محمد هادیان پور
داوود بروجنی
چندی پیش بود که فراخوان برگزاری «مسابقه ملی معماری مجموعه مسکونی جزیره بوموسی» از طریق رسانههای مختلف اعلام شد و با توجه به جوایز درخور توجه آن و نیز زمینه خاص و جذاب یک جزیره نامآشنا در خلیج فارس مورد استقبال تعداد زیادی از معماران قرار گرفت. ما نیز مثل همه از این موضوع غافل نبودیم و فکر کردیم حالا که وزارتخانه محترم راه و شهرسازی و زیرمجموعههای کثیر آن تصمیم گرفتهاند یک پروژه معماری شایسته برای بوموسی تهیه کنند، این فرصت را مغتنم بشماریم و اندکی درباره این جزیره و امکان معماریکردن در آن فکر کنیم. بنابراین چند نفر با سلایق مختلف جمع شدیم که درباره آن بیندیشیم و ببینیم اولا این جزیره چطور جایی است، بستر آن چه مشخصاتی دارد، چه روندی را در سالهای اخیر طی کرده و در نهایت به موضوع سکونت و امکان گسترش آن در یک جزیره ۱۲ کیلومتر مربعی بپردازیم.
در کنار اینها همگی نیز بر این باور بودیم که «چرایی» طرح موضوع سکونت و اولویت آن بر موضوعات دیگر نیز باید بررسی شود. هدف در ابتدا اینگونه تعریف شد که تحلیل موضوعات جزئی و مسائل فنی خود مسابقه در درجه دوم اهمیت باشد تا بتواند راه را برای فکرکردن در مقیاس کلان و مسائل راهبردیتر که البته مهمتر نیز هستند، باز کند. به این دلیل این مباحث هرچند مهم بودند، ولی سعی شد تا بازگویی و نقد آن به زمانی دیگر موکول شود.
جزیرهای در میان پرسشها
سخنگفتن از یک شهر و یک جزیره، و بحث و جدل درباره چرایی و چگونگی برنامهریزی و اتخاذ استراتژی برای توسعه آن کار چندان آسانی نیست. گفتوگوهای ما نیز به همین ترتیب چندان آسان پیش نرفت. نظرات، مختلف و گاهی متناقض بود، تا جایی که همگی این دیدگاهها هر لحظه و هرجا میتوانست درست باشد و منطق توجیهی خود را به بهترین شکل ممکن عرضه کند. اما کمکم همه ما متوجه شدیم در برخی موضوعات بسیار مهم و کلیدی برای برنامهریزی توسعه یک شهر اشتراک نظر داریم. گفتوگوهای پراکنده ما، به عنوان یک معمار، یک پژوهشگر معماری و از همه مهمتر یک علاقهمند به مسئله شهر و الگوهای شهری، بعد از تبادل نظر طولانی به مجموعهای از معیارها و نکات خاص کلیدی تبدیل شد که اکنون میتوانست بازگو شود و روی کاغذ آورده شود. در خلال مباحثات و گفتوگوهای ما درباره فرایند ساخت و توسعه شهرها، با مقالات و نوشتههای بسیار مفیدی نیز در باب این موضوع آشنا شدیم. نکته جالبتر در این مطالعات آن بود که معیارها و گامهای توسعه مورد اشاره در آنها با نتایج حاصل از گفتوگوهای ما اشتراکات بسیاری داشت.
ازاینرو تصمیم گرفتیم تحلیل شرایط توسعهای جزیره بوموسی و سکونت در آن را برمبنای موارد مطرح در این نوع مطالعات بررسی و قضاوت کنیم. بخش اعظم این موارد در مقالهای بسیار ساده و البته کامل و آموزنده در روزنامه «گاردین» آورده شده است که به دلیل اشاره موردی به نمونهها و تجربههای واقعی برنامهریزی و ساخت شهرهای جدید در جهان بسیار راهگشا بود. همچنین مطالعات اخیر مرکز پژوهشهای مجلس درباره «تجارب جهانی ناموفق در ایجاد شهرها و شهرکهای جدید» راهنمای مناسبی برای سازماندادن به این معیارها بود. در بخشهای زیر به برخی از این نکات آموزنده اشاره شده و شرایط جزیره بوموسی نیز به طور مقایسهای بررسی میشود.
