شناسهٔ خبر: 71429483 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

سفری از مهارت تا کارآفرینی/ تجارت با سرامیک‌سازی خانگی

یک بانوی کارآفرین البرزی، با راه‌اندازی دو کارگاه تولید ظروف سرامیکی اقدام به اشتغال‌زایی کرده که نه‌تنها زندگی خود را متحول کرد، بلکه به الگویی برای دیگران هم تبدیل شد؛ او نشان داد که با مهارت و تلاش، می‌توان هر چیزی را ممکن ساخت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، در دل استانی که هر گوشه‌ از آن می‌تواند نمادی از تلاش و پشتکار باشد، کارگاهی کوچک اما پر از زندگی، به چشم می‌خورد. اینجا دنیای رنگ‌ها و نقش‌هاست؛ جایی که خاک این سرزمین به هنر تبدیل می‌شود.

خانم عبدلی، زنی که با دستان توانمندش، هنر سرامیک‌سازی را به تجارتی موفق تبدیل کرده، قصه‌ای شنیدنی از تلاش، انگیزه و امید دارد. او از کارمندی انصراف داده و با گذراندن دوره‌های مهارتی، فعالیت خود را آغاز و دو کارگاه تولید ظروف سرامیکی را راه‌اندازی کرده و توانسته به بانوان بسیاری فرصت اشتغال و یادگیری بدهد.

خبرنگار تسنیم از کرج گفت‌وگویی را با این بانوی کارآفرین ترتیب داده است که به گوشه‌ای از زندگی، چالش‌ها و موفقیت‌های وی می‌پردازد که با عشق به هنر، مسیر جدیدی در زندگی خود و دیگران گشوده است.

در ابتدا خود را معرفی کنید و بفرمایید چگونه و از چه زمانی به این هنر روی آوردید؟

ملیحه عبدلی هستم، کارشناسی ارشد بازرگانی بین‌الملل، مدرس فنی و حرفه‌ای و استادکار مهارتی در رشته تولید ظروف سرامیکی دست‌ساز.

13 سال پیش در یک شرکت خودروسازی به‌عنوان یک کارمند مشغول به کار بودم اما پس از چند سال کارمندی، تصمیم گرفتم به هنر که علاقه همیشگی من بود روی بیاورم و کسب‌وکار جدیدی راه بیندازم. به دلیل موقعیت و درآمد خوبی که داشتم، از همان ابتدا مخالفت‌های خانواده آغاز شد، آن‌ها معتقد بودند محل کار، نقطه امنی برای بنده است و نباید از آن خارج شوم اما من دلم می‌خواست کسب‌وکاری برای خود راه‌اندازی کنم و مستقل باشم.

سه سال پیش، پس از خروج از محل کار، آموزش‌های مهارتی لازم در زمینه تولید ظروف سرامیکی را در مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای فراگرفتم و کارگاه اولیه خود را در فرهنگسرایی در مهرشهر راه‌اندازی و ثابت کردم خواستن، توانستن است.

ما اکنون در منطقه سهرابیه هستیم، برای ما توضیح دهید که چطور یک کارگاه در مهرشهر و یکی در سهرابیه دارید؟

حدود یک سال و نیم پیش وقتی که برای خرید لوازم و ابزارآلات به این منطقه آمدم، از خیابان که رد می‌شدم عده‌ای خانم و آقا را دیدم که دورهم جمع شده‌اند و مواد مخدر مصرف می‌کنند، دیدن این صحنه برایم بسیار دردناک بود و مرا به فکر فرو برد. آن‌ها را با دخترانی که زندگی‌های لاکچری دارند مقایسه کردم و گفتم چرا این افراد نباید سرگرم و برای خود کسب‌وکاری داشته باشند؟

پس‌ازآن تصمیم گرفتم کارگاهی در این منطقه راه‌اندازی و آموزش را در این محدوده آغاز کنم. در ابتدا به درآمدزایی آن‌ها فکر نکردم و تمام تلاشم این بود که در منازل خود به هنری مشغول باشند که انگیزه آن‌ها را بیشتر کند زیرا می‌دانستم خلق محصول، حس و حال انسان را عوض می‌کند. با خودم گفتم حتی درآمد اندک هم می‌تواند به آن‌ها برای ادامه مسیر انگیزه دهد.

