شفقنا- مصطفی اعلایی درباره رویکرد دوگانه دونالد ترامپ در قبال ایران که میتوان آن را مصداق سیاست شکست خورده «چماق و هویج» خواند، گفت: اینکه ترامپ آن بخشنامه سختگیرانه را امضاء کرده و در حین امضاء اعلام کرده که مردد بوده و امیدوار است که کار به سختگیریها نکشد، نشاندهنده این است که او در درجه اول در ذهنش تمایل دارد که با ایران به توافق برسد. این اولین بار نیست که او از زمان آغاز به کار، حتی پیش از آن نشان داده که تمایل دارد با ایران به توافق برسد. البته من اکنون قصد ندارم درباره نوع توافقی که میخواهد برسد صحبت کنم، ولی قطعا او به دنبال توافقی است که به نفع آمریکا باشد.
دولت جدید آمریکا و توسل به سیاست چماق و هویج
اعلایی با اشاره به اینکه این رفتار دوگانه شامل صدور بخشنامه سختگیرانه و سخنان نرم مصداق سیاست «چماق و هویج» است، گفت: بسیاری از کشورها از این سیاست برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند یعنی همزمان که تهدید (چماق) را بالا میبرند تا به گمان خود کشور مقابل را بترسانند و به آن فشار وارد کنند، زیر سایه آن تهدید و همزمان از تمایل به توافق هم سخن میگویند. اینکه حالا به چه توافقی برسند، مطمئنا به نقطهای خواهند رسید که بتواند منافع آمریکا را در منطقه حفظ کند. اما اساسا در هر مذاکره ای و میان هر دو کشوری جزئیات توافق و امتیازاتی که ممکن است داده شود، باید در جریان مذاکرات مشخص شود.
مذاکره نکردن هم می تواند بخشی از فرآیند مذاکره باشد
سفیر پیشین ایران در ونزوئلا درباره رویکرد مطلوب و تامین کننده منافع ملی ایران در برابر این سیاست ترامپ می گوید: ایران همواره به گونه ای برخورد کرده و مواضعی اتخاذ کرده که نشان از این دارد که از مذاکره ابایی ندارد. مذاکره نکردن اگر بهعنوان یک تاکتیک مقطعی و استراتژیک باشد حتی میتواند مقدمهای برای مذاکره باشد یا بخشی از فرایند مذاکره به حساب آید. در واقع، اگر دیپلماسی یک کشور قوی باشد و آن کشور بر اساس مواضع منطقی خود به مذاکره بپردازد، این میتواند نشانهای از قوت آن کشور و دیپلماسی آن باشد. البته طبیعی است که هر کشوری که میخواهد مذاکره کند، الزاما تماماً از مواضع نرم و دوستانه استفاده نمیکند بلکه نشانههایی از قدرت و توانایی برای اعمال فشار را نیز نشان میدهد تا به طرف مقابل بفهماند که اگر بخواهد در مذاکره سختگیری کند، ابزار فشار را در اختیار دارد.
آمریکا تحریم را ابزار مذاکراتی می داند
اعلایی با اشاره به اینکه امریکا همواره از تحریم به عنوان ابزار مذاکراتی استفاده کرده می گوید: تحریمها ابزار مذاکراتی آمریکاییها هستند و آنها هیچگاه تحریمها را بهراحتی برنمی دارند. بر همین اساس ما باید نشانههایی از قدرت خود را نیز در مقابل سختگیریهای مطرحشده از سوی ترامپ نشان دهیم تا بتوانیم در مذاکرات به موقعیتی برابر دست یابیم. بنابراین، ورود به مذاکره با مواضع قوی نشانهای از قوت و قدرت کشور در فرایند مذاکره است.
ایران باید نشان بدهد که از ابزار چانه زنی کافی برخوردار است
عضو سابق دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد با اشاره به شرایط مذاکره می گوید: من قبلاً هم مطرح کردهام که اگر بخواهیم وارد مذاکرات با تیم ترامپ یا آمریکا شویم، حتماً باید یک موضع قوی نشان دهیم. بدون داشتن موضع قوی، ورود به مذاکره اصلاً به صلاح نیست. درست است که وقتی ترامپ این اقدامات را انجام میدهد و آمریکا وارد فاز فشار علیه جمهوری اسلامی میشود، ایران باید یک موضع قوی را برای مدتی نشان دهد که این موضع بیانگر این باشد که ایران هیچگاه تضعیف نشده و به هیچ وجه ضعیف نیست. ایران باید به دنیا نشان دهد که ابزارهای چانهزنی در اختیار دارد و میتواند به اندازه کافی بر آمریکا فشار وارد کند. این ابزارها باید به گونهای استفاده شوند که در مذاکرات، ایران بتواند با موضعی برابر و قوی وارد مذاکره شود.بنابراین، وقتی آمریکا چنین مواضعی را اتخاذ میکند و سختگیریهایی نسبت به کشور نشان میدهد، طبیعی است که جمهوری اسلامی باید مواضع خود را نشان دهد و نقاط قوت خود را به رخ بکشد. این نقاط باید نمایانگر این باشد که کشور نه تنها قادر به مقاومت در برابر فشارهای آمریکا است، بلکه میتواند در برابر آن بایستد و از منافع خود دفاع کند.
