خبرگزاری مهر، گروه استانها - مرجان سیف الدین: در اطراف بیمارستانهای اصفهان، همراهان بیماران به مانند سایههایی وفادار و نگران در حال حرکت هستند. چهرههایشان پر از اضطراب و امید است، در حالی که در انتظار خبرهای خوب از عزیزانشان، لحظات را سپری میکنند و در دل، دعاهایی برای بهبودی میخوانند. این همراهان، با چشمانی خسته و دلهایی پر از نگرانی، در راهروهای بیمارستان قدم میزنند و هر صدا و حرکتی را با دقت زیر نظر دارند.
همراهان بیماران در بیمارستانها به ویژه در شهرهای بزرگ با مشکلات جدی مواجه هستند. بسیاری از آنها به دلیل کمبود امکانات و عدم وجود مکان مناسب برای اقامت، ناچارند روزها و شبها را در خیابانها یا در حیاط بیمارستانها سپری کنند.
بارها در اطراف بیمارستانهای اصفهان از جمله بیمارستان آیت الله کاشانی، امام موسی کاظم (ع) و الزهرا (س) شاهد چادرها و لباسهای آویزانشده روی در خودروهایی با پلاک غیر بومی هستیم، همراهان بیماری که در سنین مختلف برای تسکین خستگیهایشان احتیاج به همراه و مرهم دارند، آنها هم رسیدگی میخواهند، سرویس بهداشتی، حمام و یک مکان مناسب برای q استراحت کوتاه.
به همت خیران تعدادی غذای گرم برای همراهان آواره در اطراف بیمارستان کاشانی آماده کرده و برای آنها آوردیم، صدای لالایی مادری توجه عابرها را به خود جلب میکند؛ کودکی که در بغل مادر با لالایی آرامش گرفته و غرق تماشای مادر است. لباس زیبا و لهجه شیرین مادر نشان میدهد که از ایلام به اصفهان آمده، اولین غذای نذری را به آنها میدهم و سر صحبت را با او باز میکنم.
وی با چهرهای خسته گفت که برای معاینه و در صورت تشخیص پزشک برای عمل قلب پسرش به اینجا معرفی شده و اکنون در بین کارهای بیمارستانی لحظهای برای دیدن و آرام کردن بی تابی فرزند کوچک دیگرش آمده است، دختر او یک ساله و نوپا است، دراین سفر به اتفاق مادرش آمده است که بتواند او را در این مدت زمان همراهی کند.
روناک در ادامه اظهارات خود افزود: «بیمارستان ما را به همراهسرایی معرفی کرد ولی سوئیتهای خانوادگی آنها پر شده بود؛ با توجه به داشتن کودک شیرخوار و نیاز پسرم به من و پدرش و البته تنها ماندن مادرم این رفت وآمد برای ما بسیار سختتر از در پارک ماندن بود.»
مادر او زنی میانسال و درگیر بیماری تنگی نفس است و با گویش کردی از سختی شرایط استفاده از سرویسهای بهداشتی (شبها درب برخی دستشوئیها بسته است) و حمام میگفت. با شناختی که نگهبانان و کادر بیمارستان از آنها دارند اجازه استفاده از خدمات به آنها داده شده ولی باز هم شرایط برای آنها بسیار سخت است.
فریدون، همسر روناک است که برای اسکان راحتشان خودروی مجهز و کابین داری را به امانت گرفته است، در این رابطه گفت: «در شهرهای بزرگ، پزشکان، مراکز درمانی تخصصی و خدمات بیشتری وجود دارد و گاهی اوقات پزشک خود شهر، ما را به متخصصان شهرهای بزرگ معرفی میکنند.»
وی با بیان اینکه بعد از دوماه انتظار نوبت به آنها رسیده است ادامه داد: «در صورت تشخیص پزشک برای عمل قلب پسرمان باید برای ماندن طولانی مدت به فکر مکانی باشیم.»
مسیرم را برای دادن بقیه نذریها به مکان دیگری تغییر میدهم، ولی در ذهنم وضعیت این خانواده را مرور میکنم؛ فرزند خردسال نوپا، مادر پیر و بیمار، پسری که در بیمارستان منتظر تشخیص نهایی پزشک است و پدر و مادری که در این شرایط نیاز به آرامش دارند ولی ندارند!
محل جدید، به خاطر پر تردد بودن جای زیادی برای پارک کردن ندارد ولی من با شناخت مسیرهای دسترسی محلی، محل مناسبی را پیدا میکنم. قاسم کرمی، دیگر همراهی است که برای درمان و عمل چشم مادرش، خانوادگی از بندرعباس آمدهاند.