کم‌کم آموزش زنان سرپرست خانوار را شروع کردم تا جایی که همان بانوانی که در منزل خانه‌دار بودند و تصور می‌کردند نمی‌توانند درآمدی داشته باشند، در حال حاضر حرفه‌ای شده‌اند و برخی از آن‌ها برای خود کارگاه راه‌اندازی کرده‌اند و برخی هم در همین کارگاه کار می‌کنند و درآمد دارند و محصولات آن‌ها طرفداران بسیاری دارد.

در حال حاضر چند نفر در این کارگاه‌های شما مشغول به کار هستند؟

در کارگاه سهرابیه در حال حاضر پنج نفر و در کارگاه مهرشهر هم چهار نفر از هنرجوهایی که نزد خودم آموزش دیده‌اند، حدود سه سال است که مشغول به کار هستند.

در این مسیر چه اتفاقی حال شما را خوب می‌کند که در این مسیر مانده‌اید؟

وقتی می‌بینم بانوان این شهر که روزگاری ناامید بودند و نمی‌توانستند کسب درآمد داشته باشند، امروز به درآمدزایی رسیده‌اند و محصولات خود را در بازارهای بین‌المللی ارائه می‌دهند، خستگی از تنم خارج می‌شود. آن‌ها امروز بازوان این کارگاه هستند.

هر محصولی که در این دو کارگاه تولید می‌شود حاصل عشق و تلاش است. ما هزاران بار درب کوره را باز می‌کنیم اما هر بار برای ما تازگی دارد و انتظار آن را می‌کشیم.

آیا از همان ابتدا تصور می‌کردید کار به این خوبی پیش برود؟

خیر، من از تکراری بودن کارهای کارمندی و اقدامات روتین خسته شده بودم و دوست داشتم به سمت هنر بروم. اوایل با هدف پر کردن اوقات فراغت به این کار روی آوردم اما شرایط، فراتر از آنچه تصور می‌کردم فراهم شد، اتفاقات خوبی افتاد و توانستم کارگاه‌ها را توسعه دهم و موفق شدم محصولاتی را تولید کنم که مورد استقبال بازار قرار گیرد.

رفته‌رفته نیروهای بیشتری را بکار گرفتم و اتفاقات زیبایی که در انتظارشان بودم کم‌کم رقم خورد و توانستم با استفاده از سبک و تکنیک خاص در تولید ظروف سرامیکی دست‌ساز و قابل‌مصرف و با تنوع بسیار بالا، یک کار هنری را به صنعت تبدیل کنم و برای آن‌ها مهر اصالت بگیرم تا ثبت ملی شوند و در این مسیر موفق شدم.

اگر بخواهید تعریفی از مهارت‌آموزی داشته باشید چه جمله‌ای را به کار می‌برید؟

از نظر من، مهارت‌آموزی نیرومندترین سلاحی است که می‌تواند زندگی ما را دگرگون و سبک جدیدی در زندگی ایجاد کند. ما در این کارگاه‌ها می‌توانیم با خاک همین کشور محصولات زیبا و قابل‌استفاده تولید و آن‌ها را به بازارهای بین‌المللی معرفی کنیم و ارزآوری داشته باشیم و تا حدودی هم در این مسیر موفق بودیم اما منتظر اتفاقات بهتری هم هستیم.

