انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در اسفند سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
چهارشنبه 1 اسفند 1380 | 7 ذیحجه 1422 20 فوریه 2002
«مصاحبهای با خانم ایمان [محمد السعید جمالالدین] مصری برای کتاب امیرکبیر داشتم [۱]. دانشجوی زبان فارسی است که پایان نامه دکترای خود را ترجمه کتاب امیرکبیر [یا قهرمان مبارزه با استعمار] نوشته من انتخاب کرده است. گفت، هفت ماه در ایران برای تقویت زبان فارسی بوده. سئوالات در مورد علت نوشتن کتاب و رابطه ایران و مصر بود.
آقایان [اسدالله] بیات [زنجانی]، [محمد] عبایی [خراسانی] و [سیدحسین] موسوی تبریزی، [اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم] آمدند. آقای عبایی از برخوردهای شورای نگهبان با مجلس و انتخابات انتقاد داشت و آقای موسوی، از وضع نامناسب حوزه در رابطه با امام و انقلاب گفت و اینکه افکار نجفیها و بیتفاوتها غالب است. آقای بیات هم در همین زمینهها حرف زد.
به آنها گفتم، تُندیها در اوایل انقلاب از سوی جناح چپ بود و زیرسئوال رفتن امام در سالهای اخیر هم از طرف دوم خردادیها است. مثلاً در مورد جنگ، آمریکا، عربستان، حج، اسراییل، فلسطین و قتلهای آخر جنگ در رسانههای چپ، خاطرات آیتالله منتظری و دفاعیات آقای عبدالله نوری است.
بالاخره گفتند، امروز غیر از شما کسی نیست که بتواند به این اختلافات پایان بدهد و انسجامی در کشور به وجود آورد و مجمع [تشخیص مصلحت نظام] هم جای مناسبی است. گفتم، باید ابتدا اختلافات ریشهیابی و بررسی و سپس راهحل ارائه شود.
عصر آقای [محمدعلی] شرعی، [مدیر حوزه علمیه خواهران] و فرزندش، برای پیگیری تأسیس دانشگاه جامع در قم آمدند و برای حل مشکل مالی دانشگاه پزشکی فاطمیه استمداد کردند.
آقای [محمدباقر] قالیباف، فرمانده ناجا [= نیروی انتظامی] آمد. گزارشی از وضع نیرو داد و از ضعف مدیریت کشور انتقاد کرد و گزارشی از پرونده [سیامک] پورزند، [روزنامهنگار] داد که توسط نیروی انتظامی بازداشت شده و با اعترافات او، جمعی از افراد فرهنگی مخالف انقلاب احضار شدهاند و سروصدای زیادی در رسانههای چپ راه افتاده است. [۲]
گفت، به زودی دادگاه علنی آنها برگزار میشود و باعث رسوایی آنهاست. خبر داد، در جلسه فرماندهان جبههها مطرح شدهکه مدیریت کشور احتیاج به قاطعیت و حُسنتدبیر آقای هاشمی دارد و جز اوکسی نیستکه این وضع را به سامان برساند.
فلسطینیها، دیروز هفت سرباز اسراییلی را کشتند و اسراییل، امروز حملات وسیعی علیه آنها داشته است. در مصر، قطاری آتش گرفت و 400 کشته داد.»
[۱ّ]: – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «من در کتاب امیرکبیر، دو هدف مشخص داشتم. اصل این بوده که میخواستم مسأله مبارزه با استعمار را بنویسم. زمانی که من این را مینوشتم، تازه مبارزاتمان را شروع کرده بودیم. طرف ما، آمریکا و انگلیس بودند. میخواستم نمونه خوبی از سابقه مبارزه با استعمار در ایران را آن هم بر محور شخصیتی که قبولش داشتند، معرفی کنم. در ایران به خاطر ضدیتی که رژیم پهلوی با قاجاریه داشت- چون قاجاریه امیرکبیر را کشته بود- امیرکبیر را خیلی بزرگ کرده بودند. یعنی همه امیرکبیر را به خوبی میشناختند. میخواستم بگویم که خصیصه اصلی امیرکبیر که مبارزه با استعمار بوده، با این وضع حکومت خاندان پهلوی سازگار نیست.
میخواستم روح جدیدی به مبارزات بدهم، لذا اگر به بخش عمده مطالب من نگاه کنید، بر بُعد ضد استعماری امیرکبیر بیشتر تکیه کردم. تاریخ ایران را هم گفتم، ولی هدف اصلی، آن بوده است. هدف دوم من این بود که آن موقع متجددها، یعنی غربزدگان بیشتر دنبال امیرکبیر رفته بودند. اینهایی که مینوشتند، نوعاً حالت غربزدگی داشتند و حالت اسلامی نداشتند. در تاریخ، امیرکبیر را به عنوان یک متجدد مخالف دین یا بیتفاوت یا لائیک یا سکولار معرفی کرده بودند. میخواستم بگویم امیرکبیر با آن خاصیتهای مهم ملی که داشته و روحیه ضداستعماری که در همه زندگی او بود، مذهبی بود و ضدمذهب نبود.» رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1380»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1402.
[۲]: افرادی از روشنفکران، روزنامهنگاران، مدیران سایتهای خبری و وبلاگنویسان نظیر آیدینآغداشلو، هوشنگگلمکانی، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، معصومه سیحون، بهرام بیضایی، یونسشکرخواه، فرهاد بهبهانی، کاوهگلستان، ناصر زرافشان و بهروز غریبپور، به اتهام ترویج ابتذال فرهنگی به نیروی انتظامی احضار شدند.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام