خبرگزاری حوزه | شاید این سؤال در ذهن شما هم باشد که:
چرا با وجود تجربه ناموفق برجام و تجربه های متعدد دیگر، باز هم عده ای به دنبال مذاکره مجدد با آمریکا هستند؟
خداوند متعال در آیه ای از قرآن کریم، پس از توبیخ کسانی که در برابر بدعهدی های دشمن واکنش قاطع و عملی از خود نشان نمی دهند، «علت روانی» این عدم واکنش را نیز بیان میفرماید:
«أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
چرا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر(ص) گرفتند پیکار نمیکنید؟ در حالی که آنان نخستین بار (دشمنی و پیکار با شما را) آغاز کردند. آیا از آنان میترسید؟ با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید». (توبه: ۱۳)
نکته مهم و ظریف در عبارت «أَتَخْشَوْنَهُمْ؛ آیا از آنان میترسید؟» این است که خداوند در آن، از واژه «خوف» و مشتقات آن استفاده نکرد و نفرمود: «أتخافونهم»، بلکه از واژه و مشتقات «خشیة» استفاده نمود، تا روانشناسی دقیق تری از این افراد ارائه داده باشد.
توضیح آنکه، «خشیة» به معنای «ترس» همراه با «تعظیم» و «علم» است؛(راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص ۲۳۸)
به عبارت دیگر، «خشیة»، ترسی است همراه با «علم» و «شعور» بالا نسبت به «عظمت» طرف مقابل؛ بگونه ای که فرد با همه وجود آن را «لمس»، «درک» و «حس» می کند و نسبت به مقوله مورد ترس، کاملاً «منفعل» است.
در واقع باید گفت «خشیة»، خوفی است که به مرور زمان و در اثر افزایش «علم به عظمت شیء مورد ترس»، تقریباً در دل انسان «نهادینه» شده است؛ که نتیجه طبیعی این نوع «ترس نهادینه شده» از یک فرد یا موجود، «کرنش» و «انفعال» در برابر اوست.
با این توضیح، باید گفت طبق بیان دقیق این آیه شریفه، کسانی که در مقابل بدعهدیهای مکرر دشمن، اقدام متناسب و قاطعی انجام نمیدهند و حتّی به دنبال مذاکرات و پیمان های مجدّد با دشمن هستند، افرادی هستند که:
دشمنان خدا را «بزرگ» و «قدرتمند» میدانند
و ترس از عظمت دشمنان خدا در آنان «نهادینه» شده
و «عبودیّت دشمنان خدا» در دلشان ریشه دوانده
و در نتیجه با «احترام» در مقابل آنان، «کرنش» و «تعظیم» میکنند؛ و تا زمانی که این «عبودیّت» پابرجاست، محال است اقدام قاطعی از سوی آنان صورت گیرد.
به عبارت دیگر باید گفت مشکل این افراد اساسا «بینشی» نیست که از تجربههای متعدد، درس بگیرند و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند؛ بلکه مشکلشان عمدتا «گرایشی» است و تا زمانی که گرایش قلبی این افراد به آمریکا حل نشود، از صدها تجربه دیگر هم درس نخواهند گرفت.
شبیر فیروزیان