این سیاستهاهمانند سیاستهای اصل۴۴ دارای قانون ویژهای نبوداما درسرفصلهای مختلف برای تحقق آن برنامههایی تدوین شده است. یکی ازمحورهای مهم این سیاستها، بحث اقتصاد دانشبنیان بود وتاکید رهبر انقلاب اسلامی برصادرات دانشبنیان وکسب رتبه اول درمنطقه، عنوان شده بود که قانون جهش تولید دانشبنیان درچند سال گذشته توسط مجلس درراستای اقتصادمقاومتی تصویب و ابلاغ شد. با این تفاسیر هنوز در زمینه اقتصاد با وجود داشتن سند بالادستی در نقطه مطلوبی قرارنگرفتهایم. همچنین باید توجه کرد رشد اقتصاد در دهه 90 نزدیک به صفربود که بسیاری از کارشناسان آن را دهه ازدسترفته مینامند. در این باره با دکتر محمدرضا پورابراهیمی،رئیس کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتوگو کردهایم که مشروح آن رادر ادامه میخوانید.
آیا اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی در عمل هم اجرایی شد و اقتصاد ایران به سمت تابآوری حرکت کرده است؟
در ابتدا باید بگویم به صورت مستقیم اقدامی برای تحقق سیاست اقتصاد مقاومتی نداریم اما به صورت غیرمستقیم اقداماتی انجام شده است، مثل قانون حداکثر استفاده از توان تولید کشور که در راستای تقویت بنیه اقتصادی تصویب شده تا بتواند ظرفیتهای داخلی را بالفعل کند.اگر هدفگذاریها مثل کسب رتبههای برتر در منطقه را براساس شاخصهایی که مقام معظم رهبری در سیاستها مدنظر قرار دادهاند، بررسی کنیم، با آن چیزی که هدفگذاری شده، فاصله داریم. مثلا ایجاد ظرفیتها در حوزههایی مثل امنیت غذایی برای اینکه وابستگی به حداقل برسد یا در حوزه مدیریت مصرف که قانون هدفمندی یارانهها را مورد تاکید ویژه قرار داده است. امروز یکی از چالشهای اساسی ما اجرای ناقص این قانون است. متاسفانه عدم اجرای کامل آن هم تاثیر منفی بر مصرف کشور گذاشته و هم ناترازیها را تشدید کرده است. رهبر انقلاب در این سیاستها، قوای سهگانه را خطاب قرار دادند که مکلف هستند آنچه در حوزه توان و ظرفیتشان است، بهکار گیرند. تاکید اصلی این سیاست، پررنگ شدن نقش مردم در اقتصاد کشور و ایجاد رقابت است تا ظرفیتهای صادراتی افزایش پیدا کند.
با توجه به شرایط امروز، اجرای این سیاستها را چطور میبینید؟ آیا نباید برای تحقق آن برنامهریزی جدی و جدید کرد؟
امروز باتوجه به شرایط کشور و جهان و در بررسی سیاستهای اقتصادی در مجمع تشخیصمصلحت نظام با هماهنگی دفتر مقام معظم رهبری، جمعبندی این شد که در مورد بخشی از سیاستها مثل اقتصاد مقاومتی، دولت مکلف است برای آن برنامه بدهد. با اینکه سالها از ابلاغ این سیاستها گذشته امادولت مکلف است برنامه اجرایی برای تحقق اهداف آن ارائه کند.بنابراین با آسیبشناسی و بررسی موانع عدم تحقق این سیاستها، شاید بتوانیم بازنگری در نحوه اجرا، تدوین قوانین و مقررات را انجام دهیم. البته رهبر معظم انقلاب اسلامی اجازه دادند و تاکید کردند اگر بیش از ۱۰سال از ابلاغ یک سیاست گذشت، امکان بازنگری باتوجه به شرایط مکانی و زمانی فراهم شود که میتوان بخشی از احکام این سیاستها را جامعتر و با رویکرد جدید و باتوجه به تغییرات محیطی نوشت، ولی بخش عمدهای از این احکام از قوت و ویژگی کارشناسی برخوردار است و نیاز به تغییر ندارد.
ظرفیتهای اقتصاد ایران برای تحقق اقتصاد مقاومتی فراهم است؟
اگر سرفصلهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی محقق و موانع برطرف شود و بتوانیم کامل و جامع اجرا کنیم، این امکان وجود دارد که کشور بتواند بهراحتی با تلاطمهایی که اقتصاد را تحتتاثیر قرار میدهد - مانند خشکسالی، رکود اقتصاد جهانی و تحریم - مقابله کند.اصلیترین هدف و ماموریت سیاستهای اقتصاد مقامتی این است که اقتصاد ایران را مصونسازی کند تا با کوچکترین تغییرات در اقتصاد منطقهای و جهان مثل افزایش قیمت نفت باعث تلاطمها نشود یا اتفاقاتی مثل جنگ اوکراین بر اقتصاد کشور اثر منفی نگذارد تا در تامین کالاهای اساسی دچار چالش نشویم. البته با موضوعات تحریمی هم مواجه هستیم که تجربه سالهای اخیر کشور نشان داده میتواند بهخصوص در شرایط کنونی که آمریکاییها فشارشان را علیه ایران بیشتر کردهاند، تابآوری اقتصاد ایران را بیشتر کنیم. هرچند تحریمها برای ما تازگی ندارد و آمریکاییها از کاهش فروش نفت حرف میزنند اما تاکنون تحریم نبود که آمریکاییها اعمال نکرده باشند؛ حالا شاید شدت تحریمها یا رصد آن را بیشتر کنند اما اصل موضوع تحریم برای ما چیز جدیدی نیست. البته تحریمهای بعضا میتواند اثرات روانی در جامعه ایجاد کند اما باید کشور متکی به اقتصاد درونی با رویکرد و نگاهی که در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب تاکید شده باشد.
اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی که در ابتدای دهه ۹۰ ابلاغ شد، اجرایی میشد، امروز مشکلات اقتصادی ما کمتر بود؟
بله همینطور است. متاسفانه نگاه و سیاستی که در دولت یازدهم و دوازدهم انجام شد، این بود که مشکلات اقتصادی کشور و حل آن به جای اتکا به ظرفیتهای درونی اقتصاد ایران به موضوع مذاکره و رفع تحریمها گره زده شد. یعنی اقتصاد ایران در هشتساله دولت تدبیر و امید شرطی شده بود. مثلا اگر مذاکرات قرار بود امروز انجام شود، تصمیمات به این و آن گره میخورد که نتیجه آن چه خواهد شد و کاملا اقتصاد ایران در گرو این قضیه بود. همچنین برخی از آقایان در آن زمان خواسته یا ناخواسته ادعا میکردند که ما تحت تحریم هستیم و غیر از مذاکره نمیتوانیم کاری انجام دهیم. این گرایی غلط بود که متاسفانه انجام شد. البته ما مخالف مذاکره و احقاق حقوق حق کشور در بحث مذاکرات نیستیم.طبیعتا دستگاه دیپلماسی ایران دفاعی قاطع ازمنافع ملی دارنداما اینکه همه آینده اقتصاد کشور به مذاکره گره بخورد،درست نیست.نرخ رشد اقتصادی هشتساله دولت یازدهم ودوازدهم و عدم تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی در کشور حدود 0.7درصد بود در حالی که باید به ۸ درصد میرسید، با این حال در سه سال عملکرد دولت شهید رئیسی، نرخ رشد اقتصادی به صورت میانگین به 4.5درصد افزایش پیدا کرد.
اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی اجرایی شود، میتواند در بهبود معیشت مردم تاثیر مثبت بگذارد؟
اساسا روح حاکم بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی بهبود شرایط اقتصادی کشور است که مردم ذینفع واقعی آن هستند. عملیات اجرایی در اقتصاد باید توسط مردم انجام شود و انتفاع آن هم به همین مردم برگردد. اگر این سیاستها اجرا شود، رشد سرانه رفاه، کاهش ضریب جینی و افزایش سرانه درآمد کشور میتواند پیامدهای مثبتی آن باشد.
محسن نظری - گروه اقتصاد
آیا اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی در عمل هم اجرایی شد و اقتصاد ایران به سمت تابآوری حرکت کرده است؟
در ابتدا باید بگویم به صورت مستقیم اقدامی برای تحقق سیاست اقتصاد مقاومتی نداریم اما به صورت غیرمستقیم اقداماتی انجام شده است، مثل قانون حداکثر استفاده از توان تولید کشور که در راستای تقویت بنیه اقتصادی تصویب شده تا بتواند ظرفیتهای داخلی را بالفعل کند.اگر هدفگذاریها مثل کسب رتبههای برتر در منطقه را براساس شاخصهایی که مقام معظم رهبری در سیاستها مدنظر قرار دادهاند، بررسی کنیم، با آن چیزی که هدفگذاری شده، فاصله داریم. مثلا ایجاد ظرفیتها در حوزههایی مثل امنیت غذایی برای اینکه وابستگی به حداقل برسد یا در حوزه مدیریت مصرف که قانون هدفمندی یارانهها را مورد تاکید ویژه قرار داده است. امروز یکی از چالشهای اساسی ما اجرای ناقص این قانون است. متاسفانه عدم اجرای کامل آن هم تاثیر منفی بر مصرف کشور گذاشته و هم ناترازیها را تشدید کرده است. رهبر انقلاب در این سیاستها، قوای سهگانه را خطاب قرار دادند که مکلف هستند آنچه در حوزه توان و ظرفیتشان است، بهکار گیرند. تاکید اصلی این سیاست، پررنگ شدن نقش مردم در اقتصاد کشور و ایجاد رقابت است تا ظرفیتهای صادراتی افزایش پیدا کند.
