به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نیمه شعبان و میلاد مبارک حضرت ولی عصر(عج)، از جمله اعیاد مهم در میان مسلمانان و به ویژه شیعیان است که از مدتها پیش برای فرارسیدن آن لحظهشماری میکنند.
این جشن در واقع فرصتی است برای اندیشیدن درباره مفهوم انتظار و ضرورت شناخت امام زمان(عج). در منابع مختلف شیعی و سنی بر ضرورت شناخت امام عصر(عج) تأکید شده، این اهمیت تا جایی است که رسول خدا(ص) در اینباره فرمود: «مَن مَاتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه؛ یعنی کسی که بمیرد و نشناسد امام زمان(عج) خود را به مرگ جاهلی میمیرد».در روایت دیگری به نقل از ابنابییعفور نیز آمده است: از امام صادق(ع) دربارهه گفتار پیامبر اسلام که «هر فردی که بمیرد، درحالیکه امامی نداشته باشد، مرگش، مرگ جاهلی است» پرسیدم: «آیا مقصود مردن در حالت کفر است؟» امام صادق(ع) پاسخ داد: «مردن در حالت گمراهی است». «گفتم هر که در این زمان هم بمیرد و او را پیشوایی نباشد، مرگش مرگ جاهلیت است؟» گفت: «آری».
منابع شیعه از حدیث فوق، در مسئله امامت استفاده کرده و و آن را دلیلی بر لزوم وجود امام در تمام دورانها و ضرورت شناخت امام و اطاعت از او دانستهاند. بنابر اعتقادات شیعه، مراد از امام در این روایت، اهلبیت و امامان معصوم(ع) است و در دوران حاضر، باید به امام مهدی(عج)، بهعنوان امام زمان ایمان داشت. از این منظر، شناخت موعود آخرالزمان و حجت بر حق زمان، تکلیف همیشه شیعیان اهل بیت عنوان شده است.
سیدمحمود جوادی، پژوهشگر، در گفتوگویی با خبرگزاری تسنیم، در آستانه فرارسیدن نیمه شعبان و میلاد مبارک امام زمان(عج) به بیان برخی ویژگیهای آن حضرت پرداخته و به بخشی از زندگی ایشان اشاره کرده است. مشروح گفتوگوی او را میتوانید در ادامه بخوانید:
*نام امام زمان (عج) از چه زمانی بر زبانها افتاد و چرا با توجه به فراوانی دشمنان اهل بیت علیهم السلام آسیبی از سوی آنان به آن حضرت وارد نشد؟
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «زمانه تمام نگردد تا اینکه مردی از اهل بیت من مالک زمین گردد. نام او نام من است، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همچنان که از ظلم و جور پر شده بود». این حدیث نشان میدهد نام امام زمان (عج) پیش از تولد و از زمان رسول خدا (ص) بر زبانها افتاد و به همان اندازه که محبین رسول خدا (ص) و اهل بیت آن حضرت شیفته امام زمان (عج) شدند، دشمنان ایشان نیز در کمین آن حضرت (عج) نشستند تا ایشان را از میان ببرند.
طبق روایات، با تولد آن حضرت در سامرا و در شرایط حصر امام حسن عسکری علیه السلام و اختناق و فشار سیاسی توسط دستگاه عباسی، امام حسن عسکری (ع) اطرافیان خود را از نام بردن امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف به نام اصلی نهی کردند؛ زیرا این امر خطر جانی وی را در پی داشت، اما برخی از عالمان دینی احادیثی را که بر عدم جواز نام بردن امام زمان (عج) دلالت دارند، مخصوص دوران غیبت صغری میدانند و یاد نام ایشان را در غیبت کبری جائز میدانند.