سکونت بدون زیرساخت؟
تأمین منابع آب قابل اتکا یکی از اولین و مهمترین عواملی است که در ساخت شهرهای جدید (ساخت از صفر) یا برای ادامه حیات هر شهری در جهان به آن اشاره شده است. با وجود آنکه شاید این مسئله به نظر پیشپاافتاده برسد، ولی تجربههای تلخی داشته است که نمونه مشهور آن شهر قدیمی «فاتح پور سیکری» در هند (در نزدیکی شهر آگرا) است که امپراتور اکبر، پادشاه گورکانی در سال ۱۵۷۱ م. آن را به عنوان پایتخت خود بنا نهاد و در این شهر محصور، بناهای باشکوه بسیاری از جمله کاخهای سلطنتی، مساجد، دروازهها، عبادتخانهها و... ساخته شدند. اما او اندکی بعد به دلیل کمبود منابع آب این مجموعه را رها کرد. از نمونههای مهم دیگر که نشاندهنده اهمیت فوقالعاده تأمین آب در ادامه حیات شهرهاست، میتوان به «کیپتاون» در آفریقای جنوبی اشاره کرد که ساکنان آن در فاصله بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ فاجعه بیآبی را به شکل واقعی تجربه و لمس کردند. فقط به واسطه اقدامات سختگیرانه مدیریتی و کمپینهای مختلف بود که کیپتاون توانست از فاجعه «روز صفر» پیشبینیشده خود در سال ۲۰۱۸ بگریزد.
مطالعه منابع و نوشتههای موجود و در دسترس از جزیره بوموسی از جمله «طرح توسعه و عمران شهر بوموسی»، «علل و موانع توسعه جزیره بوموسی»، «استراتژی توسعه جزایر سهگانه بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک» و... و نیز بررسی گزارشهای مختلف از این جزیره (همانند گزارش خبرنگار «اعتماد» از جزیره بوموسی) نشان میدهد این جزیره با تنگناهای بسیار جدی در زمینه تأمین آب مواجه است: «جزیره بوموسی که در جنوبیترین نواحی ایران نزدیک به خط استوا قرار دارد، به علت داشتن شرایط آبوهوایی گرم و کمبود بارشهای جوی سالانه و موقعیت جغرافیایی، دریایی و استراتژیکی، با مشکلات و تنگناهای بسیار زیادی برای تأمین آب مصرفی در بخشهای گوناگون روبهرو است. محدودیتهای سفرههای آب زیرزمینی شیرین در این جزیره منجر به کمبود آب مورد نیاز شده است». نبود چشمه یا قنات در اطراف بوموسی، متروک و خشکشدن تمام چاههای دستی در سطح جزیره و نیز قدمت زیاد و فرسودگی شبکه آب شرب شهری و تأسیسات وابسته به آن از جمله مشکلات اصلی تأمین آب در این شهر است. پایداری هوای گرم، محدودیت منابع آب و نیز وابستهبودن تأمین آب در این جزیره به نیروی برق و دستگاههای آبشیرینکن و هزینههای بسیار آن (فرسودگی دستگاهها و بهصرفهنبودن این روش و کیفیت پایین آب آن) نیز مسئله بسیار مهمی است که هرگونه برنامه برای توسعه اسکان در این جزیره را با پرسش جدی مواجه میکند (براساس سناریوی خوشبینانه توسعه فراگیر این جزیره و افق جمعیتی 20 هزار نفر تا سال ۱۴۱۵؛ مطابق طرح جامع).
سرمایهگذاری و اقتصاد؛ کدام آینده؟
چالشهای مالی (سرمایهگذاری)، اقتصادی و مسئله اشتغال از جمله مواردی هستند که ممکن است مجددا عواملی پیشپاافتاده و ابتدایی به نظر برسند، ولی تجربه نشان میدهد نبود برنامهریزی صحیح در این زمینه و درنظرنگرفتن تمهیدات لازم، ممکن است حیات شهرها را به خطر بیندازد. در مقابل، فراهمسازی منابع مالی قابل اتکا که بتواند تا پایان پروژه همراه و کمکرسان باشد، میتواند موجب پیشرفت سریع در توسعه و ساخت شهرها و رونق آن شود. مطالعه نمونههای جهانی مانند «پایتخت جدید و اداری مصر» که از پروژههای بسیار بزرگ و جاهطلبانه در جهان به شمار میرود، نشان میدهد که با وجود جذب سرمایهگذاران قوی در آن (از امارات، عربستان، قطر، چین و...) و کمکهای مالی و استقراض از صندوقهای جهانی، هزینه این پروژه به طور درخور توجهی بیشتر از بودجه برنامهریزیشده اولیه رقم خورده است. همچنین انصراف و نبود توافق برخی از سرمایهگذاران در ساخت این شهر و نگرانی از ارزانقیمتنبودن سکونت در آن (شهر ثروتمندان)، چالشهایی جدی را به وجود آورده است.