ایران برای جلوگیری از فعالسازی اسنپ بک با اروپا مذاکره کند
اعلایی در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت عنصر زمان در مسیر پیش روی ایران و تهدید طرف غربی به استفاده از مکانیسم اسنپ بک برای بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران گفت: قطعاً «اسنپ بک» که یک ماده شرطی در برجام است، اگر بخواهد اعمال و اجرا شود، به نفع جمهوری اسلامی ایران نیست و به منافع ایران قطعاً آسیب میزند. حتی آمریکاییها اعلام کردهاند که ممکن است بخواهند به سمتی پیش بروند که تحریمهای بینالمللی را دوباره برگردانند. بنابراین، خود این ماده اصلاً برای ایران مناسب نیست و این امکان را به کشورهای اروپایی میدهد که حتی اگر آمریکا از برجام خارج شده، بتوانند در صورتی که به توافقی با ایران نرسند، «اسنپ بک» را به مرحله اجرا درآورند.
وی با اشاره به اینکه اگر ایران بخواهد جلوی اجرای «اسنپ بک» را بگیرد، باید اقدامات زیادی در حوزه دیپلماسی انجام دهد، افزود: ایران باید از مذاکرات فعلی با اروپا بهعنوان یک فرصت استفاده کند تا روند مذاکرات را به سمتی هدایت کند که «اسنپ بک» بهطور کلی از موضوعیت خارج شود. البته نه اینکه بهطور کامل از موضوعیت خارج شود، بلکه باید تمایل کشورهای اروپایی برای اجرای «اسنپ بک» کاهش یابد. در این راستا، دیپلماسی ایران باید مذاکرات و روابط با اروپا را به سمتی هدایت کند که توافقی حاصل شود که در آن از «اسنپ بک» استفاده نشود. این توافق باید به گونهای شکل بگیرد که مشوقهایی برای کشورهای اروپایی فراهم شود و فضایی در سطح اروپا و بینالمللی ایجاد گردد که امکان استفاده از «اسنپ بک» ضعیف شود. بنابراین، دیپلماسی ایران باید فعالانه بهدنبال این هدف باشد که مانع اجرای «اسنپ بک» شود و برای این کار باید هم با کشورهای منطقه و هم با کشورهای اروپایی همکاری کند.
مسائل مربوط به قدرت نظامی ایران قابل مذاکره نیستند
اعلایی در پاسخ به پرسشی درباره موضوعات مدنظر ترامپ برای مذاکره با ایران که در بخشنامه هم به آنها اشاره شده و مسائل فراتر از هسته ای را هم شامل می شود، گفت: بله، در آن بخشنامه اجرایی که ترامپ درباره ایران صادر کرده، مسائل فراتر از برجام مطرح شده است. او اعلام آمادگی کرده و موضوعات و موادی را مطرح کرده که خارج از چارچوب برجام هستند. اما مهمترین موضوع برای ترامپ، مسئله هستهای است که بارها اعلام کرده است که نمیخواهد اجازه دهد ایران به سلاح هستهای دست یابد. یک نکته مهم که باید به آن توجه کرد این است که ترامپ برخلاف بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا، نگاه ژئوپولیتیک به سیاست ندارد. او بیشتر یک نگاه تجاری دارد و در حقیقت به دنبال ثروتاندوزی برای کشور خود است. راهبرد او بیشتر مبتنی بر تجاریسازی است و بر این باور است که اگر آمریکا بخواهد جایگاه اول جهانی خود را دوباره پیدا کند، این کار را میتواند از طریق تدابیر تجاری انجام دهد. گرچه آمریکا اکنون نیز جایگاه اول جهان را دارد، اما به دلیل تغییر برخی شاخصها نسبت به گذشته، ترامپ میخواهد این جایگاه را دوباره تقویت کند.بنابراین، مسائل مربوط به ایران از دیدگاه ترامپ به نوعی تجاری است، نه ژئوپولیتیک. بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا برای حفظ منافع کشورشان، سیاستهای ژئوپولیتیک دارند و با اروپا، کانادا و مکزیک همکاری میکنند تا در مقابل دشمنان خود مانند چین و ایران به خوبی عمل کنند. برخی معتقدند که این نگاه تجاری و غیرژئوپولیتیکی ترامپ میتواند فرصتی باشد که ایران بتواند به توافق خوبی با او برسد. البته، اینکه ترامپ مسائل موشکی یا غیرهستهای را هم میخواهد در مذاکرات مطرح کند، نمیتوان به طور قطع گفت که این مسائل در مذاکرات آینده حتماً مطرح خواهند شد. این بستگی به دیپلماسی ما دارد که اجازه ندهیم ترامپ در مذاکرات آینده وارد فضایی شود که بخواهد حاکمیت ملی ایران را تهدید کند.
