شفقنا-سردبیر روزنامه ابتکار معتقد است: هجوم اخبار منفی در عرصههای اقتصادی و اجتماعی سبب شده است جامعه دچار اضطراب و هراس از آیندهای نامعلوم شود. هرچند این مشکل بهیکباره و بهتازگی بهوجود نیامده، اما حقیقت آن است که طی سالهای اخیر سبد معیشت مردم بهطرز محسوسی کوچکتر شده و همزمان نرخ تورم روندی افزایشی داشته است. اکنون که به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم و عید نوروز در پیش است، بسیاری از مردم همچنان چشمانتظار رخداد یا تصمیمی خوشایندند؛ اما کالابرگ ۵۰۰هزار تومانی و عیدی ناچیز دو تا سهمیلیونی برای بازنشستگان، بیش از آنکه مرهمی بر رنج موجود باشد، مُسکّنی مقطعی برای دردی ساختاری است.
به گزارش شفقنا، ژوبین صفاری در سرمقاله امروز ابتکار نوشت: در حوزه سیاست خارجی نیز با ترامپی سر و کار داریم که نه خاطره خوشی از او در ذهن مردم مانده و نه میتوان پیشبینی دقیقی از رویکرد آتیاش داشت. از این رو، بخش قابلتوجهی از افکار عمومی داخل و خارج، به توافقی فوری در حوزه سیاست خارجی چندان امیدوار نیست، هرچند روشن است که دست ایران برای دیپلماسی بسته نیست و ابزارهای فشار و قدرت همچنان در اختیار دارد. اما در وضعیت فعلی، جامعه بیش از گذشته نیازمند یک روزنه امید واقعی است تا نقاط روشن افق آینده، دستِکم در دورنمای افکار عمومی نمایان شود.
آنچه امروز در بدنه اجتماعی دیده میشود، نوعی خشم منفعلانه است؛ خشمی که در بسیاری موارد به شکل سرخوردگی، افسردگی و استیصال بروز پیدا میکند. این احساس ناکامی، هنگامی تشدید میشود که مردم در زندگی روزمره خود شاهد کاهش قدرت خرید، ناتوانی از پسانداز یا حتی تأمین هزینههای حداقلی باشند. در چنین فضایی، اخباری مبنی بر افزایش دوباره قیمت کالاهای اساسی یا نوسان شدید نرخ ارز، چشمانداز فردا را بیش از پیش تیره میکند و روزنههای امید را بهسرعت کمرنگ میسازد.
از سوی دیگر، بیاعتمادی به نهادهای تصمیمگیر یا کمرنگ شدن پیوند میان دولت و ملت، به افزایش حس ناامنی روانی دامن میزند. نتیجه این چرخه منفی، تضعیف سرمایه اجتماعی و احساس عمیقتری از غم و اضطراب است که افزون بر ایجاد خمودگی در جامعه، میتواند به رفتارهای پرخطر یا تنشهای ناگهانی نیز منجر شود. بنابراین، در کنار تلاش برای کسب موفقیتهای مقطعی در مناسبات بینالمللی، باید به موضوع مهم احیای امید و اعتماد عمومی توجه ویژه داشت.
بدون تردید، خروج از این چرخه و بازگرداندن روحیه امیدوارانه به جامعه، نیازمند طرحی جامع و اقدامات علمی و کارشناسی است. کارشناسان و متخصصان حوزههای اقتصاد و علوم اجتماعی، روانشناسی، جامعهشناسی و امور بینالمللی باید در کنار یکدیگر به ارائه راهکارهای عملی بپردازند تا از یک سو، برنامهای دقیق برای بهبود معیشت مردم تدوین شود و از سوی دیگر، مردم احساس کنند که صدای آنها شنیده میشود و تصمیمگیرندگان، مسئولانه و شفاف در مسیر گشایش اوضاع حرکت میکنند.
در نهایت، جامعه امروز تشنه یک نشانه مثبت است؛ نشانهای که نشان دهد گوش شنوایی برای خواستههای مردم وجود دارد و برای برونرفت از وضعیت نابسامان فعلی، برنامهریزی جدی شده است. هرگونه تأخیر در این امر، نهتنها موجب تشدید ناامیدی و تنشهای احتمالی خواهد شد، بلکه ممکن است هزینههای بیشتری بر پیکره جامعه تحمیل کند. امروز نیاز است که متخصصان و مسئولان بهطور همزمان وارد میدان شوند و با هماندیشی و اتخاذ تدابیر سنجیده، روزنههای امید را برای شهروندان دوباره روشن کنند. جامعه به چند علامت مثبت، هرچند کوچک، برای بازیافتن اعتماد و تداوم حیات سالم اجتماعی نیازمند است و نقش نخبگان و تصمیمگیران در این مسیر، حیاتی است.