خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ کاهش جمعیت و فرزندآوری معضلی است که امروزه دنیا با آن دست و پنجه نرم میکند و بسیاری از کشورهای جهان با آن درگیر هستند. کشور ما هم از این موضوع مستثنی نیست. کارشناسان زیادی نسبت به بسته شدن پنجره جمعیتی در ایران هشدار داده و اعلام کردهاند ایران رو به سالمندی است و باید چارهای دقیق و درست اندیشید. البته تشکیل ستاد ملی جمعیت و تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت از جمله اقداماتی است که در سالهای اخیر برای این موضوع انجام شده است در باره این موضوع به سراغ مرضیه وحید دستجردی دبیر ستاد ملی جمعیت رفتیم که مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید:
با توجه به خطر پیری جمعیت و راهکارها و قوانین مربوط به آن، کشور ما امروز در چه شرایطی است؟
ما قوانین خوبی در این زمینه داریم. سیاستهای کلی جمعیت در سال ۹۳ توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد و قانون جوانی جمعیت هم در آبان سال ۱۴۰۰ در مجلس تصویب و به همه دستگاههای مربوطه ابلاغ شد. این قانون همه جانبه ۷۳ ماده دارد و تکالیف بسیار فراوانی را بر همه دستگاههای کشور در زمینه جمعیت بار کرده است.
در حال حاضر حدود ربع قرن یعنی ۲۵ سال است که در این مسیر حرکت میکنیم یعنی تعداد فرزند به ازای هر زن در کشور ما زیر سطح ۲.۱ است
امروزه ۸۳ کشور دنیا هم مثل ما مسائل و معضلات جمعیتی دارند. نرخ رشد جمعیت در برخی کشورها به حدی پایین است که زیر سطح جایگزینی حرکت میکنند. سطح جایگزینی یعنی باید تعداد فرزند به ازای هر زن بالای ۲.۱۰ باشد که به طور معمول ۲.۱۸ درصد مطرح میشود. در حال حاضر حدود ربع قرن یعنی ۲۵ سال است که در این مسیر حرکت میکنیم یعنی تعداد فرزند به ازای هر زن در کشور ما زیر سطح ۲.۱ است.
۸۳ کشور دیگر دنیا هم مانند ما این وضعیت را دارند و همه میخواهند خودشان را به طریقی با سیاستها، برنامهها و قوانین از این چاله جمعیتی خارج کنند. کشورهای اروپایی بیش از ۵۰ سال است که درگیر این مسئله هستند.
چه عوامل بر کاهش فرزندآوری اثرگذار است؟
ما باید در ابتدا ارزیابی کنیم و علت را بیابیم. زمانی میگفتند شهرنشینی، سطح سواد بالاتر، کاهش مرگ و میر نوزادان، افزایش اشتغال خانمها و جایگاه زنان مواردی است که منجر به کاهش رشد جمعیت میشود. یا مسائل اقتصادی را در این موضوع مهم میدانستند و کسانی که از نظر اقتصادی وضعیت بهتری دارند رشد جمعیت را یا بیشتر یا کمتر میکنند. اما امروز تقریباً همه این تئوریها تا حدی به بن بست خورده است. به گونهای که ما میبینیم که کشورهای فقیر مانند نپال، میانمار جنگ زده هم نرخ رشد جمعیتشان به حدی پایین است که زیر سطح جایگزینی رفتهاند.
تجربیات دنیا نشان داده که مسئله اقتصادی یا فقر خیلی مؤثر نیست. البته چون افراد متفاوت هستند و سلایق و طرز فکرها متفاوت است و هر کدام از این تئوریهایی که برای مسئله کاهش جمعیت مطرح میشود اینها برای یک گروه، صنف و قشری از مردم جواب میدهد. مثلاً از سال ۱۹۹۶ به بعد این تئوری مطرح شد که گفتند زنان و تعداد فرزندانی که یک زن میخواهد داشته باشد اهمیت دارد. به طوری که اگر یک خانمی بخواهد سه فرزند داشته باشد، همان تعداد را به دنیا میآورد. ولی بعد گفتند که خانواده خیلی مهم است. یعنی زن و شوهر هر دو خیلی مهم هستند در حال حاضر بیشتر گفته میشود که ما دچار تغییری در رویکردها و نگرشها شدهایم و این رویکرد و نگرش ابتدا در رویکرد خانوادگی یعنی در مسئله تشکیل خانواده و ازدواج خود را نشان میدهد.
