تشییع مردی که30سال چتر امنیت وحراست از منافع لبنان و مظلومان بود.هنوز به محل برگزاری مراسم نرسیدهایم که پیرمردی، زیر تابلوی خیابان حافظ اسد ایستاده بود و آرامآرام اشک میریخت. بعضی هنوز باورشان نمیشود سید مقاومت دیگر در میانشان نیست. زنی میانسال عکس سیدحسن را در آغوش گرفته بود و میگفت میدانم ممکن نیست اما دوست دارم اعلام شود سید زنده است. جوانی در کنار این مادر با بغض و خشم گفت این داغ برای ما سنگین است، روزی ما به دل آنها داغی بزرگ میگذاریم. همین حرفها کافی بود تا بفهمیم چرا بغضی جانکاه، گلوی همه را میفشرد.انگار شعار مراسم که انا علی العهد است بر قلب مردم هک شده. هر کس به نوعی میگوید که مسیر این عهد و عاشقی را ادامه میدهد. حق هم دارند. برای مردم لبنان این صحنهها یادآور لحظاتی دیگر در تاریخ مقاومت است.سال ۱۹۹۲، وقتی سیدعباس موسوی، دبیرکل وقت حزبا... به شهادت رسید، بسیاری تصور کردند این جنبش نوپا دچار فروپاشی میشود. اما درست چند روز بعد، سیدحسن نصرا... به عنوان دبیرکل جدید معرفی شد و مسیر مقاومت، نه تنها متوقف نشد، بلکه قدرت بیشتری گرفت. یا سال ۲۰۰۰ که ارتش اسرائیل پس از ۱۸سال اشغالگری، خاک لبنان را ترک کرد، مقاومت اسلامی لبنان اولین پیروزی بزرگ خود را جشن گرفت و شش سال بعد، در جنگ ۳۳روزه، همان مقاومت با هدایت سیدحسن نصرا... کاری کرد که تلآویو هرگز آن را فراموش نخواهد کرد. ارتشی که روزی شعار از نیل تا فرات را میداد، ناچار شد در برابر گروهی از مجاهدان لبنانی به شکست اعتراف کند. امروز لبنان دوباره در نقطه عطفی تاریخی قرار گرفته است و ابزار ترور گرچه ملتی را عزادار کرده اما دلهایی را برای این مسیر قوی میکند که حماسهها خواهند آفرید. جلوتر و در نزدیکی بزرگترین ورزشگاه لبنان گروهی از نوجوانان لبنانی دور هم جمع شده بودند، بعضی با تیشرتهایی که عکس شهدا روی آنها نقش بسته بود و بعضی دیگر، با پیشانیبندهایی که روی آن نوشته شده بود: لبیک یا زینب، لبیک یا خامنهای. کودکانی که بازیشان جنگ بوده و اسباببازیشان پرچمهای زرد حزبا.... نگاهشان را که میبینی، حس میکنی اینها همانهایی هستند که روزی، بار دیگر در میدان خواهند ایستاد. شاید این بچهها در ذهنشان نقشهای میکشند؛ نقشه عملیات نصرا...! اجتماع مردم در اینجا فقط ملی نیست، بلکه امتی است. یمنیها را میبینی که با خنجر یمنی در دست آمدهاند؛ همانها که دریا را به رنگ خون دشمنان تضمین کردهاند. عراقیها را میبینی که با پرچمهای حشدالشعبی قدم برمیدارند. افغانستانیها، سوریها و فلسطینیها را هم میتوانی در میان جمعیت پیدا کنی. در کنار من، مردی که چفیه فلسطینی بر گردن دارد، زیر لب شعری به عربی میخواند و در دستش پرچم فلسطین را نگه داشته است. کمی آنسوتر، چند نفر از مجاهدان انصارا... یمن ایستادهاند، با همان لبخند همیشگیشان که گویی معنای خاصی دارد؛ لبخندی که در دلش هزاران حرف نگفته نهفته است. اینجا، مرزهای جغرافیایی از بین رفته است. هرکس به زبان خودش سخن میگوید، اما همه یک حرف دارند: مقاومت ادامه دارد، همان مقاومتی که استادش سیدحسن بارها برای مردم مشق کرد. آخرین باری که به لبنان آمدم خبر دیدار حسین امیرعبداللهیان وزیرامورخارجه و سیدحسن نصرا...دبیرکل حزبا... لبنان را مخابره کردم. جای خالی آنها روی ذهنم رژه میرود و هنوز پذیرفتن نبودنشان برایم سخت است. تصمیم گرفتم خودم را با گرفتن عکسهایی از کودکان لبنانی سرگرم کنم، شاید چند دقیقهای غم نبود سید را از ذهنم دورکنم.کمی آنسوتر، پسربچهای ایستاده بود که لباسی مشکی به تن داشت وتصویری ازامام خمینی(ره)را روی سینهاش چسبانده بودند.همان تصویری که برای ما ایرانیها یادآور روزهای دفاع مقدس است، وقتی رزمندگان بسیجی با همین عکسها به سمت میدان نبردسرازیر میشدند.