فرارو– « عبدالله خلیفه الشایجی» ، استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت
به گزارش فرارو به نقل از القدس العربی، در چهار هفته نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ، بهجای پایهگذاری دورهای با سیاستهای سنجیده و برنامهریزیشده، کاخ سفید به صحنهای پرآشوب تبدیل شد که ساختار سیاسی آمریکا را متزلزل کرد و متحدان بینالمللی این کشور را سردرگم ساخت. طی این مدت، ترامپ با تصمیمات مناقشهبرانگیز، تهدیدهای مستقیم، وعدههای پرطمطراق و رویکردی که بیشتر به شیوههای یک پیمانکار املاک شباهت دارد تا یک سیاستمدار، فضایی متشنج را در واشنگتن و ورای آن ایجاد کرد.
ایلان ماسک و طرح بازمهندسی دولت؛ آیا ترامپ دولت فدرال را تصفیه میکند؟
در عرصه سیاست خارجی، دونالد ترامپ با نادیده گرفتن ظرافتهای دیپلماتیک، تعرفههای تجاری سنگینی را علیه متحدان و رقبای ایالات متحده اعمال کرده است. او همچنین با چشمپوشی از منافع اوکراین و کشورهای اروپایی، خواستار پایان فوری جنگ اوکراین شده است؛ موضعی که بیش از آن که روسیه را نگران کند، متحدان غربی را در وضعیت سردرگمی قرار داده است. این رویکرد، اروپا را در برابر چالشهای امنیتی تازهای قرار داده و رهبران غربی را واداشته تا بدون برانگیختن واکنشهای غیرقابل پیش بینی ترامپ در جستجوی راههایی برای مدیریت تنشها باشند.
دونالد ترامپ در مواجهه با پروندههای حساس بینالمللی از رویکردی مبتنی بر فشار حداکثری و چانهزنی استفاده میکند. این سیاست در تعامل با موضوعاتی همچون برنامه هستهای ایران، بحران غزه و روابط با اتحادیه اروپا و ناتو، بیشتر بر افزایش سقف مطالبات بهمنظور کسب امتیازات بیشتر متمرکز است تا دستیابی به یک راهحل پایدار. اما آنچه نگرانیها را بیش از پیش دامن زده، سیاستهای او در تضعیف نهادهای دولتی و ساختارهای حکمرانی سنتی واشنگتن است. ترامپ که در کارزار انتخاباتی وعده مبارزه با «دولت پنهان» را داده بود، اکنون با هدف تضعیف وزارت دادگستری و افبیآی، روندی از تصفیه سازمانی در نهادهای فدرال را به راه انداخته است.
دونالد ترامپ توانست تمامی نامزدهای پیشنهادی خود برای وزارتخانهها و آژانسهای فدرال را از سد تأیید سنا بگذراند؛ حتی کسانی که بهدلیل سوابق جنجالی یا فقدان تجربه با مخالفتهای جدی روبهرو بودند. این روند، اما بدون مقاومت کامل پیش نرفت. «میچ مککانل»، رهبر سابق اکثریت سنا، که از جمله حامیان قدیمی ترامپ بهشمار میآمد، بهصراحت علیه برخی از انتصابات کلیدی موضع گرفت. او در اقدامی بیسابقه، رأی منفی به انتصابهایی نظیر وزیر دفاع، وزیر بهداشت، و مدیر اطلاعات ملی داد. مککانل، که در گذشته بهعنوان متحد وفادار ترامپ شناخته میشد، در این مقطع به یکی از معدود جمهوریخواهانی بدل شد که در برابر موج تغییرات مدنظر ترامپ ایستادگی کرد.
پرچالشترین اقدام دونالد ترامپ، طرحی است که با هدایت ایلان ماسک، بهعنوان مشاور ترامپ در حوزه مدیریت دولتی پیش برده میشود و هدف آن بازمهندسی دولت فدرال است. این برنامه شامل اخراج گسترده کارمندان فدرال است و پیشبینی میشود تا ۷۵ هزار نفر از ۲.۳ میلیون نیروی دولتی را دربرگیرد. بر اساس این طرح، کارمندانی که تا سپتامبر ۲۰۲۵ مایل به بازنشستگی زودهنگام باشند، با دریافت شش ماه حقوق از دولت خارج خواهند شد. منتقدان هشدار دادهاند که این سیاست ممکن است علاوه بر کاهش کارایی دولت، منجر به تمرکز بیشتر قدرت در دستان گروهی محدود و همسو با ترامپ شود.
چرخش در اولویتهای ترامپ؛ از وعدههای انتخاباتی تا واقعیت حکمرانی
در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سیاستها و اقدامات او فاصله قابل توجهی با شعارهای انتخاباتیاش پیدا کرد. ترامپ وعده داده بود که بر حل مشکلات داخلی، کاهش هزینهها و مقابله با فساد تمرکز کند؛ اما در عمل، تصمیماتی نظیر اخراج گسترده کارکنان، بازنگری در سیاستهای داخلی و اتخاذ مواضع سختگیرانه علیه برخی متحدان، نشانههایی از تغییر جهتگیریهای عمده در اولویتهای او بوده است. بسیاری از مردم، حتی برخی از حامیان ترامپ با دیدن این تغییرات، به ارزیابی دوباره وعدههای او و نتایج عملی آنها پرداختهاند.
