خبرگزاری مهر، گروه مجله - فاطمه برزویی: چشمهایتان روی صفحه گوشی یا لپتاپ میچرخد، در حال چک کردن پیامها هستید که میبینید باید یک نفر را به گروهی اضافه کنید. دستتان به دکمه «Add» میرود اما اگر به توصیه فرهنگستان عمل کنید، شما در واقع باید فردی را «بیفزایید» یا «عضو کنید». کمی پایینتر، یک پیام جالب میبینید و میخواهید آن را «فوروارد» کنید، اما نه! فرهنگستان میگوید که باید آن را «بازفرست» کنید. در همین حین، روی یک پیام هم «تیک» آبی دیدهاید… اما خب، در دنیای جدید فرهنگستان، این واژه تیک دیگر وجود ندارد و نام جدیدش «هفتک» است!
درست است که باید زبان فارسی حفظ شود، کهنه نشود و در برابر واژههای بیگانه مقاوم بماند اینها اهدافی ارزشمند هستند. اما سوال اینجاست مسیری که فرهنگستان برای تحقق این اهداف در پیش گرفته تا چه اندازه مؤثر است؟ در دهههای اخیر شاهد تلاش فرهنگستان برای معادلهای مناسب برای برخی از واژهها بودهایم. واژههایی مانند «هواپیما» (ایرپلین) و «پیامک» (اساماس) از نمونههای آن هستند که بر سر زبان مردم افتادند اما در مقابل آن کلماتی نیز وجود داشته و دارند که معادل آنها نه تنها همهگیر نشده است بلکه گاهاً باعث خنده و کنایه شده است مانند واژه «پیکسل» که معادل آن تبدیل به (تصدانه) شد.
مسیری که فرهنگستان باید برود
پژوهشگران فرهنگستان زبان و ادب فارسی میگویند که واژههای جدید یکشبه انتخاب نمیشوند. «مهدیه برآبادی»، پژوهشگر گروه واژهگزینی فرهنگستان، توضیح میدهد که ابتدا واژههای خارجی از طریق رصد رسانهها، فضای مجازی و تبلیغات شهری گردآوری میشوند، سپس در کارگروههای ویژه مورد بحث قرار میگیرند و در نهایت، شورای واژهگزینی آنها را تصویب میکند.
گاهاً برای یک کلمه مانند هفتک میگویند که چون شکل تیک شبیه هفت است و «ت» آن پسوندی است در زبان فارسی کاربردهای مختلفی دارد؛ گاهی برای نشان دادن کوچک بودن به کار میرود، مانند اتاقک که معادل کابین است. اما مسئله اینجاست که هیچکس در مکالمه روزمرهاش دنبال توجیهات زبانی نیست؛ چیزی که مردم به آن اهمیت میدهند، این است که واژهای روان، خوشآوا و متناسب با کاربردش باشد.
یکی از عجیبترین انتخابهای اخیر فرهنگستان واژه «فرسته» است که آن را جایگزین واژه «پُست» کرده است. این انتخاب نشان میدهد که نگاه فرهنگستان همچنان به گذشته و متون کهن فارسی معطوف است. کلمهای مانند «فرسته» ممکن است در شاهنامه جایگاه ویژهای داشته باشد اما در دنیای شبکههای اجتماعی، مردم به سادگی و کوتاه بودن کلمات اهمیت میدهند. اینکه چنین کلماتی با دنیای دیجیتالی و سریع امروز همخوانی دارند یا نه موضوع دیگری است که باید به آن رسیدگی شود.
واژههایی که جا نمیافتند
«حداد عادل»، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است که هویت ملی از طریق زبان فارسی حفظ میشود و رسانهها باید در جا انداختن این واژهها همکاری کنند. او میگوید: «در فرهنگستان معتقدیم که برخورد سلبی محض چاره کار نیست و استفاده از زبان گفتاری در رسانهها باید حد و حساب داشته باشد.» معاون واژهگزینی فرهنگستان، «نسرین پرویزی» هم مانند عادل معتقد است اینکه مردم یک واژه را بپذیرند یا نه، به عوامل مختلفی بستگی دارد. یکی از مهمترین این عوامل، میزان استفاده آن در رسانههاست.