تغییر رویکردها و نگرشها در سبک زندگی چه اثراتی میتواند بر فرزندآوری و افزایش جمعیت داشته باشد؟
به عنوان مثال رواج بدون همسری متأسفانه مانند آن چیزی که در دنیا وجود دارد، در ایران هم اتفاق افتاده است. ازدواج در سنین بالاتر به طوری که ۴۶ درصد مردان و ۲۵ درصد زنان ما تا ۳۰ سالگی ازدواج نکردهاند.
برخی مسائل دیگر که از معضلات امروز است مثل رواج همباشی و مسائلی از این قبیل که در حقیقت این تغییر نگرشها به ازدواج و به تشکیل خانواده نتایجی دارد که منجر به تغییر در نگرش نسبت به فرزندآوری هم میشود. به گونهای که برخی فرزند را دردسر و مشکل حساب میکنند. برخی ترجیح میدهند فرزندآوری را به تأخیر بیندازند. میدانیم که بهترین سن باروری برای خانمها بین ۲۰ تا ۳۰ سال است. نهایتاً بگوییم تا ۳۵ سال بعد از ۳۹ و ۴۰ سال چون ذخیره تخمدانی کاهش پیدا میکند باروری خانمها کاهش پیدا میکند. بعد از این سنین اگر خانمها بخواهند باردار شوند به سختی و با درمانهای ناباروری باید اتفاق بیفتد. مسئله کاهش نرخ رشد جمعیت یک فاکتور تنها ندارد و مولتی فاکتوریال بوده و عوامل مؤثر در آن بسیار زیاد و متعدد هستند
وقتی که یک فردی به خانوادههای اطراف خود نگاه میکند و میبیند که همه خانوادهها کوچک هستند یا تک فرزندند یا یک نفر، دو نفر در خانواده وجود دارد، گمان میکند که خودش هم باید همینطور باشد. اگر تئوریهای مختلف را در نظر بگیریم متوجه میشویم که مسئله کاهش نرخ رشد جمعیت یک فاکتور تنها ندارد و مولتی فاکتوریال بوده و عوامل مؤثر در آن بسیار زیاد و متعدد هستند.
به نظر شما در برابر این عوامل متعدد چه راهکارهایی را باید در پیش بگیریم؟
ما اگر میخواهیم نسخه هم بپیچیم باید بستههای سیاستی متعدد و متناسب با این مشکلات و اقشار متعدد داشته باشیم. پس میبینید که در برخی زمانها باید مشوقهایی در نظر گرفت، در جاهایی باید مسائل مربوط به مسکن و خانه حل شود و یک جاهایی باید قوانین مربوط به کار منعطف شود. مثلاً برای خانمها و آقایان باید مرخصی زایمان در نظر گرفت. باید برای کودکان مراکز مراقبت و نگهداری مانند مهد کودک و پیش دبستانی ایجاد شود. حتی بعد از مدرسه برای خانمهایی که شاغل هستند در شیفتهای عصر و شب مراکز نگهداری در نظر بگیریم.
البته همه اینها را تا حدی در قانون جوانی جمعیت داریم. ولی اشکال در عدم اجرای درست آنها است.