در مجموع به نظر میرسد بردن نام ایشان الآن مشکلی ندارد، مگر اینکه بخواهیم احتیاط کنیم. با توجه به تلاش دشمنان اهل بیت علیهم السلام در به حصر کشیدن امامین عسکریین علیهم السلام و زیر نظر داشتن آنها جهت دست پیدا کردن به امام زمان (عج) اما اراده الهی بالاتر از توطئه دشمنان خدا بود و امام زمان (عج) به شکلی اعجازگونه در دل خانه محاصره شده امام حسن عسکری (ع) به دنیا آمد و تا روز شهادت پدر بزرگوارشان در آنجا زندگی کرد، سپس با آغاز دوره غیبت صغری به زندگی مبارک خود ادامه داد تا اینکه دوره غیبت کبری آغاز شد و جهان دوران تلخ و تاریک خودرا شروع کرد و مردم حسرت به دلِ دیدار آن حضرت (عج) شدند.
نام مبارک امام زمان (عج) نقش بسته بر روی دیوار مسجد النبی شهر مدینه که خطاط آن با ترکیب حرف «ح» از کلمه محمد و حرف «ی» از کلمه مهدی، به شکلی خلاقانه کلمه «حی» را (به معنای زنده بودن) نمایان کرده تا در برابر چشم منکران زنده بودن امام زمان (عج)، حقانیت مذهب شیعه اثنا عشری را فریاد بزند. پس از فاش شدن رمز و راز این تابلو، وهابیون نتوانستند آن را تحمل کنند و به شکل ناشیانه ای کلمه «حی» را از وسط آن پاک کردند.
درباره حالات امام زمان (عج) در دوران غیبت و اینکه شرایط تحت تعقیب بودن چه حالاتی را بر آن حضرت تحمیل میکند، از اصبغ بن نباته اینگونه نقل شده: «سَمِعْتُ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلشَّرِیدُ اَلطَّرِیدُ اَلْفَرِیدُ اَلْوَحِیدُ؛ از امیرالمؤمنین(ع) شنیدم که میفرمود: صاحب این امر، شرید (آواره)، طرید (رانده شده)، فرید (تک) و وحید (تنها) است». عیسی خشاب از یاران امام حسین علیه السلام میگوید: به امام حسین(ع) گفتم: آیا شما صاحبالامر هستید؟ فرمود: «لا و لکن صاحب الأمر الطرید الشرید الموتور بأبیه، المکنی بعمّه»؛ خیر، لیکن صاحبالامر طرید (رانده شده) و شرید (آواره) است و خونخواه پدرش و دارای کنیه عمویش است. داوود بن کثیر رقّی- از یاران برجسته امام موسی کاظم(ع) - میگوید: از امام ابوالحسن موسی بن جعفر(ع) درباره صاحب این امر پرسیدم. ایشان فرمودند: «او طرد شده تنها، غریب، پنهان از نزدیکانش و به خاطر کشته شدن پدرش مظلوم است». امام رضا(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت مىکند که فرمودند: «فداى آن فرزند بهترین کنیزان ... آن تنهاى یگانه و راندهشده که انتقام خون پدر و جدّش را نگرفته است، آنکه صاحب غیبت طولانى است و در موردش گفته مىشود: مرده، یا کشته شده، معلوم نیست در کجاست؟». از خدا می خواهیم با تعجیل در فرج و ظهور امام زمان علیه السلام، پایانی برای غربت و حالات اندوهبار آن حضرت رقم بخورد.
اما درباره بخش دوم پرسش شما باید گفت که امام زمان (عج) مانند هر انسان دیگر، سیر و گرسنه میشود، بیمار و خسته میشود، شاد و غمگین میشود و اگر به سوی او شیئی پرتاب شود، آن شیء به آن حضرت آسیب میزند. این حالات طبیعی و واکنشهای جسمی برای هر فردی که روی زمین زندگی میکند امری عادی است، با این حال نباید منکر این امر شد که دشمن به طور یقین برای به شهادت رساندن آن حضرت برنامه دارد و از هر فرصتی برای عملی کردن نقشه شیطانی خود استفاده خواهد کرد، لذا برای مصونیت و در امان ماندن آن حضرت دو اصل باید در نظر گرفت، اول اینکه خود حضرت (عج) برای حفظ سلامتی خود اهتمام دارد و از هیچ تلاشی برای مراقبت از خود دریغ نمیکند، دوم آنکه خداوند این حجت الهی را در کنف حمایت خود دارد تا هیچ آسیبی از سوی دشمنان به آن حضرت نرسد و ایشان را به سلامت به مقصد نهایی برساند.
