شناسهٔ خبر: 71645731 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

اوجالان و روزگار بعد از او

عبدالله اوجالان، فارغ‌التحصیل کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه آنکارا در سال ۱۹۸۴، با هدف مبارزه عملی، حزب کارگران کردستان را که در سال ۱۹۷۸ پایه‌گذاری شده بود، وارد فرایند جنگ‌ مسلحانه برای احقاق حقوق کردهای ترکیه کرد.

صاحب‌خبر -

قدرت احمدیان

 

عبدالله اوجالان، فارغ‌التحصیل کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه آنکارا در سال ۱۹۸۴، با هدف مبارزه عملی، حزب کارگران کردستان را که در سال ۱۹۷۸ پایه‌گذاری شده بود، وارد فرایند جنگ‌ مسلحانه برای احقاق حقوق کردهای ترکیه کرد. او از این زمان و برای یک مدت طولانی با پرداخت هزینه‌‌های فراوان، پیکار و مبارزه مسلحانه را به‌ عنوان راه‌حل مسئله کردها مطرح کرد. آن‌گونه که در بیانیه اخیر خود که آورده است، پ‌ک‌ک در شرایط بین‌المللی و داخلی ویژه‌ای شکل گرفت. از نظر بین‌المللی با به قدرت رسیدن رونالد ریگان و سیاست‌های سخت‌گیرانه او علیه شوروی شاهد تشدید جنگ سرد بودیم و تنها راه رهایی برای چپ‌گرایان کرد در برابر نظام سلطه که ترکیه هم بخشی از آن بود، جنگ مسلحانه و پیروی از «سوسیالیسم واقعا موجود» بود. در داخل ترکیه هم سیاست «انکار هویت کردها، ترک کوهی خطاب‌کردن آنها و خشونت سیستمیک» توسط دولت مرکزی علیه کردها اعمال می‌شد. اوجالان در بیانیه اخیر خود معتقد است که اکنون نه از «سوسیالیسم واقعا موجود» خبری هست و نه از انکار هویت کردها و «ترک‌های کوهستان» خطاب‌کردن آنها. بنابراین فرصت خروج از مرحله جنگ‌ مسلحانه و ورود به فرایندهای دموکراتیک فراهم شده است.

باید دانست که اوجالان به عنوان یک سوسیالیست از جهت نظری اعتقادی به فرایند «دولت‌-ملت‌سازی کردی» در قلمرو ترکیه نداشته و ندارد. اگرچه گاهی میان اصول عملی حزب کارگران کردستان و باور‌های مؤسس و ایدئولوگ حزب شکاف‌های عمیقی دیده می‌شود، ولی دکترین آپوئیسم تحت تأثیر تفکر چپ جدید و پساساختارگرا حاوی نقطه‌نظراتی است که دنبال رهایی‌بخشی انسان در سطوح مختلف قومیتی، جنسیتی، زبانی و سایر مؤلفه‌ها و ابعاد هویتی و اخلاقی است. تحولات سوریه، روی کار آمدن ترامپ به عنوان کسی که اساسا اعتقادی به دولت-ملت‌سازی جدید ندارد و سرسختانه با سوسیالیسم در مبارزه است، قدرتمندشدن ترکیه به دلیل شرایط منطقه‌ای در قفقاز و آسیای میانه تا خاورمیانه و شمال آفریقا و حتی نیاز اروپا به حفظ ترکیه برای مواجهه با فشارهای روسیه و آمریکا، فرسایشی‌شدن جنگ و مبارزه مسلحانه پ‌ک‌ک و از همه مهم‌تر، رویکرد نوآورانه کمالیست‌های حزب حرکت ملی و استقبال دولت اردوغان از نگاه جدید دولت باغچلی همگی باعث شد تا اوجالان مبارزه مسلحانه را ترک کند و صحبت از فرایندها‌ و سازماندهی دموکراتیک کند.

مسئله مهمی که باید آن را مورد توجه قرار داد، پایبندی به فرایندها و سازماندهی دموکراتیک از ناحیه دولت ترکیه و به‌ویژه حزب حرکت ملی و گرگ‌های خاکستری است. سؤال این است اگر دولت اردوغان و کمالیست‌ها، مدارا با عبدالله اوجالان و پ‌ک‌ک را نه به عنوان یک استراتژی، بلکه به مثابه یک تاکتیک برای حذف قابلیت‌ها و امکانات سخت‌افزاری و نظامی کردها در ترکیه و پس از آن در سوریه به کار گرفته باشند، آیا آنگاه کردها کارت‌های چندانی برای بازی در سپهر سیاسی ترکیه در دست خواهند داشت؟

تصور این است که کردهای چپ‌گرای ترکیه و سوریه در یک «معضل سیاسی» گرفتار شده‌اند. از یک طرف اگر به ترک مخاصمه و ورود به فرایندهای سیاسی و دموکراتیک تن ندهند، با توجه به وضعیت قدرتمند داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی ترکیه آنها کاملا سرکوب خواهند شد و ممکن است این سرکوب در کنار هزینه‌های فراوان موقعیت سیاسی کردها را در دو دولت ترکیه و سوریه هم به خطر اندازد. از طرفی دیگر اگر وارد فرایندهای سیاسی شوند و دست از نزاع و جنگ‌ مسلحانه بردارند، ممکن است متعاقبا در کنار از دست دادن کارت قدرت نظامی امکانات سیاسی آنها هم کاهش یافته و عملا توان و ظرفیت مذاکره و چانه‌زنی سیاسی را از دست بدهند.

این همان مسئله‌ای است که به من می‌گوید با فرض عقلانی‌بودن رهبران کرد ترکیه، تَرک مخاصمه پ‌ک‌ک یک تاکتیک برای گذار از معضل و بن‌بست سیاسی نظامی فعلی است و تا تبدیل‌شدن آن به راه‌حلی استراتژیک برای چپ‌گرایان کرد راه طولانی و دشواری در پیش است. اما عقب‌نشینی اوجالان در کنار حذف بشار اسد قطعا زمینه را برای تقویت و گسترش نفوذ دولت ترکیه و محدودسازی قدرت ایران فراهم می‌کند. این کار اوجالان از جهت استراتژیک خبر خوبی برای ایران نیست، مگر آنکه با نوآوری و تغییر برخی رویه‌ها در سطوح بین‌المللی دستور کارها و گزینه‌های جدیدی را به منوی رستوران منطقه افزود. بی‌تردید یکی از این گزینه‌ها حل‌وفصل مسائل ما با ایالات متحده و توسعه روابط با اعراب منطقه و ایجاد یک رابطه متوازن منطقه‌ای و بین‌المللی است.