شناسهٔ خبر: 71625194 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

سربازگیری و دشمن‌سازی از صف مردگان

یکی از ‌پدیده‌های سیاسی در ایران این است که برخی گروه‌های سیاسی برای دعوای امروز از صف مردگانی سرباز می‌گیرند و به صف مردگانی می‌تازند که سال‌ها و حتی قرن‌ها پیش و در فضایی دیگر می‌زیستند.

صاحب‌خبر -

یکی از ‌پدیده‌های سیاسی در ایران این است که برخی گروه‌های سیاسی برای دعوای امروز از صف مردگانی سرباز می‌گیرند و به صف مردگانی می‌تازند که سال‌ها و حتی قرن‌ها پیش و در فضایی دیگر می‌زیستند. این دشمن‌سازی و سربازگیری معمولا در چارچوب و بستر دوگانه‌های از پیش تعیین‌شده‌ای ممکن می‌شود که نیروهای میانه تضعیف شده‌اند و قطب‌های سیاسی شکل می‌گیرند با انبوه پیروان و سربازان چشم و گوش بسته‌ که همه سرمایه‌های ملی را به بدها و خوب‌ها یا خودی‌ها و دشمنان تقلیل می‌دهد. در این وضعیت، پیش از هر چیزی باید نگران استقلال فکری و خرد انتقادی‌مان باشیم و در فضای «مرگ‌ بر» و «درود بر» غرق نشویم.

اگر درسی از نیم‌قرن گذشته بگیریم که به کار امروزمان بیاید، ارزش استقلال فردی و مراقبت از فروغلتیدن به دام‌های پیروان انبوه است.

دست‌کم یک بار در انقلاب دیده‌ایم که از دست دادن استقلال فردی و خرد انتقادی به چه طرد و حذف‌هایی انجامید و چه سرمایه‌هایی از این کشور را به باد داد و چه هزینه‌هایی به چه کسانی تحمیل کرد! شگفتا که حتی آنان که از این انقلاب بیزاری می‌جویند، رهروان بی‌چون‌وچرای عیب و نقص‌های آن هستند. اگر انقلابیون سرمایه‌های فرهنگی دوران گذشته را آماج ناسزاهای خود قرار داده بودند، در این روزگار نیز گروهی دیگر از سرمایه‌های فرهنگی کشور به بهانه اظهارنظری یا شعری آماج حمله‌های بی‌امان نسل تازه‌ای از اصحاب طرد و حذف‌اند. هیچ نویسنده، شاعر و پژوهشگری نه از اشتباه مصون است و نه باید از نقد مصون باشد، اما اهریمن‌سازی از شاعر،‌ نویسنده یا پژوهشگری که همراه با میلیون‌ها آدم متناسب با جو زمانه‌ای در سال‌ها پیش موضعی گرفته است که حالا خوشایند ما نیست، از خطاهای بزرگ ملی است. پژوهشگران، نویسندگان و شاعران بزرگ ایران از دوره مشروطه و حتی پیش‌تر درباره رویدادهای سیاسی موضع گرفته‌اند و گاه بارها مواضع سیاسی خود را تغییر داده‌اند. این موضع‌گیری‌ها و تغییر مواضع جزء حقوق شهروندی آنان است.

مواضع آنان را می‌توان نقد کرد، اما نمی‌توان به دلیل موضع‌گیری‌هایی که ما نمی‌پسندیم یا اشتباه است، آنان را یکسره طرد و حذف کنیم و از آنان اهریمنانی بسازیم که مسئول همه سیاهی‌های دوران‌اند. ممکن است گروهی درباره مواضع یا عملکرد سیاسی محمدعلی فروغی انتقاداتی داشته باشند؛ می‌توانند با سند و مدرک درباره آن صحبت کنند، اما آیا می‌توان آثار او ازجمله سیر حکمت در اروپا را نادیده گرفت؟

درباره عملکرد و مواضع سیاسی سیدحسن تقی‌زاده -‌دست‌کم پس از انقلاب- فراوان نقد شده است، اما آیا آثار و خدمات و تحقیقات او از‌جمله گاه‌شماری قدیم ایران را می‌توان نادیده گرفت؟ شاید گروهی با مواضع و عملکرد سیاسی علی‌اکبر دهخدا مثلا در همراهی‌اش با دکتر مصدق مخالف باشند، اما آیا می‌توانند کوشش‌های او را در تدوین لغت‌نامه دهخدا نادیده بگیرند؟ حالا بیاییم درباره چهره‌های معاصرتر بگوییم؛ مواضع سیاسی ابراهیم گلستان را ممکن است ما نپسندیم، اما آیا زبان شگفت‌انگیز او را در داستان‌هایش می‌توانیم نادیده بگیریم که کوششی است برای کشف ظرفیت‌های پنهان زبان فارسی؟

مواضع سیاسی احمد شاملو هم ممکن است به ذائقه سیاسی ما خوش نیاید، اما آیا می‌توانیم فرهنگ کوچه و توجه به زبان مردم و شعرهای او و تأثیرش را در زبان فارسی و ترکیبات تازه‌اش نادیده بگیریم؟ دو نفری را نام بردم که خدمتشان به زبان فارسی -‌که یکی از عناصر ملی‌گرایی است- آشکار است. شاملو و فروغ و نیما و گلستان و دهخدا و فروغی و تقی‌زاده و قزوینی و فروزانفر و مینوی و ناتل‌خانلری و بسیاری دیگر به رغم تفاوت‌های سیاسی‌شان، سرمایه‌های ملی ایران‌اند. نقد منصفانه و در عین حال سخت‌گیرانه عملکرد و مواضع آنان و پیامدهای آن ممکن و حتی شاید لازم باشد، همچنان که نقد آثار پژوهشی و ادبی و فرهنگی آنان نیز لازم است، اما این با کشاندن آنان به جنگ‌های امروز متفاوت است. اگر شما سربازان و پیروان چشم و گوش بسته این و آن هستید، موضع‌گیری‌ها و عملکرد سیاسی این آدم‌ها در دوره‌ای، آنان را به سربازان هم‌صف شما یا سربازان دشمن شما تبدیل نمی‌کند.