به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در آستانه برگزاری جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، در یک نشست خبری در ژاپن بار دیگر به مطرح کردن اتهاماتی علیه تهران پرداخت. گروسی در اظهاراتی تأکید کرد که ایران باید اثبات کند که به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای نیست و آژانس باید خود اقدام به راستیآزمایی این ادعاها کند. این سخنان در حالی مطرح میشود که ایران همواره تأکید کرده است که برنامه هستهایاش صرفاً برای اهداف صلحآمیز است و حداکثر همکاری را نیز با آژانس داشته تا حدی که بر اساس بیانیه واکنشی سازمان انرژی اتمی یک چهارم بازرسیهای آژانس از ایران صورت گرفته است. در طی این حجم بازرسی اکنون این آژانس است که اگر ادعایی میکند باید شواهد آن را ارائه دهد نه اینکه هر بار با اتهامزنی توپ را در زمین ایران بیندازد. اتهامزنیها به ایران و چشمپوشی از خطاهای علنی متحدان غرب دلیل کافی برای اثبات این مدعاست که آژانس برای اعمال بازرسیهای شدید بر ایران صرفاً مناسبات سیاسی را مد نظر قرار میدهد و مناسبات سیاسی سیال خود را نیز با رویکرد سیاسی دولتهای مختلف در آمریکا هماهنگ میکند.
البیّنه علی المدّعی
مدیرکل آژانس درحالی از ایران میخواهد که اثبات کند به دنبال تسلیحات هستهای نیست، که پیش از این نیز با صدور قطعنامهای آژانس از ایران خواسته بود تا توضیحاتی درباره ذرات اورانیوم یافت شده در دو سایت هستهای در ایران بدهد. واکنش سازمان انرژی اتمی ایران به اظهارات گروسی نیز جالب توجه است. در بیانیهای که از سوی این سازمان منتشر شده، از مدیرکل آژانس خواسته شده است که بهعنوان یک مقام بینالمللی، باید همواره بیطرفانه و حرفهای عمل کند. این بیانیه تأکید دارد که آژانس باید فارغ از هر گونه فشار سیاسی، بهطور مستقل و منصفانه به بررسی برنامه هستهای ایران بپردازد. سازمان انرژی اتمی ایران همچنین اشاره کرده است که حدود یک چهارم از کل بازرسیهای آژانس به تأسیسات هستهای ایران اختصاص یافته است، در حالی که ایران تنها حدود سه درصد از تأسیسات هستهای جهان را در اختیار دارد. این نکته بهویژه در شرایطی که ایران همواره از شفافیت در برنامه هستهای خود سخن گفته، اهمیت زیادی دارد. یکی از نکات جالب در این میان، بحث درباره اصل برائت است. طبق اصول حقوقی، اثبات عدم انجام یک عمل مجرمانه بر عهده مدعی است، نه بر عهده متهم. این بدیهیترین اصل حقوقی است که در بسیاری از سیستمهای قانونی جهان پذیرفته شده است. بر این اساس، این آژانس است که باید بر اساس شواهد و مدارک موجود، اثبات کند که ایران در برنامه هستهای خود انحرافی داشته است. در حالی که ایران همچنان بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تأکید میکند، آژانس و کشورهای غربی در جستجوی پاسخ به سؤالات مربوط به فعالیتهای هستهای ایران هستند.
گروسی پایش را از گلیم نظارتی درازتر میکند
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیش از این نیز در اظهار نظرهایی اعلام کرده بود که توافق هستهای ایران، معروف به برجام، دیگر کارآمد نیست و باید به فکر جایگزینی برای آن باشیم. این اظهارات در حالی مطرح شده است که برجام، توافقی است که در سال 2015 میان ایران و شش قدرت جهانی (آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد) به امضا رسید. هدف اصلی این توافق، محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها و پذیرش نظارتهای شدیدتر از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. اما بهتدریج و به ویژه پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ در سال 2018، این توافق با چالشهای جدی مواجه شد. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اظهارات خود، به صراحت اعلام کرده است که توافق هستهای ایران دیگر برای رسیدگی به برنامه هستهای این کشور کارآمد نیست. گروسی در ادامه گفته است که باید با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی جدید، جایگزینی مناسب برای برجام پیدا کرد. این درحالی است که اساساً کارآمدی برجام به مدیرکل آژانس ارتباطی نداشته و این نهاد صرفاً وظیفه نظارت بر اجرای آن و گزارش دهی به اعضای برجام را دارد و نه اظهارنظرهای سیاسی و رسانهای همسو با مواضع غرب.
