گروه بین الملل: در سالیان اخیر هر رئیس جمهور آمریکا طرح مشخصی برای منطقه داشته است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از خبر فوری/ عصر فوری،در دوره اول ترامپ، وی کارزار فشار حداکثری را آغاز کرد، کارزاری که تیم ب (بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید) نقش ویژه مشورتی و اجرایی در آن داشتند.
در مقابل، جمهوری اسلامی راهبرد مقاومت فعال را در برابر فشار حداکثری آغاز کرد که چند رکن داشت:
اول. زیر ضربه بردن عربستان سعودی و امارات
دوم. سپرسازی در برابر آمریکا
سوم. معادله سازی در برابر رژیم صهیونیستی
میتوان ادعا کرد که تا پایان سال ۱۳۹۸، راهبرد فشار حداکثری شکست خورد.
با ورود بایدن به کاخ سفید، مهم ترین راهبرد وی ایجاد ناتوی عبری - عربی در برابر مقاومت با هدف مهار راهبردی جمهوری اسلامی ایران بود؛ ناتویی که رژیم صهیونی را در یک جنگ امنیتی و سیاسی به منطقه تحمیل میکرد.
تهران نیز در مقابل این راهبرد، دو برنامه را در دستور کار قرار داد:
اول، دیپلماسی همسایگی
دوم، تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی
اکنون با ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید، وی به دنبال بازاجرای فشار حداکثری در قالبهای جدید است.
اینبار اما آمریکا مجموعه.ای از موارد قبلی را دنبال میکند که پایه آن، نابودی محور مقاومت است چه با اخراج فلسطینیان، چه با خلع سلاح حزب الله، چه با انحلال گروههای عراقی و چه با استحاله کامل نظام جمهوری اسلامی ایران
به عبارتی، آمریکا هم به دنبال این است که با فشار به کشورهای همسایه و دوست همچون عراق و امارات و چین، مسیرهای تنفس کشور را مسدود سازد، هم خود مستقیم در مناطقی مانند غزه و لبنان وارد شود و هم با باز گذاشتن دست رژیم صهیونی، آن را در منطقه پخش و با تطبیع، اسرائیل را نقطه ثقل منطقه سازد.
در اینجا چالشهای در شیوه مواجهه ما به وجود میآید:
اول، ضربه به منافع کشورهای همسایه در تضاد با سیاست همسایگی قرار میگیرد.
دوم، به دلیل سقوط سوریه، سختی کار حزب الله در ورود به یک درگیری کامل و مستقیم و فشار شدید داخلی و خارجی بر فصائل مقاومت عراقی، امکان کنشگری گسترده نظامی در سطح منطقه دشوار است.
برای مثال، در سالهای ۹۷ و ۹۸ به دلیل فشار شدید ارزی از سمت امارات، با یکسری اقدامات و همچنین تضمینِ گرفتنِ جان سربازان آمریکایی در عراق به عنوان سلامت کانال ارزی امارات، بخش زیادی از فشار ارزی تخلیه شد اما ما در همین مدت اخیر شاهد بودیم که با فشار آمریکا و وضع قوانین ضدپولشویی، مشکلات زیادی در انتقال دلار از کردستان عراق به ایران و همچنین بازارهای هرات و سلیمانیه ایجاد شد.
با وجود موارد فوق، این سوال ایجاد میشود که با وجود ضربات وارده، عدم مذاکره، بسته بودن دست ما به دلیل تناقضات بالا و همچنین مشکلات داخلی کشور، چه باید کرد و اکنون نیز چه اقداماتی در دستور کار است؟
۱- خرید زمان
با گذشت زمان، چه بسا کشورهای بیشتری در برابر رویکردها و سیاستهای خصمانه ترامپ بایستند و این میتواند به مثابه ترمزهایی در راه کاخ سفید عمل کند.
۲-گسترش همکاری با چین و روسیه
ترامپ عجله دارد تا با تعیین تکلیف خاورمیانه، زودتر به مساله چین رسیدگی کند. این مساله باید به چینیها تفهیم شود. مواردی مثل اجرای قرارداد ۲۵ ساله بر زمین مانده است. همکاری با روس ها نیز با امضای قرارداد ۲۰ ساله وارد فاز خوبی شده.
۳-مذاکره با اروپا
یکی از اصلی ترین اهداف این مذاکرات بحث مکانیسم ماشه در اکتبر ۲۰۲۵ است. همچنین طبیعتاً نیاز به سطحی از روابط با غرب در برابر شرق هست.
۴-توسعه کمی و کیفی نیروهای مسلح
آمادهسازیها با هدف هرگونه درگیری احتمالی با دشمن اصلی، یعنی آمریکا صورت میگیرد و محدود به ابعاد نظامی نیست.
۵-تکمیل چرخه هستهای
باید به دنبال تکمیل چرخه هسته ای خود باشیم. البته این تکمیل چرخه، ابعاد متعددی دارد؛ از انباشت بالا و غنی سازی ۹۰ درصدی تا تست چاشنی انفجاری و همچنین کار بر روی موشکهای برد بلند حامل کلاهک.
۶-پیشبرد طرحهای داخلی دولت
حقیقت این است که همه تلاش دارند تا دولت بتواند کاری کند. در این شرایط، اداره کشور و حتی پیشبرد پروندهها نیز باید متفاوت و متناسب با یک شرایط جنگی باشد. فعلا طرح روی میز دولت، بحث تلاش برای کاهش فشار معیشتی در شب عید با طرح کالابرگ است
۷-برهم زدن محاسبات دشمن
همه اقدامات بالا، لایه ای از اقدامات فیزیکی را به همراه دارد. اما گاه نیاز به هیچ اقدام فیزیکی نیست. فرض کنید یک نفر دارد یک مسئله ریاضی را روی کاغذ حل میکند، از ابتدای صفحه، مرحله به مرحله، می نویسد و جلو میآید. شما یک بار می توانید کاغذ را از او گرفته و پاره کنید اما نیز میتوانید با یک خودکار، کاغذش را خطی خطی کنید تا همه چیز بهم بخورد.
۸- حفظ، بازیابی، ایجاد و استفاده از اهرمهای منطقهای
∎