خورشید ظهر که به وسط آسمان رسید، ورزشگاه کمیل شمعون مملو از جمعیت شد. سرودها یکی پس از دیگری پخش میشدند و شور عجیبی در میان مردم جریان داشت. لحظاتی بعد، پیام رهبر معظم انقلاب قرائت شد. با شنیدن نام امام خامنهای، ناگهان فریاد لبیک یا خامنهای از جمعیت بلند شد و ورزشگاه را لرزاند. دقایقی بعد نوبت به سختترین لحظه رسید. تابوتهای زردرنگ با تصاویر سیدحسن و سیدهاشم روی دستان عاشقان، در میان امواج خروشان جمعیت حرکت کردند و یادآور این شعر شدند که: گویی به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود. لحظهای که تابوتها وارد ورزشگاه شد، صدای شیون و گریه همه جا را پر کرد. مادران، کودکان، مردان و زنان و جوانان... بر سر و سینه میزدند. چه تصویر آشنایی! این قاب را چند سال قبل در خیابان انقلاب تهران تجربه کرده بودم. روزی که مردم داغدار شهید سلیمانی بودند. تابوت شهدا چون مروارید بر امواج دریای جمعیت حرکت میکرد. در همین بین، ناگهان صدایی در آسمان پیچید. جنگندههای صهیونیستی، از دور نمایان شدند. برای لحظاتی، شک داشتم چه اتفاقی درحال رخ دادن است.چند نفر از میان جمعیت فریاد زدند الموت لاسرائیل و پشت سر آن در ورزشگاه شور دیگری دمیده شد. قاتل به صحنه جرم برگشته بود و منتقمان نه مرعوب که باانگیزه، هل من مبارز میطلبیدند. در کسری از ثانیه، همه ورزشگاه یکصدا شدند.شعارها بلندتر و بلندتر شد و خشم مردم، شعلهورتر. جنگندهها، دیوار صوتی را شکستند. موج صدا در فضا پیچید، اما کسی قدمی عقب نگذاشت. گویی همه ایستاده بودند تا پیامی روشن به دشمن بدهند: اینجا پایانی در کارنیست. این وداع، آغاز یک بیعت در مسیر مقاومت است.
رئیسجمهور: حزبا...همچنان زنده است
دکتر مسعود پزشکیان،رئیسجمهور کشورمان درجلسه دیروز هیأت دولت، با گرامیداشت یاد مجاهد بزرگ جبهه مقاومت، شهید سیدحسن نصرا... و دیگر مبارزان فداکاری که در برهه اخیر توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند، گفت: فقدان شهید نصرا... گرچه فاجعه بسیار بزرگی است، اما خللی در مسیر مقاومت ایجاد نخواهد کرد واینکه تصور کردند با شهادت این مجاهد بزرگ کار مقاومت یکسره خواهدشد، خیال خامی بیش نیست؛حزبا...همچنان زنده است وقویتر ومستحکمتر این مسیر پرافتخار را ادامه خواهد داد.وی تصریح کرد: یقینا تا ظلم و تجاوزگری و زورگویی هست، بزرگ مردانی همچون شهید نصرا... خواهند بود که در مقابل آن ایستادگی کنند و اجازه نخواهند داد اهداف شوم زیادهخواهان وستمگران تحقق یابد.رئیسجمهورهمچنین دیشب در مراسمی که برای بزرگداشت شهدای بزرگ مقاومت در مصلای تهران برگزار شده بود حضور یافت.
عبدالرضا هادیزاده نائینی - دبیر گروه سیاسی
رئیسجمهور: حزبا...همچنان زنده است
دکتر مسعود پزشکیان،رئیسجمهور کشورمان درجلسه دیروز هیأت دولت، با گرامیداشت یاد مجاهد بزرگ جبهه مقاومت، شهید سیدحسن نصرا... و دیگر مبارزان فداکاری که در برهه اخیر توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند، گفت: فقدان شهید نصرا... گرچه فاجعه بسیار بزرگی است، اما خللی در مسیر مقاومت ایجاد نخواهد کرد واینکه تصور کردند با شهادت این مجاهد بزرگ کار مقاومت یکسره خواهدشد، خیال خامی بیش نیست؛حزبا...همچنان زنده است وقویتر ومستحکمتر این مسیر پرافتخار را ادامه خواهد داد.وی تصریح کرد: یقینا تا ظلم و تجاوزگری و زورگویی هست، بزرگ مردانی همچون شهید نصرا... خواهند بود که در مقابل آن ایستادگی کنند و اجازه نخواهند داد اهداف شوم زیادهخواهان وستمگران تحقق یابد.رئیسجمهورهمچنین دیشب در مراسمی که برای بزرگداشت شهدای بزرگ مقاومت در مصلای تهران برگزار شده بود حضور یافت.
عبدالرضا هادیزاده نائینی - دبیر گروه سیاسی