وی گفت: با گرفتن معرفینامه از بیمارستان مربوطه در همراهسرای خیریهای پذیرش شد ولی به علت دوری مسافت، دوباره به نزدیک بیمارستان آمده و در اتومبیل شخصیاش ساکن شده است.
نذری را به او میدهم و در حالی که از ما پذیرایی میکند، ادامه میدهد: «شرایط پذیرش و برخورد کارمندان و قیمتها بسیار مناسب بود.»
وی با اشاره به اینکه همراهسرای معرفی شده دارای اتاق خانوادگی و سالن بزرگ با تختهای زیاد و مرتب بود، افزود: «همراهها میتوانند از خدمات مجموعه مثل تماشای تلویزیون، استفاده مشترک از آشپزخانه، خرید غذا با قیمت مناسب و سالن پذیرایی برای مهمانان استفاده کنند.»
وی که مدت درمان مادرش به مدت یک هفته به طول میانجامد و خواهرش در کنار اوست، گفت: «این رفت و آمدهای روزانه به نوعی موجب تأخیر انجام کارهای اداری و درمانی شد به همین خاطر در روزهای آخر همراهسرا را ترک کردم و نزدیک بیمارستان در ماشین شخصی اقامت کردم. اگر همراهسراها در نزدیکی مراکز درمانی باشند یقیناً شرایط استفاده مطلوبتری برای همراهان پیش میآید و بیمار و همراه از آرامش بیشتری برخوردار میشوند.»
همراهانی که آنلاین به دنبال سرپناه هستند
«سمیه» یک بانوی عشایر اهل شهر یاسوج است که برای درمان ناباروری آمده و این دوره را به خوبی گذرانده است. وی که اولین فرزند خود را باردار است گفت: «بهدلیل شرایط جسمانی و روحی، مادرم و خواهر همسرم برای همراهی و مراقبت از من به اینجا آمدهاند.»
این بانو با بیان اینکه همراهسراهای معرفی شده مناسب شرایط جسمانیاش نبود افزود: «از طریق سایت، سوئیتی را که نزدیک مرکز درمانی بود پیدا کرده و کرایه کردیم. خانوادگی بودن، محدودیت نداشتن تعداد همراهان و زمان برای ماندن، امکانات بهداشتی، بودن هرگونه وسایل لازم برای زندگی و دسترسی سریع به مرکز برای انجام امور درمانی باعث آرامش روحی و روانی خود و خانوادهام در این محیط شده است.»
صحبتهای سمیه که به صورت آنلاین توانسته مکانی مناسبی را برای مدت اقامت خود کرایه کند برایم جالب بود که بودن این دسته از سایتها چقدر میتواند در کنار تعطیلات نوروزی و تابستانی تأثیر خود را نشان دهد ولی با توجه به هزینههای بالا یقیناً افراد بسیاری نمیتوانند از آن استفاده کنند.
کنار یک پارک توقف میکنم و در حالی که ظرفهای غذاها را میشمارم باغبانی را میبینم. یک ظرف غذا هم به او میدهم و از فرصت استفاده کرده از او میپرسم که آیا در پارکها همراه بیمار دیده است یا نه؟
«لطف الله جندقی» که با وضعیت خوابیدن همراهها در پارکها آشنایی بسیاری دارد با بیان اینکه در سالهای گذشته همراهان بیمار در پارکها، پیادهروها یا حتی امام زادههای نزدیک بیمارستانها بودند گفت: «بسته بودن بعضی از سرویسهای بهداشتی در شب، نبود حمام، فصل سرما و گرما یا تهیه خوراکی مناسب (بیشتر آنها تن ماهی و تخم مرغ استفاده میکردند) همراه داشتن کودک و افراد سالمند از مشکلات فراوان این افراد بود.»
این باغبان ۶۷ ساله که به بسیاری از همراهان بیمار با دادن مکان و اجازه استفاده از وسایل سرمایشی و گرمایشی در دفتر کارش کمک کرده است؛ ادامه داد: «در دو سال اخیر بهدلیل راهاندازی چند همراهسرا تعداد این افراد در پارکها تقریباً کمتر شده است، اما هنوز تعدادی هستند که در پارکها یا کنار مراکز درمانی دیده میشوند.»
وی اضافه کرد: برخی از همراهان هم با این ادعا که میخواهند حتماً در کنار بیمار خود باشند به همراهسراهای معرفی شده نمیروند.
جندقی بعد از صحبتهایش ما را به همراهسرای معروفی در منطقه برای دادن بقیه نذریها راهنمایی میکند.
همراهسرا داریم، ولی خیلی خیلی خیلی کم
از حیاط بزرگ وارد سالن میشویم پس از هماهنگیهای لازم به سالن پذیرایی یا همان لابی هدایت میشویم؛ تعداد طبقات، تختها و نوع اتاقها نشان میدهد که شرایط لازم برای یک اقامت آرام فراهم است.