در دنیا این تجربه وجود دارد که برای خانمها قوانین متناسب با شغلشان گذاشته شود به طوری که این شغل منعطف باشد. یعنی فرد بتواند مرخصی بگیرد تابه فرزندانش برسد و البته شغل، سمت یا پست خود را از دست ندهد. ما باید قانون کار را بر اساس جمعیت مجدداً تنظیم کنیم. این خیلی مؤثر است و در بسیاری از کشورهای دنیا با این روشها توانستهاند تا حدی رشد جمعیت داشته باشند. باید برای خانمها قوانین متناسب با شغلشان گذاشته شود به طوری که این شغل منعطف باشد. یعنی فرد بتواند مرخصی بگیرد تابه فرزندانش برسد و البته شغل، سمت یا پست خود را از دست ندهد
خوشبختانه ما در قانون جوانی جمعیت مرخصی زایمان را به ۹ ماه رساندیم که قبلاً ۶ ماه بود. مرخصی والدین در دنیا وجود دارد اگر خانم شش ماه مرخصی دارد همسرش هم شش ماه مرخصی داشته باشد زیرا وقتی خانم میبیند که همسرش در آن شش ماه مرخصی کمکش میکند برای به دنیا آوردن فرزند دوم و سوم هم تشویق میشود. علاوه بر این وقتی که یک مرد در زمان مرخصی از فرزند نگهداری میکند ارتباط پدر و فرزند تقویت میشود و برای آینده زندگی هم خیلی خوب است.
در مورد مردان تجربههای دنیا میگوید که برای تولد فرزند اولشان صبر میکنند تا یک شغل پایدار و مسکن داشته باشند. یعنی این دو مورد برای مردان، برای فرزند اول خیلی مهم است. به همین دلیل میبینیم آقایان به خاطر شغل پایدار و مسکن ازدواج را هم به تأخیر میاندازند. بنابراین کشور ما باید در امر اشتغالزایی برای آقایان و خانمها تلاش کند.
در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت برای مسائل اقتصادی از جمله مسکن چه تمهیداتی در نظر گرفته شده است؟
در قانون جوانی جمعیت در زمینههای مختلف مانند مسکن و واگذاری زمینهای تا ۲۰۰ متر در نظر گرفته شده و چیزی حدود ۷۰ هزار زمین تا به حال واگذار شده است. آمادهسازی زمینها بسیار هزینهبر است و در مناطقی مثل تهران موفق نبوده است، چون در شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر تعداد زمینهایی که دارای آن مشخصات باشند کم است و دستگاههایی که با واگذاری زمین باید موافقت کنند هم حدود ۳۰ دستگاه است. به همین دلیل فقط ۲۵۰۰ قطعه زمین در تهران داده شده است و خانوارهایی که پشت نوبت هستند تقریباً چیزی حدود ۲۷۰ هزار نفر است.
علت اینکه اینها این زمینها در اختیارشان قرار نگرفته مشکلات اساسی در این زمینه است. یکی از این مشکلات هزینههای فراوان است. من با وزارت راه، مسکن و شهرسازی صحبت کردم و گفتند ما تاکنون حدود ۴۰ همت برای آماده سازی هزینه کردهایم و هر زمین دیگری هم بخواهیم واگذار کنیم به همین مقدار نیاز داریم. علاوه بر این دستگاههای متعدد حدود ۳۰ دستگاه هستند که باید اجازه بدهند تا این زمینها به مردم تعلق بگیرد. به نظر میرسد که مسئله واگذاری زمین نیاز به یک بازنگری جدی دارد و اگر بخواهد انجام شود حتماً باید تسهیلاتی در این زمینه صورت گیرد.
برای تأمین بودجه در خصوص ازدواج و فرزندآوری و ارائه تسهیلات هم برنامهای دارید؟
مسئله دیگر وام ازدواج و وام فرزندآوری است که برای این موضوع بنده در همین روزهای اول شروع به کار خود دستگاههای مختلف دولتی را دعوت کردم. مدیر کل بانک مرکزی در گزارشی اعلام کرد که اگر باید ۱۰۰ درصد وام ازدواج را پرداخت میکردند، به علت متقاضیان زیاد ۱۵۷ درصد پرداخت شده است یعنی ۵۷ درصد بالای سقفی که برای این وام در نظر گرفته بودند. پس بنابراین بانکهای عامل تا الان وام پرداخت کردند اما به علت ثبت نام زیاد اعتبارات آن سال تمام شده و نتوانستند پرداخت کنند. ثبت نامها آنقدر زیاد بوده که برای سال آینده هم ثبت نام کردهاند. بعد از اینکه سقف سال ۱۴۰۴ هم پر شد، بانکها دیگر ثبت نام مجدد انجام ندادهاند.
