سرخط ماجرای اخیر به چهارشنبه شب ۲۴ بهمن بازمیگردد. امیرمحمد خالقی، دانشجوی نوزدهساله دانشکده مدیریت کسبوکار در نزدیکی خوابگاه از سوی دو سارق موتورسوار مورد زورگیری قرار میگیرد. سارقان ابتدا کولهپشتی وی را ربودند و در ادامه با استفاده از یک جسم تیز، وی را مورد حمله قرار دادند که در نتیجه آن، امیرمحمد بهشدت زخمی شد و پس از انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد.حادثه یاد شده و انتشار فیلمی کوتاه از آن، فضای جامعه را بهشدت متأثر کرده و از همان ابتدا با بازخوردهای زیادی روبهرو شد. در نخستین واکنش، عصر روز جمعه، جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران با برگزاری تجمعی به تأمین نشدن امنیت اطراف کوی دانشگاه اعتراض کردند. در ادامه پای وزیر علوم هم به میان کشیده شد. حسین سیمایی به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور در پیگیری حادثه، صبح دیروز با لغو برنامه سفرش به عربستان در دانشگاه تهران حضور یافت و در جمع خبرنگاران ضمن عذرخواهی از طرف همه دستگاههایی که در این مورد قصور داشتند، وعده پیگیری جدی ماجرا را داد. این در حالی است که علی صالحی، دادستان تهران ساعاتی بعد، از دستگیری برخی افراد مظنون در پرونده قتل دانشجوی دانشگاه تهران خبر داد.
قتل جوان نخبه کشورمان به دست اراذل و اوباش اگرچه به دستمایهای برای حمله عناصر ضدانقلاب به جمهوری اسلامی تبدیل شد، ولی از دید تحلیلگران داخلی هم با اما و اگرها و پرسشهای بسیاری روبهرو است که میتوان از پنج زاویه به این تحول نگاهی انداخت.
1- مسئلهای که قابل پیشگیری بود: اظهارات مختلف نشان میدهد مسئله ناامنی در خیابانی که حادثه اخیر در آن به وقوع پیوسته، ریشهدار بوده و پیشتر دانشجویان خواستار حل این مسئله شده بودند. بنا به گفته یکی از مقامات دانشگاه، ناامنی در این خیابان از چهار ماه پیش توسط دانشجوبان بارها به دانشگاه منتقل شده، حتی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران 21 دی 1402 با ارسال نامهای این مسئله را متذکر شده است. اگر چه به گفته وزیر علوم قرار است هماکنون برای حل مسئله، دو کیوسک نیروی انتظامی در نقاط مورد نیاز این خیابان جانمایی، پایههای روشنایی نصب و کار راهاندازی دوربین برای تأمین امنیت در یکی دو روز آینده انجام شود، اما آیا نمیشد پیشتر با انجام چنین تمهیداتی از وقوع این حادثه جلوگیری کرد؟
2- اقدام خوب، اطلاعرسانی سریع و شفاف: با وجود مورد گفته شده، معمولاً یکی از انتقادهایی که به رسانههای داخلی وجود دارد این است که در ماجراهای اینگونه، به دلیل برخی ملاحظات، دیر وارد گود شده و همین سبب میشود مرجعیت به رسانههای معاند و خارجنشین منتقل شود و آنها هرطور که میخواهند روایت خود را به ما منتقل میکنند. در اتفاق اخیر اما یکی از نکات مثبت، اطلاعرسانی خوب رسانهای بود، بهگونهای که رسانهها خود ضمن اطلاعرسانی شفاف، کمکاری عوامل مسئول دانشگاهی و همچنین انتظامی در پوشش ناامنی منطقه را بازتاب دادند.
3- حضور مسئولان در دل ماجرا: معمولاً در اتفاقاتی از این دست در کشور، مسئولان دستاندرکار بیشتر از پاسخگویی به دنبال پاسکاری و مقصر جلوه دادن دیگران و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت هستند، اما در ماجرای اخیر، حضور مقامات دستاندرکار در میدان و پاسخگویی در این ماجرا از نکات مثبت و قابل توجه است. بهطور نمونه در نخستین واکنش به اتفاق اخیر، منابع خبری از استعفای مدیرکل خوابگاههای دانشگاه تهران خبر دادند. پیشتر نیز حضور حسینی، سرپرست دانشگاه تهران در جمع دانشجویان معترض و تأکید بر پاسخگویی به مطالبات آنها مورد توجه و تحسین رسانهها قرار گرفته بود.
4- در دام رسانههای معاند نیفتیم: همانگونه که گفته شد رسانههای فارسیزبان بیگانه در واکنش به این ماجرا از همان ابتدا خط تخریب علیه جمهوری اسلامی را در پیش گرفتهاند. آنها برای دمیدن در آتش فتنهای دیگر در حالی مدعی کتک خوردن دانشجویان از عوامل حراست دانشگاهاند و همچنین خبر بازداشت چند دانشجوی دختر حاضر در تجمع روز جمعه را منتشر میکنند که به گفته حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری تنها یک دانشجو، آن هم برای چند ساعت بازداشت و سپس آزاد شده است. این دست رسانهها همواره سعی میکنند از آب گلآلود ماهی بگیرند و ما باید در این زمینه هوشیار باشیم.
5- پیگیری ماجرا ضروری است: دانشجوی دانشگاه تهران با کولهپشتی مملو از آرزوهایش بر اثر اصابت دو ضربه چاقو از سوی زورگیران به کتف و ریهاش، جان باخت. اکنون مطالبه مردم بهدرستی پیگیری ماجرا از سوی نهادهای امنیتی و مجازات عاملان حادثه است. پلیس دستور ویژه برای دستگیری قاتلان داده و وزیر علوم گفته مسائل دانشگاه نباید به خارج از محیط دانشگاه کشیده شود، با این حال کسانی که خودسرانه ورود کنند و به بهانه احساس مسئولیت، نقشی ایفا کنند، قطعاً با برخورد قاطع مواجه خواهند شد و نباید هیچ مماشاتی در این زمینه صورت گیرد.
خبرنگار: جاوید