وقتی صحبت از رسانهها میآید منظور کدام رسانههاست؟ رسانههای رسمی و شناختهشده مانند صدا و سیما و خبرگزاریها، یا اینکه رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و توئیتر را هم در نظر گرفته میشوند. اینکه کدام رسانهها در فرآیند ترویج واژههای جدید فرهنگستان نقش دارند، مسئلهای مهم است، بهویژه در دنیای امروز که تأثیر شبکههای اجتماعی بر زبان و فرهنگ بیشتر شده است. مسئله دیگر این است که فرهنگستان برای همکاری با این رسانهها، کارگروهی تشکیل داده یا برنامه مشخصی دارد که از این طریق، رسانهها را در فرآیند معرفی و استفاده از واژهها مشارکت دهد یا بهطور کلی، این مسئولیت بر دوش رسانهها گذاشته شده است که به صورت خودجوش و مستقل در این زمینه اقدام کنند؟
با این حال، به نظر میرسد که مشکل از جای دیگری هم باشد. مردم وقتی کلمهای را به کار میبرند، به دنبال سادگی، کاربردی بودن و تطابق آن با گفتار روزمره هستند. مثلاً «کش لقمه» به جای «پیتزا» شاید از نظر دستوری درست باشد اما کسی در مکالمه روزمرهاش چنین چیزی نمیگوید که به جملات محاورهایشان نزدیک نباشد.
معرفی ۶۰ هزار واژه جایگزین
فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکنون بیش از ۶۰ هزار واژه جایگزین معرفی کرده است اما اینکه چند درصد از آن وارد صحبتهای عامیانه مردم شده مهم است. ما در دنیایی زندگی میکنیم که فناوری و دیجیتال، بخشی جداییناپذیر از آن شدهاند. بسیاری از واژههای جدید، بهسرعت از طریق شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین وارد زبان روزمره میشوند. در چنین فضایی، مردم انتظار دارند که زبانشان روان، کوتاه و هماهنگ با سبک زندگیشان باشد. انتخاب واژههایی که سنگین، غیر رایج یا بیش از حد کلاسیک هستند، عملاً با نیازهای زبانی جامعه در تضاد خواهند بود.
نکتهای که نادیده گرفته شده، این است که زبان پدیدهای زنده است که در میان مردم شکل میگیرد، نه در جلسات رسمی به همین خاطر اگر هدف حفظ زبان فارسی است، راهکار نباید واژههایی باشد که مردم با آنها احساس بیگانگی میکنند، بلکه باید یک رویکرد مشارکتی در نظر گرفته شود. معادلسازی واژههای جدید با کمک هوش مصنوعی و تحلیل دادههای زبانی یکی از کارهایی است که میشود انجام داد. یعنی بررسی شود که مردم چه نوع واژههایی را ترجیح میدهند، چه ترکیباتی برای آنها طبیعیتر است و چه کلماتی راحتتر جا میافتد. رئیس فرهنگستان نیز اخیراً گفته که این نهاد باید به امکانات هوش مصنوعی مجهز شود. شاید اگر چنین رویکردی عملی شود، معادلهای آینده فرهنگستان از «هفتک» و «بازفرست» فاصله بگیرند و واژههایی به مردم پیشنهاد شوند که هم دلنشین باشند و هم قابلپذیرشتر.
شوخی با فرهنگستان
واکنش مردم به واژههای جدید فرهنگستان، بیشتر شبیه یک اعتراض طنزآمیز است. وقتی فرهنگستان برخی جایگزینها را پیشنهاد کرد و شبکههای مجازی پر از شوخیهای کاربران شد. یغما نوشت: یکی از کاربران درباره هفتک گفت: «معادل فارسی تیک را هفتک گفتن. مثلاً فکر کن. بگی مثلاً هفتک زدم گزینه درست را با هفتک مشخص کن.» کاربری هم با استفاده از یک عکس توییت زد: «توی این عکس از هیچ پیکسل قرمزی استفاده نشده! ببخشید تصدانه.» حتی سخنگوی دولت هم به شوخی گفت: «به خدا نئوبانک معادل فارسی ندارد!»
این واکنشها نشان میدهد که زبان یک جریان اجتماعی است. اگر مردم احساس کنند که یک کلمه مناسب گفتوگوی روزانهشان نیست، هر چقدر هم که پشتوانه علمی داشته باشد، آن را نمیپذیرند یا سخت میپذیرند. ما در دنیایی زندگی میکنیم که زبان مدام در حال تغییر است. معادلسازی واژهها باید روندی پویا، مردمی و همسو با نیازهای زبانی و فرهنگی جامعه باشد. واژههایی که مردم به کار نمیبرند در نهایت فراموش میشوند، حتی اگر با بهترین نیتها ساخته شده باشند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیتی درست و دغدغهای ارزشمند دارد «حفظ زبان فارسی در برابر واژههای بیگانه». اما به نظر میرسد این مسیر نیازمند بازنگری است. واژههای جدید نباید حس تصنعی و مصنوعی بودن داشته باشند. زبان، چیزی نیست که بتوان آن را دستوری تغییر داد؛ بلکه باید با زندگی مردم گره بخورد، طبیعی به نظر برسد و از دل زندگی و مکالمههای عادی بیاید در غیر این صورت، ماجرا همان خواهد شد که امروز شاهدش هستیم: فرهنگستان تلاش میکند، اما زبان و واژهها راه خودشان را میروند.