برای مقایسه شدت فلرینگ ایران و متوسط جهانی، مقادیر این دو متغیر بر مبنای آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس محاسبه شده است.
همانطور که نمودار ۲ نشان میدهد، در دهه گذشته برخلاف روند جهانی، شدت فلرینگ در ایران همواره در حال افزایش بوده است. بهطوری که در سال ۲۰۲۱ میلادی، میزان این شاخص در ایران بیش از سه برابر مقدار متوسط جهانی آن بوده است. شایان ذکر است که این میزان شامل مجموع گازهای مشعل سوزاندهشده در کشور است. همچنین به دلیل اینکه بخش قابلتوجهی از گازهای مشعل در ایران (حدود ۲۰ درصد) از فرآیند تولید، فرآوری و پالایش گاز نشات میگیرد، انطباق شاخص شدت فلرینگ، که میزان سوزاندن گازهای مشعل به ازای تولید هر بشکه نفت خام را نشان میدهد، در مورد ایران با مقداری خطا همراه است. برای ارزیابی دقیقتر وضعیت فلرینگ در ایران، شدت فلرینگ ایران و جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی (سال ۱۴۰۰ هجری شمسی) با توجه به منشأ گازهای مشعل بررسی شده است.
در بررسی به عمل آمده شدت فلرینگ مبتنی بر نفت به صورت میزان مترمکعب فلرینگ با منشأ نفت به ازای تولید هر بشکه نفت خام و شدت فلرینگ مبتنی بر گاز طبیعی به صورت میزان مترمکعب فلرینگ با منشأ گاز به ازای تولید هر مترمکعب گاز طبیعی اندازهگیری شده است. مطابق این ارزیابی، شدت فلرینگ مبتنی بر تولید نفت در ایران در سال گذشته حدود 3 برابر میزان جهانی و شدت فلرینگ مبتنی بر تولید گاز طبیعی در ایران تقریبا دو برابر میزان جهانی آن است. عدمجمعآوری و استفاده از گازهای مشعل، با فرض صادرات گاز طبیعی، امکان کسب درآمدی معادل 4.6 میلیارد دلار در سال 1400 و 33.79 میلیارد دلار در یک دهه منتهی به این سال را از کشور سلب کرده است. بنابراین، با توجه به ابعاد اقتصادی این موضوع، جمعآوری گازهای مشعل و جلوگیری از سوزاندن آنها بسیار ضروری به نظر میرسد.
سیاستها برای کاهش فلرینگ
بررسیها و ارزیابیهای انجامشده در خصوص جمعآوری گازهای مشعل و آثار سوء ناشی از آن، همگی حاکی از ضرورت جمعآوری و ساماندهی این گازهاست. این ضرورتها عمدتا از سه منظر قابل بررسی هستند: اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی.
از منظر اقتصادی، مقایسه حجم فلرینگ کشور با صادرات گاز طبیعی، مصرف گاز صنایع عمده و در نهایت عدمالنفع عدمجمعآوری این گازها در سناریوی صادرات گاز طبیعی، در کنار توجه به بحران ناترازی رو به گسترش گاز طبیعی در کشور، بهروشنی ضرورت جمعآوری این گاز را نمایان میسازد. از جنبه زیستمحیطی و اجتماعی، مسائلی همچون آلودگی هوا، آب و خاک، آلودگیهای گرمایی و صوتی در نواحی مجاور شعلههای مشعل و همچنین ورود سالانه میلیونها تن انواع گازهای آلاینده سمی، گلخانهای و مضر به جو، از تبعات مستقیم فلرینگ هستند که ضرورت جمعآوری گازهای مشعل را از این دو منظر نیز تاکید میکنند.