اجرای برجام منوط به بازگشت اعضای خاطی است نه ایران
یکی از دلایل اصلی که گروسی به عدم کارآمدی برجام اشاره کرده، ذخایر اورانیوم غنیشده ایران تا خلوص 60 درصد است این میزان غنیسازی، فراتر از محدودیتهای تعیینشده در برجام است. طبق توافق برجام، ایران تنها مجاز به غنیسازی اورانیوم تا سطح 3.67 درصد بود و میزان ذخایر اورانیوم غنیشده ایران نیز باید محدود به 300 کیلوگرم میشد. این مسئله پس از خروج ایالات متحده از برجام و تصمیم ایران برای کاهش پایبندی به تعهدات خود در راستای پاسخ به سیاستهای خصمانه آمریکا و متحدانش، به یکی از مسائل حساس در مذاکرات هستهای ایران تبدیل شده است.
با این حال، گروسی و دیگر مقامهای آژانس بر این باورند که حفظ توافق هستهای ایران و نظارتهای آژانس بر این برنامه، همچنان یک ضرورت است تا از گسترش سلاحهای هستهای در منطقه جلوگیری شود. از سوی دیگر، ایران این اقدامات را در پاسخ به سیاستهای تحریمی و خروج آمریکا از برجام انجام داده و همواره تأکید کرده است که در صورت بازگشت طرفین به توافق و رفع تحریمها، ایران نیز به تمامی تعهدات خود باز خواهد گشت. ایران در این زمینه اعلام کرده است که تصمیمات خود را در چهارچوب توافق هستهای اتخاذ کرده و در صورت احیای کامل برجام، هیچگونه تخطی از اجرای برجام نخواهد داشت.
گروسی سیّالی که خود را با ظرف آمریکا همشکل میکند
در شرایطی که گروسی به عدم کارآمدی برجام اشاره کرده است، توجه به رویکردهای سیاسی و تحولات ژئوپلیتیکی نیز مهم است. بهویژه با توجه به انتخابات اخیر در ایالات متحده و تغییرات در سیاست خارجی این کشور، مواضع گروسی تغییرات قابل توجهی داشته است. یکی از مسائل مهم در این زمینه، بحث مربوط به مکانیسم ماشه است. مکانیسم ماشه، بهعنوان یک ابزار پیشبینی شده در برجام، به این صورت عمل میکند که در صورتی که یکی از طرفین توافق به تعهدات خود عمل نکند، طرف مقابل میتواند به طور خودکار تحریمهای بینالمللی را بازگرداند. ایران از ابتدا نگرانیهایی درباره استفاده احتمالی طرفهای غربی از آن داشته است. با نزدیک شدن به دهمین سالگرد برجام، ایالات متحده تحت ریاستجمهوری ترامپ تلاش میکند تا مکانیسم ماشه را فعال کند و مانع از لغو قطعنامههای ضد ایرانی در سازمان ملل شود. به همین دلیل نیز آژانس ممکن است دوباره بهطور جدی به موضوعات حساستر برنامه هستهای ایران بپردازد. سخنان گروسی مبنی بر اینکه برجام دیگر کارآمد نیست و باید به فکر جایگزینی برای آن باشیم، نشاندهنده همین نکته است. یکی از مهمترین بهانهجوییهای آژانس در مواجهه با ایران موضوع پروندههای پادمانی است. در 6 سال گذشته دو مورد از پروندههای پادمانی ایران حلوفصل شد و آژانس بهصورت رسمی تأیید کرد که ایران همکاریهای لازم را انجام داده است. اما در سالهای اخیر، دو موضوع باقیمانده که در مورد آنها نیز تهران بارها توضیحات لازم را ارائه کرده است، روی میز قرار