وحید پورتجریشی؛ بازار: تعرفه های تجاری وضع شده از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بر طیف مهمی از فلزات استراتژیک همچون مس و فولاد، به فرضیه شکل گیری دور تازه ای از جنگ تجاری میان آمریکا و چین دامن زده است.
با اینحال، باید در نظر داشت که تعرفه های جدید علاوه بر چین، برخی دیگر از کشورها همچون کانادا و شیلی و اقتصاد نخست اروپا یعنی آلمان را نیز تحت تاثیر خود قرار داده که حاکی از تلاش واشنگتن برای تضعیف تمامی رقبای تجاری آمریکا در کنار چین است.
تلاش ترامپ برای افزایش سهم آمریکا از بازار صادرات جهانی
ایالات متحده دستکم از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، بزرگترین بازار مصرف جهان محسوب می شود. در حقیقت، باید اینگونه بیان کرد که تمامی کشورهای صنعتی و تولید کننده آرزوی دستیابی به بازار پر رونق آمریکا را در سر می پرورانند. در این میان، حتی کشورهایی چون چین که رقیب اصلی آمریکا در صحنه بین الملل محسوب می شوند نیز تمامی تلاش خود را برای دستیابی به بازار آمریکا و حفظ آن از طریق مدارا با دولت این کشور به کار بسته اند.
مشکلی که طی چند دهه اخیر آمریکا را در رقابت با چین دچار مشکلاتی جدی کرده و سهم مهمی از بازارهای مختلف انحصاری این کشور را نیز به رقیب شرقی آن واگذار نموده، مساله قیمت تمام شده محصولات است.
اما به نظر می رسد ترامپ درصدد است تا سهم ایالات متحده از بازار جهانی صادرات را افزایش دهد. اگرچه آمریکا طی سال های گذشته علاقه چندانی به خام فروشی و صادرات موارد اولیه مورد نیاز برای تولید محصولات مختلف از خود نشان نداده، اما به نظر می رسد ترامپ به دنبال معکوس کردم این رویه و قرار دادن نام آمریکا در فهرست بزرگترین صادر کنندگان نفت، گاز، فلزات و ... است.
مشکلی که طی چند دهه اخیر آمریکا را در رقابت با چین دچار مشکلاتی جدی کرده و سهم مهمی از بازارهای مختلف انحصاری این کشور را نیز به رقیب شرقی آن واگذار نموده، مساله قیمت تمام شده محصولات است. به عنوان مثال، یکی از مواردی که ترامپ در فهرست تعرفه های گمرکی خود گنجانده، تراشه های الکترونیکی، صنایع نیمه رسانا و البته صنعت محبوب خودروسازی است.
رئیس جمهور آمریکا تلاش می کند تا از طریق وضع تعرفه های گمرکی سنگین بر واردات، سهم چین از بازار بزرگ مصرف آمریکا در این بخش ها را به شدت کاهش داده و از سوی دیگر، توان شرکت های آمریکایی برای رقابت پذیری با رقبای چینی خود را افزایش دهد.
وضع مالیات ۲۵ درصدی بر واردات نیمه رساناها، فلزات صنعتی همچون مس و فولاد یا وضع مالیات بر واردات خودرو را نیز باید در راستای همین برنامه دونالد ترامپ مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. به اعتقاد ترامپ و تیم اقتصادی دولت وی، وضع این میزان مالیات سنگین که به گفته وی در برخی موارد ممکن است تا ۴۰ درصد نیز افزایش یابد، توان رقابت پذیری محصولات آمریکایی در داخل این کشور را افزایش داده و آنها را در موقعیتی نسبتا برابر با رقبای چینی قرار خواهد داد. اما در بازارهای خارجی نیز ترامپ در تلاش است تا با امضای توافقنامه های تجاری جداگانه با اتحادیه اروپا، چین، کانادا و مکزیک، علاوه بر کاهش تعرفه واردات محصولات آمریکایی به این کشورها، آنها برای دستیابی به بازار آمریکا مجبور به تسهیل واردات کالاهای آمریکایی نماید؛ موردی که البته وی در جریان سخنرانی های خود بارها به آن اشاره کرده و خواستار سهم برابر آمریکا و رقبای تجاری این کشور در دستیابی به بازارهای جهانی شده است.