این مسائل، بهویژه در کنار مشکلات و معضلات دیگر ناشی از پدیده فلرینگ، موجب شده که موضوع کاهش گازهای مشعل در سالهای گذشته توجه قانونگذاران را جلب کند. بهطوری که در بسیاری از قوانین و اسناد بالادستی کشور، همچون قوانین پنجساله توسعه و قوانین بودجه سنواتی، به این موضوع اشاره شده و اهدافی برای آن در نظر گرفته شده است. برخی از مهمترین موانع جمعآوری و کاهش گازهای مشعل به عدمجذابیت مالی پروژههای جمعآوری گازهای مشعل، نبود رویکرد تنبیهی نسبت به تولید گاز مشعل و موانع برای مشارکت بخش خصوصی برمیگردد. مطالعه قوانین و مقررات وضعشده درخصوص فلرینگ نشان میدهد که پیش از سال ۱۳۹۲، بخش خصوصی هیچگونه مشارکتی در جمعآوری گازهای مشعل نداشت و تمام اجرای این طرحها بر عهده شرکتهای دولتی بود. از سال ۱۳۹۳ مقدمات ورود بخش خصوصی در طرحهای کوتاهمدت (مزایده و فروش) و بلندمدت (احداث واحدهای انجیال) فراهم شد.
اگرچه از سال ۱۳۹۴ تاکنون حضور بخش خصوصی در طرحهای جمعآوری گازهای مشعل در برخی قوانین (مانند رفع موانع تولید، برنامه ششم توسعه و قوانین بودجه سنواتی) در نظر گرفته شده است، اما این قوانین شرایط تسهیلکنندهای برای حضور موثر بخش خصوصی فراهم نکردهاند. یکی از مسائل کلیدی در این رابطه، فراهم آوردن امکان صادرات محصولات تولیدی حاصل از گازهای مشعل (و در صورت لزوم، خرید محصول حاصله به قیمت صادراتی توسط دولت) و همچنین در اختیار قرار دادن زیرساختهای انتقال گاز و برق موجود توسط دولت است. در کشور ما با وجود تکالیف قانونی در قوانین مختلف بودجه سنواتی و برنامههای5ساله توسعه مبنی بر کاهش حجم سوزاندن گازهای مشعل، هنوز این قوانین نتوانستهاند سازوکار اجرایی موثری برای جمعآوری و کاهش گازهای مشعل ایجاد کنند.
همچنان خلأ قانونی جامع و کاملی در این زمینه وجود دارد که با تعیین دقیق ضوابط و شرایط مشعلسوزی و همچنین اتخاذ رویکرد تشویقی-تنبیهی، میتوان انگیزه شرکتهای تولیدکننده گازهای مشعل را به گونهای تغییر داد که طرحهای جمعآوری و ساماندهی این گازها را با جدیت بیشتری پیگیری کنند و از تعویق اجرای آنها جلوگیری شود. همچنین، این تغییر رویکرد میتواند زمینهساز ورود موثر بخش خصوصی در این حوزه باشد.
اهمیت غرب کارون در مدیریت فلرها
غرب کارون به دلیل نزدیکی به مناطق پرجمعیت و حساسیت زیستمحیطی، در مقایسه با دیگر مناطق نفتخیز کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. فلرسوزی در این منطقه، علاوه بر آلودگی شدید هوا و تهدید سلامت ساکنان، منجر به هدررفت یک منبع ارزشمند انرژی در شرایط کمبود گاز و برق میشود. میادین نفتی بزرگی مانند آزادگان، یاران، جفیر و سپهر همچنان با مشکل فلرسوزی مواجهند. در سالهای اخیر، توان داخلی کشور در زمینه جمعآوری گازهای همراه نفت بهشدت افزایش یافته است. شرکتهای ایرانی با توسعه فناوریهای جدید، امکان بهرهبرداری از این گازها برای تامین خوراک پتروشیمیها، تزریق به شبکه گازرسانی و تولید برق را فراهم کردهاند. اما بهدلیل عدماراده کافی و کمبود منابع مالی، پروژههای جمعآوری فلر در غرب کارون به کندی پیش میرود.