در شرایطی که میان مقامات ارشد کشور، از جمله رئیسجمهور و وزرای کلیدی، یک صدای واحد در تقابل با سیاستهای تقابلی دولت ترامپ به گوش میرسد، برخی رسانههای داخلی، چه در جناح اصلاحطلب و چه در میان مخالفان دولت، بهگونهای رفتار کردهاند که گویی ایران با یک شکاف حاکمیتی جدی مواجه است. این نوع پوشش خبری، علاوه بر آنکه تصویری نادرست از سیاستگذاری کلان کشور ارائه میدهد، عملاً با القای وجود شکاف در حکمرانی ایران بهانهای در اختیار دولتهای متخاصم میگذارد تا فشارهای خود را افزایش دهند.
نمونهای بارز از این روند، رویکرد خبرگزاری ایرنا در تضاد با بیان رسمی مقامات دولتی است که سعی دارد بندهای ضدایرانی یادداشت اجرایی ترامپ را کمرنگ جلوه دهد. این رسانه با تفکیک میان «خلع سلاح» و «کنترل تسلیحات»، سعی کرده است تصویری غیرتهدیدآمیز از اقدام آمریکا ارائه دهد، این در حالی است که یادداشت ترامپ بهصراحت محدودسازی توان دفاعی ایران، از جمله برنامه موشکی و تسلیحاتی کشور را دنبال میکند.
در سوی دیگر، برخی رسانههای رقیب دولت نیز با تفسیرهای خلاف واقع، تلاش کردهاند تا رویکرد رهبر انقلاب را در تقابل با دولت جلوه دهند و دیدار ایشان با متخصصان صنایع دفاعی را نشانهای از نارضایتی از مواضع دولت بدانند.
نمونه دیگر از این بازی رسانهای، تحریف سخنان رهبر انقلاب درباره توسعه توان دفاعی کشور است. برخی روزنامهها، از جمله «سازندگی»، مدعی شدند که ایشان خواستار افزایش برد موشکهای ایران شدهاند، در حالی که تأکید اصلی ایشان بر افزایش دقت و نقطهزنی موشکها بوده است. این نوع تحریفها، علاوه بر دامن زدن به فضای دوگانگی در داخل، در سطح بینالمللی نیز تبعاتی به همراه دارد، زیرا میتواند بهانهای برای اجماع بیشتر کشورهای غربی علیه ایران و احیای قطعنامههای شورای امنیت باشد.
با تقلیل معنا، ترامپشویی نکنید
رسانه رسمی دولت، ایرنا، در موضعی بحثبرانگیز تلاش کرده است تا با تفکیک میان اصطلاحات «خلع سلاح» و «کنترل تسلیحات»، اقدام دولت آمریکا را کمتر از آنچه هست تهدیدآمیز جلوه دهد. این در حالی است که یادداشت اجرایی ترامپ بهطور مستقیم راهبرد محدودسازی توان دفاعی ایران را دنبال میکند.
دولت آمریکا در یادداشت اجرایی جدید خود بهصراحت اهدافی را مشخص کرده که فراتر از تحریمهای اقتصادی، ابعاد نظامی و امنیتی ایران را نیز هدف قرار میدهد. در این سند آمده است: «ایران نباید به سلاح هستهای و موشک بالستیک قارهپیما دست یابد، جبهه مقاومت که آمریکا حامی تروریستهای تکفیری، آن را [طی ادعایی موهوم] شبکه تروریستی ایران توصیف میکند باید خنثی شود و همچنین باید با توسعه موشکی و همچنین سایر تسلیحات و توانمندیهای نامتقارن و متعارف مقابله کرد.»
عبارات کلیدی در این سند نشاندهنده یک رویکرد فراگیر برای محدودسازی قدرت دفاعی ایران است. اگرچه اصطلاح «خلع سلاح» مستقیماً در متن این سند ذکر نشده، اما اقدامات پیشبینیشده در آن بهوضوح همان کارکرد را دارد. محدودیتهای تعریفشده در این دستور اجرایی، از نظر عملیاتی، تفاوتی با یک سیاست خلع سلاح ندارند. با این حال، رسانه رسمی دولت با تفکیک بین دو مفهوم «Disarmament» (خلع سلاح) و «Arms Control» (کنترل تسلیحات)، تلاش کرده است تا شدت تهدیدات این سند را کاهش دهد. ایرنا در مطلبی در این باره نوشته است: «در حقوق بینالملل میان کنترل تسلیحات (Disarmament) و خلع سلاح (Arms Control) تفاوتهایی وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار میگیرند. خلع سلاح به معنای کاهش یا حذف کامل انواع خاصی از تسلیحات یا تمامی تسلیحات است.