نمونه مهم دیگر، «پروژه بزرگ توسعه مسکن کیلامبا» در آنگولاست که تقریبا به طور کامل از طریق وامهای دولت چین تأمین مالی میشد. اتکای بیش از حد آنگولا به نفت و آسیبدیدن اقتصاد کاملا وابسته به نفت آن پس از کاهش شدید قیمت از سال ۲۰۱۴ و استقراض بیش از حد از چین، منجر به خالیماندن شهر و نیمهکاره ماندن آن شد (شهر ارواح). مسئله دیگر در ساخت شهرهای جدید یا توسعه مراکز سکونت، بحث «اشتغال» و ایجاد فرصتهای شغلی جدید است. ارتباط میان اشتغال و سکونت در شکست یا پیروزی اینگونه پروژهها اهمیت بسیاری دارد. در حقیقت، اگر اشتغال برای ساکنان جدید تأمین نشود، سکونتی هم به دنبال آن شکل نخواهد گرفت. بررسیهای مختلف پژوهشگران از جزیره بوموسی و نیز تحلیلهای آماری نشانگر مشکلات بسیار این شهر در زمینه مسائل اقتصادی و اشتغال است.
در این منابع اشاره شده: «بوموسی در شرایط بسیار ابتدایی و نامطلوبی از لحاظ توسعه قرار دارد» (پایینترین رتبه از نظر شاخصهای توسعهیافتگی در بخشهای مختلف، در استان هرمزگان). همچنین از عمده چالشهای اقتصادی این جزیره به محدودیتهای منابع مالی و دشواری جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای پروژههای توسعه (با توجه به موقعیت استراتژیک و خاص آن) اشاره شده است. بررسی آماری مشاغل و بخشهای فعال در این جزیره نیز نشاندهنده نقش غالب «خدماتی» در ساختار اقتصادی این شهر بوده و مابقی بخشها (کشاورزی، صنعت و معدن) نقش بسیار اندکی را به خود اختصاص دادهاند. نکته جالب توجه آن است که به دلیل ترکیب جمعیتی خاص حاکم بر این جزیره (کارکنان اداره عمومی) آمار مربوط به بیکاری در آن پایین است، اما پر واضح است که این وضعیت نمیتواند نشاندهنده پویایی اقتصادی و شرایط مناسب برای کسبوکار باشد، بنابراین یکی از چالشهای بسیار مهم این جزیره در زمینه توسعه سکونت، محدودیت بسیار شدید در فرصتهای شغلی و ضعف در تنوع اقتصادی است. علاوهبر اینها، مسئله دیگر، رقابت بوموسی با تعداد زیاد جزایر کوچک و بزرگ هرمزگان و نیز رقابت با کشورهای همسایه در زمینه سرمایهگذاری و سکونت است. جزایر دیگر هرمزگان به ساحل نزدیکتر بوده و از نظر فعالیتهای عمرانی و گردشگری مقرونبهصرفهتر هستند. حال سؤالی که مطرح میشود آن است که چه آیتمهایی این برتری را فراهم میآورد که سکونت و سرمایهگذاری در این مکان با مشکلات مختلف طبیعی و غیرطبیعی به جاهای دیگر ترجیح داده شود؟
حملونقل؛ چالش انزوا
وضعیت دسترسی، سیستم ارتباطی و حملونقل از جمله مواردی است که توجهنکردن به آنها میتواند اشکالات و نقایص عمدهای را در فرایند توسعه سکونت در شهرها پدید آورد. مطالعات انجامشده نشان میدهد بسیاری از شهرهای جدید تأسیسیافته در ایران در رسیدن به مقاصدی که به دلیل آن طراحی شدهاند و نیز تحققپذیری جمعیت پیشبینیشده، شکست خورده و در عمل به شهرهایی خوابگاهی و خودرومحور بدل شدهاند. یکی از دلایل اساسی این مسئله، متمرکزشدن این شهرها در بحث ساخت و تحویل مسکن و بیتوجهی به موضوعات و مسائل حملونقل و ترافیک (بهویژه حملونقل عمومی و ارتباط با شهر مادر) بوده است. سیستم حملونقل عمومی در شهرهایی چون پردیس، پرند، صدرا و... دارای ضعفها و کمبودهای اساسی است و همین معضل سبب نارضایتی شدید ساکنان در طول این سالها شده است. این در حالی است که دنیای امروز با پشت سر گذاشتن چنین معضلات و مسائل ابتدایی در زمینه تأمین زیرساختهای حملونقل و دسترسی، به مدد فناوریهای جدید، به سمت یکپارچهسازی، هوشمندسازی و حتی حذف کامل خودروهای شخصی گام برداشته است. «هلسینکی» قصد دارد به کمک سرمایهگذاریهای بزرگ در زیرساختهای حملونقل، تا سال ۲۰۳۵ به یک شهر کربنخنثی تبدیل شود. طبق برنامهریزیهای انجامشده، شهروندان این شهر تا چند سال آینده از داشتن خودروهای شخصی بینیاز خواهند بود. هدف دیگری که این شهر برای رسیدن به آن تلاش میکند، برقیکردن کل ناوگان اتوبوسهای شهری و گسترش خودروهای برقی است (آمادهترین شهر جهان برای آینده حملونقل شهری، آمستردام؛ استکهلم، سانفرانسیسکو و مونیخ در رتبههای بعدی).
