شفقنا – حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در جلسات هفتگی خود در تهران که بر محور اصول کافی است و در آستانه نیمه شعبان به مواجهه درست با چالش های دوران غیبت بر اساس روایات کتاب “اصول کافی” پرداخت.
به گزارش خبرنگار شفقنا، متن سخنرانی استاد هادی سروش را می خوانید:
اشاره به دوران دو غیبت
امام مهدی (ع) دارای دو غیبت است که در بیانات امام صادق (ع) آمده؛ “له غیبتان”. عصر غیبت صغری که حدود ۷۰ سال است و دوره نیابت خاص چهار نایب از طرف امام زمان (ع) است ، بعد از فوت خلیفه نایب چهارم، امام زمان (ع) اعلام فرمود: «دیگر نایب ندارم، و کسی که مدعی نیابت از من باشد، مگر اینکه دروغگو باشد.» این اعلام باعث شد که دوران غیبت دوم که مشهور به غیبت کبری است آغاز شود، که ما همواره همچنان در آن قرار داریم.
شیخ کلینی در دوران غیبت صغری
دوران غیبت صغری که حدود ۷۰ سال طول است، یکی از عالمان برجسته شیعه در این دوره، مرحوم محمد بن یعقوب کلینی، صاحب کتاب کافی است. ایشان در روستای مجاور شهر ری (کُلین) متولد شد و پدر ایشان، یعنی یعقوب کلینی در آنجا دفن است و فرزند که صاحب کتاب کافی باشد در بغداد درگذشت و در همان جا دفن شد.
ایشان در زمان غیبت صغری فعال بودند و خیلی نزدیک به زمان ائمه بودند و اصلی ترین کتاب حدیث شیعه را رقم زدند و در میان در رابطه با امام زمان در کتاب شریف “اصول کافی” روایاتی را مطرح کردند که توجه به روایاتی که ایشان در این کتاب طرح نموده اهمیت زیادی دارد.
سه کتاب مهم از علماء قدیم درباره امام زمان
لازم بذکر است؛ در بحث درباره امام زمان (ع)، سه کتاب قدیمی و اصلی وجود دارد که به عنوان منابع اصلی مطرح هستند از جمله «کمال الدین و تمام النعمه، نوشته شیخ صدوق»، «الغیبة، نوشته شیخ طوسی» و «اصول کافی، نوشته محمد بن یعقوب کلینی.»
این سه کتاب، مهمترین منابع تاریخی درباره امام زمان (ع) هستند. علمای شیعه بسیاری که پس از این دوران فعالیت کردند، بر اساس این منابع اصلی نوشتههای خود را تدوین کردهاند. امروزه نیز بسیاری از کتب منتشر شده درباره امام زمان (علیه السلام) از این منابع الهام گرفتهاند.
اصول کافی و روایات مربوط به حضرت ولی عصر
در کتاب اصول کتاب که در دوران غیبت صغری تدوین شده، حدود ۵۰ روایت درباره امام زمان (ع) توسط کلینی جمعآوری شده است که در اینجا به بررسی چند روایت از اصول کافی میپردازیم.
غیبت کبری و عدم امکان ارتباط مستقیم با امام زمان
یکی از روایات مهم کتاب اصول کافی در باب الحجه که میتواند بسیار از انحرافات و دروغ ها و فریبکاری ها درباره امام زمان (عج) باطل کند، این حدیث است که امام صادق (ع) در یکی از این بیانات شان؛ «به دو نوع غیبت؛ غیبت کوتاه و غیبت طولانی تصریح می کنند و خصوصیت هر کدام را ارائه می کنند.» متن حدیث که به سند صحیح نقل شده چنین است؛
«لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِيلَةٌ الْغَيْبَةُ الْأُولَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ الْأُخْرَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ مَوَالِيهِ.