کنترل تسلیحات اما به معنای نظارت، تنظیم و محدود کردن تولید، انتشار و استفاده از تسلیحات است.» این نوع تفکیک مفهومی، در حالی صورت گرفته که اولاً ایالات متحده هیچگونه مشروعیتی برای تعیین سیاستهای دفاعی سایر کشورها ندارد و علاوه بر این، در یادداشت اجرایی ترامپ، محدودیتها بر تسلیحات متعارف ایران نیز اعمال شده است. بنابراین، کنترل تسلیحاتی که در آن، حتی سلاحهای متعارف نیز تحت فشار قرار میگیرند، تفاوتی با سیاست خلع سلاح ندارد. اگر قرار باشد که تنها ابزار دفاعی مجاز ایران به سلاحهای سبک مانند کلاشینکف و کلت کمری محدود شود، در حالی که ایالات متحده به تجهیز متحدان منطقهای خود به پیشرفتهترین سامانههای نظامی و بمبهای سنگرشکن ادامه میدهد، این رویکرد عملاً ایران را در موقعیتی قرار میدهد که امنیت خود را در برابر تهدیدات خارجی به خطر بیندازد.
از پزشکیان، روحانی نسازید
رسانه رسمی دولت در اقدام قابل تأمل دیگری، با انتشار گزارشی تحت عنوان «پزشکیان استعفا دهد؟» تلاش کرده است تا فضایی از بنبست و ناتوانی در اداره کشور را به تصویر بکشد. این رسانه، با اشاره به مشکلات موجود، چنین القا کرده که چون دولت در پیشبرد امور با موانع داخلی مواجه است، رئیسجمهور یا باید از سمت خود کنارهگیری کند یا رهبر انقلاب اختیارات بیشتری به دولت تفویض کنند. انتشار این گزاره همزمان با موضعگیری قاطع رهبر انقلاب در مخالفت با مذاکره با آمریکا، اقدامی معنادار است. رهبر انقلاب مذاکره را «غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه» توصیف کردهاند، زیرا تجربه مذاکرات گذشته و اقدامات خصمانه آمریکا، از جمله یادداشت اجرایی اخیر ترامپ علیه ایران، نشان داده که مسیر مذاکره، به کاهش فشارها منجر نشده است.
با لحاظ کردن متنی که پیش از این، این رسانه در تقلیل ادبیات ضد ایرانی ترامپ منتشر کرده بود، اینگونه برداشت میشود که هدف اصلی رسانه دولت نه پرداختن به مشکلات اجرایی کشور، بلکه ایجاد دوگانهای میان دولت و رهبر انقلاب است. این رسانه تلاش کرده موضعگیری شفاف رهبر انقلاب در برابر سیاستهای خصمانه آمریکا را به عنوان مانعی برای عملکرد دولت جلوه دهد. در حالی که واقعیت امر چیزی کاملاً متفاوت است. سیاستهای کلی کشور، از جمله عدم مذاکره با آمریکا تحت فشار، مورد تأیید مقامات عالیرتبه دولت نیز قرار گرفته است. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در راهپیمایی ۲۲ بهمن، موضعی کاملاً همسو با رهبر انقلاب اتخاذ کرد. همچنین محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز در همین مسیر موضع گرفتند و از غیرقابلاعتماد بودن دولت ترامپ سخن گفتند.
بنابراین، برخلاف آنچه که رسانه دولت القا میکند، هیچگونه اختلافی میان نظام و دولت در این خصوص وجود ندارد. طرح ایده استعفای رئیسجمهور و درخواست تفویض اختیارات ویژه به دولت، یک الگوی تکراری در فضای رسانهای کشور است. هرگاه دولتها در مسیر اجرای وعدههای خود دچار مشکل میشوند، برخی جریانها بهجای پذیرش مسئولیت، تلاش میکنند این ناکارآمدی را به گردن ساختار نظام بیندازند. چنین رویکردی در ادبیات مقامات دولت دوازدهم از همه دولتها پررنگتر دیده میشد. تکرار ادبیات دولت روحانی توسط رسانه رسمی دولت پزشکیان در حالی در پیش گرفته شده که پزشکیان مواجههای کاملاً خلاف این رویه داشته است.
