نتایج تازهترین نظرسنجی شورای روابط خارجی اروپا که با همکاری مؤسسههایی همچون Datapraxis، YouGov، Norstat و Rating Group انجام شده، نشان میدهد که تصور دیرینه «آمریکا بهعنوان متحد طبیعی و همیشگی اروپا» با آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، بیش از پیش رنگ باخته است. طبق دادههای این نظرسنجی، اکنون بخش قابلتوجهی از اروپاییها، ایالات متحده را صرفاً «یک شریک ضروری» یا حتی «رقیب» میبینند. نکته مهم آنکه این تغییر نگاه، در کشورهایی که زمانی رابطهای بسیار نزدیک با واشنگتن داشتند نیز مشهود است و نشان میدهد اعتماد پیشین بهراحتی بازنخواهد گشت.
بررسی نظرسنجی منتشرشده حاکی از آن است که انگلیس – کشوری که سالها به داشتن «روابط ویژه» با آمریکا شهره بود – تنها حدود ۳۰ درصد پاسخدهندگان هنوز ایالات متحده را متحد میدانند، درحالیکه نزدیک به ۴۵ درصد آن را «شریک ضروری» و حدود ۱۵ درصد «رقیب» تلقی میکنند. در فرانسه هم اوضاع چندان متفاوت نیست: تقریباً ۲۵ درصد آمریکای ترامپ را «متحد» میبینند و حدود ۲۰ درصد آن را «رقیب» تلقی میکنند. آلمان نیز با نسبت مشابهی از تردید روبهروست؛ نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان (۵۰ درصد) آمریکا را بیشتر یک «شریک ضروری» دانستهاند تا یک متحد استراتژیک. در اروپای شرقی، اوضاع اندکی متفاوت است. برای مثال، در اوکراین نزدیک به نیمی از پرسششوندگان (حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد) همچنان آمریکا را متحد میدانند؛ امری که میتوان آن را ناشی از نیاز شدید این کشور به حمایت نظامی و سیاسی ایالات متحده در مواجهه با تهدیدهای روسیه تفسیر کرد. بااینحال، حتی در لهستان و رومانی – که سنتاً تمایل بالایی به رابطه امنیتی با واشنگتن داشتهاند – افرادی که آمریکا را متحد واقعی میپندارند، بهشکل محسوسی کاهش یافته و به حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد رسیده اند.
یکی از عوامل کلیدی در شکلگیری این نگاه جدید، سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ است که در دوره نخست ریاستجمهوریاش، با خروج از توافقهای بینالمللی مهم (برجام، پیمان پاریس) و اعمال تعرفههای تنبیهی بر کالاهای اروپایی، نشان داد چندان به تعهدات سنتی فراآتلانتیک پایبند نیست. اکنون که دور دوم ریاستجمهوری ترامپ آغاز شده، بسیاری از رهبران اروپایی و افکار عمومی نگراناند این رویکرد یکجانبه تشدید شود و اختلافات تجاری و سیاسی میان واشنگتن و بروکسل، بیش از پیش بالا بگیرد. ازاینرو، روندی از «خودمختاری استراتژیک» در اروپا آغاز شده که بهدنبال کاهش وابستگی دفاعی و اقتصادی به آمریکاست.
در همین راستا، کشورهای اروپایی بهطور فزایندهای به ایجاد سازوکارهای جایگزین برای مقابله با تحریمها و تصمیمات یکجانبه آمریکا روی آوردهاند؛ از جمله سازوکارهای مالی مستقل یا تلاش برای تقویت صنایع دفاعی مشترک. اگرچه این اقدامات در عمل هنوز به بلوغ کافی نرسیدهاند، اما صرف طرح چنین ابتکاراتی نشان میدهد اعتماد گذشته به واشنگتن، دستکم در کوتاهمدت بازسازی نخواهد شد. بااینهمه، نباید فراموش کرد که پیوندهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میان اروپا و آمریکا چنان در هم تنیده است که هیچیک از دو سو حتی اگر بخواهند،نمیتوانند بهطور کامل از دیگری فاصله بگیرند. آن چه اکنون تغییر کرده، تلقی اروپاییها از واشنگتن است. اروپا به این جمع بندی رسیده که آمریکا دیگر «متحد بلامنازع» بهشمار نمیرود و بیشتر «شریکی ضروری» است که همکاری با او اجتنابناپذیر است، اما اعتماد بیقیدوشرط به آن دشوار شده است.
خراسان