در خصوص مسائل هستهای که بارها اعلام شده که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست اما مسائل مربوط به تسلیحات و قدرت نظامی ایران دیگر قابل مذاکره نیستند. این مسائل حاکمیتی هستند و نباید در هیچ مذاکرهای وارد شوند.
نگاه ترامپ به اروپا برای ایران فرصت سازی می کند
سفیر پیشین ایران در ونزوئلا درباره رویکرد احتمالی اروپا نسبت به تنش میان ایران و آمریکا می گوید: آمریکاییها و اروپاییها به طور اصولی و اساسی یک اتحاد بینالمللی دارند که از زمان پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمده و بهعنوان یک پل بین آتلانتیک میان آمریکا و اروپا عمل میکند. این اتحاد همیشه برقرار بوده و نمیتوان گفت که اروپاییها به دلیل منافع ایران یا منافع خودشان، از منافعشان با آمریکا عبور کرده و به طور اساسی با ایران همکاری میکنند. اما در شرایط ویژهای که هماکنون داریم، باید گفت که ترامپ برخلاف رؤسای جمهور قبلی آمریکا، که با اروپا بهعنوان یک متحد برخورد میکردند، چنین رویکردی ندارد. ترامپ به دنبال اعمال تعرفههای تجاری بر اروپا است و حتی در برخی موارد ممکن است حمایت از ناتو را کمرنگ کند، بهویژه به دلیل مسائل مالی و تجاری. این نگاه ترجیحی تجاری ترامپ نسبت به اروپا، کانادا، مکزیک و دیگر نقاط جهان، در حقیقت فرصتی را برای ایران ایجاد میکند. این نگاه به نوعی منافع مشترک نانوشتهای بین ایران و اروپا میسازد که باید از آن استفاده کنیم. ایران باید این فضای نانوشته را برجسته کند و با اروپاییها در زمینههایی که میتوان به توافق رسید، وارد مذاکره شود. اینگونه میتوانیم از فشار حداکثری که آمریکا قصد اعمال آن بر اروپا دارد، استفاده کنیم. این فشارها بهویژه ناشی از تحت فشار قرار گرفتن اروپا توسط ترامپ در مسائل تجاری، تعرفهها، ناتو و حتی موضوع اوکراین است.
وی افزود: به طور خلاصه میتوان گفت که اگرچه اتحاد اساسی میان آمریکا و اروپا نسبت به ایران وجود دارد، اما فشارهای غیرعادی ترامپ بر اروپا در زمینههای مختلف، فرصتهایی را برای ایران فراهم میآورد. این فشارها میتواند منافع مشترکی میان ایران و اروپا ایجاد کند که ایران باید از این فضا بهخوبی بهرهبرداری کرده و فشارهای حداکثری آمریکا را کاهش دهد.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با سیاست ضدایرانی ترامپ همراه نمی شوند
اعلایی در پاسخ به این پرسش که آیا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس این بار با رویکرد ایران هراسی و اعمال سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه تهران همراهی خواهند کرد یا خیر، گفت: نکته نخست این است که برخلاف برخی تحلیل ها من فکر نمیکنم که کشورهای خلیج فارس تصور کنند حالا که ایران ضعیف شده، باید با دستورات سختگیرانه ترامپ علیه ایران بیشتر همراهی کنند، زیرا به هیچ عنوان به چنین نتیجهای نرسیدهاند. مهمتر از آن، حتی اگر چنین تصوری هم داشته باشند یا نداشته باشند، منافع آنها در منطقه خلیج فارس و نسبت به ایران با منافع آمریکا کاملاً متفاوت است. ایران کشور بزرگی است که همسایه آنهاست و کشورهای خلیج فارس تمایل ندارند که در مسائل امنیتی با ایران درگیر شوند یا به صراحت از ترامپ حمایت کنند تا این حمایت بهطور مستقیم علیه ایران تلقی شود. در واقع، به دلیل منافع مشترکی که این کشورها با ایران دارند و به دلیل همسایگیشان، بعید است که بخواهند روابطشان با ایران را به خاطر ترامپ خراب کنند.
وی با اشاره به اینکه بهطور تاریخی، کشورهای حوزه خلیج فارس به دلایل مختلفی روابط نزدیک و استراتژیکی با آمریکا داشتهاند، گفت: در ۱۵۰ یا ۲۰۰ سال گذشته، این کشورها به دلیل احساس تهدید از ایران و تمایل به حفظ امنیتشان، تحتالحمایه غرب قرار گرفتهاند. این روابط استراتژیک با آمریکا به این دلیل است که آنها خواستهاند امنیت خود را از طریق غرب تأمین کنند. با این حال، منافع این کشورها با آمریکا و اروپا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس متفاوت است و همین تفاوت در منافع، باعث میشود که کشورهای خلیج فارس بهطور کامل و بیچونوچرا از سیاستهای ترامپ و اروپا پیروی نکنند. این وضعیت بهعنوان یک فرصت برای ایران است که بتواند کشورهای خلیج فارس را متقاعد کند که تضعیف ایران و حمایت از فشار حداکثری ترامپ به نفع آنها نیست.