بنابراین برای پرداخت این وام ما اگر بخواهیم به این میزانی که تاکنون پرداخت شده وام بدهیم به یک بودجه خیلی خوب نیاز دارد که دولت باید کنار بگذارد و البته مجلس هم تصویب کند تا بتوانیم این صف طولانی پشت نوبتیهای وام ازدواج را پاسخگو باشیم. پس نیاز است که ما در حوزه تأمین اعتبار تلاش کنیم. اگر بخواهیم به این میزانی که تاکنون پرداخت شده وام بدهیم به یک بودجه خیلی خوب نیاز دارد که دولت باید کنار بگذارد و البته مجلس هم تصویب کند تا بتوانیم این صف طولانی پشت نوبتیهای وام ازدواج را پاسخگو باشیم
در دنیا مثل کشورهای اروپایی، ژاپن، کره و غیره به شدت وارد مسئله فرزندآوری شدهاند و یک اعتبار خیلی جدی و بزرگی را برای فرزندآوری قرار دادهاند. در همین کشورها بین حدود ۳ تا ۴ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به فرزندآوری اختصاص دادهاند. ما اگر این کار را نکنیم نمیتوانیم وام فرزندآوری و ازدواج را بدهیم، نه میتوانیم آماده سازی مسکن را داشته باشیم.
ما در حال حاضر در جلساتی با دستگاهها، وزرا و رؤسای سازمانها به دنبال راهی برای افزایش اعتبارات در این زمینه هستیم که بتوانیم این سطح را بالاتر ببریم و به این نیازهای مردم پاسخ بدهیم. تا به گونهای نباشد که مردم سرخورده شده و دست خالی از بانکها برگردند و اعتمادشان نسبت به کل سیستم ما از بین برود و ما این سرمایه اجتماعی را از دست بدهیم.
تقریباً در قسمتهای مختلفی که باید یک اتفاقاتی میافتاد، ناقص مانده و علت اصلی هم این بوده که اعتبارات لازم برای آن دیده نشده است. لذا ما یک اصلاح خیلی جدی نیاز داریم. باید منابعمان را با مصارفمان بسنجیم و اولویتبندی کنیم که اعتبارات به کجا تخصیص داده شود.
ما در حال حاضر یک شورایی در دبیرخانه جمعیت به نام شورای اندیشه ورزی جمعیت ایجاد کردهایم تا بتوانیم مسائل، مشکلات و عملکردهای مختلف در زمینه این ۷۳ ماده در قانون جوانی جمعیت را بررسی کنیم و به دنبال راه حل آن باشیم. البته خود قانون منابع خیلی خوبی مانند یک درصد بودجه هزینهای همه دستگاهها را در نظر گرفته است. اما این بودجه تأمین نشده یا تخصیص داده نشده و در این سه سال هم پیگیری نشده بود که ما بنا داریم موارد مختلف در این قانون را پیگیری کنیم.
برخی معتقدند حمایتهایی که در این خصوص مطرح میشود جنبه شعاری دارد و قابلیت اجرا ندارد. این موضوع تا حدی در خصوص اختصاص مسکن و خودرو در ازای فرزندآوری مشهود است. آیا اقدام اساسی در این خصوص قرار است صورت گیرد؟
در موضوع مسکن که در این قانون بحث واگذاری زمین در نظر گرفته شده است. در این زمینه حدود ۱۶ هزار زمین دیگر تا پایان سال تخصیص خواهند داد. که این تعداد به علاوه بیش از ۷۰ هزار زمین قبلی تقریباً میتوانیم بگوییم حدود ۹۰ هزار زمین تحویل داده شده است. ولی ۲۷۰ هزار نفر پشت نوبت هستند. پس باید روی این قسمت از قانون کار شود. افراد دست اندرکار میگویند که وقتی ما زمینهای اطراف تهران را بخواهیم آماده سازی کنیم، قیمت این زمین در اطراف تهران سه برابر قیمت سایر زمینهای نقاط دیگر کشور است و چیزی حدود ۶ میلیارد تومان میشود.