فرمود: قائم (ع) دو غيبت دارد يكى كوتاه و ديگرى دراز، در اولى جز شيعيان خاص كسى جاى او را نداند و در ديگرى تنها خادمين محرم او جاى او را بدانند».(اصول کافی ج۱ ص۳۴۰)
پس در غیبت غیبت صغری، تنها چند نفر از شیعیان اختصاصی امام زمان (ع) که نوّاب اربعه باشند به مکان او دسترسی دارند ، ولی در غیبت کبری، حتی این افراد نیز از مکان امام (ع) اطلاع ندارند و ارتباط مستقیم با او قطع میشود و برخی از اهلبیت ایسان و یا خادمین ایشان، با حضرت ارتباط مستقیم دارند. با توجه به این حدیث؛ ادعای ملاقات با امام زمان بکلی نفی میشود و یک انحراف بزرگ نمایان می شود.
سختی دینداری در دوران غیبت
امام صادق (ع) در یکی دیگر از روایات می فرمایند: «در دوران غیبت امام زمان (ع)، دینداری به اندازه کشیدن دست بر خارهای شاخهای که به سمت بالا رشد کرده است، سخت است.» این توصیف نشان میدهد که در دوران غیبت، حفظ ایمان و دینداری برای مومنین بسیار است ؛ «الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ». سپس فرمودند: کدام یک از شما میتواند خار آن درخت را بهدستش نگه دارد، سپس اندک زمانی سربهزیر انداخته و دوباره فرمودند: همانا صاحبالامر را غيبتى است، هر بندهاى بايد از خدا پروا كند و بهدین خود بچسبد. (کافی ج۱،ص۳۳۵)
به مقتضای بیان امام صادق (ع)؛ شیعیان باید در این دوران به دین خود متمسک باشند. دورانی که پر از سردرگمی و چالش برای شیعه که بخش مهمی از آنها با ادعای ملاقات و یا با ادعاهای مشابه آن در روز اول توسط مدعیان شکل گرفته است.
ولایت فقیه و نگاه مقابل آن در دوران غیبت
در بحثهای معاصر درباره حکومت دینی و نقش فقهاء در دوران غیبت، دو دیدگاه اصلی وجود دارد؛ دیدگاه اول معتقد است در دوران غیبت، تمام حقوق و اختیارات مدیریت جامعه بر عهده فقیه مجتهد است. آنها میگویند: «تمام حق در ولایت فقیه قرار دارد. ما در حال حاضر تمام چیزهایی که در جامعه نیاز داریم در دسترس است.» این گروه معتقد است که در دوران غیبت، ‘فقه سیاسی’ قادر به مدیریت جامعه است و حکومت دینی قابلیت اعتماد و ترویج را دارد.
دیدگاه دوم، که دقیقاً در مقابل دیدگاه اول قرار دارد، میگوید: «در دوران غیبت، هیچ کس حق ادعای حکومت اسلامی و حکومت دینی را ندارد. هر کسی که دیندار است، باید دین را در خانه یا کسبوکار خود به عمل بگذارد. ادعای ایجاد حکومت دینی در دوران غیبت، باطل است.»
این گروه معتقد است که تنها شخص معصوم (امام زمان علیه السلام) حق ایجاد حکومت دارد و هیچ فرد دیگری این حق را ندارد. آنها بر این باورند: «باید منتظر ظهور امام زمان (علیه السلام) باشیم تا خود او حکومت جهانی را برپا کند.»
برخی از کسانی که با ولایت فقیه و حکومت دینی در دوران غیبت موافقند، تا جایی جلو رفته اند که معتقدند که مردم موظفند حتی جان خود را برای تأسیس حکومت دینی تقدیم کنند و صریحا میگویند: «مردم باید جان و خون خود را فدا کنیم تا حکومت اسلامی برپا شود.»
طرف مقابل، که با این دیدگاه مخالف است و میگوید: «حکومت دینی در دوران غیبت مجاز نیست.» این گروه معتقد است که در حال حاضر، حکومتی که در کشورها وجود دارد، باید تحت نظارت قوانین جهانی باشد و هرج و مرج نمیتواند حاکم باشد، و حتی ادامه میدهند: «هر پرچمی که غیر از پرچم حکومت جهانی امام زمان (علیه السلام) باشد، باید شکست خورد و هر کسی که مدعی حکومت دینی شود، باید متوقف شود.»
در این بحث، طرفهای مختلف بهصورت مستمر تلاش میکنند تا دیدگاه خود را توجیه کنند.
طرف اول میگوید: «ما فقه سیاسی داریم و میتوانیم احکام اسلامی را در جامعه پیاده کنیم.»
