نامه نیوز - داریوش یاراحمدی عضو هیات علمی دانشگاه لرستان نوشت: نقشه سیاسی کنونی ایران را که نگاه کنید مشهد به صورت پیکان جغرافیایی شرق سویی، نظر به آن سوی مرزهای کنونی و به بخشهای جدا شده از خراسان دارد.
خراسان کنونی ایران (در حال حاضر خراسان های ایران) به جا مانده از سرزمینی تاریخی و پر افتخار و متلاطم از حوادث در پیش و پس از ورود اسلام به ایران است.
بخش بزرگی از تاریخ پر فراز و نشیب ایران در سندهای تاریخی از جمله اَبَر سند شهیر شاهنامه در خراسان رخ داده است. برای نمونه در این اشعار که تعهد پهلوان پیران ویسه از سپاه افراسیاب به پهلوان گودرز کشواد از سپاه ایران زمین برای پایان جنگ است و در آن تعهد میکند که ترکان را از تمامی شهرهای ایران که نام برخی از آنها آورده شده است خارج کند:
هر آن شهر کز مرز ایران نهی
بگو تا کنم آن ز ترکان تهی
از ایران به کوه اندر آید نخست
در غرچگان از بر بوم بُست
دگر طالقان شهر تا فاریاب
همیدون در بلخ تا اندرآب
دگر پنجهیر و در بامیان
سر مرز ایران و جای کیان
دگر گوزگانان فرخنده جای
نهادست نامش جهان کدخدای
دگر مولیان تا در بدخشان
همین است از این پادشاهی نشان
فروتر دگر دشت آموی و زم
که با شهر ختلان برآید برم
چو شگنان و ترمذ و ویسه گرد
بخارا و شهری که هستش به گرد
همیدون برو تا در سغد نیز
نجوید کسی پادشاهی به چیز
وزان سو که شد رستم گردسوز
سپارم به او کشور نیمروز
ز کوه و ز هامون بخوانم سپاه
سوی باختر برگشایم راه
بپردازم این در هندوان
نداریم تاریک از این پس روان
ز کشمیر و ز کابل و قندهار...
بله؛ ۹۰ درصد شهرهای ذکر شده در شاهنامه در حال حاضر خارج از جغرافیای سیاسی ایران و در ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان هستند.
میتوان به اطمینان گفت که در طول هزارهها قلب ایران زمین یا فلات ایران در خراسان بزرگ بوده است و اکثر نامهای بزرگ حتی آنها که به غلط تصور میشود که در تهران و مازنداران هستند مثل البرز و دماوند نیز در خراسان بزرگ قرار دارند.
صد افسوس که در طول سدههای اخیر تمامی این مناطق از جغرافیای سیاسی ایران جدا شدند و امروزه در کشورهای ذکر شده در بالا قرار گرفتند.
حال به نقشه سیاسی ایران کنونی برگردیم و به شهر مشهد که مانند پیکانی رو به سوی سرزمینهای منفک شده دارد نگاهی دقیقتر بیاندازیم.
حال سوال این است که چرا این بخش از ایران نیز همانند سایر بخشهای خراسان بزرگ از سرزمین مان جدا نشده است؟
چرا هرات و مرو و عشق آباد جدا شدند ولی طوس و مشهد جدا نشدند؟ آیا دلیل آن فقط مسائل قومی و جغرافیای است؟ مثلا عشقآباد به دلیل ساکنان ترکمناش و اهل تسنن بودن، جدا شد؟ مرو یا هرات به دلیل شرقیتر بودن نسبت به مشهد جدا شدند؟
بله میتوان به این دلایل و دلایلی دیگر نیز اندیشد؛ ولی به نظر این دلایل با وجود تاثیرگذار بودن، دلیل اصلی جدا نشدن مشهد از ایران و الصاق به یکی از حوزههای کشورهای فلات ایران نیستند.
به تصور من دلیل اصلی این عدم جدایش، حضور مقبره علی ابن موسی رضا(ع) در آن جغرافیاست.
بعد از ایجاد حکومت صفوی و رسمی کردن شیعه اثنیعشری در قلمروشان و علاقه پادشاهان صفوی به امامان شیعه، مشهد به دلیل اینکه محل دفن تنها امام شیعیان در قلمرو و حوزه حکومتشان بود به خط قرمز برای آنها تبدیل شد که بههیچوجه تعدی و تعرض به آن را نمیپذیرفتند و این موضوع در حکومت های بعد از آنها نیز همچنان خط قرمز باقی ماند.
حتی در زمان قاجارها که چوپ حراج به سرزمینهای ایران گذاشتند این منطقه همچنان خط قرمز باقی ماند و به نوعی به شهری حیثیتی و هویتی تبدیل شد.
بنابراین فارغ از نگاه مذهبی و ایدئولوژیکی حضور مرقد امام رضا (ع) مهمترین عامل در حفظ ژئوپلیتیک کنونی ایران است و اگر این ادعا را داشته باشیم که اگر امام رضا (ع) و حضورش در ایران نبود به احتمال این جغرافیای سیاسی کنونی هم نبود و شاید ایرانکستانی کوچکتر از امروز را شاهد بودیم، به بیراهه نرفتهایم و اکنون که واژههای جعلی مانند داعش خراسان توسط تکفیریهای آدمخوار جعل شده، مشهد و اندیشه خراسان میتواند، باطلالسحری باشد.
ژئوپلیتیک کنونی ایران چشم به سوی خورستان!!(سرزمین خورشید) دارد که قلب فلات ایران است و اگر این نگاه به شرق که به اشتباه نظر به چین!! دارد اصلاح شود و نظر به خوراسان تبدیل شود ققنوس ایران زمین مجدد از خاکستر به پرواز در می آید و در این بین مشهد میتواند همچنان چشم و چراغ ایران زمین باشد.