در این مرکز بیماران مختلف پذیرش میشوند؛ بیماران سرطانی، شکاف کام و لب، پیوند مغز استخوان، دیالیز، سوانح سوختگی، پیوند عضو، چشم، قلب، ناباروری.... تمام هزینههای پرداختشده صرف امور خیریه خواهد شد و اگر بیماری توانایی مالی نداشته باشد با گرفتن معرفینامه از مددکاری بیمارستان میتواند رایگان استفاده کند.
یکی از مقامهای مسئول همراهسرا در اینباره گفت: «در این مرکز یک تخت، یک اتاق یا یک سوئیت کامل به همراهان اجاره داده میشود و ممکن است این حضور تا پایان درمان بیمار تمدید شود.»
وی با اشاره به اینکه بعضی از همراهسراها دور از مرکز درمانی هستند، افزود: «بعضی از همراهسراها خیریهای است و افراد مکان یا منزل خود را برای انجام این کار وقف کردند. به همین علت ممکن است بعضی از همراهسراها نزدیک ازمراکز درمانی نباشند، اما مهم این است که به تعدادی از افراد نیازمند خدمات میدهد.»
این کارشناس با بیان اینکه مسئولان همراهسرا و کادر درمانی نهایت همکاری و سعی خود را در تأمین جا برای همراهان بیمار دارد میگوید: «نهادهای دولتی در این زمینه فعالیتهایی خوبی را داشتند ولی با توجه به میزان مراجعه بیماران، لازم است همراهسراهای بیشتری در نظر گرفته شود.»
وی گفت: «تعدادی همراهسرا هستند که نزدیک خود بیمارستآنها یا در محوریت چند بیمارستان هستند ولی مراجعات زیاد خبر از این میدهد که دست اندرکاران به این خواسته بهحق و لازم بیشتر از گذشته باید توجه کنند.»
«علی خداویسی» ۴۸ ساله اهل زاهدان است و یکی از همراهانی است که در این مکان پذیرش شده است. او که برای عمل سنگ کلیه برادرش به اینجا آمده، گفت: «سالها پیش برای انجام همین عمل پدرش آمده بود و در پارک اسکان داشتند. ولی این بار از سوی مرکز درمانی به این همراهسرا معرفی و از هر نظر از وضعیت خوبی برخوردار است.»
وی که هزینه اسکان و تهیه غذا از بیرون را بسیار مناسب عنوان کرد و ادامه داد: «وجود این همراهسراها بهخصوص در شهرهای بزرگ و پر مراجعه از نظر درمانی برای همراهان بسیار لازم و ضروری است و توصیه میشود مسئولان به این موضوع توجه بیشتری داشته باشند.»
«علی خواجه عبدالملکی» اهل خرم آباد و دیگر همراهی است که برای عمل قلب مادرش با همسرش به اینجا آمده است.
وی با اشاره به اینکه در این همراهسرا از شهرها و روستاهای مختلفی آمدند گفت: «همراه اگر در شرایط خوبی قرار بگیرد بهتر میتواند بیمار را در هر زمینهای همراهی کند.»
وی که تجربه خوبی از همراه بودن در سفر گذشتهاش برای درمان پدرش نداشته است، افزود: «اگر همراه، خسته و شرایط روحی و روانی خوبی نداشته باشد، حضورش به هیچ عنوان نهتنها مفید نیست بلکه ناخواسته باعث دلخوری و ناراحتی بیمار هم میشود.»
وی که همسرش همراه مادرش در بیمارستان است، ادامه داد: «مسافت برای رسیدن تا بیمارستان تقریباً دور است ولی با توجه به سرمای هوا و آرامش فکری همسر و مادرم این دسته از همراهسراها بسیار کارگشا هستند. اگر در مراکز استآنها، بیمارستانهای مجهز و شرایط ماندگاری خوبی را برای متخصصین فراهم کنند دیگر دلیلی ندارد که برای هر عمل ساده ای به شهرهای اطراف برویم.»
نبود مراکز در مانی مجهز و تخصصی پر تقاضا با توجه به بودن نیروی متخصص از نکاتی بود که برخی از همراهان به آن اشاره داشتند به عبارتی اگر مرکز درمانی مجهزی در شهر مربوطه راهاندازی شود تا حدودی میتوان گفت این رفتوآمدها کاهش پیدا میکند.
همراهسرا را با دعای خیر همراهان ترک میکنم و به فکر فرو میروم که چه چیزی میتواند مرهم خستگی آنها باشد.