گرفته و غربیها و آژانس تلاش میکنند تا از این مسائل بهعنوان ابزاری برای فشار بر ایران استفاده کنند. ایران استدلال میکند اگر مسائل مهمی در این پروندهها وجود داشت، دو موضوع قبلی نیز بسته نمیشدند. این درحالی است که آژانس بر موضع خود پافشاری و اعلام میکند حتی وجود چند گرم مواد هستهای اظهارنشده نیز دارای اهمیت است. ایران در پاسخ، این استدلال را مطرح میکند که وقتی کشور هزاران کیلوگرم مواد هستهای تحت نظارت دارد، چند گرم مواد مربوط به دهههای گذشته نمیتواند دلیلی برای تداوم فشارها باشد. یکی از دو موضوع باقیمانده از پروندههای پادمانی قبلاً حل شده بود، اما پس از سفر گروسی به وین، این موضع تغییر کرد و مجدداً در دستور کار قرار گرفت. این مسأله نشان میدهد کشورهای غربی بر آژانس فشار وارد کردهاند تا موضوعات پادمانی را زنده نگه دارد. آژانس بهجای برخورد فنی و حرفهای، تحتتأثیر ملاحظات سیاسی قرار گرفته و درنتیجه، رفتار آن تابعی از خواستههای کشورهای غربی شده است.
در مورد ذرات اعلام نشده سئول نظری ندارید آقای گروسی!
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به عنوان نهاد نظارتی اصلی بر اجرای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، وظیفه دارد تا برنامههای هستهای کشورهای مختلف را تحت نظارت خود قرار دهد. این نظارتها که با ادعای اطمینان از اینکه هیچ کشوری به دنبال تولید سلاح هستهای نباشد، انجام میشود در مورد ایران با سایر کشورها با تبعیضی آشکار اعمال میشود. یکی از مهمترین چالشها در روابط ایران و آژانس، این است که ایران با وجود همکاریهای مداوم و شفافیت در زمینه برنامه هستهای خود، تحت نظارتهای شدیدتر و فشارهای سیاسی بیشتری قرار دارد. این در حالی است که برخی کشورها که برنامههای هستهای مشکوک یا حتی اعلامنشده دارند، با برخوردهای ملایمتری از سوی آژانس روبرو میشوند. بهطور مثال، در حالی که ایران تحت نظارتهای دقیق و مکرر آژانس قرار دارد، برخی کشورهای دیگر که سیاستهای مشابهی را دنبال میکنند، از نظارتهای کمتر سختگیرانه بهرهمند میشوند. یک نمونه بارز از این تفاوت برخوردها، مربوط به کره جنوبی است. در سال 2004، کره جنوبی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه داد مبنی بر اینکه در سالهای 1982 و 2000، آزمایشهای غنیسازی اورانیوم در مقیاس آزمایشگاهی و بدون اطلاع دولت انجام شده است. این آزمایشها شامل غنیسازی اورانیوم تا سطح 77 درصد در سال 2000 بود که توسط گروهی از دانشمندان و بدون اطلاع مقامات دولتی انجام شد. با این حال، آژانس در واکنش به این گزارش، تنها به نظارت بیشتر بر تأسیسات هستهای کره جنوبی بسنده کرد و هیچ اقدام جدیای برای فشار به این کشور انجام نداد. این برخورد ملایم با کره جنوبی در مقایسه با برخورد سخت آژانس با ایران، نشاندهنده تفاوتهای قابل توجه در سیاستهای آژانس و برخورد آن با کشورهای مختلف است.
