شناسهٔ خبر: 71359163 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: جهان صنعت | لینک خبر

چگونه هوش مصنوعی بهترین‌ها را از دیگران جدا خواهد کرد؟

خوش‌بین‌ها امیدوارند که هوش مصنوعی یک عامل برابری‌ساز باشد. در عوض، به نظر می‌رسد که احتمالاً موجب افزایش شکاف‌های اجتماعی خواهد شد.

صاحب‌خبر -

جهان صنعت نیوز – در نشست سران در پاریس که در تاریخ ۱۰ و ۱۱ فوریه برگزار شد، مدیران فناوری برای بیان بزرگ‌ترین و پرطمطراق‌ترین ادعاها درباره هوش مصنوعی رقابت کردند. «هوش مصنوعی بزرگ‌ترین تغییر در دوران زندگی ما خواهد بود» این جمله‌ای است که ساندار پیچای، مدیرعامل آلفابت، بیان کرد. داریو آمودئی، مدیرعامل آنتروپیک، گفت که هوش مصنوعی منجر به «بزرگ‌ترین تغییر در بازار کار جهانی در تاریخ بشر خواهد شد». در یک پست وبلاگی، سم آلتمان از OpenAI نوشت که «شاید در ده سال آینده، هر فردی در کره زمین قادر باشد بیش از تأثیرگذارترین فرد امروز عمل کند.»

پیش‌بینی آلتمان به یک مکتب فکری شناخته‌شده اشاره دارد. زمانی که مدل‌های زبانی بزرگ در اوایل دهه ۲۰۲۰ محبوبیت یافتند، اقتصاددانان و مدیران امیدوار بودند که این مدل‌ها و دیگر ابزارهای هوش مصنوعی، زمین بازی را هموار کنند و کارگران با مهارت پایین‌تر بیشتر بهره‌مند شوند. نرم‌افزارهایی که قادر به انجام کارهایی مانند تا کردن پروتئین و نوشتن شعر بودند، حتماً فرصت‌ها را دموکراتیزه می‌کردند. جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا، طراح تراشه‌ها، آینده‌ای را تصور می‌کرد که در آن «همه کارگران قرار است مدیرعامل‌های عوامل هوش مصنوعی شوند.»

اما یافته‌های اخیر این دیدگاه را زیر سوال برده‌اند. این یافته‌ها در عوض آینده‌ای را نشان می‌دهند که در آن افراد برجسته همچنان به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابند و بقیه به عقب می‌افتند. در کارهای پیچیده‌ای مانند تحقیق و مدیریت، شواهد جدید نشان می‌دهند که افراد با عملکرد بالا بهترین موقعیت را برای همکاری با هوش مصنوعی دارند (جدول را ببینید). ارزیابی خروجی مدل‌ها نیاز به تخصص و قضاوت خوب دارد. به جای کاهش نابرابری‌ها، هوش مصنوعی احتمالاً اختلافات نیروی کار را گسترش خواهد داد، مشابه انقلاب‌های فناوری گذشته.

استدلال‌هایی که هوش مصنوعی را به عنوان عاملی برابرکننده مطرح می‌کردند، از تحقیقاتی پشتیبانی می‌کردند که نشان می‌داد این فناوری بیشترین تأثیر را بر تولید خروجی برای کارگران کم‌تجربه دارد. یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ توسط اریک برینیولفسون از دانشگاه استنفورد و دانیل لی و لیندسی ری‌مون از موسسه فناوری ماساچوست (MIT) نشان داد که ابزارهای هوش مصنوعی مولد، تولید را ۳۴ درصد برای کارگران پشتیبانی مشتری مبتدی افزایش داده و به آنها کمک کرده‌اند که سریع‌تر و مؤثرتر به سوالات پاسخ دهند. در مقابل، کارگران با تجربه از این فناوری بهره‌ای نبرده‌اند، زیرا هوش مصنوعی رویکردهایی که آنها قبلاً استفاده می‌کردند را تقویت کرده است. این نشان می‌دهد که این فناوری می‌تواند با انتقال بهترین شیوه‌ها از کارکنان با استعداد به کارکنان کمتر با استعداد، شکاف‌ها را کاهش دهد.

روند مشابهی در دیگر کارهای دانش‌محور نیز مشاهده شد. تحقیقی توسط شاکد نوی و ویتنی ژانگ، هر دو از MIT، نشان داد که نویسندگان ضعیف‌ترین در کیفیت کار خود بیشترین بهبود را هنگام استفاده از چت‌جی‌پی‌تی OpenAI برای نوشتن مطالبی مانند بیانیه‌های مطبوعاتی و گزارش‌ها تجربه کردند. بسیاری فقط با استفاده از خروجی ویرایش‌نشده هوش مصنوعی کیفیت بهتری دیدند که توانایی آن در ارتقای عملکرد پایه‌ای را نشان می‌دهد. به طور مشابه، جاناتان چوی از دانشگاه کالیفرنیا جنوبی و همکارانش دریافتند که یک ابزار هوش مصنوعی عمومی کیفیت کارهای حقوقی مانند تدوین قراردادها را به ویژه برای دانشجویان حقوق کم‌استعداد بهبود می‌بخشد.