طرف دوم پاسخ میدهد: «این کار مجاز نیست. باید منتظر ظهور امام زمان (علیه السلام) باشیم.»
این تضاد نظریهها بهصورت مستمر در محافل دینی و اجتماعی مطرح میشود و منجر به بحثهای عمیق میگردد.
مردودیتِ حکومت دینی در غیبت امام زمان (ع) از منظر برخی مدعیان ولایت
این نظریهها که در مورد حکومت دینی و نقش فقهاء در دوران غیبت وجود دارد، حتی امروز نیز طرفداران زیادی دارد. بخشی از این نظریات توسط گروههای مختلفی مطرح شده است، که یکی از آنها انجمن حجتیه است. این گروه، قبل و بعد از انقلاب، نظریهپردازیهای خاصی انجام داده است و دارای اساسنامه هستند و قبل پیروزی انقلاب اسلامی بر این باور بودند: «ما هیچ ضرورتی برای مداخله در حکومت شاه نداریم، بلکه نباید به حکومت شاه که شیعه است، اعتراض کنیم.» اما پس از پیروزی انقلاب و ظهور یک مجتهد جامع الشرایط مانند امام خمینی (ره)، این گروه نظریه خود را تغییر داد و معتقد شد: «دین کاری به سیاست ندارد.» رفتارشان چون برخاسته از نوع تفکرشان بود ، در دوران جنگ تحمیلی، هنگامی که مردم به جبهه میرفتند و زندگیها در خطر بود، این گروه معتقد بود: «ما مامور به تقیهایم. اگر دشمن تهران را فتح کند، ما باید به خانههای خود پناه ببریم و نماز میخوانیم و مشغول دعا برای امام زمان (ع) میشویم.» این گروه، در ادامه نظریه پردازی های خود، از رعایت اخلاق یاد میکرد ولی با شگفتی باید گفت که اینان در ابراز نظر خود در مورد ظلمها و ستمها احتیاط میکرد.
خطر تضاد نظریهها در دوران غیبت تا پدیدآمدن بهائیت
این دو نظریه، که بهصورت مستقیم مقابل هم قرار دارند، تنها نمونهای از صدها نظریه موجود در دوران غیبت هستند. این سنخ چالشها در دوران غیبت از اینکه بعضی افراد مدعی شدهاند که امام زمان (علیه السلام) اصلاً متولد نشده است و بعد از آن متولد خواهد شد، قدرت تخریب بیشتری دارد!
تضادها در دوره غیبت تا جایی رفت که باعث تشکیل فرقه بهائیت که به اسم امام زمان شد! ، این فرقه توسط نیروهای خارجی مانند انگلیس تأسیس شده است و به عنوان یکی از فتنههای عجیب و غریب شناخته میشود. محمد علی باب در آغاز ادعا کرد: «من نائب امام زمان هستم. بعداً نظرش را تغییر داد و گفت: نه، من خود امام زمان هستم. سپس ادعا کرد: من پیغمبرم.» این نمونهای از چالشهای موجود در دوران غیبت است.
توصیف امام صادق (ع) از دوران غیبت به دریای طوفانی
امام صادق (ع) درباره دوران غیبت می فرماید: «دوران غیبت چون دریایی طوفانی است که کشتی های عظیم را میبلعد.
وَ اَللَّهِ لَيَغِيبَنَّ عَنْكُمْ صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ وَ لَيَخْمُلَنَّ هَذَا حَتَّى يُقَالَ مَاتَ هَلَكَ فِي أَيِّ وَادٍ سَلَكَ وَ لَتُكْفَؤُنَّ كَمَا تُكْفَأُ اَلسَّفِينَةُ فِي أَمْوَاجِ اَلْبَحْرِ لاَ يَنْجُو إِلاَّ مَنْ أَخَذَ اَللَّهُ مِيثَاقَهُ وَ كَتَبَ اَلْإِيمَانَ فِي قَلْبِهِ وَ أَيَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْه».(اصول کافی ج ۱ ص ۳۳۸)
یعنی این دوران، دورانی از آشفتگی و فتنه است که حتی کشتیهای غولپیکر را در خودش میبلعد، اما پس از گذشت زمان، تنها چهار تختهای از آن کشتی بر روی آب دیده میشود. این چهار تخته، نماد کسانی است که در فتنهها ثابت ماندهاند. آنها کسانی هستند که ایمانشان را حتی در برابر چالشهای بزرگ حفظ کردهاند.