در مقابل، بوموسی به دلیل جزیرهبودن، انزوای جغرافیایی و شرایط خاص ورود (لزوم هماهنگی)، علاوهبر مسائل و معضلات مرسوم در زیرساخت حملونقل، شرایط بسیار سختتر و پیچیدهتری را در زمینه دسترسی تجربه میکند. ارتباط جزیره با پیرامون فقط از طریق راههای آبی یا هوایی امکانپذیر است. گزارشهای مختلف نشان میدهد وضعیت تردد هوایی و دریایی به این شهر در سالهای اخیر در سطح مطلوبی نبوده و کاستیهای زیادی در این زمینه مشاهده میشود. اهمیت این مسئله با توجه به وابستگی کامل تأمین مایحتاج اولیه ساکنان به برقراربودن این ارتباطات، دوچندان بوده و این عامل را در صدر آیتمهای مربوط به توسعه قرار میدهد. همچنین مطابق مطالعات طرح جامع، جزیره بوموسی فاقد هرگونه سیستم حملونقل همگانی است و جابهجایی افراد در آن به صورت پیاده یا با وسایل نقلیه شخصی، عبوری و سرویسهای ادارات انجام میشود. علاوهبراین، از نظر طراحی مسیرها و محورهای جذاب پیاده که میتواند در این جزیره کوچک به عنوان یکی از بهترین روشهای ارتباطی محسوب شود، اقدامات خاصی انجام نشده و استانداردها و جذابیتهای لازم از نظر توسعه و گردشگری مشاهده نمیشود.
چالشهای جمعیتپذیری
مسئله جمعیت و عامل انسانی، آخرین مورد از بیشمار معیار اولیه توسعه است که در این نوشتار مایلیم به آن اشاره کنیم. مطالعات مقالات مختلف نشان میدهد دستیابی به یک محیط پویا و سرزنده شهری در ارتباط مستقیم با عناصر جمعیت، سکونت و فعالیت قرار دارد و نبود آنها از ظهور چنین محیطی جلوگیری خواهد کرد. مشکلی که در اغلب شهرهای جدید مشاهده میشود، ناتوانی این مراکز زیستی جدید در جذب جمعیت مصوب برای آنها و به عبارتی جمعیتپذیری ضعیف و عدم اقبال مردم به این شهرهاست. به عنوان نمونه، در شهر جدید صدرا کمتر از یکسوم جمعیت مصوب، محقق شده است که مطابق پژوهشهای انجام یافته به موارد مختلفی همچون کیفیت نامناسب خدمات شهری، عمومی و رفاهی، کمبود فرصتهای شغلی و نیز احداث شهرکهای اقماری در نزدیکی این شهر مربوط میشود. در قیاس با شهرهای جدید، جزیره بوموسی نیز نهتنها دارای مشکلات مشابهی است، بلکه برخی مسائل دیگر هم جمعیتپذیری آن را دشوارتر کرده است. اولا آنکه به دلیل اهمیت سوقالجیشی و موقعیت استراتژیک، این شهر، ترکیب جمعیتی ویژه و غیرمعمولی داشته و در جمعیت چهارهزارو ۲۱۳ نفری آن، جمعیت مردان به نحو کاملا غیرعادی غالب است.
