به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «جزیره لؤلؤ» به نویسندگی آرش نعیمیان و خسرو پسیانی و کارگردانی ستاره پسیانی پس از اتمام یک دوره اجرای عمومی، با دور جدید اجراها به تماشاخانه ایرانشهر بازگشته است. به همین بهانه در این گزارش به بررسی ویژگیها و ابعاد مختلف این نمایش پرداخته میشود.
«جزیره لؤلؤ» در تحلیل
در تحلیل این اثر، میتوان از چندین مکتب نقد مختلف استفاده کرد، که یکی از اصیلترین آنها بوطیقای ارسطو است. این اثر به سادگی قابل تحلیل است و منتقد را از بررسی نظریات مختلف بینیاز میسازد.
ژانر و متد هجو در «جزیره لؤلؤ»
ژانر این نمایش کمدی است و متد هجو در آن به کار رفته است. این موضوع از منظر هنری برگسون قابل اثبات است؛ چراکه تکرار و تداخل متقابل رشتهها در نمایش به وضوح دیده میشود که از ویژگیهای کمیک از دیدگاه برگسون است.
روایتی ساده و خطی؛ پرهیز از گمراهی از ذهن مخاطب
در زمینه روایت، نمایش در فضایی فانتزی شکل میگیرد و با الگوی سفر قهرمان، یا به عبارت بهتر، سفر قهرمانان پیش میرود. این روایت خطی و ساده است و ذهن مخاطب را گمراه نمیکند. شخصیتهای نمایش عمدتاً در قالب تیپ باقی میمانند چرا که در این نوع روایتها، کاراکتر چندان موضوعیت ندارد و توجه مخاطب بیشتر به خلق موقعیتهای مختلف معطوف میشود.
خلق موقعیتهای درست: نقطه قوت نمایشنامهنویسان
یکی از نقاط قوت نمایشنامهنویسان این اثر، خلق موقعیتهای درست است که در خدمت متد اثر قرار دارد و از محدوده خود خارج نمیشود. کارگردانی نیز کاملاً در خدمت روایت است و کنترل قوه خلاقه در نمایشی که دست کارگردان را در خلق میزانسن باز میگذارد، امری دشوار است. این نکته، بهویژه در نمایشهای کمدی مورد توجه قرار دارد که در این نمایش نیز به موفقیت این اثر کمک شایانی کرده است.
بازیگران و اهمیت اجرای کمدی در «جزیره لؤلؤ»
بازی بازیگران نیز نشاندهنده تحلیل درست کارگردان و نمایشنامهنویس است. بازیگران «جزیره لؤلؤ» کمدی مورد نظر کارگردان را بهخوبی فهمیدهاند و همین امر باعث میشود که موقعیتهای کمیک بهدرستی در صحنه شکل بگیرند و مخاطب را بخنداند.
از جمله بازیهای قابلتوجه میتوان به بازی کاظم سیاحی اشاره کرد که در سطح بالایی از فهم نقش در صحنه حاضر است. او با بهرهگیری حداکثری از بیان و بدن خود میکوشد تا موقعیتها را به بهترین شکل ممکن روی صحنه ایجاد کند. بازی غلوشده او که ویژگیهای تیپیکال بودن نقش را به خوبی نشان میدهد، از نکات برجسته این اثر است.
طراحی صحنه و نور در «جزیره لؤلؤ»
در طراحی صحنه، با صحنهای پرتابل روبهرو هستیم که تنوع بصری را در طول نمایش ایجاد میکند و از تعویضهای طولانی صحنهها که میتواند به سقوط ریتم منجر شود، جلوگیری میکند.
نورپردازی در «جزیره لؤلؤ» ساده است و به نظر میرسد گویا زمان کافی برای طراحی نور در نظر گرفته نشده است. کارگردان از این بخش عبور کرده و به آن توجه زیادی نداشته است.
نمونهای از کمدی اصیل
در نهایت، میتوان گفت که «جزیره لؤلؤ» نمونهای ارزشمند برای شناخت کمدی است، بهویژه در زمانی که نمایشهایی با لودهبازیهای سطحی به نام کمدی روی صحنه میآیند.