مشکل این است که این اثر تحت تأثیر یک اثر دیگر قرار دارد. یک شغل می‌تواند به عنوان مجموعه‌ای از وظایف در نظر گرفته شود که فناوری ممکن است آنها را کالا یا کمک کند. برای کنترل‌کنندگان ترافیک هوایی، فناوری به‌عنوان یک تقویت‌کننده عمل می‌کند: داده‌های پرواز را پردازش می‌کند در حالی که تصمیمات را به انسان‌ها می‌سپارد، و باعث حفظ حقوق بالا می‌شود. در مقابل، سیستم‌های خودپرداخت، نقش صندوقداران را ساده‌تر می‌کنند و کارهایی مانند محاسبه باقی‌مانده پول را خودکار می‌کنند. این باعث کاهش نیاز به مهارت می‌شود و در نتیجه حقوق متوقف می‌شود.

بنابراین، با وجود خوش‌بینی‌های اولیه، عوامل خدمات مشتری و دیگر کارگران کم‌مهارت ممکن است با آینده‌ای مشابه صندوقداران مواجه شوند. وظایف تکراری آنها در معرض اتوماسیون است. امیت زاوری از ServiceNow، یک شرکت نرم‌افزاری کسب‌وکار، برآورد کرده است که بیش از ۸۵٪ از موارد خدمات مشتری برای برخی مشتریان دیگر نیازی به دخالت انسان ندارد. با پیشرفت هوش مصنوعی، احتمالاً این رقم افزایش خواهد یافت و تعداد کمتری از عوامل باقی خواهند ماند تا فقط موارد پیچیده‌تر را رسیدگی کنند. اگرچه هوش مصنوعی ممکن است در ابتدا بهره‌وری را افزایش دهد، اثر بلندمدت آن این خواهد بود که مهارت‌ها را به کالا تبدیل کرده و وظایف را خودکار کند.

برخلاف اتوماسیون‌های قبلی که شغل‌های روتین مانند کارهای خط مونتاژ و حسابداری را جایگزین می‌کرد، هوش مصنوعی ممکن است دامنه خود را به کارهای غیر روتین و خلاقانه گسترش دهد. این فناوری می‌تواند به صورت ضمنی یاد بگیرد، الگوها را شناسایی کند و پیش‌بینی‌هایی انجام دهد بدون اینکه دستورالعمل صریحی داده شود؛ شاید در زمان‌های آینده قادر به نوشتن فیلمنامه‌های سرگرم‌کننده و طراحی محصولات مفید باشد. در حال حاضر به نظر می‌رسد که در صنایع با دستمزد بالا، این کارمندان سطح پایین‌تر هستند که بیشتر در معرض اتوماسیون قرار دارند. در A&O Shearman، یک شرکت حقوقی، ابزارهای هوش مصنوعی اکنون بخش زیادی از کارهای روتینی را که قبلاً توسط همکاران یا دستیاران حقوقی انجام می‌شد، انجام می‌دهند. نرم‌افزار شرکت می‌تواند قراردادها را تجزیه و تحلیل کند، آنها را با معاملات گذشته مقایسه کرده و پیشنهادات اصلاحی را در کمتر از ۳۰ ثانیه ارائه دهد. طبق گفته دیوید واکلینگ، رئیس هوش مصنوعی شرکت، عملکردهای برتر بهترین استفاده را از این فناوری برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک داشته‌اند.

تحولات اخیر در تحقیقات اقتصادی، این مشاهدات را تأیید می‌کند. اگرچه مطالعات اولیه نشان می‌دادند که کارگران با عملکرد پایین می‌توانند تنها با کپی کردن خروجی‌های هوش مصنوعی بهره‌مند شوند، مطالعات جدید به کارهای پیچیده‌تر مانند تحقیق علمی، مدیریت کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری پول می‌پردازند. در این زمینه‌ها، افراد با عملکرد بالا بسیار بیشتر از همتایان با عملکرد پایین خود بهره می‌برند. در برخی موارد، کارگران کم‌بازده هیچ بهبودی نمی‌بینند یا حتی زمین‌گیر می‌شوند.

برای مثال، آیدان تونر-راجرز از MIT دریافت که استفاده از ابزار هوش مصنوعی برای کمک به کشف مواد، تقریباً تولید مثل‌زایی پژوهشگران برجسته را دو برابر کرده است، در حالی که هیچ تأثیر قابل اندازه‌گیری بر گروه پایین یک‌سوم نداشته است. این نرم‌افزار به پژوهشگران این امکان را می‌دهد که ویژگی‌های مطلوب را مشخص کرده و سپس مواد کاندیدای پیش‌بینی‌شده برای داشتن این خصوصیات را تولید کنند. دانشمندان برجسته، که از تخصص زیادی در موضوع خود برخوردارند، می‌توانند پیشنهادات امیدوارکننده را شناسایی کرده و موارد ضعیف را کنار بگذارند. در مقابل، پژوهشگران کمتر مؤثر در فیلتر کردن خروجی‌های مفید از موارد بی‌ربط دچار مشکل می‌شدند.