*چرا امام زمان (عج) بخش جداییناپذیر از باور شیعه است و چرا جهان بدون آن حضرت نمیتواند به مقصد نهایی یعنی هدفی که خداوند جهان را بهخاطر آن آفریده است، برسد؟
پیروانِ مذهب حقه شیعه اثنی عشریه تنها افراد دارای عقیده دینی کاملی هستند که از زمان غیبت کبری تا امروز با عمل کردن به آموزههای دینی و دستورات ائمه معصومین علیهمالسلام و به سر بردن در حالت انتظار فرج، نقشه راه رسول خدا (ص) را پیاده میکنند. امام جواد علیهالسلام در این زمینه میفرماید: أفضَلُ أعمالِ شیعَتِنا إِنْتِـظارُ الْفَرَجِ؛ یعنی: برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است؛ بنابرین شیعه این انتظار را نوعی عبادت میداند و عاشقانه به پیشواز ظهور مهدی موعود و قائم آل محمد میرود.
پیامبراکرم (ص) درباره تعیین و معرفی اوصیای خود اینگونه فرمود: «أنَا سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ عَلیُ بْنُ أبِی طَالِبٍ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إنَّ أوْصِیَائِی بَعْدِی إثْنَی عَشَرَ أوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ»؛ من سید انبیاء و علی بن ابی طالب سید اوصیاء هستیم و همانا عدد اوصیاء بعد از من 12 است. اولین آنان علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) و آخرین آنان قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. امامت جزء اصول دین در باور شیعه است، و امام زمان (عج) امروز نماد و مظهر یکی از اصول دین بعد از توحید ونبوّت است؛ لذا ایمان نداشتن به امامت آن حضرت یعنی ایمان نداشتن به یکی از ارکان اساسی و اصول دین و به معنی هدر دادن دین و عقیده است؛ بنابرین شیعیان معتقدند با باور داشتن به امام زمان (عج) دینشان کامل میشود.
همانگونه که طبق فرمایش قرآن در آیه اکمال دین «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» با انتصاب امام علی علیه السلام به مقام ولایت در غدیر خم و ایمان یافتن به امامت آن حضرت، دین امت پیامبر (ص) در آن روز کامل شد، دین ما نیز با ایمان داشتن به امامت امام زمان (عج) کامل میشود. ما شیعیان به آیه شریفه 71 از سوره اسراء که میفرماید: « یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَٰئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا» باور عمیق داریم، و معتقدیم در روز قیامت، شیعیان هر دورانی را با امام زمان خود برای گرفتن نامه اعمالشان صدا خواهند زد، و چه افتخاری بالاتر از این که ما را در دنیا و آخرت به امام زمان (عج) بشناسند.
اما در خصوص بخش دوم سؤال شما باید گفت، جهان به خودی خود و بدون وجود حجت خدا بر روی زمین هیچ معنایی ندارد. جهان با خلیفه خدا و حجت او معنا و مفهوم پیدا میکند؛ لذا میتوان گفت جهان بدون امام زمان (عج) فقط یک بُعد مادی است که قوانین جبری طبیعت را یدک میکشد و فاقد بُعد معنوی است.