برخی در وزارتخانه مربوطه میگویند که این قانون دست ما را بسته و ما نمیتوانیم به طریق دیگری این زمین را در اختیار مردم بگذاریم. بنابراین اینها راه حلهای اختصاصی دارد.
در زمینه خودرو هم متأسفانه هیچ اتفاق مهمی نیفتاد و اظهار کردند که کسانی که خودرو دریافت میکنند میفروشند و این تبعاتی خواهد داشت. یعنی این هم یک عامل شد که این کار اصلاً انجام نشود. یعنی یا حذف شد یا به کندی صورت میگیرد. ما باید دستگاهها را ملزم کنیم. این مواد قانونی لازم الاجرا است. ما در ستاد جمعیت از وزیر صمت خواستیم که یکی از نمایندگانشان به همراه معاون مربوطه خود را بفرستند اما نیامدند. در جلسه ما با دستگاهها وزارت اقتصاد هم شرکت نکرد. در خصوص تعلل و قصور این دستگاهها بازرسانی هستند که اینها باید بر حسن اجرای قانون نظارت کنند
لذا باید پیگیری کنیم. در خصوص تعلل و قصور این دستگاهها بازرسانی هستند که اینها باید بر حسن اجرای قانون نظارت کنند. ریاست جمهوری، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی دستگاههای نظارتی هستند. ما فعلاً میخواهیم با دستگاهها دوستانه وارد کار شویم اما برخی از دستگاه اگر تعلل کنند حتماً گزارش آنها را به دستگاههای نظارتی خواهیم داد.
علاوه بر این هفتمین جلسه ستاد ملی جمعیت به زودی با حضور رئیس جمهور برگزار میشود. در این جلسه هم گزارشی از عملکرد دستگاهها ارائه خواهد شد و یک بازه زمانی برای دستگاهها در نظر گرفته خواهد شد. اگر فرصت را از دست دادند بر اساس گزارش نهایی ستاد جمعیت، رئیس جمهور برخورد خواهند کرد.
برخی کارشناسان جمعیت معتقدند مشکل را از طریق اخذ مالیات و اختصاص آن به مباحث جمعیت میتوان حل کرد؟ نظر شما چیست؟
در بعضی از کشورها مانند فرانسه ۱۰۰ سال است که مالیات را برای کسانی که فرزند میآورند کمتر میکنند و برای کسانی که فرزند ندارند بیشتر میکنند تا به این ترتیب متعادل شود. متأسفانه در قانون آمده که مالیات در صورتی کم خواهد شد که در بودجه سالانه مبلغ معادل آن دیده شود.
کشور به مقدار تا حد زیادی با مالیات اداره میشود اگر قرار باشد که مالیات افراد به علت فرزندآوری کم شود حتماً دولت باید در بودجه سالانه این را در نظر بگیرد. اما تا به حال هیچ اتفاقی نیفتاده است. باید قولهایی که به مردم داده شده انجام شود. اکثریت دستگاهها در حد امکانات خود کار کردهاند ما هم با دستگاهها ارتباط خیلی خوبی داریم و کار را پیش میبریم.
افزایش قیمت و تورم در کشور اثر زیادی بر فرزندآوری دارد. آیا اقدامی برای این موضوع در نظر دارید؟
اما ما در حال حاضر شاهد هستیم که در ظرف ۶ ماه قیمت پوشک دو بار گران شده است به طوری که از حدود صد هزار تومان به سیصد هزار تومان رسیده است. قیمت شیر خشک نه به این شدت ولی افزایش داشته است. اینها نیاز روزمره است و ملزوماتی است که باید تأمین شود. اما وزارت صمت پوشک را به این ترتیب گران میکند و حتی نامه ما را پاسخ نمیدهند و علاوه بر آن در جلسات هم شرکت نمیکنند.
