سمیه شوریابی؛ بازار: محمد رحمانی کارشناس و مشاور سرمایهگذاری کارگزاری تأمین سرمایه نوین با اشاره به اینکه در ماههای اخیر، بازارهای طلا و ارز رشد قابلتوجهی را تجربه کردهاند، اظهار داشت: این موضوع تأثیرات منفی بر زندگی مردم داشته و فشار اقتصادی را افزایش داده است به شکلی که از ابتدای سال، طلا بیش از ۹۵ درصد و دلار بیش از ۵۰ درصد بازدهی داشته اند در حالیکه بورس حوالی ۲۵ درصد بازدهی ثبت کرده است.
رحمانی افزود: در همین حال، ارزش دلاری بازار سرمایه ایران کمتر از ۱۱۰ میلیارد دلار برآورد میشود که در سطوح کف تاریخی از ابتدای دهه نود قرار دارد لذا نشاندهنده ارزندگی بالای بورس نسبت به سایر بازارهای مالی است، این در حالیست که در همین بازه زمانی حداقل ۲۵ میلیارد دلار عرضه اولیه و پذیره نویسی جدید نیز انجام شده است!
واگرایی شدید بین بازارها قطعاً دلایل کلان و واقعی در سطح اقتصاد ملی دارد
این کارشناس بازارهای مالی با تأکید بر اینکه واگرایی شدید بین بازارها قطعاً دلایل کلان و واقعی در سطح اقتصاد ملی دارد، گفت: از مهم ترین چالش های بازار سرمایه که منجر به این سیکل معیوب شده است میتوان به نرخ بهره بسیار بالا، قیمت گذاری دستوری خصوصاً روی ارز شرکت های صادراتی، فرمول های معیوب نرخ گاز و خوراک صنایع، ناترازی و کاهش سطح تولید صنایع و البته کاهش اعتماد سرمایه گذاران که خروجی فعلی را رقم زده است اشاره کرد.
رحمانی با توجه به اینکه در شرایط حال حاضر سیاستگذار باید با هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه، هم به رشد بورس کمک نماید تا از این مسیر به رشد تشکیل سرمایه منجر شود و هم از هجوم سرمایهها به بازارهای غیرمولد مانند طلا، ارز، خودرو و مسکن جلوگیری کند، در ادامه به بخش فوری و البته سهل الوصول پیشنهاداتش با فرض محدودیت های سیاست گذار و کشور برای بهبود وضعیت بازار سرمایه پرداخت، وی راهکارهای پیشنهادی جهت تقویت بورس و جذب نقدینگی سیال کشور به سمت این بازار را عنوان کرد؛ گفتنی است جهت دستیابی به این هدف، حاکمیت باید احترام بیشتری به اصول اقتصادی بگذارد و اصلاحاتی را در سیاستهای خود اعمال نماید؛
وی در ادامه به برخی از مهمترین اقدامات پیشنهادی چنین اشاره کرد:
۱. کاهش مالیات و کارمزد پرداختی فعالان بازار سرمایه: کاهش هزینههای معاملاتی میتواند انگیزه سرمایهگذاران را جهت ورود به بورس افزایش دهد.
۲. کاهش فاصله بین نرخ ارز توافقی و آزاد: این اقدام از ایجاد شکافهای قیمتی و فرصتهای آربیتراژی جلوگیری کرده و شفافیت را در بازار ارز افزایش میدهد همچنین سود شرکت های تولیدی صادراتی را نیز افزایش میدهد.
۳. حذف یا کاهش قیمتگذاری دستوری: مداخلات غیرضروری دولت در قیمتگذاری صنایع، به کاهش سود شرکت ها و جذابیت سرمایهگذاری منجر شده و باید اصلاح گردد.
۴. احترام به حاکمیت شرکتی و واگذاری مدیریتها به بخش خصوصی: افزایش نقش بخش خصوصی در مدیریت شرکتها باعث بهبود کارایی و کاهش هزینه ها و نیز افزایش اعتماد سرمایهگذاران خواهد شد.
۵. اصلاح فرمولهای پالایشی و نرخگذاری هاب گازی: در نرخگذاری گاز، کشورهای مصرفکننده باید حذف شده و فقط تولیدکنندگان در تعیین قیمت مؤثر باشند، لازم به ذکر است اکنون نرخ گاز صنایع در ایران حدود دو برابر قطر، کانادا و آمریکا است!
۶. تعریف صندوقهای پروژه برای واگذاری اموال دولت و بانکها با نرخهای جذاب: این صندوقها میتوانند منابع مالی لازم برای پروژههای زیرساختی را جذب کرده و در عین حال، نقدینگی را از بازارهای غیرمولد منحرف کنند.
۷. تسهیل و افزایش مقدار اعتبار تخصیصی به صنعت کارگزاری: این کار نقدشوندگی بازار را افزایش داده و امکان معاملات روانتر را فراهم میکند همچنین جذابیت این بازار نسبت به رقبا را نیز افزایش میدهد.
۸. اصلاح ناترازیها و بهبود شیوه مدیریت انرژی: این اقدام باعث کاهش آسیبهای وارده به شرکتهای تولیدی و صنعتی و افزایش سطح تولید سالیانه نتیجتا سودآوری شرکت ها خواهد شد، همانطور که واضح است این اقدام در نهایت موجب ارزآوری بیشتر صنایع کشور و نیز آرامش بیشتر بازار ارز خواهد شد.
در صورت اجرای اصلاحات، تولید کشور وضعیت بهتری خواهد داشت و بازار سرمایه به بازار برنده اقتصاد کشور تبدیل خواهد شد، از سوی دیگر سرمایهگذاران بازار سرمایه پاداش ریسک خود را خواهند گرفت و همین امر میتواند موجب شود بخش بزرگی از نقدینگی سیال کشور وارد این بازار گردد
این کارشناس اقتصادی همچنین در ادامه افزود: در صورت اجرای این اصلاحات، تولید کشور وضعیت بهتری خواهد داشت و بازار سرمایه به بازار برنده اقتصاد کشور تبدیل خواهد شد، از سوی دیگر سرمایهگذاران بازار سرمایه پاداش ریسک خود را خواهند گرفت و همین امر میتواند موجب شود بخش بزرگی از نقدینگی سیال کشور وارد این بازار گردد در چنین شرایطی، بازارهای سفتهبازی از رونق کمتری برخوردار شده و دولت نیز با بهبود و رونق بازار ثانویه میتواند تأمین مالی بهتری چه از سمت فروش اوراق و چه واگذاری دارایی های خود داشته باشد.
محمد رحمانی در نهایت خاطر نشان کرد: از آنجایی که پول بسیار باهوش است در صورت اجرای موارد بالا ارزش دلاری بازار به شکلی منطقی و پایدار میتواند در سطوح ۲۰۰ میلیارد دلاری متعادل شود که معادل بازدهی دلاری حدود ۱۰۰ درصدی برای سرمایه گذاران این بخش است، اکنون زمان آن رسیده که سیاستگذار به این چشمک نجیبانه بورس پاسخ مثبت دهد و مسیر رشد اقتصادی را هموار سازد، همچنین دست خود را برای مدیریت چالش های اقتصادی آینده پر نگه دارد!