راه اهل بیت(ع) روشن است
امام صادق (علیه السلام) در ادامه فرمودند: «أَمْرُنَا أَبْيَنُ مِنْ هَذِهِ اَلشَّمْسِ ؛ نگران نباشید، در آخرالزمان راه ما اهل بیت(ع) از آفتاب روشنتر است.» حتی اگر کسی نتواند بین راه حق و باطل تفاوت قائل شود، راه اهل بیت همواره روشن خواهد بود.
حال چند سوال مطرح می کنم تا باور کنیم راه اهل بیت روشن است؛
آیا ریختن آبروی یک مومن درست است؟ پاسخ: درست نیست در همه دورانها از عصرامیرالمومنین تا آخرالزمان.
آیا ورود به حریم خصوصی زندگی مردم جایز است؟ پاسخ: خیر! حتی با بهانه دین، ورود به حریم خصوصی زندگی مردم جایز نیست.
آیا آزار و اذیت مردم مجاز است؟ پاسخ: این کار با مکتب اهل بیت(ع) مخالف است.
آیا قتل، به هر وسیله ای از چوبه دار و تیر مستقیم تا تصادف ساختگی و… حرام است؟ پاسخ: بله، قتل در مکتب اهل بیت حرام است و حتی در آخرالزمان این حکم تغییر نمیکند.
آیا سکوت در برالر حق کشی و ظلم و فساد جائز است؟ پاسخ روشن است ؛ نه خیر .
پس نتیجه می گیریم در هر حکومتی و هر تفکری هر کدام از این ها شکل بگیرد، انحراف است، این نمونه نشان میدهد که حتی در موقعیتهای پیچیده، راه حق و راه اهلبیت پوشیده نیست همواره روشن است و کسانی که به دنبال حق هستند، میتوانند به آن دست یابند و نباید گرفتار فریب ها شوند. این است که امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «راه ما اهل بیت(ع) از آفتاب روشنتر است.»
نتیجه میگیریم؛ در برابر چالشها و فتنههای آخرالزمان، راه حق همواره روشن است.
حکومت دینی اگر حکومت دینی است باید حتی کافران هم زندگی موفقی داشته باشند
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، کتابی که بهعنوان یکی از بزرگترین منابع فکر اسلامی شناخته میشود، راه زندگی و حکومت را برای همه ترسیم کرده است. امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید: «حاکمان باید جامعه را به گونهای جامعه را مدیریت و اداره کنند که حتی غیرمسلمانان نیز به تمام منافع زندگی، یک زندگی رفاهبخش و آرامشبخش دست یابند ؛ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ .. » (نهج البلاغه خ ۴۰)
در صریح کلام امام علی این نکته روشن است که در نظام سیاسی اهل بیت، عدالت و حقوق بشر بدون تمایز بین مسلمان و غیرمسلمان برای همه وجود دارد و همه از نتیجه تلاش خود بخوبی در دنیا بهرمند هستند.
وظیفه در دوران غیبت؛ صبر و فراهم آوردنِ زمینه زندگی مناسب است
مرحوم کلینی در ادامه ارائه خط صحیح و صراط مستقیم در دوران غیبت روایتی را از عمار ساباطی مطرح می کند که در این روایت تصریح امام صادق (علیه السلام) به این حقیقت است که: «مومنان آخرالزمان بهترین ها هستند.
وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ … » (اصول کافی ج ۱ ص ۳۲۳) چون با وجود غیبت امام شان، راه را پیدا کرده و در برابر فتنهها ثابت قدم ماندهاند.
سپس به یک دستور العمل مهمی تصریح می کنند؛ «صبر داشته و اطاعت از اهل بیت (سلام الله علیهم) کنید و منتظر دولت حق باشید و ناامید نباشید.» این گفته نشان میدهد که در دوران غیبت، صبر و انتظار نقش بسیار مهمی دارد.
و بعد فرمودند: «مواظب باشید اگر در جامعه ای که ظالمان حکومت میکنند زندگی میکنید، جان خود را حفظ کنید و از دست تیغ ظلم دور بمانید.» این گفته نشان میدهد که در مقابل ظلم، باید بهطور هوشمندانه عمل و از خود محافظت کرد و بعد فرمودند: «در دوران غیبت و آخرالزمان، تلاش کنید زندگی کنید و صبر داشته باشید.
قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ». (اصول کافی ج ۱ص۳۲۳)
این گفته نشان میدهد که دین اسلام از زندگی راحت و آسوده مردم حمایت میکند، ولی همزمان از ما میخواهد که در دین نیز ثابت باشیم.
دوران غیبت، دورانی از فتنه و آزمون است، اما راه اهل بیت(ع) همواره روشن است. کسانی که در این دوران زندگی میکنند، باید بهطور همزمان به دو موضوع توجه کنند: اول، زندگی راحت و آسوده داشته باشند. دوم، در دین خود محکم باشند و از دینداری خود کاهش ندهند. اگر کسی در زندگی فردی بر روی یک مسیر خاص حرکت کند و یا در یک دولت، سیاست، یا حاکمیت قرار داشته باشد، باید به هر حال دو موضوع را همزمان در نظر گرفت: اول ؛ حفاظت از دین مردم. و دوم ؛ زندگی آسوده مردم.
این روایاتی که مرحوم کلینی نقل کرده ، نشاندهنده دغدغهها و نگرانیهای مرحوم شیخ کلینی در عصر غیبت صغری نسبت به آینده اسلام و شیعیان است. امروز ما به عنوان انصار المهدی، این روایات را میخوانیم و میآموزیم که چگونه باید راه دینداری و رعایت حقوق زندگی مردم را بهصورت همزمان دنبال کنیم.
اگر ما به این راه توجه کنیم و آن را در زندگی خود اجرا کنیم، نتیجه چیست؟ نتیجه ثواب و معنویت دنیا و آخرتی که خدا در گروِ حضور در رکاب امام زمان قرار داده است.
حضور در خیمه امام زمان
بر اساس آموزه های مکتب ائمه اطهار (ع) اگر کسی در عصر غیبت از دنیا رفته باشد و تا زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) نرسیده باشد، نباید نگران باشد و به تعبیر امام باقر (علیه السلام) که میفرمایند: «ضرری به شما وارد نمی شود».
«مَا ضَرَّ مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَلَّا يَمُوتَ فِي وَسَطِ فُسْطَاطِ الْمَهْدِيِّ وَ عَسْكَرِهِ» (اصول کافی ج ۱ ص ۳۷۲)
در روایت دیگری حضرت امام صادق (ع) فرمود: «هرکس از شما بمیرد و او منتظر قیام حضرت مهدی(ع) باشد، مثل کسی است که با حضرت قائم (ع) در خیمه آن حضرت باشد». سپس درنگی کرد و فرمود: «نه بلکه مثل کسی است که با او شمشیر زده باشد». پس از آن فرمود: «نه به خدا سوگند مثل آن کسی است که با پیغمبر(ص) به شهادت رسیده باشد».
مَنْ ماتَ مِنْکُمْ وَهُوَ مُنْتَظِرٌ لِهذَا الْاَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقآئِمِ فی فِسْطاطِهِ». قالَ: ثُمَّ مَکَثَ هُنَیئَةً، ثُمَّ قالَ: «لا بَلْ کَمَنْ قارَعَ مَعَهُ بسَیْفِهُ. قالَ: لا وَاللهِ إِلاّ کَمَنِ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولِ اللهِ(ص)»(بحار ج ۵۲ص ۱۲۶)
نتیجه می گیریم؛ اگر کسی در طول غیبت، راه اهل بیت را گم نکرده باشد، دین خود را حفظ کرده باشد، و حلال خورده و زندگی راحتی داشته باشد، حتی اگر قبل از ظهور حضرت بقیه الله از دنیا برود، مثل این است که در زمان ظهور در خیمه امام زمان (علیه السلام) حضور داشته است.
امیدواریم که این آموزهها ما را در راه حق هدایت کند و به ما کمک کند تا در برابر چالشهای آخرالزمان، راه درست را پیدا کنیم.