طرفداری | لیونل مسی، فوق ستاره آرژانتینی اینتر میامی حضور در آمریکا را اتفاقی میداند که همیشه در ذهن داشته و از انجامش خوشحال است.
به گزارش یوتیوب Apple Music، لیونل مسی در مصاحبهای با این کانال که در رختکن اینتر میامی ضبط شده، در مورد مسائل مختلفی صحبت کرد. لیونل مسی ابتدا در مورد انتقال خود به بارسلونا در 12 سالگی و این که با چیزهایی که الان میداند، چه توصیهای میتواند برای لئوی 12 ساله داشته باشد، گفت:
این سخت است. الان میبینم که پسرم تیاگو تقریباً 12 ساله است و به این فکر میکنم که در چنین سنی من به بارسلونا رفتم. با این که با تمام خانوادهام به بارسلونا رفتم و حمایتشان را داشتم، حقیقتش الان برایم سخت است که به این فکر کنم که تیاگو چنین چیزی را تجربه کند. در واقع او یک تورنمنت فوتبالی در پیش دارد و لازم است گاهی 15 الی 20 روز در سفر باشد و این واقعاً برای ما سخت است.
نمیدانم. باید تجربهاش کنم و در آن شرایط قرار بگیرم تا بدانم چه واکنشی خواهم داشت یا چه فکری میکنم. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که تغییر سخت و دشواری بود اما در عین حال، این همان چیزی بود که میخواستم. خانوادهام را ترک کردم و همیشه فکر میکردم این رویای من است و هرکاری کردم تا به آن برسم. مشخصاً به لطف خانوادهام که همیشه در کنارم بودند، اما حقیقتش، نمیدانم چه توصیهای میتوانم داشته باشم. باید این را تجربه کنم که بچهام از من دور باشد تا بتوانم چیزی بگویم، هر چند امیدوارم مجبور به تجربهاش نباشم.
- حضور در MLS تا الان چطور بوده؟
دوران تماشاییای بوده. هرگز تصور نمیکردم چیزهایی که تجربه کردم را تجربه کنم و چنین دوران حرفهای در زندگیام داشته باشم. هرگز به آن فکر نکرده بودم، هرگز تصورش نکرده بودم. از بچگی، تنها هدف و رویای من این بود که یک بازیکن حرفهای باشم و فوتبال بازی کنم، فوتبال و بازی کردن را دوست داشتم. این ورزش، رقابت کردن و پیروزی را دوست دارم. بابت همه چیز از خدا قدردان و شاکرم. هر چیزی که به دست آوردم را خدا به من داد. خوش شانس بودم که در فوتبال همه چیز را هم به صورت تیمی با باشگاه و تیم ملی و هم به صورت فردی کسب کردم. اگر به خودم بود، شاید حتی تا این حد از خدا چیزی نمیخواستم، او موهبتهای زیادی در زندگیام به من داد. بابت دوران حرفهای و زندگیای که به من داده شد، قدردانم.
- چه چیزی در مورد انتقال به میامی تو را بیش از همه هیجان زده کرد؟
همیشه در ذهنم بود که روزی در MLS بازی کنم. فکر میکنم این را بیش از یک بار گفتهام. برای من جذاب بود و کاری بود که میخواستم انجام دهم. حضور در اینجا و بازی برای اینتر میامی یک فرصت بود و طوری که شرایط در آخرین سال حضورم در پاریس پیش رفت، با این که این تصمیمی بود که باید میگرفتم چون باید بارسلونا را ترک میکردم، آن دو سال آخرم در اروپا برای من لذت بخش نبودند. در روتین روزانه خود، با تمرینات، بازیها و... خوشحال نبودم. با سازگاری با شرایط آنجا مشکل داشتم.
احساس کردم باید به اینتر میامی بیایم چون این باشگاهی است که در حال رشد است، بسیار جدید است و سالهای ابتدایی خود را سپری میکند. ایده حضور در اینتر میامی و کمک به باشگاه برای تبدیل به باشگاهی بزرگتر را دوست داشتم و همچنین میدانستم این شهری است و که من و خانوادهام از حضور در آن لذت خواهیم برد. با این که اینجا را خوب نمیشناختم چون فقط چند بار به اینجا سفر کرده بودم. احساس کردم زمان مناسبی برای این تصمیم است و از آن پیشمان نیستم.
- بازی در MLS را چگونه توصیف میکنی؟
فکر میکنم سبک بازی بسیار پویا و فیزیکی به همراه بازیکنانی بسیار جوان که قدرت جسمانی بالایی دارند را در این لیگ شاهدیم. تمام تیمها میخواهند گلزنی کنند و نمایشی هجومی داشته باشند. این لیگی است که پخته شده و دائماً در حال رشد است و امیدوارم متوقف نشود. باشگاههای دیگر شاهد شرایط اینتر میامی هستند و میتوانند به عنوان یک باشگاه بالغ شوند و لیگ را به جلو ببرند و تبدیل به لیگ مهمتری کنند. باور دارم که این یک فرصت برای MLS است تا یک تغییر را به دنیا نشان دهد و رشد کند.
- اهداف کوتاه و بلندمدت اینتر میامی؟
فکر میکنم تیمی که الان داریم، ساخته شده تا برای قهرمانی تلاش کند و این همان چیزی است که هدف ماست. میخواهیم پیروز شویم، بهبود پیدا کنیم، کیفیت خود را نشان دهیم و جو خوبی بین بازیکنان جدید و بازیکنان قبلی وجود دارد و بازیکنان باتجربه و جوان در کنار هم خوب وفق پیدا کردهاند.
- وقتی شکست میخوری یا روز بدی داشتهای، در خانه چطور هستی؟
همیشه خودم هستم. وقتی به خانه برمیگردم، زندگیام را به عنوان یک پدر معمولی دارم و با خانواده و بچههایم وقت میگذرانم. زندگی من بسیار ساده و عادی است. به نظرم این بهترین شیوه زندگی کردن است.
- آینده؟
در حال حاضر احساس فوقالعادهای دارم و از جایی که هستم و کاری که میکنم، لذت میبرم. از حضور در باشگاه، بازیها، هم تیمیهایم، خانواده و دوستانم لذت میبرم. از زندگی روزانه لذت میبرم و زیاد به آینده فکر نمیکنم. باور دارم هر اتفاقی که رخ میدهد، علتی دارد و به این خاطر بوده که نیاز بوده اتفاق بیفتد.