حمایت ترامپ از روسیه برای مهار چین!
مهمترین نکته ای که در سیاست خارجی دور دو ریاست جمهوری ترامپ باید به آن توجه داشت اینکه، رئیس جمهور فعلی آمریکا بر خلاف جو بایدن، موضعی بسیار نرم و مسالمت آمیز در برابر روسیه اتخاذ کرده است. ترامپ علاوه بر انتقاد شدید از مواضع ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین در قبال جنگ با روسیه، از وی برای نشست صلح اوکراین در ریاض نیز دعوت نکرده و حضور وی را بی اهمیت خواند.
ترامپ حتی در خصوص انتقاد گسترده اتحادیه اروپا به رفتار وی در برابر روسیه در خصوص بحران اوکراین، معتقد است که توقع کی یف و بروکسل برای باز پس گیری تمام خاک اشغال شده این کشور توسط روسیه، بسیار زیاده خواهانه بوده و غرب می بایست این فکر را از سر خود بیرون کند؛ مواضعی که آشکارا مخالف رویه سنتی دولت های پیشین آمریکا در تضاد و تقابل با روسیه قلمداد می شود.
در حقیقت باید گفت که از دید ترامپ، جنگ اوکراین اگر تنها یک برنده داشته باشد، آن برنده کسی چون پکن نیست!
اما سوال اینجاست که چرا ترامپ مواضعی تا این حد متفاوت از روسای جمهوری پیشین آمریکا در قبال روسیه اتخاذ کرده است؟ پیش از پاسخ به این سوال بهتر است بپرسیم که کدام کشور بیشترین میزان سود را از تحریم های غرب علیه روسیه برد؟
با در نظرداشت رویکرد تجاری ترامپ نسبت به مسائل جهانی، به نظر می رسد از دید رئیس جمهور آمریکا، چین بسیار خطرناکتر از روسیه است. چراکه اساسا وقتی در مورد روسیه سخن می گوییم، تنها تهدیدات امنیتی و نهایتا تنش میان واشنگتن و مسکو بر سر ناتو به ذهن خطور می کند. این در حالیست که در خصوص چین، علاوه بر وجود سطح بالاتری از تهدیدات نظامی و امنیتی، آینده تجاری آمریکا نیز در خطر قرار داشته و هر روز شاهد کاهش سهم ایالات متحده از بازارهای جهانی و اضافه شدن این سهم به سبد چین هستیم.
به نظر می رسد ترامپ قصد دارد با کاهش تحریم های نفتی روسیه از طریق دستیابی به یک صلح زود هنگام با اوکراین، دست چین را از دستیابی به منابع نفتی ارزان قیمت روسیه قطع کرده و نفت این کشور را بار دیگر به بازارهای جهانی بازگرداند.
لذا، در خصوص مساله اوکراین نیز ترامپ بارها به این نکته اشاره کرده که در سایه شکل گیری این جنگ و تحریم های نفتی روسیه، دست چین به منابع عظیم نفتی روسیه آن هم با قیمتی بسیار پایینتر از بازارهای جهانی رسید. در حقیقت باید گفت که از دید ترامپ، جنگ اوکراین اگر تنها یک برنده داشته باشد، آن برنده کسی چون پکن نیست!
در حال حاضر، به نظر می رسد ترامپ قصد دارد با کاهش تحریم های نفتی روسیه از طریق دستیابی به یک صلح زود هنگام با اوکراین، دست چین را از دستیابی به منابع نفتی ارزان قیمت روسیه قطع کرده و نفت این کشور را بار دیگر به بازارهای جهانی بازگرداند. ترامپ به خوبی می داند که تا زمان دسترسی چین به نفت و دیگر منابع انرژی ارزان قیمت، حتی در صورت وضع تعرفه های گمرکی بالا نیز شانسی برای رقابت میان شرکت های آمریکایی و چینی به دلیل وجود اختلاف سنگین هزینه تولید در دو کشور، وجود ندارد.
لذا، وی مجدانه تلاش می کند تا هزینه تولید و صادرات محصول را برای شرکت های چینی افزایش دهد. در همین راستا، به نظر می رسد طی هفته های آتی، شاهد پیشرفت های چشمگیری هم در خصوص جنگ اوکراین و هم کاهش تحریم های اقتصادی وضع شده علیه روسیه باشیم.