نتایج مشابهی در دیگر زمینه‌ها به دست آمده است. نیکولاس اوتیس از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و همکارانش دریافتند که کارآفرینان قوی‌تر کنیا با کمک یک دستیار هوش مصنوعی، سود خود را بیش از ۱۵٪ افزایش دادند، در حالی که افرادی که در این زمینه ضعف داشتند، سود کمتری کسب کردند. تفاوت در نحوه اعمال توصیه‌های هوش مصنوعی بود. افرادی که عملکرد ضعیف‌تری داشتند، توصیه‌های عمومی مانند افزایش تبلیغات را دنبال کردند؛ اما افراد برجسته از هوش مصنوعی برای یافتن راه‌حل‌های متناسب با نیاز خود، مانند تأمین منابع انرژی جدید در طول قطعی برق، استفاده کردند.

در تصمیم‌گیری مالی، الکس کیم از دانشگاه شیکاگو و همکارانش آزمایشی انجام دادند که در آن شرکت‌کنندگان از هوش مصنوعی برای تحلیل متون تماس‌های درآمدی قبل از تخصیص ۱۰۰۰ دلار در یک پورتفولیوی شبیه‌سازی‌شده استفاده کردند. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای با استفاده از هوش مصنوعی تقریباً ۱۰٪ بازدهی بیشتری داشتند؛ در حالی که سرمایه‌گذاران کم‌تجربه ۲٪ سود کسب کردند. سرمایه‌گذاران با تجربه بهتر از بینش‌های حاصل از تماس‌های درآمدی، مانند هزینه‌های تحقیق و توسعه، خرید مجدد سهام و سود عملیاتی قبل از استهلاک و کاهش ارزش، استفاده کردند.

همانطور که هوش مصنوعی کار را دگرگون می‌کند، وظایف جدیدی نیز ظهور می‌کنند. راجیو راجان از Atlassian، یک شرکت نرم‌افزار اداری، می‌گوید که ابزارهای هوش مصنوعی هر هفته چند ساعت از وقت مهندسان را آزاد می‌کنند و به آنها این امکان را می‌دهند که روی کارهای خلاقانه تمرکز کنند. وکلا جوان‌تر زمان کمتری را صرف کارهای روتین می‌کنند و بیشتر با مشتریان خود در ارتباط هستند. یک رئیس در یک شرکت بزرگ سرمایه‌گذاری می‌گوید: «افراد واقعاً باهوش که ممکن است از تحلیل گزارش‌های روتین درآمدی خسته شده باشند، بیشترین بهره را خواهند برد.» «مهارتی که در کوتاه‌مدت بیشترین پاداش را خواهد داشت، تخیل در یافتن راه‌های خلاقانه برای استفاده از هوش مصنوعی است.» کارهای سخت این صنایع در حال اتوماسیون شدن هستند، به طوری که کارمندان جوان‌تر می‌توانند در مراحل ابتدایی حرفه خود وظایف پیشرفته‌تری را بر عهده بگیرند.

بازارهای کار همواره توسط نابودی نقش‌های قدیمی و ایجاد نقش‌های جدید تعریف شده‌اند. دیوید آتور از MIT تخمین زده است که حدود ۶۰٪ از مشاغل در آمریکا در سال ۲۰۱۸ وجود نداشتند که در سال ۱۹۴۰ وجود داشتند. شغل «طراح هواپیما» در دهه ۱۹۵۰ به سرشماری افزوده شد؛ «برنامه‌ریز کنفرانس» در دهه ۱۹۹۰ ظاهر شد. اما چه کسی مشاغل جدید هوش مصنوعی را زمانی که ظهور کنند، خواهد گرفت؟ تاریخ نشان می‌دهد که تحولات فناورانه به نفع افراد ماهر است. در انقلاب صنعتی، مهندسینی که بر ماشین‌آلات جدید تسلط داشتند، شاهد افزایش چشمگیر دستمزد خود بودند در حالی که کارگران روتین از این تحولات ضرر کردند. در دوران کامپیوتر، مهندسان نرم‌افزار پاداش دریافت کردند و تایپیست‌ها از بین رفتند. به نظر می‌رسد هوش مصنوعی در مسیر مشابهی حرکت خواهد کرد و به نفع افرادی خواهد بود که توانایی قضاوت، انعطاف‌پذیری و تخصص برای هدایت در محیط‌های پیچیده و پُر اطلاعات را دارند.

علاوه بر این، ابزارهای هوش مصنوعی امروز تنها آغاز راه هستند. با پیشرفته‌تر شدن این فناوری، عوامل نیمه‌مستقل که قادر به انجام کارهای مستقل هستند — همانطور که آقای هوانگ پیش‌بینی کرده است — ممکن است محیط‌های کاری را دگرگون کنند. این ممکن است هر کارمند را به نوعی مدیرعامل کند، همانطور که مدیرعامل انویدیا پیش‌بینی کرده است. اما هیچ هم‌سطح‌سازی‌ای در کار نخواهد بود: بهترین افراد هنوز بهترین مدیران عامل خواهند بود.