این تصمیمات نهتنها به کاهش نفوذ نرم آمریکا در عرصه بینالمللی انجامیده، بلکه پیامدهایی چون تعلیق کمکهای خارجی آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) را نیز در پی داشته است. تعطیلی دفتر اصلی این آژانس که پیشتر در بیش از ۱۳۰ کشور فعالیتهای بشردوستانه ارائه میکرد، همراه با اخراج دهها هزار کارمند، تأثیرات گستردهای هم در داخل ایالات متحده و هم در سایر کشورها به دنبال داشته است.
در تحولی مهم، نخستین سخنرانی وزیر دفاع جدید ایالات متحده حاوی اظهاراتی غیرمنتظره بود که برای متحدان ناتو پیام واضحی داشت: آمریکا دیگر نمیتواند بهعنوان ضامن امنیت اروپا عمل کند. این موضعگیری بیسابقه، کشورهای اروپایی را به بازنگری در تعاملات خود با واشنگتن واداشت. در عین حال، دونالد ترامپ با رهبران خارجی متعددی دیدار کرد. او در دیدار با «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل، وعدهها و امتیازات ویژهای ارائه داد. سپس با «فومیو کیشیدا»، نخستوزیر سابق ژاپن بر سر سرمایهگذاری کلان و واردات گاز طبیعی از آمریکا به توافق رسید. در گفتوگو با «ملک عبدالله دوم»، پادشاه اردن، بر انتقال فلسطینیان به اردن و مصر اصرار ورزید، اما این پیشنهاد با مخالفت قاطع هر دو کشور مواجه شد. «عبدالفتاح السیسی»، رئیسجمهور مصر نیز بازسازی غزه را بدون جابجایی ساکنان آن شرط دانست و ملاقات خود با ترامپ را لغو کرد. ترامپ در نهایت با «نارندرا مودی»، نخستوزیر هند در کاخ سفید دیدار داشت.
یکی دیگر از اقدامات جنجالی ترامپ، صدور مجموعهای گسترده از فرمانهای اجرایی در نخستین ماه آغاز کارش بود. این فرمانها با سرعت و در حجم بالایی منتشر شدند، اما به سرعت با مقاومت قضایی روبهرو گردیدند. قضات فدرال، با استناد به قانون اساسی و اختیارات قانونی کنگره، بخش زیادی از این دستورات را معلق کردند. این برخورد قضایی، چالشهای حقوقی و سیاسی تازهای را پیش روی دولت ترامپ قرار داد.
از «فرماندار کانادا» تا «خلیج آمریکا»؛ ترامپ و دیپلماسی جنجالیاش
سیاستهای دونالد ترامپ در مواجهه با متحدان غربی، بهویژه درخواست بحثبرانگیزش برای خرید جزیره گرینلند از دانمارک، واکنشهای گستردهای را برانگیخت. این جزیره به دلیل موقعیت راهبردیاش و منابع طبیعی فراوان، بهسرعت توجه ترامپ را جلب کرد. با این حال، این پیشنهاد با مخالفت قاطع دانمارک مواجه شد و روابط آمریکا با اتحادیه اروپا و همسایگان شمالیاش را دچار تنش کرد. علاوه بر این، اظهارات جنجالی ترامپ در مورد «جاستین ترودو»، نخستوزیر کانادا که او را «فرماندار کانادا» خواند و تهدیدش به اعلام کارتلهای قاچاق مهاجران مکزیکی بهعنوان گروههای تروریستی، تنشهای دیپلماتیک بیشتری را رقم زد. ترامپ همچنین نام تاریخی «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر داد و نقشههای جهانی را به انعکاس این تغییر مجبور کرد، اقدامی که به خشم مکزیکیها و سایر کشورهای منطقه دامن زد.
تصمیمات اقتصادی دونالد ترامپ پیامدهای جدی به همراه داشت. او با آغاز جنگ تجاری علیه کشورهایی مانند کانادا، مکزیک و چین، تعرفههای سنگینی بر واردات این کشورها اعمال کرد. این اقدام به واکنشهای تلافیجویانه منجر شد و تعرفههای متقابل بر کالاهای آمریکایی وضع گردید. اگرچه ترامپ در برخی موارد این تعرفهها را موقتاً به تعویق انداخت، اما تهدیدهای مکرر او برای اعمال تعرفههای جدید بر کالاهای اروپایی همچنان ادامه داشت. علاوه بر این، صدور دستوری اجرایی که تعرفههای واردات را برابر با مالیاتهای کشورهای دیگر تنظیم میکرد، خطر یک جنگ تجاری جهانی را بهطور جدی افزایش داد.
افزایش قیمتها، بهویژه در مواد غذایی که ترامپ پیشتر وعده کاهش آنها را داده بود، فشار اقتصادی سنگینی بر مصرفکنندگان آمریکایی وارد آورد. این وضعیت خشم عمومی و نارضایتی قابل توجهی در میان مردم ایجاد کرد. بسیاری از رأیدهندگانی که به امید بهبود شرایط اقتصادی به ترامپ اعتماد کرده بودند، با هزینههای بالاتر و ناپایداری اقتصادی مواجه شدند. در نهایت، سیاستهای اقتصادی ترامپ که به ظاهر با هدف بهبود اقتصادی کشور شروع شده بود، به یکی از چالشهای اصلی دولت او و جامعه آمریکا تبدیل شد.