آیا در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی شرکت کرده‌اید؟ برای این منظور، محصولات خود را تا چه حد ارتقا داده‌اید؟

ما تلاش کردیم از بهترین مواد برای تولید محصولات خود استفاده کنیم که حتی در ماکروویو و ماشین ظرف‌شویی هم به آن‌ها آسیبی نرسد که این موضوع یک مزیت خوب برای ظروف تولیدی محسوب می‌شود، به همین دلیل مشتریان و طرفداران خود را در شهرها و استان‌های دیگر دارد. در نمایشگاه‌های مختلف داخلی و خارجی هم شرکت می‌کنیم تا بتوانیم محصولات خود را به دیگر استان‌ها نیز بشناسانیم.

تولید و خلق اثر جدید چه حسی به شما می‌دهد؟

تولید ظروف سرامیکی حس خیلی خوبی به انسان می‌دهد زیرا به‌صورت مستقیم با خاک و آب‌وآتش در ارتباط است. استفاده از رنگ‌ها در رنگ‌آمیزی ظروف شادابی خاصی به ما می‌دهد تا جایی که اگر ساعت‌ها مشغول به کار باشیم متوجه گذر زمان نمی‌شویم درحالی‌که زمانی که کارمند بودم ساعات پایانی کار، فقط ساعت را نگاه می‌کردم.

برخی معتقدند برای اشتغال نیاز به پارتی دارند، نظر شما در این مورد چیست؟

بله، من هم بارها شنیده‌ام که برخی معتقدند برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار و توسعه آن حتماً باید آشنا و پارتی داشته باشند اما من در همین مکان اذعان می‌کنم که هیچ نیازی به این موارد نیست و هرکسی که فکر راه‌اندازی کسب‌وکار را در سر دارد کافی است عزم خود را جزم و بر توانش تکیه کند.

در این مسیر چالش‌هایی هم داشته‌اید؟ چگونه آن‌ها را پشت سر می‌گذارید؟

هر زندگی چالش‌های خود را دارد؛ من منکر سختی‌های مسیرهای اشتغال‌زایی و کارآفرینی نیستم اما معتقدم با تکیه بر توانایی و نیز با درایت می‌توان بر مشکلات غلبه کرد و به نتایج خوبی رسید. گاهی مشکلات به‌قدری زیاد هستند که نمی‌دانم یه کدام‌یک فکر کنم اما وقتی درگیر هنر می‌شوم و احساس خوبی پیدا می‌کنم، درواقع فراموش می‌کنم مشکلی هم هست.

من کار تولید را با عشق و جان‌ودل انجام می‌دهم و تلاش می‌کنم از چالش‌ها برای خود سکویی برای ترقی و پیشرفت بسازم. اما در این مسیر باید صبور بود و با عشق ادامه داد. وقتی با عشق کار می‌کنم دیگر درآمد اولویت اول من نمی‌شود، بلکه به خلق محصول جدید و رضایت و شادی مشتری فکر می‌کنم.

به صادرات محصولات خود هم فکر کرده‌اید؟

از همان ابتدا که رضایت مشتری و رونق فروش ظروف را دیدم به فکر صادرات بودم و دوست داشتم اتفاقات خوبی رقم بخورد، چندین بار هم در نمایشگاه‌های خارجی شرکت کردم و با استقبال خوبی هم روبرو شدیم اما من یک هنرمندم و تا یکجایی می‌توانم محصولات قابل‌عرضه و دفاع تولید کنم اما بازار صادرات هم سختی‌های خود را دارد و نیازمند حمایت است اما واقعاً دوست دارم به این موضوع به‌صورت جدی‌تر فکر کنم و از همین خاک ارزآوری داشته باشم.

آری، امروز، خانم عبدلی نه‌تنها زندگی خود را متحول کرده، بلکه به الگویی برای دیگران هم تبدیل شده است. او نشان داد که با مهارت و تلاش، می‌توان هر چیزی را ممکن ساخت. بنابراین مهارت‌آموزی، پلی است میان رؤیا و واقعیت. هر قدمی که امروز برداشته می‌شود، می‌تواند آینده‌ای بهتر برای فردا بسازد.

گفت‌وگو: صدیقه صباغیان

انتهای پیام/