به گزارش "ورزش سه"، سالها در رسانههای ایران این ایده مطرح میشد که استقلال و پرسپولیس در آسیا نمایندگان فوتبال ایران هستند و طرفدارانشان باید در رقابتهای بینالمللی از یکدیگر حمایت کنند. اما فوتبال واقعیت دیگری دارد؛ درست مثل رقابتهای اروپایی که هیچ هوادار لیورپولی نمیخواهد منچستر یونایتد در لیگ قهرمانان اروپا موفق شود، یا هیچ طرفدار میلان برای اینتر در اروپا آرزوی موفقیت نمیکند، و حتی در همین آسیا هیچ طرفدار النصر آرزوی موفقیت الهلال را ندارد. در فوتبال ایران هم این رقابت کاملاً طبیعی است.
حالا اما، در هفته آخر لیگ نخبگان آسیا، شرایطی پیش آمده که این نظریه سنتی «نماینده ایران» را کاملاً زیر سوال برده است. با پیروزی پاختاکور مقابل السد و شکست الغرافه برابر الاهلی، مشخص شده که ایران قطعاً یک تیم در مرحله بعدی خواهد داشت، اما نکته اینجاست که صعود فقط سهم یکی از دو تیم استقلال یا پرسپولیس خواهد بود.
- اگر استقلال الریان را شکست دهد، با رتبه ششم صعود میکند و پرسپولیس حذف میشود.
- اگر استقلال مساوی کند، با رتبه هشتم صعود میکند و باز هم پرسپولیس حذف میشود.
- اما اگر استقلال ببازد، پرسپولیس به رتبه هشتم میرسد و صعود میکند.
این وضعیت عجیب باعث شده که رسانههای رسمی هم دچار تناقض شوند؛ همانهایی که سالها اصرار داشتند در آسیا رقابتهای داخلی را کنار بگذارید و به فکر نام ایران باشید، حالا دقیقاً در نقطهای قرار گرفتهاند که مشخص نیست باید برای موفقیت کدام تیم دعا کنند!

لیگ نخبگان آسیا، با این فرمت جدید، یک واقعیت را ثابت کرد؛ استقلال و پرسپولیس در آسیا، همانطور که در ایران، رقبای سرسختی هستند. اینجا دیگر بحث «نماینده ایران» نیست، بلکه یک جنگ فوتبالی است که فقط یکی از آنها میتواند از آن سربلند بیرون بیاید.
حالا دیگر آن شعارهای کلیشهای که در هر برنامه تلویزیونی تکرار میشد، رنگ باخته است. آنهم نه به خاطر بحثهای هواداری، بلکه به دلیل یک واقعیت ریاضی؛ این بار، موفقیت یکی به معنای نابودی دیگری است. دیگر نمیشود با حرفهای احساسی و تبلیغاتی این واقعیت را انکار کرد. حالا که بازی به این نقطه رسیده، شاید وقت آن باشد که رسانهها قبول کنند فوتبال را نمیتوان با شعارهای مصنوعی اداره کرد. فوتبال، فوتبال است، رقابت تا سر حد مرگ، نه شعارزدگی و مصلحتاندیشی.
عادل عابدجوی