اکثر مواردی که در قانون دیده شده است مربوط به فرزند سوم و بالاتر است. در حالی که ما وقتی که آمار و ارقام فرزندآوری را نگاه میکنیم فقط ۲۰ درصد دارای فرزندان سوم و بالاتر هستند، ۸۰ درصد دارای فرزند اول و دوم هستند. ما اگر میخواهیم افزایش جمعیت داشته باشیم باید برای آن ۸۰ درصد کار کنیم. در غیر این صورت نمیتوانیم به نرخ جایگزینی برسیم.
یکی از مهمترین موارد این است که همین ملزومات روزمره نوزاد مثل پوشک و شیر خشک تأمین شود. ما باید مانند سایر کشورها کارتی در اختیار کسانی که فرزنددار میشوند بگذاریم و آن را مشروط به تولد فرزند سوم و بالاتر نکنیم. آینده خیلی مهم است اما نیاز امروز باید رفع شود که بتوانند از عهده فرزندآوری در همین دو سه سال اول برآیند تا اینکه بخواهیم سرمایهگذاری در بورس کنیم و سهام بورسی بخریم
مثلاً در روسیه کارتی در اختیار والدین قرار میدهند و آن را شارژ میکنند. با این کارت تمام هزینههای کودک، از جمله خوراک، پوشک و حتی سلامتش را هم تأمین میکند. اگر باقی ماند هم میتوانند برای تعمیرات مسکن مادر و کودک صرف شود و اگر باز هم باقی ماند برای بازنشستگی این خانم ذخیره میشود.
به نظر من اینکه ما امروز این مادر و امروز این خانواده و کودک را ببینیم خیلی مهم است، تا بتوانیم نیازها روزمره را برطرف کنیم. آینده خیلی مهم است اما نیاز امروز باید رفع شود که بتوانند از عهده فرزندآوری در همین دو سه سال اول برآیند تا اینکه بخواهیم سرمایهگذاری در بورس کنیم و سهام بورسی بخریم. در این زمینه در شورای اندیشه ورزی کار میکنیم که ببینیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
یکی از نقدهایی که به سیاستهای جمعیت وارد میشود مربوط به بیتوجهی به موضوع مهاجرت است. آیا ستاد ملی جمعیت برای اینکه کشور به سمت سالمندشدن نرود به این موضوع هم ورود دارد؟
حفظ جمعیت برای ما خیلی مهم است. اولاً افزایش جمعیت هم کمی و هم کیفی مد نظر است یعنی جمعیتی که اگر کیفی نباشد به درد کشور نخواهد خورد. اگر با همین شرایط پیش برویم حدود ۱۵ سال دیگر نرخ افزایش جمعیت ما زیر صفر میرود زیرا نرخ تولدها منفی شده و از مرگها پیشی میگیرد.
از طرفی باید جلوی مرگها را هم بگیریم. مرگ بر اثر بیماریهای غیر واگیر یا بر اثر تصادفات جادهای در کشور ما چندبرابر است. حدود بیش از ۲۴۰۰۰ فوتی در تصادفات جادهای داریم که اکثراً هم جوانها دچار این مشکل میشوند. ۴ برابر این تعداد هم دچار تروماهای خیلی سنگین در اثر این مرگها میشوند که جلوی ازدواج و فرزندآوری را خواهد گرفت. مرگ بر اثر بیماریهای غیر واگیر یا مرگهایی که بر اثر تصادفات جادهای به وجود میآیند، در کشور ما چندبرابر است
از موارد حفظ جمعیت مسئله مهاجرت است. معمولاً مهاجرین ما جوانها هستند و به همین علت ظرفیت فرزندآوری را هم با خودش میبرد. پس بنابراین هم خودشان و هم فرزندان آینده آنها هم در حقیقت مهاجرت کرده و خواهند رفت. بنابراین مسئله مهاجرت هم مسئله جدی است. در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دو بند به مهاجرت پرداخته شده البته بسیار کمرنگ است. یعنی مسئولیت مهاجرت به عهده این ستاد نیست، مسئولیت مهاجرت به عهده وزارت کشور است.
متأسفانه در قانون وزارت کشور بیشتر روی مهاجرت داخلی کار میکنند و مهاجرت از داخل به خارج خیلی کار نمیشود. من البته آمار دقیقی ندارم ولی حدوداً سالی ۲۰۰ هزار مهاجرت از کشور داریم که بیشتر هم جوانها، نخبهها و تحصیل کردهها هستند. این موضوع از هر جهت برای ما مسئله ساز است. اگر خود را با کشور چین با جمعیت میلیاردی مقایسه کنیم آنها سالی ۵۰ هزار نفر مهاجرت دارند و ما ۲۰۰ هزار که این خیلی زیاد است. این یک معضل بزرگ است و همه دستگاههای مربوطه به خصوص وزارت کشور و مراکز دانشگاهی باید به این قضیه بپردازند.
در خصوص افزایش جمعیت اتباع به تازگی گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه در استان البرز میزان زایمان زنان افغان از زنان ایرانی پیشی گرفته است. ستاد ملی جمعیت در این زمینه چه واکنشی داشته است؟
این موضوع مربوط به وزارت کشور است. ولی اتباع بیشتر در حاشیه شهرها هستند بنابراین ممکن است که در استان البرز یا در جای دیگر یا حتی در تهران و برخی دیگر از نقاط کشور در برخی بیمارستانها که اتباع در آن منطقه بیشتر تجمع دارند، تعداد زایمانهای اتباع در یک مرکزی از ایرانیها بیشتر باشد. در سال ۱۴۰۰ در یک بررسی میزان فرزندآوری نرخ باروری کل زنان کشورمان اعم از ایرانی و افغانستانی حدود ۱.۷۶ بود.
وقتی نرخ باروری خالص زنان ایرانی را حساب کردند ۱.۶۵ به دست آمد. یعنی خیلی باروری زیادی نسبت به کل جمعیت ما ندارند. ولی چون زاد و ولد بیشتری میکنند در همین حد هم تأثیرگذار است. اگر به نسبت جمعیتشان هم در نظر بگیریم باز هم زیاد نیست. ولی بالاخره یک جمعیت ۳ یا ۴ میلیونی که زاد و ولد بیشتری دارد در یک زایشگاه در حاشیه شهر بسیار زیاد بوده و از زنان ایرانی بیشتر شود.
پس در این صورت آیا این امکان وجود دارد که امکانات و سرانههایی که به زنان ایرانی تعلق دارد در خصوص اتباع هم صرف شود؟
البته ما با وزارت کشور ارتباطی داریم اما موضوع اتباع با وزارت کشور است و به ما ارتباطی ندارد. ضمن اینکه این افراد وقتی برای زایمان مراجعه میکنند یا در صورت بیماری به بیمارستان مراجعه میکنند همه پولش را میپردازند و بیمه نیستند یعنی خدمات رایگان ندارند. خود من زمانی که در بیمارستان حضور داشتم کسانی را که استطاعت مالی نداشتند را هم اینها به کمیساریای پناهندگان میفرستادند و این کمیساریا قبلاً کمکهای کمی برای این افراد به بیمارستانها پرداخت میکرد اما بیشتر مبلغ را خودشان میپردازند.
موفقترین استان در خصوص افزایش جمعیت در این سالها کدام استانها بودهاند؟
سه تا از استانهای ما بر اساس آخرین آمار درصد خیلی کمی افزایش فرزندآوری داشتند. مابقی استانها به اصطلاح افزایش نداشته یا کاهش داشتند.