متحدان غرب مجوز ایجاد آلودگی هستهای دارند
همچنین پس از حادثه نیروگاه فوکوشیما در سال 2011، نظارتها و بازرسیهای آژانس بر تأسیسات هستهای ژاپن افزایش یافت. این نظارتها با هدف اطمینان از ایمنی و جلوگیری از نشت مواد رادیواکتیو انجام میشود. در سالهای اخیر، موضوع تخلیه آبهای آلوده نیروگاه فوکوشیما به اقیانوس، نگرانیهای بینالمللی را برانگیخته است. آژانس در این زمینه نقش مشاورهای داشته و نظارتهایی را بر این فرایند اعمال کرده است. با این حال، برخی کشورها مانند چین، نظارتهای آژانس را در این زمینه ناکافی و فاقد استقلال دانستهاند. در حالی که ژاپن پس از حادثه فوکوشیما تحت نظارتهای آژانس قرار دارد، میزان و شدت بازرسیها در مقایسه با ایران کمتر است. ایران با وجود همکاریهای گسترده، تحت بازرسیهای مکرر و دقیقتری قرار دارد. گزارشهای آژانس درباره برنامه هستهای ایران، اغلب با ابراز نگرانی و درخواست برای شفافسازی بیشتر همراه است. در مقابل، گزارشهای مربوط به ژاپن بیشتر بر همکاری و ارائه مشاوره متمرکز است.
اسرائیل هم نظارت نمیشود هم مشاوره نظارتی میدهد!
علاوه بر این، یکی دیگر از چالشهای جدی در رابطه با نظارت آژانس بر برنامه هستهای کشورهای مختلف، مسئله اسرائیل است. اسرائیل عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) نیست و بنابراین تعهدی برای پذیرش نظارتهای آژانس ندارد. تأسیسات هستهای اسرائیل، بهویژه تأسیسات هستهای دیمونا، یکی از نقاط اصلی نگرانیها در رابطه با برنامه هستهای این کشور است. اسرائیل هیچگاه بهطور رسمی داشتن سلاح هستهای را تأیید نکرده است، اما بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این کشور دارای کلاهکهای هستهای است. با این حال، آژانس هیچگونه نظارت مستقیمی بر تأسیسات هستهای اسرائیل ندارد و این کشور از بازرسیهای آژانس معاف است. این درحالی است که مبنای بسیاری از اتهامزنیهای آژانس به ایران گزارشهای جعلی است که سازمانهای جاسوسی وابسته به اسرائیل به آژانس ارائه داده و حتی نتانیاهو دامنه این اتهامات را به سازمان ملل نیز کشانده است. در حالی که ایران تحت شدیدترین نظارتها قرار دارد، اسرائیل که برنامه هستهای خود را به طور پنهانی ادامه میدهد، از بازرسیهای آژانس معاف است. این تفاوت برخوردها ناشی از فشارهای سیاسی و حمایتهای بینالمللی از اسرائیل، بهویژه از سوی ایالات متحده، است و همزمان ایران در مواجهه با فشارهای بینالمللی و انتقادهای مداوم از برنامه هستهای خود، مجبور به پذیرش نظارتهای دقیق آژانس شده است.
با بمبسازها کاری ندارید؟
فرانسه، انگلیس و ایالات متحده هر سه عضو پیمان NPT هستند و بهطور رسمی برنامه هستهای خود را تحت نظارتهای آژانس قرار دادهاند. این کشورها بهطور قانونی متعهد به عدم گسترش سلاحهای هستهای هستند و برنامههای هستهای خود را بهطور شفاف گزارش میدهند. با این حال، بهدلیل وضعیت خاص این کشورها بهعنوان قدرتهای هستهای رسمی، نظارتها بیشتر بر روی تأسیسات هستهای صلحآمیز و غیرنظامی آنها متمرکز است و هیچگونه بازرسی شدید یا نظارت گستردهای از تأسیسات هستهای نظامی آنها انجام نمیشود.
تفاوتهای برخورد آژانس با ایران و کشورهای دیگر، نشاندهنده مشکلات ساختاری و سیاسی موجود در نظام نظارتی آژانس است. در حالی که ایران تحت شدیدترین فشارها قرار دارد، کشورهای دیگر که در برخی موارد حتی برنامههای هستهای مشکوک دارند، از نظارتهای کمتری برخوردارند. این تفاوتها، علاوه بر ایجاد احساس بیعدالتی برای ایران، نشاندهنده این است که آژانس تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و فشارهای بینالمللی قرار دارد و قادر نیست همواره با یک رویکرد فنی و بیطرفانه به مسائل هستهای کشورهای مختلف بپردازد.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
∎