کدام ارگان متولی ساخت همراهسرا است؟
بسیاری از شهرهای بزرگ ایران از جمله اصفهان، تهران، شیراز، یزد و تبریز در بعضی از تخصصها از جمله ناباروری، دیالیز، شکاف کام و لب، سرطان، پیوند مغز استخوان، جراحیهای زیبایی، ام اس، قلب وعروق، چشم و پیوند عضو با مراجعه بسیار بالای بیماران داخلی و خارجی رو بهرو هستند وهر بیمار مراجعهکننده هم ممکن است دو همراه با خود داشته باشد، خود نشاندهنده ضرورت ساخت و توسعه همراهسراها ازجمله همراها سراهائی که افراد بتوانند به شکل خانوادگی از آن استفاده کنند.
ضرورت این موضوع برای شهرهای توریستی که قابلیت توریست پزشکی هم دارند بیشتر خودنمایی میکند؛ بیماران خارجی که ممکن است دو همراه و مترجم هم به دنبال خود داشته باشند نیازمند همراهسرا هستند و باید گفت سلامت فقط منحصر به خدمات بهداشتی و درمانی برای بیمار نیست و باید کرامت و شأن همراهان بیمار هم حفظ شود.
در بعضی از کشورها متولی همراهسراها مشخص است؛ بعضی از آنها وزارت بهداشت یا شهرداریها هستند
آیا برای ساخت همراهسرا الگو داریم؟
مطالعات نشان داده است که در بسیاری از کشورها همراهسراها در کنار و یا درخود بیمارستان ساخته شده است و بیمار مهمان به همراه یک یا دو عدد همراه با داشتن کد و یا معرفینامه در بیمارستان مربوطه پذیرش میشوند.
نکته جالب اینجاست که اسامی آنها در یک سایت اصلی ثبت میشود و با در دست داشتن کد مربوطه پذیرش و بسته به مدت زمان درمان از همراهسرا استفاده میکنند.
استرالیا
بیمارستانهای استرالیا دارای اتاقهای استارلایت اکسپرس هستند که مخصوص کودکان است و محیطی را فراهم میکنند که خانوادهها میتوانند درآن استراحت کنند و در فعالیتهای سرگرمکننده در کنار کودک خود شرکت کنند؛ این اتاقها عمدتاً روی کودکان تمرکز دارد اما فضایی حمایتی برای خانوادههای همراه بیمار فراهم میآورند.
اسپانیا
بنیاد «جوبرت فیگراس نهادز» است که اقامت رایگان برای مراقبان بیماران تحت درمانهای طولانی مدت ارائه میدهد؛ بهعنوان مثال آنها برای خانوادههایی که یکی از آنها مبتلا به لوسمی است با توجه به مدارک و هماهنگیهای انجام شده مسکن یا همان همراهسرای رایگان را تا مدت زمان درمان در اختیار آنها قرار میدهد تا بار فشار روحی و مالی آنها کاهش یابد.
بریتانیا
بیمارستانهای این کشور بستگی به نوع بیماری محل اقامت را برای بیمار و همراه تعریف میکنند. بهعنوان مثال بیماران خاص با مدت درمان طولانی به شکل رایگان و تعداد همراه تعریفشده و از سوی تیم درمانی مشخص و پذیرش میشوند.
همراهانی که مرهم میخواهند
همراهان به بیمار و کادر درمانی احساس حمایت عاطفی و همکاری میدهند و این حمایت روحی و افزایش رضایت به بهبود حال عمومی بیمار کمک میکند. بنابراین باتوجه به ثروت عظیم معنوی همکاری و انسانی خیرین، شهرداریها و دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستانها باید راهکارهای را برای بهبود وضعیت همراهسراها بیندیشند.
مهمترین موضوعی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که مسئولان باید ارگانی را بهعنوان متولی ساخت و ارائه خدمات در قالب همراهسراهای بیماران مشخص کنند تا بتواند با پشتوانه قانونی و اجرایی از دیگر دستگاهها و خیریهها مشارکت بیشتری را طلب کنند تا بیمار و همراه دچار بلا تکلیفی نشوند.
ساخت همراهسراها باید در نقشه ساخت بیمارستانها در همان ابتدا به شکل قانونی تعریف شود یا در صورت نبود فضا از ساختمانهای مجاور استفاده کنند.
درخواست بیماران در قالب کد یا شناسه، قبل از آمدن به شهرهای بزرگ برای به همراه داشتن نفرات همراه، از مبدا اعلام و مشخص شود؛ چه بسا بیشتر اوقات همراه بهدلیل همین دغدغهها، هزینهها و مشکلات بیمار، از اصل درمان که مستلزم فقط چند روز اقامت در این کلانشهرهاست صرفنظر میکند و راهی شهر و دیارش میشود.