یکی از مبانی اساسی امامت و ولایت، اعتقاد به ضرورت وجود حجت الهی در هر عصر است. بر اساس این اعتقاد، خداوند از ابتدای آفرینش تا روز قیامت همواره انسانهای شایستهای را به عنوان حجتهای خود بر مردم برگزیده است و انسانها هیچگاه بی نیاز از این حجتها نمیشوند. شیخ صدوق (ره) در مورد این مبنای مهم اعتقادی مینویسد: و واجب است که معتقد باشد که زمین هیچگاه از حجت خدا بر آفریدگانش خالی نمیماند، خواه این حجت آشکار و شناخته شده باشد و خواه ترسان و پنهان از دیدهها.
*معرفت ما نسبت به امام زمان (عج) باید با چه کیفیتی باشد؟ ما باید چه کارهایی را برای رسیدن به این معرفت انجام بدهیم؟
معرفت، از نکات مهم هر نوع عبادت است و ارزش عبادت انسان به میزان این معرفت بستگی دارد. عمل خوب ما که از معرفت لازم برخوردار نباشد ارزش کمتری دارد؛ بنابراین ما باید در ایمان و شناختمان نسبت به امام زمانمان و سایر ائمه معصومین علیهم السلام از معرفت لازم برخوردار باشیم. برای تکمیل مبحث «معرفت»، لازم است این توضیح در خصوص امامت معصومین علیهم السلام داده شود که آیه شریفه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا» 72 سوره احزاب و آیه شریفه «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» 30 سوره بقره به ما نشان میدهد که عالم هستی در هر زمان به یک امانتدار شایسته، و زمین به یک خلیفه الهی نیاز دارد و به طور قطع و یقین، عالم و زمین در زمان کنونی امانتدار و خلیفهای به شایستگی امام زمان (عج) ندارد وگرنه فلسفه آفرینش زیر سؤال میرفت.
همچنین برخی مفسرین باطن آیه شریفه: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ» را با نگاه معرفتی تفسیر میکنند، و باطن «لیعبدون» را «لیعرفون» میبینند، یعنی عبادت خدا باید با اصل معرفت باشد، سپس معتقدند این امر محقق نمیشود مگر با توفیق الهی. امام حسین(ع) نیز در این زمینه میفرماید: خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر آنکه او را بشناسند؛ پس هرگاه خدا را بشناسند، او را عبادت میکنند. دعایی از امام صادق(ع) توسط زراره نقل شده تحت عنوان «دعای معرفت» که برای حفظ دین و ایمان در سختیها و تردیدهای دوران غیبت به خواندن آن سفارش شده است. بسیارى از علما به خواندن این دعا پس از نمازها توصیه کردهاند.
مضمون این دعا این است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»؛ خدایا خود را به من بشناسان؛ زیرا اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمیشناسم. خدایا پیامبرت را به من بشناسان؛ زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجّتات را نخواهم شناخت. خدایا حجّتات را به من بشناسان؛ زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم. براساس محتوای دعای معرفت، شناخت پیامبر(ص) مبتنی بر شناخت خدا و شناخت امامان متوقف بر شناخت پیامبر است و شناخت دین حقیقی تنها با شناخت امام ممکن خواهد بود؛ لذا داشتن چنین نگاهی میتواند به ما در کسب معرفت لازم نسبت به رسول خدا (ص)، اهل بیت پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام کمک کند.