به طور مثال رئیسجمهور روز گذشته طی سفر اخیر خود به بوشهر لزوم مسئولیتپذیری وزرای دولتش در تأمین برق را اینگونه گوشزد میکند: «برخی وزرای ما در جریان کمبود برق و گاز کم میآورند به همدیگر گیر میدهند. دعوا سر این است که زمین سفت است و نمیتوانند شخم بزنند به همدیگر کله میزنند.» رسانه رسمی دولت، بهجای آنکه مشکلات اجرایی را ریشهیابی کند و به دنبال راهکارهای عملی باشد، تلاش کرده با ساختن یک دوگانه جعلی میان دولت و رهبر انقلاب، علت چالشها را در سیاستهای کلان کشور جستوجو کند.
این در حالی است که همه مقامات تصمیمگیر دولت، بهصورت یکپارچه و در هماهنگی با رهبر انقلاب، مواضع خود را در برابر سیاستهای آمریکا مشخص کردهاند. در شرایطی که دولت آمریکا بهصراحت در حال اعمال فشار حداکثری علیه ایران است، القای این گزاره که دولت پزشکیان برای حل مشکلات نیازمند اختیارات فراتر از قانون اساسی یا حتی استعفا است، بیش از آنکه تلاشی برای بهبود شرایط باشد، یک عملیات رسانهای برای ایجاد بیثباتی در داخل کشور محسوب میشود.
انتخابات را باختید، کشور را بازنده نکنید
همزمان با رویکردهای سیاسیای که توسط رسانههای اصلاحطلب و رسانه رسمی دولت در تلاش برای القای تصویری از دوگانگی در حکمرانی ایران اتخاذ شده است، یکی از رسانههای نزدیک به رقیب انتخاباتی مسعود پزشکیان نیز با موضعگیریهای خاص خود در تلاش است تا همان الگوی دوگانهسازی را تکمیل کند. این رسانه که بهطور ویژه در تقابل با دولت پزشکیان فعالیت میکند، در تلاش است تا با نشر گزارههایی در خصوص استعفای او، فضای رسانهای را به سمت یک تقابل داخلی سوق دهد.
در این راستا، این رسانه در توییتی نوشته است: «پس از پالسهای خطرناک پزشکیان و ظریف درباره آمادگی دولت برای مذاکره و خلع سلاح کشور که موجب لفاظیهای اخیر ترامپ علیه ایران شده، رهبر انقلاب در رخدادی معنادار و بیسابقه برای اولینبار با متخصصان و دانشمندان عرصه دفاعی دیدار کردند.» این در حالی است که رهبر انقلاب در همان دیدار بهصراحت از اظهارات رئیسجمهور در مراسم 22 بهمن حمایت کرده و گفتند: «مکمل این حرکت بزرگ مردمی هم سخنان صریح و راهگشای رئیسجمهور محترم بود که از زبان مردم، سخن دل مردم را بیان کرد و آنچه را لازم بود ایشان بیان کنند، گفتند.»
این حمایت ضمنی از رئیسجمهور در شرایط کنونی، نشاندهنده هماهنگی میان ایشان و دولت در مواجهه با بحرانها و مسائل کلان کشور است. به این ترتیب، تلاش برخی رسانهها برای ایجاد تصویری از تقابل میان رهبری و دولت نهتنها با واقعیتهای موجود مغایرت دارد، بلکه بهنوعی سعی دارد تا تعابیر نادرستی را از مواضع مقامات کشور ارائه دهد. این رسانه با تحریف و برداشت نادرست از سخنان و جلسات رهبر انقلاب، سعی در ایجاد تصویری از تقابل بین دولت و رهبری دارد. در حالی که هدف اصلی از این دیدار، تبیین اهمیت پیشرفتهای دفاعی و فناورانه کشور بوده و نه نقد سیاستهای دولت، چنین رویکردی بهوضوح نشاندهنده تلاش برای ایجاد فضایی است که در آن، هرگونه همراستایی میان مقامات کشور نادیده گرفته شود و تصویری از تفرقه و پراکندگی در سطوح مختلف حکومتی ارائه شود.
در شرایطی که مسائل داخلی و خارجی ایران تحت فشار قرار دارد، این رسانهها بهجای تمرکز بر همافزایی و تقویت انسجام ملی، با تشدید برداشتهای نادرست و ایجاد دوقطبیهای کاذب، تلاش میکنند شکافهای غیرضروری در سطح حاکمیت ایجاد کنند. چنین رویکردهایی نهتنها به منافع ملی کشور آسیب میزند، بلکه در شرایطی که ایران با تهدیدات خارجی مواجه است، بهنوعی به دشمنان خارجی در تشدید فشارها و اعمال سیاستهای خصمانه کمک میکند.