نکته دیگر بحث مهم «ناپایداری جمعیت» طی یک دوره طولانی است که به دلیل کمتوجهی شدید به این جزیره و توسعهنیافتگی آن و نیز حاکمیت وضعیت خاص در این شهر و از دست دادن ساکنان رخ داده است (شکلگیری سکونت و زیست دائمی تحت ضوابط و مقررات خاص). با وجود تلاشهای انجامشده برای برطرفکردن مشکلات جمعیتی جزیره، این مهم میسر نشده و در نتیجه جمعیت آن انتقالی و تزریقی است. علاوهبر اینها، در بوموسی مانع مهم دیگری نیز وجود دارد و آن نبود مالکیت خصوصی یا محدودیت بسیار شدید آن است و این نوع تصدیگری دولت به نحو بسیار تأثیرگذاری از اقبال مردم به سکونت در این شهر کاسته است (اغلب منازل این جزیره سازمانی و متعلق به دولت بوده و در قبال ارائه خدمت واگذار شده است). این در حالی است که حتی در شهرهای جدید هم مسئله مالکیت و در اصطلاح عام «خانهدارشدن» تنها جذابیت حداقلی است که با وجود مشکلات زیرساختی بسیار، اقبال مردم به این شهرها و مکانهای زیستی را حفظ کرده است.
***
علاوهبر مواردی که در بخشهای قبلی به صورت مبسوط اشاره و تحلیل شد، موضوعات مختلف دیگری نیز وجود دارند که اصل و ماهیت توسعه سکونت، برنامهریزی مسابقه معماری برای دستیابی به آن و در اصل، «اولویتیافتن» استراتژی «مسکنسازی» به سایر موضوعات و ایدهها را دچار تردیدهای اساسی میکنند. نکتهای که ما در خلال بحثهای خود دائما به آن بازگشت داده میشدیم، اساسا این پرسش جدی بود که چرا برنامه «مسکن حمایتی» به عنوان اولین قدم در راه توسعه سکونت این در جزیره و تسهیل آن انتخاب شده است؟ نگاهی به آمارهای مسکن در این جزیره نشان میدهد سرانه کاربری مسکونی در این جزیره ۶۲.۹ متر مربع بوده که نسبت به استانداردهای موجود و در مقایسه با سایر شهرها میزان مطلوبی است؛ لذا کمبود مسکن در وضع فعلی مشاهده نمیشود. همچنین با توجه به بررسیهای اولیه انجامشده از الگوهای مسکن موجود در جزیره -بهویژه بناهای قدیمیتر در آن- این نتیجه حاصل میشود که الگوهای معماری قدیمی موجود واجد ارزش بوده و چندان بیتوجه به الگوهای معماری ارزشمند خلیج فارس -از جمله شکل و هندسه پایه و نحوه تودهگذاری و الگوی فضاهای باز و نیمهباز (ساباط)- نبودهاند.
لذا اشاره به معضل «بدمسکنی» در این جزیره و نیز ذکر هدف «الگوسازی در زمینه تأمین مسکن حمایتی» به نظر نمیتواند به عنوان دلایل توجیهی اصلی برای توسعه این جزیره شمرده شود. مسئله دیگر نتایج پژوهشهایی است که به ترسیم و تعیین استراتژی توسعه آینده بوموسی پرداختهاند که استراتژی برتر در آنها در بخش توسعه «گردشگری طبیعتمحور» قرار گرفته و اقدامات اولیهای چون تأمین زیرساختهای اولیه گردشگری، معرفی جاذبههای طبیعی و تاریخی، حفاظت از محیط زیست و تنوع زیستی، برنامهریزی اقتصادی و بازاریابی، مشارکت جوامع محلی و ایجاد همکاریهای منطقهای و بیالمللی برای پیشبرد این استراتژی پیشنهاد شده است (مرکز پژوهشهای اتاق ایران). همچنین در طرح جامع این شهر، مهمترین برنامهها و پروژههای پیشنهادی برای تقویت نقش اقتصادی این شهر، در حوزه «صنعت گردشگری» پیریزی شده است. علاوهبراین، در این مطالعات توسعه گردشگری در راستای جذب جمعیت ساکن و غیرساکن تعریف شده است.
با توجه به نکاتی که در این نوشتار مفصلا یا اجمالا به آنها اشاره شد و نیز ذکر تجربیات ارزنده داخلی و خارجی، اساسا توسعه سکونت در این جزیره یا حتی مسئله تثبیت سکونت در آن با این وضعیت فعلی در معرض تردیدهای اساسی بوده و به طور جدی طرح مسئله «مسکن حمایتی» وزارت محترم راه و شهرسازی و اولویتیابی آن -حتی به شکل نمادین و محدود- خود مورد سؤال خواهد بود. بنابراین به موازات سپاسگزاری از توجهات اخیر این وزارتخانه به آبادانی این جنوبیترین خشکی ایران و عزمش برای اهدای متاع معماری به این خاک مهجور، لازم میدانیم نکات این یادداشت و نظرات متفاوت جامعه تخصصی معماری و شهرسازی نیز مورد توجه و التفات ایشان قرار گیرد.