*دشمنان اسلام تمام قدرت خود را برای مقابله با تفکر انتظار و مسئله ظهور بسیج کرده و حتی برای قبل و بعد از ظهور نیز تدابیری را اندیشیدهاند، ما در این شرایط چه وظیفهای داریم و تا چه حد از آمادگی لازم برخوردار هستیم؟
ادیان آسمانی تنبؤات مخصوص خود را در ارتباط با مسائل آخرالزمانی دارند. گاهی در این زمینه به نقطه مشترک و گاهی هم به نقطه اختلاف میرسند. در این میان اوانجلیستهای آمریکایی و انگلیسی با صهیونیستها در خصوص مسائل آخرالزمانی اهداف مشترکی دارند. ما در دو دهه اخیر دیدیم چگونه یهودیت صهیونیستی و صهیونیسم مسیحی با جریان انحرافی سلفی (وهابی و تکفیری) در منطقه دست به جنایتهای بیسابقهای زدند و همچنان نیز در حال ادامه دادن به نقشههای پلید خود هستند. آنها خباثت را به اوج خود رسانده و نقشههای دقیقی برای تجزیه کشورهای منطقه و تضعیف مسلمانها در سر دارند، بلکه با این شرارتها بتوانند قدرت مسلمانها را بکاهند و به زعم خود مانع تحقق وعده الهی در زمینه ظهور منجی مستضعفان جهان (حضرت مهدی) و یا حد اقل باعث به تعویق انداختن آن شوند، در حالیکه ظهور شریف امام زمان (عج) با تقدیر الهی رقم میخورد و هیچ قدرتی نمیتواند با نقشهها و تدابیر شیطانی خود مانع تحقق این وعده الهی شود.
با این حال دشمنان مهدویت برای اینکه باور شیعه را نسبت به ظهور، سست و یا دچار تردید کنند، اقدام به حمایت از جریانهای انحرافی مرتبط با مسأله ظهور میکنند. آنها از افرادی که خود را به عنوان نائب امام زمان جا میزنند حمایت میکنند و گاهی هم سرویسهای جاسوسی و امنیتی آنها، اینگونه جریانات را تأسیس و راهاندازی میکنند تا افراد مشتاق و شیفته ظهور را منحرف و به بیراهه بکشانند.
ملتهای مظلوم جهان برای تحقق امر ظهور امام زمان (عج) و برای تغییر شرایط ظلم حاکم و تحمیل شده بر آنان، باید اراده این تغییر بزرگ و ظهور را با ذهن، قلب و رفتار خود دنبال کنند تا این اراده به فعل تبدیل شود؛ یعنی این ظهور را نه فقط با زبان، بلکه با دل و جان و عمل خود از خدا بخواهند؛ چرا که خداوند با مردم با این فرمول و قاعده قرآنی که میفرماید:«إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»، رفتار میکند.
همه ما برای ظهور امام زمان (عج) و تعجیل در فرج شریف آن حضرت باید ایمان و ظرفیت تحمل بلاهای آخرالزمانی را در خود بالا ببریم و به نظر من برای قرار گرفتن در زمره انصار و اعوان آن حضرت باید خلوص ایمان ما مانند خلوص ایمان اصحاب امام حسین (ع) باشد؛ یعنی اگر میخواهیم از یاران واقعی امام زمان (عج) باشیم و مشتاق ظهور آن حضرت هستیم باید مانند شهدای کربلا برای امام حسین (ع) باشیم. نشستن و خواندن دعای فرج و ندبه برای ظهور حضرت مهدی (عج) کافی نیست، باید برای ظهور آن حضرت آستینها را بالا زد و وارد گود شد.
خلاصه مسئله انتظار و ظهور در این است که ما باید به این مرحله از درک و فهم برسیم که امام زمان (عج) آمدنی نیست؛ بلکه آوردنی است. یعنی با نشستن و دست روی دست گذاشتن به امید ظهور آن حضرت، ایشان نخواهند آمد، بلکه ما باید با تلاش و عمل به آموزههای دینی شرایط آمدن را فراهم کنیم و آن حضرت را بیاوریم.
*این روزها افراد زیادی در حال تطبیق روایات آخرالزمانی با حوادث اخیر در منطقه و جهان هستند و معتقدند شتاب این حوادث به این معناست که ظهور نزدیک است، تا چه حد این تصور درست است و چگونه باید این حوادث را ارزیابی کرد؟
ما چه بخواهیم یا نخواهیم و به تعبیر دیگر چه قبول کنیم یا نکنیم، جهان به شکل طبیعی دارد مسیر حرکت خود را به سوی آخرالزمان طی میکند، اما در میان ما عدهای هستند که تحولات سیاسی و نظامی این کشور و آن کشور و یا هر حادثه و اتفاقی که در منطقه و یا گوشه و کنار جهان رخ میدهد، آن را اتفاقی آخرالزمانی و مرتبط با نشانههای ظهور میدانند و برای آن دلیل و سند هم میآورند. بعضی از عوام مردم از زمان آغاز غیبت کبری تا امروز هر حادثهای را به نشانههای (حتمی و غیر حتمی) ظهور ربط میدهند و سعی در تطبیق حوادث با روایات مربوط به آخر الزمان و علامات ظهور میکنند، این حالت میان جوانان کم تجربه و پرشور که با سعه صدر کمتری به مسائل پیرامون خود نگاه میکنند رواج بیشتری دارد.
آنها گاهی با تحلیلهای غلط و غیر منطقی، و نادرست بودن تطبیق تحولات منطقه با روایات، به باورها و عقاید دینی برخی دوستان خود آسیب میزنند؛ لذا لازم است در تطبیق تحولات و حوادث اخیر منطقه و جهان با روایات آخرالزمانی احتیاط کرد و بیان این مسائل را به متخصصان و کارشناسان این حوزه سپرد. در تاریخ معاصر نیز، اشغال مسجد الحرام توسط فردی به نام «جهیمان» و دار و دستهاش، بیداری اسلامی در برخی کشورهای خاورمیانه، ظهور داعش، مرگ پادشاهان در برخی کشورهای عربی، شیوع پاندومی کرونا، وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل و یخبندان، جنگ غزه و لبنان و یمن و حتی آتشسوزی اخیر در لس آنجلس آمریکا و بیحجابی در کشورهای اسلامی را نیز در تصوّر برخی افراد از جمله اتفاقات آخرالزمانی و از نشانههای ظهور قلمداد شده و عدهای هم سرگرم تطبیق این حوادث با روایات مربوط به علامات ظهور شدند؛ در حالی که نشانههاى حتمی ظهور طبق روایات معتبر پنج علامت است از قبیل صیحه آسمانی، خروج سفیانی، قیام و خروج یمانى، قتل نفس زکیه و خسف بیداء، و تا این نشانهها رخ ندهد، از ظهور حضرت (عج) خبری نخواهد بود.
ظهور در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام، صلی الله علیه وآله، و امامان معصوم، علیهم السلام، نقل شده، همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره فرا میرسد و زمان آن را هیچکس جز خداوند حکیم نمیداند. از جمله در روایتی که امام رضا علیه السلام، به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، نقل میکند چنین آمده است: ان النبی، صلی الله علیه وآله، قیل له: یا رسول الله متی یخرج القائم من ذریتک؟ فقال، علیه السلام: مثله مثل الساعة التی «لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۚ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً». البته روایت ناگهانی بودن ظهور به این معنا نیست که این اتفاق قبل از علامات حتمی ظهور رخ میدهد، بلکه نشانههای ظهور نزد مردم چنان مورد شک و تردید واقع میشود که پذیرفتن آنها بهعنوان علامات ظهور برای عدهاى سخت مىشود؛ لذا وقتی ظهور شریف امام زمان (عج) واقع میشود، ظهور حضرتش را ناگهانی میبینند. در روایات اینگونه بیان شده است اگر علم، 27 حرف باشد تا زمان ظهور امام زمان علیه السّلام فقط دو حرف آن آشکار است و باقیش را آن حضرت در اختیار بشر قرار میدهد.
