود ببرند.» نفیو به صراحت عنوان می‌کند که هدف اعمال تحریم ایجاد «درد و رنج برای مردم ایران» است.

او در کتاب خود توضیح می‌دهد وقتی تحریم دسترسی ایران به ارز خارجی از طریق صادرات کاهش پیدا کند، طبیعتا فشار بر واردات، به خصوص در زمینه غذا و دارو افزایش پیدا می‌کند.

نفیو به طرز دقیقی واکنش کشور‌های قربانی تحریم را پیش‌بینی و عنوان می‌کند، با اعمال تحریم‌های ارزی و ایجاد محدودیت برای واردات دارو و غذا و...، مسوولان تنظیم واردات و مدیران اقتصادی مقصر شناخته می‌شوند. او در همین رابطه می‌نویسد: «امریکا و متحدانش از دانش خود در مورد انقلاب ایران و احتمال به وجود آمدن ناهماهنگی اقتصادی به عنوان راهی عامدانه برای جدا کردن حاکمیت از مردم استفاده کردند.»

وی در ادامه توضیحات خود تفاوت جنگ نظامی و شرایط تحریمی را این‌گونه بیان می‌کند: در تحریم‌ها، فشار‌های اقتصادی موجب می‌شود مسوولان اقتصادی و واردات مقصر شناخته شوند، در حالی که در جنگ نظامی، اغلب مسوولان و مردم کشور با یکدیگر متحد می‌شوند.

معمار تحریم‌ها در تشریح سیاست‌های تحریمی می‌گوید: تحریم‌ها برخلاف جنگ نظامی و مستقیم، ظاهرا خشونت کمتری دارند، اما همانند یک جنگ نظامی، مردم باید رنج و درد پیچیده‌ای را تحمل کنند. بر اساس داده‌های یک نظرسنجی مجازی اکثریت پاسخگویان باور داشته‌اند که افزایش قیمت دلار ریشه در عوامل غیراقتصادی دارد که ریشه‌های غیراقتصادی نوسانات دلار را می‌توان در دیپلماسی و اعتماد عمومی دانست. بررسی نظر‌ها و محتوا‌های فضای مجازی نیز تایید می‌کند که وزن عوامل غیراقتصادی در بروز نوسانات اخیر ارزی بیشتر است.

شاهد مثال این ادعا رشد سرمایه‌گذاری‌های طلامحور که عمر طولانی‌تری از وزارت همتی یا دولت پزشکیان دارد، رشد قارچ‌گونه خدمات پس‌انداز‌های طلا حور، به روشنی مؤید این حقیقت است که جامعه نسبت به حفظ ارزش‌ها دارایی‌های خود نگران بوده و هست؛ به همین دلیل، افکار عمومی تغییر وزیر اقتصاد در شرایط فعلی را بیشتر یک زورآزمایی سیاسی تفسیر می‌‎کنند.

 اما به‌رغم روشنی صحنه جنگ، مردم سیگنال‌های متناقضی دریافت می‌کنند، نمایندگان مجلس توقع دارند مردم و شهروندان سختی‌های ناشی از تحریم و کاهش منابع ارزی را تحمل کنند و بعضا پند‌های اخلاقی می‌‎دهند و از مردم می‌خواهند صاحبخانه مراعات مستاجر و فروشنده، حال خریدار را درک کند، اما در مقابل اغلب مردان سیاست حاضر نیستند رقابت‌های سیاسی و جناحی را در شرایط جنگ اقتصادی کنار بگذارند و به هر بهانه‌ای دولت و مجلس یکدیگر را تحت فشار می‌گذارند و برای یکدیگر قدرت‌نمایی می‌کنند.

نویسنده: بامداد لاجوردی