با توجه به شرایط امروز، اجرای این سیاستها را چطور میبینید؟ آیا نباید برای تحقق آن برنامهریزی جدی و جدید کرد؟
امروز باتوجه به شرایط کشور و جهان و در بررسی سیاستهای اقتصادی در مجمع تشخیصمصلحت نظام با هماهنگی دفتر مقام معظم رهبری، جمعبندی این شد که در مورد بخشی از سیاستها مثل اقتصاد مقاومتی، دولت مکلف است برای آن برنامه بدهد. با اینکه سالها از ابلاغ این سیاستها گذشته امادولت مکلف است برنامه اجرایی برای تحقق اهداف آن ارائه کند.بنابراین با آسیبشناسی و بررسی موانع عدم تحقق این سیاستها، شاید بتوانیم بازنگری در نحوه اجرا، تدوین قوانین و مقررات را انجام دهیم. البته رهبر معظم انقلاب اسلامی اجازه دادند و تاکید کردند اگر بیش از ۱۰سال از ابلاغ یک سیاست گذشت، امکان بازنگری باتوجه به شرایط مکانی و زمانی فراهم شود که میتوان بخشی از احکام این سیاستها را جامعتر و با رویکرد جدید و باتوجه به تغییرات محیطی نوشت، ولی بخش عمدهای از این احکام از قوت و ویژگی کارشناسی برخوردار است و نیاز به تغییر ندارد.
ظرفیتهای اقتصاد ایران برای تحقق اقتصاد مقاومتی فراهم است؟
اگر سرفصلهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی محقق و موانع برطرف شود و بتوانیم کامل و جامع اجرا کنیم، این امکان وجود دارد که کشور بتواند بهراحتی با تلاطمهایی که اقتصاد را تحتتاثیر قرار میدهد - مانند خشکسالی، رکود اقتصاد جهانی و تحریم - مقابله کند.اصلیترین هدف و ماموریت سیاستهای اقتصاد مقامتی این است که اقتصاد ایران را مصونسازی کند تا با کوچکترین تغییرات در اقتصاد منطقهای و جهان مثل افزایش قیمت نفت باعث تلاطمها نشود یا اتفاقاتی مثل جنگ اوکراین بر اقتصاد کشور اثر منفی نگذارد تا در تامین کالاهای اساسی دچار چالش نشویم. البته با موضوعات تحریمی هم مواجه هستیم که تجربه سالهای اخیر کشور نشان داده میتواند بهخصوص در شرایط کنونی که آمریکاییها فشارشان را علیه ایران بیشتر کردهاند، تابآوری اقتصاد ایران را بیشتر کنیم. هرچند تحریمها برای ما تازگی ندارد و آمریکاییها از کاهش فروش نفت حرف میزنند اما تاکنون تحریم نبود که آمریکاییها اعمال نکرده باشند؛ حالا شاید شدت تحریمها یا رصد آن را بیشتر کنند اما اصل موضوع تحریم برای ما چیز جدیدی نیست. البته تحریمهای بعضا میتواند اثرات روانی در جامعه ایجاد کند اما باید کشور متکی به اقتصاد درونی با رویکرد و نگاهی که در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب تاکید شده باشد.
اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی که در ابتدای دهه ۹۰ ابلاغ شد، اجرایی میشد، امروز مشکلات اقتصادی ما کمتر بود؟
بله همینطور است. متاسفانه نگاه و سیاستی که در دولت یازدهم و دوازدهم انجام شد، این بود که مشکلات اقتصادی کشور و حل آن به جای اتکا به ظرفیتهای درونی اقتصاد ایران به موضوع مذاکره و رفع تحریمها گره زده شد. یعنی اقتصاد ایران در هشتساله دولت تدبیر و امید شرطی شده بود. مثلا اگر مذاکرات قرار بود امروز انجام شود، تصمیمات به این و آن گره میخورد که نتیجه آن چه خواهد شد و کاملا اقتصاد ایران در گرو این قضیه بود. همچنین برخی از آقایان در آن زمان خواسته یا ناخواسته ادعا میکردند که ما تحت تحریم هستیم و غیر از مذاکره نمیتوانیم کاری انجام دهیم. این گرایی غلط بود که متاسفانه انجام شد. البته ما مخالف مذاکره و احقاق حقوق حق کشور در بحث مذاکرات نیستیم.طبیعتا دستگاه دیپلماسی ایران دفاعی قاطع ازمنافع ملی دارنداما اینکه همه آینده اقتصاد کشور به مذاکره گره بخورد،درست نیست.نرخ رشد اقتصادی هشتساله دولت یازدهم ودوازدهم و عدم تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی در کشور حدود 0.7درصد بود در حالی که باید به ۸ درصد میرسید، با این حال در سه سال عملکرد دولت شهید رئیسی، نرخ رشد اقتصادی به صورت میانگین به 4.5درصد افزایش پیدا کرد.
اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی اجرایی شود، میتواند در بهبود معیشت مردم تاثیر مثبت بگذارد؟
اساسا روح حاکم بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی بهبود شرایط اقتصادی کشور است که مردم ذینفع واقعی آن هستند. عملیات اجرایی در اقتصاد باید توسط مردم انجام شود و انتفاع آن هم به همین مردم برگردد. اگر این سیاستها اجرا شود، رشد سرانه رفاه، کاهش ضریب جینی و افزایش سرانه درآمد کشور میتواند پیامدهای مثبتی آن باشد.