*آیا مقصود از علم که 25 حرف دیگر آن در عصر ظهور بیان میشود فقط معرفتهای دینی است یا سایر علوم را هم در بر میگیرد؟
وقتی پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «أنا مدینة العلم و علی بابها»، این علم را به معرفتهای دینی محدود نکردند؛ بلکه منظور ایشان همه علوم به طور عام بود اما اقتضای آن زمان این بود که مردم برای کسب علوم مورد نیاز خود مانند علوم و احکام دینی، مسائل حقوقی و آنچه در آن دوره به آن نیاز داشتند به رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علیه السلام رجوع کنند. این علم که به علم لدنی معروف است در وجود همه ائمه اطهار علیهم السلام نهادینه شده تا بهعنوان یکی از فضیلتهای ائمه معصومین و برتری آنها نسبت به دیگران شناخته شود.
در خصوص اجزای علم که 27 جزء است و تا قبل از ظهور تنها دو جزء آن آشکار میشود و باقی آن توسط امام زمان (عج) در اختیار مردم قرار میگیرد تفسیرهای زیادی مطرح شده که علم در این زمان به بالاترین حدّ پیشرفت میرسد به گونهای که طبق روایات امام باقر (ع) در روزگار آن حضرت (عج)، زنان در خانههایشان به طریق کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) قضاوت میکنند، با این حال این روایت و روایات هم خانوادهاش نمیگویند همه مردم فوری، 27 حرف علم را یاد میگیرند؛ بلکه میگوید حضرت حجت (عج) بقیه حروف علم را آشکار و بین مردم گسترش میدهند؛ بنابراین گرچه حضرت مهدی (عج) با ظهورشان شرایط یادگیری 27 حرف علم را فراهم میکند؛ ولی در همان عصر هم چه بسیارند که به قله علمی مذکور نمیرسند و رسیدن به قلّه علمی نیازمند تلاش آنهاست عیناً همانند مرتبه بالای تقوایی که هرکس میتواند با تلاش و کوشش آن را به دست آورد؛ ولی در عمل همه مردم چنین توفیقی را ندارند پس همان طور که رسیدن به قله تقوا نیازمند مجاهدت است رسیدن به درجه بیست و هفتم علم نیز نیاز به تلاش و پیگیری دارد.
توجه به این نکته نیز لازم است که علم دارای مراتبی است و مرتبه آخر علم از آن خداست و پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم علیهمالسّلام نیز مرتبهای از علم را دارا هستند و نه پیامبران قدرت و این ظرفیت را دارا هستند که به محدوده علم الهی که اختصاص به او دارد وارد شوند و بر معلومات خود بیفزایند و نه توده مردم این شایستگی و ظرفیت را دارند که علمشان را به درجه علم معصومان علیهمالسّلام برسانند؛ بنابراین اگر ما نمیتوانیم در حد معصومان علیهمالسّلام عالم شویم این از باب راکد بودن علم نیست بلکه از کم ظرفیتی ماست.
با ظهور امام زمان (عج) نه فقط رشد علمی حاصل میشود بلکه اقتصاد هم شکوفا میشود و زمین و آسمان نیز برکات خود را خارج میکنند. در روایتی از پیامبر اسلام (ص) است که فرمود: «یخرج رجل من أمتی یعمل بسنّتی ینزل الله له البرکة من السماء و تخرج له الأرض برکاتها»؛ مردی از امت من ظهور میکند که به سنّت من عمل میکند خداوند برکت را از آسمان برای او فرو خواهد فرستاد و زمین برکات خود را برای او بیرون خواهد ریخت.
در روایت دیگری از آن حضرت است که فرمود: ساکنین آسمان و زمین از او راضی و خشنودند، آسمان تمام بارانش را فرو میریزد و زمین تمام گیاهانش را خارج میسازد تا جایی که زندهها آرزو میکند که کاش مردهها زنده بودند و وضع ما را از فراوانی نعمت میدیدند. و در روایتی دیگر است که زمین گنجهای خود را برای آن حضرت ظاهر میکند، و حضرت به مردم مشت مشت عطا میکند بدون اینکه آنها را بشمارد یا آنچه که بخشیده را پس بگیرد و امنیت عمومی همه جا را فرا میگیرد.
انتهای پیام/
∎